فاصله رئیسی با قالیباف کم می‌شود

وزیر دولت احمدی‌نژاد گفت: سبد رای احمدی‌نژاد بیشتر از قشر محروم جامعه است که خدمات دولت نهم و دهم برای‌شان شیرین بود. البته من به شخصه خیلی این برداشت را ندارم که آقایان قالیباف و رئیسی به سبد آرای آقای احمدی‏‎نژاد چشم دوخته‌اند.

فضای عمومی کشور متأثر از مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به روزهای اوج نشاط سیاسی نزدیک می شود. رأی‌های خاکستری و توده‌ای قطعا در رقم زدن نتیجه انتخابات نقش کلیدی و تعیین کننده ایفا خواهند کرد و این مسئله برخی نامزدها را بر آن داشته تا با وعده‎های رنگارنگ در پی کسب آرای خاکستری در سبد رأی خود باشند.

دلسوزان نظام اعم از اصولگرا و اصلاح طلب همواره تهدید و خطر بازگشت به احمدی نژادیسم را به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یادآور می شوند و از آنها می خواهند وعده هایی بدهند که جزء وظایف و اختیارات رئیس جمهور باشد نه آنکه تعریضی به حوزه اختیارات قوه مقننه یا قوه قضائیه باشد.

در چنین فضایی محمد ناظمی اردکانی از اعضای جبهه مردمی نیروهای انقلاب به کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین آمد. او معتقد بود قالیباف و رئیسی که نامزدهای جمنا هستند چشم به سبد رأی احمدی نژاد ندوخته‎اند و به سمت احمدی نژادیسم حرکت نمی کنند.

پرداخت ماهانه 250 هزار تومان به بیکاران، سه برابر کردن یارانه ها و ایجاد 5 میلیون شغل در کشور، از جمله برنامه های قالیباف و رئیسی است که ناظمی اردکانی از آنها دفاع کرد و معتقد بود حتما درصورتی که یکی از نامزدهای جمنا پیروز انتخابات شود؛ مجلس برای کمک به اقشار محروم و مستضعف به اجرای طرح های یادشده رأی مثبت خواهد داد.
مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

***

شما کدامیک از نامزدهای جمنا را اصلح می‎دانید؟

هر دو نامزد اصلی جمنا هستند. هر یک که رأی بیشتری در رقابت میدانی داشته باشد؛ نامزد نهایی خواهد بود.

یعنی قرار است جمنا رأی گیری دیگری میان آقایان رئیسی و قالیباف داشته باشد؟

خیر، از طریق نظرسنجی و شیب محبوبیتی که در جامعه ایجاد می شود و احیانا تحلیل رأی به انتخاب یک نفر از آقایان می رسد.

نظرسنجی را چه مرجعی انجام می دهد؟

نظرسنجی هایی که معمولا در این ایام انجام می شود و تجربه گذشته نیز نشان داده که دقیق هستند. مثل نظرسنجی صدا و سیما، دانشگاه تهران، نهاد ریاست جمهوری، بسیج و ایسپا. در مجموع براساس جمع بندی نظرسنجی ها تصمیم گیری خواهد شد.

قضیه هیأت داوری چیست؟

فعلا هیأت داوری مطرح نیست. شورای مرکزی جمنا تصمیم می گیرد و این تصمیم طبق ماده 5 اساسنامه جمنا توسط هیأت امنا به تأیید می رسد.

اما آقایان ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز و سجادی سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری گفتند اگر شورای مرکزی جمنا نظرسنجی‎ها را جمع بندی کرد و نظری داد که مورد قبول دو نامزد نبود؛ حرف آخر را هیأت داوری علمایی می زند، ترکیب این هیأت از چه کسانی تشکیل می شود؟

آیت الله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز و آیت الله یزدی دبیرکل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از اعضای این هیات هستند که یک نفر دیگر نیز با نظر آنها به هیأت اضافه می شود و بعد 2 نفر دیگر از شخصیت های سیاسی و انقلابی به انتخاب سه نفر به این هیأت می پیوندند. این ترکیب هیأت امنا جمنا را تشکیل می‎دهد. البته این هیأت فقط برای بررسی و رفع اختلافات نیست بلکه همه تصمیمات مهمی که شورای مرکزی می گیرد نهایتا لازم است به تأیید هیأت 5 نفره برسد.

نام سه نفر دیگر حاضر در هیأت علمایی مشخص نشده است؟

اطلاعی ندارم.

آقایان قالیباف و رئیسی چقدر به مکانیزم جمنا پایبند هستند؟ چون آقای رئیسی در اعلامیه ای که صادر کرد هیچ اشاره ای به تبعیت از مکانیزم جمنا نداشت و حتی خود را نامزدی مستقل معرفی کرد. آقای قالیباف هم نشان می دهد جدی به صحنه آمده است. با این همه علائم و نشانه‎ها، آیا واقعا قرار است کسی به نفع دیگری کنار برود؟

هر دو نامزد فرآیند جمنا را پذیرفته‌اند و ورود پیدا کرده‌اند. حالا این پذیرش شفاهی یا کتبی بود، فرق نمی کند. اخیرا هم آقای رئیسی وقتی مورد سئوال قرار گرفت که شما دو نفر تا آخر می‌مانید یا به نفع همدیگر کنار می روید؟ پاسخ داد «جبهه مردمی این هماهنگی را عهده دار خواهند بود.»

آیت الله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز و آیت الله یزدی دبیرکل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعضای اصلی هیات داوری علمایی جمنا هستند که یک نفر دیگر نیز با نظر آنها به هیأت اضافه می شود و بعد 2 نفر دیگر از شخصیت های سیاسی و انقلابی به انتخاب سه نفر مذکور به این هیأت می پیوندند. این ترکیب هیأت امنا جمنا را تشکیل می دهد.

این حرف را آقای رئیسی از موضع ضعف گفت یا قوت؟

الان از موضع ضعف و قدرت سخن گفتن مطرح نیست، چون هنوز نظرسنجی هایی که انجام می‎شود خیلی نمی تواند تعیین کننده باشد.

اما نظرسنجی های مختلف نشان می دهد که آقای قالیباف با فاصله 15 تا 20 درصدی نسبت به آقای رئیسی جلوتر است. یعنی این فاصله کم خواهد شد؟

آقای رئیسی برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری دیر تصمیم گرفت. او با توجه به درخواست هایی که از استان ها و جریانات مختلف سیاسی دریافت کرد به این تصمیم رسید که نامزد انتخابات شود اما آقای قالیباف دو دوره نامزد انتخابات ریاست جمهوری بوده، شناخته شده تر است و اسمش از قبل در افکارعمومی مطرح بوده. به نظرم در طول مناظرات تلویزیونی و فعالیت هایی که در فضای مجازی و میدانی انجامی می شود، آقای رئیسی چهره شناخته شده ای می شود و قطعا در نظرسنجی ها جایگاه خودشان را پیدا می کنند.

یعنی فاصله آقای رئیسی با قالیباف در نظرسنجی ها کمتر خواهد شد؟

بله، همین طور است.

ما سابقه روشن و درخشانی بین اصولگرایان نداریم که نشان دهد می‎توانند به وحدت برسند. سال 84 شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی با محوریت آقای ناطق نوری تشکیل شد و با مکانیزمی به نامزدی آقای لاریجانی رسیدند اما آقایان احمدی نژاد، قالیباف، رضایی و توکلی قبول نکردند به نفع وی کنار بروند. سال 92 نیز آقایان ولایتی، قالیباف و حدادعادل با هم ائتلاف کردند و قرار بود 2 نفر به نفع نامزد نهایی ائتلاف کنار بروند که آن مکانیزم هم جواب نداد. در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 واقعا چه ضمانتی وجود دارد که از میان آقایان رئیسی و قالیباف یکی بماند و دیگری کنار برود؟

جریان های سیاسی همواره دارای فراز و فرود بوده و هستند چون ریزش و رویش دارند. معتقدم اگر وحدت همراه با تحلیل و گفتمان انتخاباتی شکل بگیرد در نتیجه انتخابات تأثیر زیادی خواهد داشت. در ادوار گذشته محورهایی برای وحدت پیش بینی می شد و آنها نقش تعیین کننده داشتند که چه کسانی در صحنه انتخابات بمانند یا نمانند. اما این فرایند همواره مورد نقد بود؛ یعنی بدنه ارزشی و انقلابی جریان اصولگرا می گفتند چرا عده ای محدود برای همه تصمیم بگیرند؟ به همین خاطر در این دوره نظر بدنه ارزشی و انقلابی جریان اصولگرا اصل و مبنا قرار گرفت و در مجمع اول و دوم جمنا تعداد نامزدها ابتدا به 10 و سپس به 5 نفر محدود شد. از آنجا که سیر تحولات و معادلات سریع است، طبق روال ترسیمی، شورای مرکزی تصمیم می گیرد و بعد در صورتی که این تصمیم به تنفیذ هیأت فقها برسد، به اجرا در می آید. بنابراین نامزدهایی که در این فرایند قرار گرفتند قطعا از تصمیم اتخاذی تمکین خواهند کرد اما اگر هر کدام تمکین نکند، از لحاظ وجهه سیاسی دچار خدشه شده و اعتماد درون جریان از او سلب خواهد شد. البته در مجموع بر اساس نظرسنجی ها تصمیم گیری می شود که آیا یک نفر از نامزدها نهایتا روز 29 اردیبهشت در معرض رأی قرار بگیرد یا اینکه دو نفر یا سه نفر در عرصه انتخابات بمانند تا رقابت به دور دوم بکشد. به عبارت دیگر طبق نظرسنجی ها اگر پیروزی در مرحله اول در دسترس باشد یک نامزد در صحنه انتخابات خواهد ماند اما اگر تحلیل آن باشد که پیروزی دور دوم به دست می آید حالت دوم پیش می آید.

 

طبق نظرسنجی ها اگر پیروزی در مرحله اول در دسترس باشد یک نامزد اصولگرا در صحنه انتخابات خواهد ماند اما اگر تحلیل آن باشد که پیروزی دور دوم به دست می آید دو نامزد جمنا در صحنه می مانند.

رأی بدنه آقای احمدی نژاد چقدر است که آقایان رئیسی و قالیباف برای به دست آوردن آن از هم سبقت می‌گیرند؟

نظرسنجی هایی که انجام می شود می تواند جهت گیری ها را مشخص کند. آرای آقای احمدی نژاد بیشتر از قشر محروم جامعه است که خدماتی از دولت نهم و دهم دریافت کردند و این خدمات برایشان شیرین بود. به همین خاطر علاقه مندی شان را حفظ کردند. البته من به شخصه خیلی این برداشت را ندارم که آقای قالیباف و آقای رئیسی به سبد آرای آقای احمدی نژاد چشم دوخته‎اند. ضمن آنکه آقای احمدی نژاد یکی دو مرتبه اعلامیه داد در این انتخابات از هیچ نامزدی حمایت نخواهد کرد.

البته آقایان رئیسی و قالیباف خیلی احتیاج ندارند که آقای احمدی نژاد به نفع آنها اعلام حمایت کند. وقتی وعده می دهند به بیکاران بالای 18 سال ماهی 250 هزار تومان پرداخت می کنند در واقع به معنی تلاش آنها برای کسب بدنه رأی آقای احمدی نژاد است. ضرب و تقسیمی ساده نشان می دهد از آنجاکه 6 تا 7 میلیون بیکار در کشور داریم، برای پرداخت ماهانه 250 هزار تومان به بیکاران، سالانه 21 هزار میلیارد تومان و در یک دوره 4  ساله ریاست جمهوری جمعا 84 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است. درحالی که مکانیزم پرداخت بیمه بیکاری از طریق سازمان تأمین اجتماعی یا سازمان خدمات درمانی یا سایر نهادها مشخص است؛ وعده می دهند که می خواهند خارج از ساختارهای تعریف شده به چنین برنامه ای جامه عمل بپوشانند. درباره پرداخت یارانه نقدی نیز آقای قالیباف مطرح کرده که مبلغ کنونی را برای 96 درصد جامعه سه برابر می کند، آقای رئیسی نیز گفته به سه دهک پایینی جامعه 3 برابر یارانه می دهد. بیان این وعده در حالی است که دولت نهم و دهم در تعیین گروه های درآمدی موفق نبود و یارانه را عام پرداخت کرد. در واقع اگر مقصود آقایان رئیسی و قالیباف حمایت از خانوارهای کم درآمد یا مستضعف مطلق است مکانیزم مشخصی دارد، کمیته امداد و سازمان بهزیستی آمار خانواده های نیازمند را دارند و می توان از طریق آنها اقدام کرد. با توجه به اینکه پرداخت مستمری بیکاری و مستمری حمایتی ساختار تعریف شده ای دارد، طرح چنین وعده های انتخاباتی تلاش برای کسب بدنه رأی آقای احمدی نژاد تلقی نمی شود؟

قانون هدفمندی یارانه ها می گوید افراد نیازمند این مبالغ را دریافت کنند و توزیع یارانه نقدی حالت عام نداشته باشد. پرداخت یکسان یارانه به تمام افراد جامعه علاوه برآنکه منابع را زائل می کند مشکلات معیشتی خانواده های محتاج را نیز حل نخواهد کرد. ساختاری هم که برای پرداخت وجود دارد همان ساختارهای حمایتی یعنی از طریق کمیته امداد و سازمان بهزیستی است. برای آنکه بتوان آسیب های اجتماعی را کم کرد و پاسخگوی رفع برخی از این آسیب ها بود، هر دولتی تلاش می کند تا به این طیف از جامعه که در سختی معیشت است کمک کند. در مجموع این کار باید با پشتوانه علمی و کارشناسی صورت بگیرد. درباره صندوق کارانه نیز بگویم که دولت خیلی از کشورها به افراد بیکار جامعه خود کمک نقدی می کنند.

