«برجسته» بودن، بدون حمایت!

مهاجرت همیشه تلخ نیست اما همیشه غربت دارد، اینکه جایی بروی که به آن تعلق نداری و به هر دلیلی در جایی که به تو تعلق ندارد زندگی کنی، مطلوب هیچکس نیست، شاید برای همین است که اشک‌ها و آه‌ها به همراه دارد و بغض‌هایی فروخورده. داستان مهاجرت را بارها و بارها گفته‌اند و نوشته‌اند اما آنچه این شب‌ها روی صحنه تماشاخانه «اشراق» مشهد اتفاق می‌افتد، نگاهی جدید به مهاجرت است که از دریچه نگاه نویسندگان نمایشنامه و کارگردان آن جلوه‌ای تازه یافته. به تماشای نمایش «سندروم پای بی‌قرار» رفتیم و پس از تماشای این نمایش با کارگردان آن به گفت‌وگو نشستیم.

هنر متفاوت بودن

عبداله برجسته در مورد این نمایش گفت: در «سندروم پای بی‌قرار» تصمیم گرفتم نوع متفاوتی از تئاتر ارائه دهم و دوست داشتم کسانی که کارهای قبلی من را دیدند باز هم بیایند و باری دیگر شاهد بازخوردهای خوب باشم تا همه گروه ببینیم چقدر درست حرکت کردیم. خوشبختانه تا الان که نمایش را اجرا کردیم انرژی مثبت نسبت به نمایش زیاد بوده است. مخاطبان نمایش را دوست دارند و مشوق اصلی ما در ادامه دادن نمایش هستند. «سندروم پای بیقرار» به دلیل تفاوتی که با دیگر کارهایم داشت برای من تجربه‌ای شیرین بود.

دوستانی که با من صحبت می‌کنند معتقدند که این نمایش یکی از بهترین نمایش‌های من بوده است. خیلی‌ها با داستان همزاد پنداری می‌کنند چون آدم‌های داستان برایشان آشناست و خیلی‌ها تحت تاثیر نمایش قرار می‌گیرند و آن را دوست دارند و تا کنون انرژی‌های مثبت در رابطه با کار به من داده‌اند. شاید برخی خودشان در این ماجرا بودند و یا حتی به آن فکر می‌کردند یا اینکه در خانواده افرادی را دارند که به فکر مهاجرتند. فکر کردن به مهاجرت، مهاجرتی که عواقب خوبی برای آنها ندارد و گاهی ما از این عواقب غافل می‌شویم. اگر دوستان نظرات منفی هم داشتند به من نگفتند اما اگر منفی بودن نمایش را هم به نوعی بگویند نه تنها ناراحت نمی‌شوم از عیب داشتن کار بلکه خوشحال هم می‌شوم تا عیب کار را بیابم.

تهیه‌کننده‌ای که نداریم!

برجسته افزود: در این نمایش تهیه کننده‌ای نداشتیم خود من همانطور که کارهای قبل را انجام دادیم، هم کارگردان و هم تهیه کننده بودم. چند سال است که تئاتر دیگر حمایتی نمی‌شود، سابق بر این بخشی از هزینه‌ها را انجمن و اداره ارشاد متقبل می‌شد اما دیگر از آن روزها خیلی فاصله گرفته‌ایم. این از جهتی خوب است چون تئاتر را مستقل می‌کند و هنرمندان تلاش می‌کنند تا کار خوب ارائه دهند و خودشان برای کار تبلیغ کنند اما از سوی دیگر مسئولینی که باید از هنر حمایت کنند دیگر پای کار نیستند.

بدی حمایت نشدن در این است که دولت و شهرداری باید از این نمایش‌ها حمایت کنند. نمایش‌هایی که که مخاطبین زیادی دارد و به نوعی حقایق یک جامعه را برای مخاطبان آشکار می‌کند. به هر حال یک سری هزینه‌های  فرهنگی باید به بچه‌های تئاتر و نمایش‌ها تعلق بگیرد، نمایش‌ها هزینه زیادی دارد اگر دولت در تئاتر ورود پیدا کند و حمایت‌هایی انجام شود خیلی بهتر می‌توانیم این هنر را در اختیار مردم بگذاریم.

کارگردان در مقام تماشاچی

چون کارگردان کار هستم مسلما آن را خیلی دوست دارم اما همیشه دوست داشتم به جای بازی کار را ببینم. در این نمایش تصمیم گرفتم که نوع جدیدی از نمایش را تجربه کنم. اگر جای مخاطب بودم خاطرات گذشته را به یاد می‌آوردم و فکر می‌کنم «سندروم پای بی‌قرار» یادآور  یک نوسالژی است که شاید خیلی‌ها در دهه 60 با این نوع نمایش ارتباط بهتری برقرار کنند. من خودم اگر یک مخاطب بودم می‌توانستم با این نمایش ارتباط برقرار کنم چون اصولا این نوع نمایش‌ها را می‌پسندم و علاقه‌مند به دیدنش هستم و این سال‌ها که کارهای متفاوتی انجام می‌دادم همیشه به نوعی دیگر از نمایش‌ها علاقه داشتم و بنا به دلایلی کار نمی‌کردم به این جهت که شیوه اجرایی من کاملا متفاوت است. اما با توجه به این ها اگر بنشینم و کار را ببینم از کار خوشم می‌آید.

تنها 5 بازیگر

نویسندگان نمایشنامه تصمیم گرفتند دو داستان از جریان مهاجرت که در سال‌های اخیر رخ داده تهیه کنند و تصمیم بر این بود تعداد پنج نفر بازیگر در این نمایش باشد و به نوعی می‌خواستیم کار جمع و جورتری نسبت به کارهای دیگر داشته باشیم. نمایش «تاریکی» هم از 6 بازیگر داشت و تعداد بازیگران تاریکی هم کم بودند. این طور بود که تصمیم گرفتیم شخصیت‌های نمایش محدودتر باشند.

دعوت از ورزشکاران

چند سالی است که هنرمندان و ورزشکاران از هم دور شده‌اند و این می‌تواند حرکت قشنگی باشد که ورزشکاران و هنرمندان به هم نزدیک‌تر شوند. ما این همه ورزشکار در مشهد داریم که آنها هم دیدن تئاتر را دوست دارند. تا امروز این اتفاق نیفتاده که جامعه هنر و ورزش را در کنار هم ببینیم و بازخوردهای خوبی از کنار هم بودن نشان دهند. این به نظرم بیشتر حرکتی فرهنگی است تا تبلیغاتی، بازیکنان تیم سیاه‌جامگان این نمایش را دیدند و از آن استقبال کردند.

زمان اجرا

برجسته در پابیان اشاره کرد: اکنون نمایش تا پنجم خرداد تمدید شده و در بلک باکس اشراق ساعت های 18 و20 اجرا داریم. دلیل انتخاب اشراق به این دلیل بود که مناسب‌ترین سالن بلک باکس که در مشهد است و متاسفانه جز اشراق سالن مناسبی نداریم.

 

گزارشی از نوید موسوی

image_print
2 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *