بحران اعتماد!
در دوران کودکی به خوبی به یاد داریم که در هنگام رفتن به سفر با آرامش کلید خانه را به همسایه میدادیم و با خیال راحت از امنیت زندگی در نبودمان از لحظههای سفر لذت میبردیم اما امروز نه تنها به ندرت شاهد چنین اعتمادی هستیم بلکه شاید همین موارد نادر هم مورد تمسخر سایرین قرار بگیرد و این بی اعتماد فقط گریبان همسایهها را نگرفته، بلکه تمامی سطوح جامعه را دربرگرفته است.
چه برای تداوم حیاط کوچکترین نهاد که خانواده ای دو نفره است و چه سایر نهادهای اجتماعی خرد و کلان و حتی یک نظام سیاسی و اجتماعی بزرگ، به اعتماد نیازمند هستیم اما تحقیقات و اظهارات کارشناسان مختلف نشان میدهد که این مؤلفه در جامعه ما وضعیت چندان مساعدی ندارد و این زنگ خطری بزرگ برای همه ماست.
اتفاقیه در گفتگو با دکتر جعفر شاهرخی، دکترای جامعه شناسی و مدرس علوم اجتماعی به بررسی دلایل تقویت و ضعف اعتماد در جامعه ایرانی پرداخته است.
اعتماد، اصلی گسترده در همه حوزههای زندگی
جامعه شناس و مدرس علوم اجتماعی با اشاره به این که ابتدا باید به تعریف اعتماد توجه کرد، گفت: مشارکت اجتماعی بین مردم بر پایه همین اعتماد شکل میگیرد و هرچه قوی تر باشد، مشارکت اجتماعی و همدلیها بیشتر است. اعتماد باعث میشود که در مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی، اجتماعی و … با افزایش میزان رشد مواجه باشیم.
دکتر جعفر شاهرخی در اینباره افزود: اعتماد دارای تعاریف گوناگون و مترادفهای بسیاری است. در جایی کارشناسان معتقد هستند که اعتماد همان ایمان و باور قلبی است. گروهی دیگر اعتماد را به معنای تکیه کردن تفسیر کردهاند. عده ای می گویند، اعتماد همان واگذاری کار به دیگران است. همدلی، حس آرامش و … از دیگر مترادفهایی هستند که برای اعتماد مطرح شدهاند و این گستردگی، کار را برای ارائه تعریفی واحد و جامع از اعتماد سخت میکند در حالی که همه این تعاریف در جای خود با ارزش هستند.
صداقت مهمترین بُعد جلب اعتماد
وی با تأکید بر این که اعتماد مستلزم معیارهایی است که میتواند آن را شکل داده و قوام ببخشد و یا برعکس آن را متزلزل کند، تصریح کرد: اولین معیار صداقت آشکار است. مردم هر زمان که موضوعی با احساس مطرح شده و صداقت را در آن درک کردهاند، مشارکت بالایی داشتهاند. حضور پرشور در جشنهای عاطفهها، کمک به کودکان کار و بی سرپرست، مراکز نگهداری معلولین و … ناشی از همین نکته است. وقتی مردم در عرض چند روز و در پی تبلیغ در یک برنامه تلویزیونی، میلیاردها تومان برای کمک یک گروه واریز میکنند نشان دهنده همین اعتماد است که بر اساس صداقت شکل میگیرد.
مدرس علوم اجتماعی ادامه داد: دومین نکته در بحث اعتماد، عینیّت داشتن و ملموس بودن فعالیتهاست به این معنی که من باید به صورتی قابل مشاهده، نتیجه آنچه را که اعتماد کردهام، ببینم. من وقتی بیشتر اعتماد میکنم که ببینم نیت به درستی عمل میشود و به عنوان مثال ساختمانی که با اعتماد به ساختش کمک کردهام، احداث میشود.
نقش سازنده رعایت انصاف و ثبات در تقویت اعتماد
شاهرخی سومین نکته در اینباره را ثبات دانست و خاطرنشان کرد: آن جه که در بحث اعتماد بسیار مهم بوده، این است که ما در کسی که نیاز به اعتماد دارد، ثبات را احساس کنیم؛ به عبارتی چند هدفی را در اعتمادگیرنده یا امین مشاهده نکنیم.
وی اضافه کرد: چهارمین نکته این است که اعتماد بر مبنای شایستگیها شکل بگیرد. کسانی بر مسند این امر و نیازمند اعتماد ما باشند که در کمال شایستگی به آن مسند رسیدهاند، از منابع دریافتی بهترین استفاده را بکنند و من ببینم که ماحصل اعتمادی که شده به درستی مورد استفاده قرار میگیرد.
جامعه شناس و مدرس علوم اجتماعی پنجمین و مهمترین نکته را اصل انصاف برشمرد و گفت: هر دو طرف در اعتماد باید دارای انصاف باشند. اعتماد هم یک مسئله درونی است و هم محصولی اجتماعی است که در روابط اجتماعی تحقق پیدا میکند، تقویت میشود و برعکس امکان دارد متزلزل شود. نکته خیلی مهمی که در اعتماد وجود دارد، این است که در این بحث یک مفهوم تأخر زمانی وجود دارد که به معنی امید جبران اعتماد است. من زمانی اعتماد میکنم که امیدوارم در مرحله ای هم ماحصل آن به خود من برگردد.