اما شعارهای این آقایان نشان می‎دهد که پرداخت کارانه بیکاری را خارج از ساختارهای تعریف شده، تلقی می‎کنند!

البته افراد جویای کار در پرتال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ثبت نام می کنند، از این طریق اطلاعات بیکاران به دست می آید. بعد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افراد را به جاهایی که فرصت شغلی وجود دارد معرفی می کند اما الزامی برای آن دستگاه ها وجود ندارد که این افراد را به کار بگیرند. حال اگر دولت مکلف شود تا زمانی که فرد بیکار است؛ حداقل های معیشت را برای او تأمین کند، برای آنکه منابعش را حفظ کند، می کوشد زودتر برای بیکاران شغل ایجاد کند.

ایجاد شغل به چه صورت خواهد بود؟ به نظر می‎رسد این وعده‎ای ناشدنی است. براساس آمارهای رسمی برای ایجاد یک فرصت شغلی 100 تا 300 میلیون تومان سرمایه نیاز دارد، به این ترتیب ایجاد 5 میلیون شغل، رقمی بین 500 تا 1500 میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد؛ این رقم از کجا می خواهد تأمین شود؟

البته رقم 100 تا 300 میلیون تومان برای ایجاد یک شغل معلوم نیست درست باشد.

یک نفر حتی اگر بخواهد با تاکسی امرار معاش کند؛ باید 30 میلیون تومان پول داشته باشد، غیر از این است؟

بعضی از شغل‎ها هستند که نیاز به سرمایه گذاری زیاد دارند، بویژه شغل‌هایی که با فناوری بالا همراه است. بعضی از شغل‌ها هم هست که جنبه کاربری دارد و کارگربر است.

منظورتان این است که بیکاران دار قالی بزنند و قالی بافی کنند؟ اما دیگر جامعه جوان امروز تمایل ندارد که پشت دار قالی و چرخ خیاطی بنشیند.

خیر. من تجربه خودم را در وزارت تعاون می گویم. در وزارت تعاون منوال بر این بود که چند نفری که جمع می شدند و تعاونی تشکیل می دادند، باید در یک سیکل اداری، تعاونی شان را به ثبت می رساندند و تسهیلاتی دریافت می کردند که کسب و کار مدنظرشان را راه بیندازند. اما در این فرآیند اداری دچار مشکلات زیادی می شدند و موانع زیادی وجود داشت. ما این فرآیند را برعکس کردیم. چگونه؟ مثلا جویا شدیم که چه تعداد بیکار در استان اصفهان است و اداره کل کار در این استان چند نفر بیکار را ثبت نام کرده است. سپس برحسب تحصیلات و احیانا مهارتهایی که داشتند، از آنها دعوت می کردیم و در تعاونی های مختلف آنها را سامان می دادیم. بین این تعاونی ها نیز یک ارتباطاتی وجود داشت. از طرف دیگر مقرر کرده بودیم که به هر استان با توجه به سهمیه تشکیل تعاونی و ایجاد فرصت شغلی و نه خود شغل، کارانه ای، به همکاران پرداخت شود. این مدلی بود که ما در وزارت تعاون داشتیم و نتیجه هم گرفتیم. چون آن موقع وزیر، رئیس مجمع صندوق تعاون بود. یعنی وزیر، اختیار آن صندوق را داشت و می توانست تسهیلات را با سرعت بیشتر و به میزان نیاز تخصیص دهد. آن موانع اداری را هم برداشتیم و از طرف دیگر با دستگاه های مختلف مثل وزارت جهاد کشاورزی، صنعت، حتی بخش نیرو که فناوری بالا را می طلبید یا وزارت مسکن در بحث خانه سازی و سایر دستگاه ها، توانستیم ظرف یکی، دو سال فرصتهای شغلی خوبی ایجاد کنیم.

یعنی آقای قالیباف و آقای رئیسی به زدن دار قالی برای ایجاد اشتغال فکر نمی کنند؟

من بعید می دانم. اینکه خیلی ساده است. یعنی امروز قطعا کارهای دستی اینگونه جواب نمی دهد. ممکن است صنایع دستی اشتغالاتی را پاسخگو باشد اما آن هم روال خودش را دارد ولی اینکه بخواهیم 5 میلیون شغل ایجاد کنیم، قطعا نیاز به سازوکارهای جدید داریم. باید هم از تجربه گذشته استفاده کرد و هم از تجربیاتی که امروز داریم. حتی در فضای بحث‎های فناوری در زمینه آی تی هم استعداهای بالایی داریم که لازمه اش درست کردن ساختارهایمان است. عقیده خود من که در بحث‌های اقتصادی کشور بوده ام این است که فضای کسب و کار را اصلاح کنیم. یعنی همه تلاش دولت بر این باشد که فضای کسب و کار درست شود و افرادی که کارآفرین و خلاق هستند، وقتی به دستگاه اداری مراجعه می کنند، سرگردان نشوند و به آنها اعتماد شود. از طرف دیگر سیستم بانکی هم اصلاح شود. الان بالای هزار میلیارد تومان نقدینگی فریز شده داریم. اگر فضای کسب و کار درست شود، قطعا این نقدینگی حرکت می کند و وارد فضای کسب و کار می شود. البته واحدهای کوچک و زود بازده که در زمانهای مختلف تجربه شده را نیز باید مد نظر قرار دهیم. چراکه حتی وزارت صنایع اخیرا علی رغم تجربه ناموفقی که در گذشته داشت، باز هم می خواهد این را تجربه را تکرا کند و تسهیلات چند 10 میلیونی بدهد که به نظرم اشتباه است. واحدهای کوچک صنعتی- تولیدی را باید در ارتباط با واحدهای بزرگ سازماندهی کنیم. اگر هم می خواهیم تسهیلاتی بدهیم از طریق این واحدها انجام دهیم که تجربه موفق آن را یک زمان در وزارت صنایع سنگین داشتیم. به نحوی که به یک خودروساز اعلام می شد به تعداد قطعاتی که در خودرو مصرف می شود، واحد قطعه ساز ایجاد کند. تسهیلات هم از آن طریق داده می شد و واحدهایی که قطعه تولید می کردند، قطعاتشان را به واحد مونتاژکننده یعنی خودروساز اصلی می فروختند.

