خانم دربست؟!
کنار تاکسی زردش ایستاده بود و منتظر بود تا یک نفر در ماشینش را باز کند و سوار شود یا کسی از او سوال کند “خانوم دربست؟!”. با چشمش همه رهگذران را تعقیب میکرد سوییچ ماشین را در مشتش فشار میداد. من و چندنفر از دوستانم که دنبال تاکسی میگشتیم به سراغش رفتیم تا ما […]