اعتماد، کسب کردنی است
شاهرخی با اشاره به این که اعتماد با خطر همراه است و هرجا که امنیت مطرح باشد شاهد اعتماد بیشتری هستیم، حسن ظن را مهمترین عنصر و هسته مرکزی اعتماد دانست و افزود: اعتماد در طی جریان جامعه پذیری کسب کردنی است. یعنی این اعتماد از طفولیت با اتفاقاتی که در خانواده می افند، با باورهای خانواده و … شکل میگیرد، تقویت و کاهش پیدا میکند و به نسلهای بعد منتقل میشود.
وی تصریح کرد: اگر اعتمادشونده قابل اعتماد باشد، اعتمادکننده بیشتر سود میبرد و برعکس زیان ناشی از خلاف این جریان هم بیشتر به او میرسد و نابودی اعتماد ناشی از این موضوع، زیانی بالاتر از هر خسارت مالی دیگر است.
اثر بالای علما و امرا در اعتماد اجتماعی
مدرس علوم اجتماعی دین را یکی از ابزارهای بسیار مهم سازمان دهنده اعتماد عمومی معرفی کرد و ادامه داد: چه نیروهای دینی و چه متصدیان امور در سازمان دهی اعتماد بسیار نقش آفرین هستند و عملکرد آنها در حوزه اعتماد عمومی اثرگذار است. حضرت علی (ع) که این روزها یادآور شهادت مظلومانه ایشان است، میفرمایند که فساد در میان دو طایفه باعث گسترش فساد در جامعه میشود که این دو گروه امرا و علما هستند که میتوانند اعتماد را زیاد کنند و یا از بین ببرند.
شاهرخی با اشاره به نتایج بررسیهای پژوهشکده تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1387 که نشان میداد 24 درصد مردان و بیش از 33 درصد زنان نمیتوانند اعتماد کنند، گفت: قطعاً به نظر من با اتفاقاتی که در حوزههای مختلف افتاده است، امروز وضعیت به مراتب از آن سال بدتر است. امروز اعتماد مردم ما به گاوصندوقهای خود در منازلشان بیشتر است یا به بانکها؟ اعتماد به رسانهها چقدر است؟ فضای تخریب در جامعه چقدر بالا رفته که صدای بسیاری از افراد در آمده است؟ چقدر از مردم به اخبار منتشر شده از رسانههای کشور باور دارند؟ و دیگر مسائل این چنینی که نشان میدهد حتی امروز وضعیت، نیازمند کار بیشتری نسبت به سال 1387 است.
اعتماد و زندگی مدرن!
وی افزود: اعتماد رابطه مستقیمی با پیوندهای شخصی و چهارچوبهای خانوادگی دارد؛ اعتماد در سطح شخصی و خانوادگی به مراتب بالاتر از جامعههای بزرگتر است. در دوران پیش از مدرن اعتمادها چهره به چهره ایجاد میشد، همه یکدیگر را میشناختند و همسایهها به هم اعتماد میکردند و حتی خانه و زندگی خود را به یکدیگر مسپردند. اما در جامعه مدرن این اتفاق نمیافتد. پایبندیها در جامعه مدرن بی چهره ایست و سطوح ناامنی زیادتر از قبل شده است.
جامعه شناس و مدرس علوم اجتماعی با بیان این جمله از «فکویاما» که میگوید «خوشبختی یک ملت و همینطور تواناییاش برای رقابت منوط است به داشتن یک ویژگی فرهنگی که آن کسب اعتماد است.»، اضافه کرد: درست است که بخشی طبیعت شهرنشینی و گسترش آن است و این موضوع پیامدهای خاص خودش را دارد و دیگر نمیشود در شهرها مردم همه با هم ارتباطی نزدیک داشته باشند، اما اعتماد به دستگاههای دولتی میتواند تا حدی راهگشا باشد.
حضرت علی (ع) و با ارزشترین سند حقوق شهروندی
شاهرخی خاطرنشان کرد: اگر نکاتی که در ابتدا بیان شد از جمله صداقت آشکار، عینیت و ملموس بودن، ثبات، شایستگی و … رعایت شود و آن چه به مردم میگوییم در مرحله اول خودمان به آن اعتقاد داشته و عمل کنیم، مسئله اعتماد در کشورمان حل میشود. یک مقدار باید فاصله بین شعارها و عملکردها کم شود و مردم رفتارها را ببینند. آن چه که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است که فضا را از دو قطبی بودن خارج کنید به دنبال همین موضوع بوده و همین نکات و گسترش فضای تخریب باعث شده است که به جامعه و مردم آسیب وارد شود و بینان ها و امرا و علما فاصله ایجاد کند.
وی تأکید کرد: به نظر من هرچه آموزههای دینی برای ما پررنگ تر شود، مشکلات ما در حوزه اعتماد کاهش پیدا میکند. فرهنگ ما مملو از این مباحث است. زمانی که در بیش از هزار سال پیش، حضرت علی (ع) حقوق شهروندی و حقوق بشر را در نامه خود به مالک اشتر به آن زیبایی مطرح کردهاند و هنوز هم با ارزش تر از آن چیزی نیامده است، بنابر این ما در آموزههای دینی خود کاملاً سرشار از راه حلهای اعتمادساز هستیم اما متاسفانه مقداری دچار فراموشی شدهایم.
گزارشی از مصطفی قویدل
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.