قانون هدفمندی یارانه ها که در دولت آقای احمدی نژاد تصویب شد؛ اما آن دولت نتوانست یارانه را فقط به اقشار ضعیف تخصیص دهد و بر خلاف مر قانون یارانه بین همه دهک‎ها توزیع شد. در دولت آقای روحانی هم تلاش کردند که بخشی را حذف کنند که کلی حاشیه و اعتراض در پی داشت. دو دولت که شما هم عضو یکی از آنها بودید، نتوانستند این کار را انجام دهند و یکسری دهک‎های برخوردار را از گردونه کسب یارانه حذف کنند. الان آقای رئیسی با شعاری که مطرح می کند با چه مکانیزمی می خواهد دهک های بالایی را حذف کند؟

این امر انجام شدنی است. اگر اراده بر این باشد که این اتفاق بیفتد، از طریق سازمانهای حمایتی که داریم، می شود این کار را انجام داد. ساختارهایی که اکنون موجود است حتی در شهرستانها و روستاهای دورافتاده هم وجود دارد و می توان آنها را شناسایی کرد.

قدرتمندان مالی که باید حذف شوند را چگونه می خواهند شناسایی کنند؟

از نگاه من، دولت‎ها نگران ریزش رای شان هستند. دولت‎هایی که روی کار می آیند، باید پی این موضوع را به تن خود بمالند که در صورت اصلاح ساختارهایی نظیر ساختار دریافت کنندگان یارانه، در دور بعد ممکن است ریزش رای داشته باشد. برای همین همه قانون را اجرا نمی‌کنند.

کسی که درد محرومیت را لمس کرده، قطعا دغدغه بیشتری دارد.

به نظر می‎رسد روی صحبتتان با این دولت است در حالیکه آقای احمدی‎نژاد هم این کار را نکرد!

از آنجا که دولت‌های ما دو دوره ای هستند، از روز اول که سر کار می آیند، به فکر 4 سال بعدشان هستند که ریزش رای نداشته باشند. دولت مستقر، منتقد شدید پرداخت یارانه به صورت عام بود. یعنی می گفتند که چرا منابع کشور اینگونه باید هدر برود یا هزینه شود؟ اما وقتی که روی کار آمدند، خواستند که با نظرسنجی و با رضایت عموم مردم، یارانه را حذف کنند که احیانا لطمه ای به میزان آرایشان نخورد. اما جامعه به این راهکار جواب نداد. یعنی همه آنها که یارانه دریافت می کردند، باز هم آمدند و ثبت نام کردند. بنابراین یک دولت باید با عزم و اراده این کار را انجام دهد. قطعا قطع یارانه آن کسی هم که پولدار است، منجر به نارضایتی او می شود.

اما توزیع دهکها هم نرمال نیست. به گفته خود آقای قالیباف نسبت 4 درصد به 96 درصد برقرار است. یعنی یک جورهایی می خواهد که یارانه 96 درصد جمعیت ایران را سه برابر کند.

شما قبول دارید که قدرت خرید 45 هزار تومان برای فردی که معیشتش از این راه می گذرد، کم است؟

یعنی آقای قالیباف می خواهد 96 درصد مردم ایران را تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی ببرد؟

به نظرم اینطور نیست. یعنی منابع هم باید اجازه بدهد. منابع یارانه مربوط به افزایش نرخ انرژی است که در کشور توزیع می شود. رقمی که در ماه پرداخت می شود حدود 3هزار میلیارد تومان است که یک سوم آن چیزی است که دولت از محل گران کردن انرژی از مردم می گیرد و به بخش تولید هم داده نمی شود. چند بار هم سوال شده که شفاف توضیح دهند از محل هدفمندی یارانه‎ها چقدر تحصیل منابع و چه مبلغی برای یارانه و تولید پرداخت می شود؟ وزیر صنایع و بخش تولید چندین بار اعلام کردند که ما مبلغی را دریافت نکرده ایم.

اما سخنگوی دولت بارها اعلام کرد؛ 80هزار میلیارد تومان در سال از محل هدفمندی یارانه ها احصا می شود، 40هزار میلیارد تومان آن صرف هزینه های شرکت نفت و پخش و پالایش و توانیر می شود تا آنها هزینه های خود را جبران کنند و 40 هزار میلیارد تومان باقیمانده بعلاوه 3 هزار میلیارد تومان از خزانه ژرداخت می شود تا منابع لازم برای پرداخت نقدی یارانه را تأمین کند! به عبارت دیگر پولی نمی ماند که بخواهند تقسیم کنند.

اینکه وزارت نیرو یا وزارت نفت بگویند آنچه گران شده را به خودمان برگردانید که ما محل هزینه اش را داریم که درست نیست.

این پول برای بازسازی تجهیزاتشان است. در قانون هدفمندی یارانه ها پیش بینی شده که 50 درصد منابع درآمدی حاصل از محل اصلاح فروش حامل های انرژی به مردم برگردد، 30 درصد برای رفع هزینه های دستگاه های دولتی و 20 درصد به تولید اختصاص یابد.

اگر انجام می شود، دولت شفاف اعلام کند.

چندین بار سخنگوی دولت این را شفاف اعلام کرده است.

در مجلس چندین بار این موضوع مطرح شد اما پاسخ روشنی از سوی دولت به نمایندگان داده نشد. وزارت نیرو اعلام می کند که باید مبلغی هم روی نرخی که قرار داده، به منظور سرمایه گذاری بگذارد اما در ابتدا که وزارت نیرو یا وزارت نفت حامل های انرژی را گران کردند، قرار بود بخشی از این درآمد را به مردم برگردانند تا خرج هزینه های دیگری که دارند، بکنند. به هر صورت اگر شفاف شود، منابع کمی نیست. یعنی رقم سنگینی است. از طرف دیگر در دولت قبل و دولت فعلی تولید مورد توجه قرار نگرفت که رونق شکل بگیرد.

شما در نقد دولتهای قبلی مي‎گوييد که برای اینکه ریزش رای نداشته باشند، اقدام به حذف دهک ها نکردند. نامزدهای این دوره هم برای رای گرفتن فقط قدرت توان مردم را می سنجند که 45 هزار تومان یارانه فعلی نسبت به قبل 15 هزار تومان بیشتر نمی ارزد که در واقع نشان می دهد نامزدهای این دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز برای جلب رای چنین وعده ای را بیان می کنند! پس تفاوتي ميان نامزدهاي اين دوره انتخابات و دو دولت گذشته نيست!

همه می پذیریم که بخشی از جامعه، قشر محرومی است که در سختی معیشت به سر می برد. حالا اگر به حاشیه برخی شهرها و روستاها سر زده باشید، می بینید که این سختی معیشت واقعا غیرقابل تحمل است. جمعیتی که گاهي اشاره می شود، 11 میلیون در سختی معیشت به سر می برند. یعنی جمعیتی که باید به نوعی به آنها کمک شود و توانمندشان ساخت که یا باید نقدینگی موجود را در اختیارشان قرار داد تا توان گذران زندگی شان را داشته باشند یا اینکه از لحاظ بهداشت و آموزش به آنها رسیدگی کافی شود و نهایتا اینکه شغلی که درآمد داشته باشد، برایشان ایجاد شود. حالا هر یک از نامزدها نگاه و نظرشان را نسبت به محرومیت زدایی اعلام می کنند. برخی از نامزدها ممکن است در این زمینه دغدغه خیلی زیادی داشته باشند. بعضی هم ممکن است دغدغه شان در این زمینه کم باشد. یعنی کسی که درد محرومیت را لمس کرده، قطعا دغدغه بیشتری دارد.

اما سخنگوی دولت گفت که اگر بخواهیم یارانه ها را سه برابر کنیم قیمت بنزین باید 15 هزار تومان و مبلغ قبض برق، آب و گاز منازل به سه برابر افزایش یابد. آیا نامزدهایی که وعده سه برابر کردن یارانه را می‎دهند؛ می خواهند بنزین 15هزار تومانی به مردم بدهند؟

کسانی که در معرض رای مردم قرار گرفته اند و نامزد انتخابات ریاست جمهوری شده اند، قطعا باید برای اداره کشور برنامه داشته باشند. برنامه ای که کارشناسی شده باشد و کارشناسان اقتصادی روی آن نظر داده باشند. چون مردم بعد از 4 سال می گویند که فلان وعده را دادید اما عملیاتی نکردید. مثل وعده ای که دولت مستقر داد که صد روزه مشکلات اقتصادی را حل کند.

اما آقای روحانی این گفته را بارها تکذیب کرد.

بالاخره این وعده منتشر شده بود.

این قسمت از فیلم انتخاباتی آقای روحانی در سال 92 اخیرا در کانال های تلگرامی باز نشر شد. ايشان گفته بودند که یک برنامه عام برای 4 سال و یک برنامه 100 روزه برای حل مشکلات دارند.

اصلا برنامه 100 روزه برای کشوری که دچار معضلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است نشدنی است. تا دولت بخواهد خودش را پیدا کند، تشکیل کابینه دهد، رای اعتماد بگیرد چندماهه طي شده است.

ما که نمی توانیم خودمان را با فرانسه مقایسه کنیم. فرانسه سیستمی دارد که ما از آن فاصله داریم. اگر آنها برنامه کوتاه مدت صد روزه می دهند، ما هرگز نمی توانیم حتی حرف چنین برنامه ای را هم بزنیم یا اینکه بگوییم نتایج آن را هم اعلام می کنیم.

اما الان در فرانسه هم همینطور است. یعنی دو نامزدی که به مرحله دوم راه یافتند، برنامه 100 روزه ارائه دادند.

ما که نمی توانیم خودمان را با فرانسه مقایسه کنیم. فرانسه سیستمی دارد که ما از آن فاصله داریم. اگر آنها برنامه کوتاه مدت صد روزه می دهند، ما هرگز نمی توانیم حتی حرف چنین برنامه ای را هم بزنیم یا اینکه بگوییم نتایج آن را هم اعلام می کنیم. از آنجا که مشکلات کشور با تحریم گره خورده، نمي توان گفت که ظرف 100 روز مذاکره می کنم، تحریم ها از سر راه برداشته می شود و گشایشی حاصل می شود. یک تصویر اشتباه، از چنین وعده و اظهارنظری منتقل شد. اگر به آرشیوهای موجود مراجعه کنید، برداشت این بود که ما در مذاکرات دست پیش را داریم. مقداري منابع بلوکه شده در آن طرف آب داریم که با مذاکرات ظرف سه ماه آن را به نتیجه می رسانیم و منابع را به کشور سرازیر کرده و گشایشی حاصل می شود. درحالی که شاهد بودیم که مذاکرات چند سال طول کشید و بیان کننده تصویر اشتباهی بود که وجود داشت و بر این اساس هم قول داده شد. مقام معظم رهبری چند بار در بیانات خود به این نکته اشاره داشتند که نامزدها وعده هایی را بدهند که بتوانند عملیاتی کنند. انتظاراتی که در مردم بوجود می آورید را بعدا باید عملیاتی کنید تا بعدا موجب ناامیدی نشود. نامزدهایی که وعده می دهند، می خواهند ملموس و عینی و رأی آور باشد.

پرداخت 250 هزار تومان يارانه به بیکاران و ایجاد 5 میلیون شغل و سه برابر کردن یارانه‌‎ها ملموس است؟

دیگران هم در گذشته این وعده ها را داده اند و می دهند. حتی اگر شما این برنامه ها را آرمانی تصور کنید که این طور نیست باید به این نکته هم توجه شود که آرمانگرایی ما در عملکردمان تأثیرگذار است و این معنی را می دهد که ما می خواهیم که در مدت خیلی کوتاه مشکلات را حل و مردم را به رفاه نزدیک کنیم. ما حتی برنامه های توسعه ای که داشته باشیم مانند برنامه پنجم و چهارم بیش از 30 تا 40 درصد اجرا نشدند. همین برنامه ششم توسعه، خیلی برنامه آرمانگرایانه‎ای است و چنانچه اجرا شود، علاوه بر محرومیت زدایی بسیاری از معضلات کشور را هم حل می کند ولی آرمانی تنظیم شده است.

برداشتم از 4 درصد و 96 درصد اینطور بود که 4 درصد از جمعیت کشور قدرت خرید بسیار بالایی دارند اما 96 درصد قدرت خرید پایینی دارند. یعنی اگر آن 4 درصد اراده کنند که هر هزینه ای را انجام دهند، می توانند و به عبارتی منابع کشور در قبضه آنها است.

تمام اين وعده‎هاي يارانه‌اي باید به تصویب مجلس برسند، اما چون ضمانت تصویب در مجلس را ندارند، برخی از حقوقدان ها آن را مصداق کلاهبرداری و خرید رای تلقی می کنند. نظر شما چیست؟

من این برداشت را ندارم.

اصلا مگر بدون مصوبه مجلس می توان یارانه را افزایش داد؟

صحبت از سه برابر کردن یارانه محرومین مدنظر است، قطعا راه های قانونی اش را هم طی می کند.

اما می گویند مصداق خرید نسیه رای است. چنانچه مجلس بنا به مصالحی یا عدم تامين منابع مالي لازم براي اجراي چنين وعده‎هايي با آن مخالفت کند، هم از یک طرف ناامیدی مردم را در پی دارد و هم از طرف دیگر ممکن است دوباره منجر به تقابل دو قوه شود که ما در دولت احمدی نژاد شاهد آن بودیم. چشم انداز شما برای این موضوع چیست؟ یعنی برنامه این نامزدها در صورت مخالفت مجلس و نبود منابع، چه خواهد بود؟

برحسب تجربه ای که دارم در کشورمان منابع کم نداریم. منابعی که داریم هم از لحاظ نیروی انسانی، منابع طبیعی، ذخایر زیرزمینی، سوق الجیشی، موقعیت‌های مختلف کشورمان حتی برای جذب توریست موجود است. معتقدم اگر یک مدیریت قوی و جهادی را در نظام اداری کشور و دستگاه های مختلف اعمال کنیم، قادر به انجام کارهای چندبرابری هستیم.

خودتان هم اشاره کرديد که اينگونه وعده‎ها بايد راهکار قانوني خود را طي کنند. آیا آقایان رئیسی و قالیباف با مجلس برای تحقق این وعده، رایزنی کرده اند تا حداقل یک ضمانت شفاهی بگيرند؟

قطعا مجلس وقتی با سختی معیشت 11 میلیون جمعیت محروم کشور مواجه شود، چنين طرح‎هايي را تصویب می کند. من تا آنجایی که شاهد بوده ام، مجلس همواره در همه دوره های مختلف موافق این بوده که به اقشار محروم کشور، کمک شود.

اما مجلس تا کنون موافق افزایش یارانه نبوده!

مجلس موافق کمک به محرومین بوده است.

نگاه مجلس و حتی اصولگرایانی همچون آقای توکلی این است که باید کمک‎های غیرنقدی به مردم داشته باشیم؛ مثل رایگان کردن بهداشت، آموزش و خدماتی رفاهی و حمل و نقل عمومی.

این به معنای همان محرومیت زدایی است.

وقتي اولويت بر کمک‎های غیرنقدی باشد بعيد به نظر مي‎رسد که مجلس به سه برابر شدن یارانه نقدی رای بدهد.

اینطور گفته نشده که به 80 میلیون نفر سه برابر یارانه می دهیم. قرار است يارانه سه دهک پایین سه برابر شود.

اما وقتی آقای قالیباف می گوید 96 درصد مردم کشور محروم هستند و 4 درصد در رفاه کامل قرار دارند، به این معناست که می خواهد به این تعداد محروم یارانه بدهد یا آنها را تحت پوشش کمیته امداد بیاورد.

برداشتم از 4 درصد و 96 درصد اینطور بود که 4 درصد از جمعیت کشور قدرت خرید بسیار بالایی دارند اما 96 درصد قدرت خرید پایینی دارند. یعنی اگر آن 4 درصد اراده کنند که هر هزینه ای را انجام دهند، می توانند و به عبارتی منابع کشور در قبضه آنها است.

یعنی آقای قالیباف نمی خواهد که 96 درصد را تحت پوشش کمیته امداد ببرد؟

خیر، برداشتم این است که فاصله طبقاتی خیلی زیاد شده است. باید به طیفی از این 96 درصد یعنی حدود 11 میلیون نفر از لحاظ معیشتی رسیدگی کرد. به کساني که اصطلاحا وضعیت اورژانسی دارند. باید از لحاظ مسکن، شغل و حداقل درآمد به آنها رسیدگی کرد. این کشور با این ظرفیت ها می تواند این کار را انجام دهد. همانطور که در ادبیات سیاسی گفته می شود بایستی شرمنده باشیم و اگر بخواهیم از پس این شرمندگی برآییم باید همه توانمان را متمرکز کنیم تا این قشر را از محرومیت خارج کنیم. آیا شما واقعا فکر می کنید که بحث یارانه ها رای آور است؟

چرا نباشد؟ آقای کروبی سال 84 وعده پرداخت 50 هزار تومان به هر ایرانی را داد 5 میلیون رای آورد اما دور بعد که چنین وعده ای نکرده 300هزار تا رای آورد! آقای احمدی نژاد سال 84 چنین وعده ای نکرد 18 میلیون رای آورد اما سال 88 که وعده کرد، 25میلیون رای آورد!

اما برای انتخابات صحبتی از یارانه ها نشد. انتخابات دوقطبی سیاسی شدید شد.

در انتخابات 88، آقای احمدی نژاد وعده یارانه را داد و سال 89 آن را اجرا کرد. من خودم خبرنگار پارلمانی بودم که حتی لایحه مربوطه را به مجلس فرستاد و طی صحبت‌های انتخاباتی خود اعلام کرد که می خواهد 75 هزار تومان یارانه پرداخت کند. اما مجلس این پیشنهاد را نگه داشت و بعد از انتخابات آن را بررسی کرد.

آنطور که خاطرم می آید در دولت دوم احمدی نژاد بحث حذف سوبسیدها مطرح بود که این را به مجلس ارائه داد.

آقای قالیباف نمی خواهد که 96 درصد را تحت پوشش کمیته امداد ببرد. برداشتم این است که فاصله طبقاتی خیلی زیاد شده است. باید به طیفی از این 96 درصد یعنی حدود 11 میلیون نفر از لحاظ معیشتی رسیدگی کرد.

آقاي احمدي‎نژاد در دولت اول لایحه هدفمندي را به مجلس داد ولی در دولت دوم آن را اجرا کرد. سوال این است که وقتی وعده پرداخت 250 هزار تومان به افراد بیکار بالای 18 سال و سه برابر کردن یارانه ها داده مي شود باید ابتدا اين موضوع به تصویب مجلس برسد تا پشتوانه قانونی داشته باشد و معلوم هم نیست مجلس موافقت کند. اين کار مصداق خرید نسیه رای نيست؟

برداشتم این است که باید محرومیت زدایی انجام دهیم. نگاهم به موضوع اینگونه است؛ باید به نامزدی که طرح یا ایده ای داشته باشد که در کوتاه مدت یا بلندمدت این محرومیت زدایی را انجام دهد، توجه کرد.

پس تحلیلی که در سوال مطرح شد را قبول ندارید که وعده پرداخت 250هزار تومان به افراد بیکار بالای 18 سال و سه برابر کردن یارانه ها مصداق خرید رای است؟

خیر. اینکه بیان شود به 80 میلیون جمعیت کشور نفری nتومان یارانه داده می شود، قابل پذیرش نیست اما نامزدی که محرومیت زدایی از افراد بیکار و آنها که به سختی معیشت دچارند و مشکل مسکن دارند و حدود 15 درصد جامعه را شامل می شوند را مطرح می کند، با توجه به اینکه کشور قادر به انجام این کار است؛ شعار نیست. در حال حاضر 5 میلیون نفر بیکار داریم و یک رقم متنابهی هم کسانی که دچار سختی معیشت اند.

اتفاقا تاکید آقایان رئیسی و قالیباف هم این است که می شود و می توانیم و می کنیم. در هر دوره انتخابات ما شاهد این قضیه هستیم که نامزدهای رقیب رئیس جمهور مستقر، شعارهایی می دهند و تاکید می کنند که قابليت اجرا هم دارد. این دو معنی می تواند داشته باشد؛ یکی نقد دولت قبل که یا نتوانسته یا نکرده که البته در فضای رقابتی طبیعی است که کسی برای دیگری نوشابه باز نمی کند و قطعا همدیگر را نقد می کنند. از طرفی هم ببحث 4 درصد و 96 درصد، فقط مربوط به دولت فعلی نیست. یعنی در کل 38 سال گذشته، 4 درصد فربه و 96 درصد فقیر داشتیم و این به کل نظام برمی گردد. آیا اینها سیاه نمایی نیست و منجر به ناامید شدن مردم از کلیت نظام نمی شود؟

ما در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب، شاهد ظهور و بروز یکسری افرادی بودیم که به آنها نوکیسه می گویند که هرگونه رانت و تسهیلات را برای خودشان دیده‌اند. بویژه آنها که در موقعیت های مختلف نظام اداره کشور را بر عهده گرفتند و امضایشان، امضای طلایی بود. چون در چند دستگاه بویژه در بخش صنعت کار کرده ام، شاهد اینگونه امضاها بوده ام. کسانی که از سیستم بانکی تسهیلات زیادی دریافت کنند. بعضا تسهیلات را دریافت کرده اند و با وجودی که باید در زمان مقرر بازپرداخت می کردند؛ نکرده اند. در حال حاضر یکی از گرفتاری‌های بزرگمان در کشور این است که گرفتار اینگونه افراد هستیم. بعضا هم در رسانه ها فساد مالی و رانتی اين افراد مطرح می شود. چه بسا که خیلی از این موارد هم در رسانه ها مطرح نمی شود. به هر جهت این مشکلی است که باید در نظام حل شود. ما که مدعی عدالت اجتماعی هستیم باید فاصله های طبقاتی را کم و کمتر کنيم. حتی کشورهایی که مدعی سرمایه داری هستند و اختلاف طبقاتی برایشان خیلی مهم نیست؛ آنها هم برای اینکه جلوی اعتراضات اجتماعی را بگیرند، سعی می کنند از طریق افزایش مالیات از سودهای سرشاری که دارند این تعادل سازی را انجام دهند.

تاکید بر این موضوع نشان دهنده این نیست که ما 38 سال ناموفق بوده ایم و 38 سال است که فقط 4 درصد نوکیسه در اين کشور بهره مند بوده‎اند؟ این خودش نارضایتی عمومی ایجاد نمی کند؟

به هر جهت این مسائل باید به نوعی مطرح شود. آیا باید مخفی کاری کنیم و نگوييم که منابع کشور در دست درصدی از افراد قبضه شده است؟

نه، بحث مخفی کاری نیست اما به چه بهایی این بحث‌ها مطرح می شود؟ آیا ارزش ناامید کردن مردم از نظام را دارد؟

فردی که اختلاس های چند هزار میلیاردی دارد بدیهی است که اخبارش در رسانه ها مطرح می شود. احتمالا اين مسائل در بخشی از جامعه نسبت به مسئولين ایجاد بی اعتمادی می کند. ولیکن موضوعی نیست که بتوان آن را مخفی کرد. به نظرم اگر با آن موضوع و فرد، برخورد قاطعی صورت بگیرد مردم بیشتر به نظام امیدوار می شوند و اعتمادشان بیشتر جلب می شود. آنجایی که موردی مطرح می شود و رسیدگی صورت نمی گیرد و برخورد قاطع و انقلابی انجام نمی شود، اعتماد مردم سلب می شود و سرمایه اجتماعی آسیب می بیند.

شما خودتان آقای قالیباف را جزو 4 درصد می دانید یا 96 درصد؟

من درباره زندگی آقای قالیباف سوال کرده ام، گفته اند که زندگی ساده ای دارد.

نمی تواند کسی جزو 4 درصد باشد و از 96 درصد دفاع کند. یعنی اگر بخواهد گفتمانش اعتبار پیدا کند باید جزو 96 درصد باشد. اگر جزو 4 درصد باشد اصلا این گفتمان اعتبار پیدا نمی کند.

یعنی آقای قالیباف را جزو 96 درصد می دانید؟

وقتی خودش می گوید، قطعا باید جزو 96 درصد باشد. کسی نمي‎تواند جزو 4 درصد باشد و از 96 درصد دفاع کند. یعنی اگر بخواهد گفتمانش اعتبار پیدا کند باید جزو 96 درصد باشد. اگر جزو 4 درصد باشد اصلا این گفتمان اعتبار پیدا نمی کند. تا زمانی که مردم اعتبارسنجی نکنند به شعارهایی که در انتخابات داده می شود یا گفتمان هایی که مطرح می شود، رای نمی دهند. یعنی مردم ما بسیار آگاه هستند و گذشته فرد را می سنجند. می بینند که آیا افراد شعارهایی که مطرح می کنند در گذشته چقدر انجام داده‎اند؟ مثال می زنم؛ آقای روحانی که صحبت از حل تحریم ها با مذاکره کرد،‌ در گذشته چنین تجربه عملکرد سیاسی از او وجود داشت و سخنانش براي مردم باورپذير بود. بنابراین مردم اظهارات نامزدهای کنوني را هم اعتبارسنجی خواهند کرد و به آن کسی که حرفش اعتبار و ریشه داشته باشد یعنی عملکرد گذشته اش بیانگر شعارش باشد، ‌رای می دهند. اینکه می فرمایید این نوع شعارها به نوعی فریب مردم است، باید بگویم که مردم ما اينقدر راحت فریب نمی خورند. احیانا هم اگر فریبی بخورند، زود متوجه می شوند و رایشان را بر می گردانند.

آقای رئیسی در صحبتهای اخیرشان حداقل به قشر مستضعف در استانها توجه داشته اند. آقای قالیباف چطور؟ واقعا ایشان از منظر شهردار تهران چقدر در ارائه خدمات به آن 96 درصد در خودِ پایتخت موفق بوده است؟

شما سفری به شمال و جنوب تهران داشته باشید درخواهید یافت که در گذشته چه محرومیت هایی در جنوب تهران وجود داشت. از لحاظ فضای سبز، شهرسازی، ابعاد مختلف خدمات شهری که باید ارائه می شد، پایین شهر تهران امروز بعضا تفاوتی از لحاظ خدمات شهری با بعضی از نقاط بالای شهر تهران ندارد. نه اینکه ایشان شخصا اقدام کرده اند بلکه نگاه نظام جمهوری اسلامی ایران همواره این بوده که این فاصله ها را کمتر کند.

یعنی به نظر شما حاشیه نشینی در تهران طی 12 سال گذشته کمتر شده است؟

الان اگر از اسلامشهر و شهرک های اطراف تهران بازدید داشته باشید نسبت به 10 سال گذشته تغییر ماهوی کرده اند یا شهرک‎هایی که ایجاد شده است. اساسا اطراف تهران با پدیده حاشیه نشینی کمتر مواجه هستیم.

اکنون خیلی ها از بالای شهر برای خرید به جنوب تهران مراجعه می کنند. پاساژها و امکاناتی که ایجاد شده،‌ بسیار خوب است. خواسته نظام هم این است که این فاصله ها کمتر شود.

این ربطی به شهرداری تهران ندارد.

اکنون خیلی ها از بالای شهر برای خرید به جنوب تهران مراجعه می کنند. پاساژها و امکاناتی که ایجاد شده،‌ بسیار خوب است. خواسته نظام هم این است که این فاصله ها کمتر شود. اگر در روستاها خدمات خوبی از لحاظ آموزشی و بهداشتی ارائه دهیم و از لحاظ حقوقی که یک شهروند بویژه از لحاظ کسب و کار نیاز دارد و از لحاظ تولید و درآمد به روستاها هم برسیم؛ هیچ ضرورتی ایجاب نمی کند که افراد از زادگاه خودشان به تهران یا حاشیه شهرهای بزرگ مهاجرت کنند. در حاشیه شهرها،‌ در تهران کمترین مشکل را داریم. بعضی از شهرستانها حتی شهرهای شمال مانند مازندران مشکلات عدیده ای دارند.

راجع به آقای قالیباف و رئیسی از آنجا که به شهر مشهد منتسب هستند، انتقاداتی در فضای مجازی مطرح است که هزینه از ارزشهای مذهبی، ‌دینی و انقلابی را صحيح نمي‎دانند. در گذشته نیز ‌آقای احمدی نژاد را مورد تائید امام زمان(عج) معرفی کردند! حتی ایشان پول يارانه‎ها را منتسب به امام زمان دانستند. با چنني گذشته‎اي، انتساب نامزدهاي اين دوره به امام رضا(ع) را چقدر صحيح مي‎دانيد؟، فارغ از اینکه چنين اقداماتي چقدر رای آور است، چه تاثیری می تواند بر باورهای مردم بگذارد؟

اعتقادات مذهبی مردم، اعتقاداتی است که جنبه فردی دارد، همچنين قداست هایی برای فرد ایجاد می کند و قداست هایی هم در جامعه دارد. حالا هرکس برحسب برداشت‌هایی که از فرایض و شناخت مذهبی دارد، چه جنبه ظاهری داشته باشد و چه برداشتهایی که عمق دارند، بدیهی است که مورد استفاده قرار می گیرد. یعنی نمی توان با فاصله گرفتن یا چشم پوشی از این اعتقادات، در عرصه های مختلف کاری را انجام داد. در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، اعتقادات مذهبی با زندگی مردم عجین شده است. بعضا یک جاهایی جنبه سطحی دارد و یک جاهایی هم عمق پیدا کرده است. حتی کارتان را با بسم الله شروع می کنید و رعایت حلال و حرام در کسب و کار توصيه موکد است. در مباحث اجتماعی هم همینطور. یعنی بسیاری از آسیب های اجتماعی را با همین اعتقادات مذهبی که وجود دارد، می توان کم کرد.

در عرصه سیاسی هم بالاخره از این اعتقادات برداشت‌های مختلفی صورت می گیرد. اما من شخصا شاهد نبودم که نامزدهای مورد نظر شما از نام ائمه معصوم (ع) بخواهند برای خودشان رای آوری داشته باشند. البته دیگران و کسانی که هوادار و طرفدار هستند،‌ ممکن است تبلیغاتی را با اختیار خودشان انجام دهند. اما نامزدهای مورد نظر شما را ندیدم که چنین استفاده ای انجام داده باشد. بدیهی است سوء استفاده از مقدسات محکوم است.

من شخصا شاهد نبودم که آقايان رئيسي و قاليباف از نام ائمه معصوم (ع) بخواهند برای خودشان رای آوری داشته باشند. البته دیگران و کسانی که هوادار و طرفدار هستند،‌ ممکن است تبلیغاتی را با اختیار خودشان انجام دهند. اما نامزدهای مورد نظر شما را ندیدم که چنین استفاده ای انجام داده باشد. بدیهی است سوء استفاده از مقدسات محکوم است.

آقاي رئيسي در گفتگوی ویژه شان وقتی از آستان قدس صحبت می کردند، گفتند به برکت امام رضا(ع) ما اقداماتی کرده ایم…

مگر ما الان نمی گوییم جاهایی از کشورمان که آباد شده،‌ به برکت وجود امام رضا (ع) است؟ بقیه هم هر جا کسري هست، از ناکارآمدی ماست! اگر آنچه دستورات اسلام است را عمل کنیم، ‌واقعا در زندگی مان گشایش حاصل می شود.

راجع به آسیب این مسئله هم بفرمایید.

اینها در عرف‎های اجتماعی مان هست. هر یک از نامزدها با توجه به ظرفیت های سیاسی،‌ اجتماعی و فرهنگی که دارند، سعی می کنند نظر و اعتماد مردم را جلب کنند. هر کدام یک ظرفیتی دارند. مگر غیر از این است؟ یکی از نامزدها عنوان می کند که به نمایندگی از فلان جریان آمده است. اما آیا جریان مورد نظر به فرد نوشته ای داده که از ظرفیتش به طور کامل استفاده کند؟ اما از آن ظرفیت استفاده می کنند. مگر غیر از این است؟ هر نامزد با ظرفیتی که دارد وارد می شود و اگر اين کار را نکند، نمی تواند جذب آرا داشته باشد.

سوال آخر؛ آیا آقای رئیسی و قالیباف به سمت احمدی نژادیسم می روند یا نه؟

خیر، چنین برداشتی را ندارم.

 

 

گزارشی از امید کرمانی‌ها

منبع: خبرآنلاین

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *