آرین‌منش:مردم از امام رضا تأثیر می‌گیرند، نه‌ دیگری

فعال سیاسی اصولگرای اهل مشهد گفت: مردم مشهد، قبل از تأثیرپذیری از هر شخصیتی، تأثیرپذیر از امام رئوف هستند که عالم آل محمد است و نماد رأفت، عقلانیت، منطق و استدلال است بنابراین کسانی که سعی می‌کنند چنین چهره خشن از مشهد در اذهان متصور و متجلی شود، جفا در حق مردم مشهد می‌کنند.

افکارعمومی تا زمان حیات مرحوم آیت الله واعظ طبسی مشهد را به عنوان شهری فرهنگی-زیارتی می شناخت اما بعد از آنکه مسئولیت تولیت آستان قدس به حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی محول شد و یک سال بعد او پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری گذاشت، آن دیدگاه قبلی در حاشیه قرار گرفت و جنبه های سیاسی بودن مشهد برجسته شد.

به ویژه آنکه بعد از انتخابات ریاست جمهوری وقایع ناآرامی های دی ماه از مشهد شروع شد و نمایندگان این شهر در مجلس از هر فرصتی برای مواجهه چالشی با دولت روحانی استفاده کردند که نمونه آخرش بحث طومارنویسی با هدف جلوگیری از تصویب لایحه FATF بود.

اما چقدر این روحیه تقابلی و رادیکالی معرّف مشهد و مردم ساکن در این شهر است؟ جواد آرین منش نماینده مردم مشهد در مجلس هشتم و فعال سیاسی اصولگرا به عنوان شهروند مشهدی معتقد است: نباید اجازه داد تا یک چهره خشن، افراطی، نامتعادل و غیرمنطقی از مشهد در اذهان القاء شود.

مشروح گفت‌وگوی خبرآنلاین با جواد آرین‌منش را در ادامه بخوانید:

حال و هوای سیاسی مشهد به چه صورت است؟

حال و هوای سیاسی و فرهنگی مشهد به طور کلی متفاوت از کلانشهرهای دیگر نیست. البته یک تفاوت های اساسی نیز دارد. مشهد شهر زیارتی است و سالانه 25 میلیون زائر از اقصی نقاط کشور به این شهر وارد می شوند بنابراین شهر مهاجرپذیری است و همه اقوام و اقلیت ها و خرده فرهنگ ها در مشهد حضور دارند. حدود 36 درصد جمعیت مشهد حاشیه نشین هستند، در حالیکه میانگین حاشیه نشینی در ایران حدود 12 درصد است. این 36 درصد جمعیت حاشیه نشین عمدتا مهاجر و از اقصی نقاط کشور به مشهد آمده اند. طبیعتا در حاشیه نشینی زمینه آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی همچون طلاق، اعتیاد، زنان بی سرپرست و بدسرپرست بیش از سایر مناطق است. یک بافت فرسوده گسترده نیز اطراف حرم وجود دارد که این بافت شرایط جمعیتی را متفاوت می کند . از لحاظ ترکیب سیاسی نیز در مشهد همه سلایق سیاسی اعم از انواع گرایش ها و سلایق اصولگرا، اصلاح طلب و اعتدالگرا در مشهد حضور دارند و فعال هستند. وقتی هر کدام این سلایق انسجام بیشتری پیدا کنند می توانند در صحنه سیاسی انتخابات دست بالا را داشته باشند همچنان که در انتخابات اخیر شورای شهر، جریان اصلاحات  پیروز شد.

اما به نظر می رسد از لحاظ سیاسی غلبه گفتمانی با جبهه پایداری است چراکه در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری نامزدهای این سلیقه سیاسی اکثریت رأی ها را در مشهد کسب کردند؟

خیر، آن را به حساب جبهه پایداری نگذارید، به حساب آستان قدس بگذارید. آستان قدس یک بنگاه بزرگ و کلان فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که مشهد، استان خراسان و گاهی اوقات حتی کشور را متأثر می کند. لذا این ظرفیت بزرگ را نباید در مشهد نادیده گرفت. البته در مشهد اینکه برخی حرکات و تحرکاتی مثل حوادث دی ما اتفاق می افتد، آن هم دلایل خاص خود را دارد. در مشهد تعداد زیادی از موسسات اعتباری، بنگاه ها، صندوق ها و تعاونی ها ورشکسته مثل ثامن الحجج و پدیده شاندیز هستند بنابراین تعداد زیادی از زیان دیدگان این موسسات در مشهد حضور دارند و می توانند یک پتانسیلی از نارضایتی را ایجاد کنند.

استاندار در هر استانی شخص اول به حساب می آید، آیا در خراسان رضوی و شهر مشهد نیز او نفر اول است یا امام جمعه و تولیت آستان قدس رضوی این جایگاه را دارند؟

اولا استاندار در هر استانی عالی ترین نماینده دولت و نماینده ولی فقیه عالی ترین نماینده رهبر معظم انقلاب است. آستان قدس رضوی در خراسان نیز به عنوان یک قطب بزرگ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی محسوب می شود که در برخی موارد می تواند سیاسی هم باشد. لذا اگر این سه رکن در کنار یکدیگر قرار بگیرند یک وحدت، هماهنگی و هارمونی ایجاد می شود که می تواند به توسعه استان کمک کند اما گاهی اختلاف سلیقه ها وجود دارد و نمود پیدا می کند که در موارد جزیی نیز تقابل ایجاد می کند.

هم اکنون شرایط تقابلی بین استاندار با امام جمعه و تولیت آستان قدس وجود دارد؟

در دو سه سال اخیر نوعی خویشتن داری حاکم بوده است و سعی این بود که تقابل ایجاد نشود. اگرچه وحدت و یکپارچگی هم وجود نداشته است. یعنی دقیقا نمی توان گفت نماینده ولی فقیه، آستان قدس و استانداری یکصدا هستند، خیر صداها متفاوت است ولی این صداهای متفاوت باعث تقابل نشده است.

هر دو طرف خویشتنداری نشان دادند یا آنکه بیشتر استاندار خویشتن دار بوده است؟

استاندار کار سیاسی-امنیتی کرده است. مدت های طولانی در مسند معاونت وزیر اطلاعات و مدیرکل اطلاعات استان خراسان بود و شرایط را می شناسد. نگاه نیروهای امنیتی نیز آرامش است بنابراین سعی او این بود که از تنش و درگیری و اختلاف پرهیز کند.

در میان صحبت های تان مشهد را شهری زیارتی توصیف کردید اما به نظر می رسد اراده ای است که دنبال می کند مشهد پایتخت دوم سیاسی ایران شود. به عبارت دیگر مشهد از یک شهر مذهبی به شهر سیاسی تغییر چهره دهد، آیا اجرای این اراده موفقیت آمیز خواهد بود؟

مشهد بدون تردید پایتخت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران هست و قطعا بعد از تهران بزرگترین شهر سرنوشت ساز در مسائل مختلف کشور محسوب می شود. در شهری که نزدیک بین 25 تا 30 میلیون نفر هر سال به آن سفر می کنند. همه اقوام و گویش ها در آن حضور دارند. در شهری که بیش 3 میلیون و 200 هزار نفر جمعیت دارد خود به خود جایگاه دوم را بعد از تهران به خود اختصاص داده است.

اما گفته می شود اصولگرایان تندرو به طور مشخص جبهه پایداری می خواهند در مشهد تمرکز کنند تا از آنجا استارت خود را برای انتخابات مجلس سال 98 بزنند، آیا این طور است؟

این تصور با انتخابات شورای شهر تقریبا باطل شد یعنی اگر گروهی هم تصور می کردند مشهد یک تافته جدا بافته ای است که تفکر، سلیقه و اندیشه خاصی جایگاه اصلی را دارد و تعیین کننده است، با پیروزی جریان اصلاحات در شورای شهر این فرضیه باطل شد. معتقدم تکثر در مشهد به لحاظ سیاسی حاکم است.

پس نمی توان مشهد را پایتخت تندروهای سیاسی اصولگرا نامید؟

خیر این طور نیست. در مشهد تندترین سلیقه ها از هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب هستند. در عین حال هر دو جریان در مشهد تکثر دارند و یک دست و یکپارچه نیستند. مثلا در انتخابات اخیر شورای شهر 8 یا 9 فهرست اصولگرا در صحنه رقابت بودند. شاید علت شکست اصولگرایان هم این بود اما اصلاح طلبان مدیریت کردند تکثرشان را به وحدت استراتژیک تبدیل کردند و توانستند پیروز انتخابات لقب گیرند.

اغتشاشات دی ماه از مشهد شروع شد که شما ریشه های این مسئله را گفتید، امروز نیز در موضوع FATF گفته می شود، مشهد منشأ پیامک های تهدیدآمیز برای نمایندگان بود، به نظر شما این چقدر با واقعیت های شهر مشهد همخوان است؟ چقدر مواضع آقای علم الهدی را درباره برجام، FATF و دولت می توان به مثابه نظر و دیدگاه مردم مشهد دانست؟

این طور نیست. جمعیتی که در نماز جمعه شرکت می کنند، در مقایسه با جمعیت کلی شهر اقلیت هستند. امام جمعه و نماینده ولی فقیه مورد احترام همه است اما معنایش این نیست که تریبون نمازجمعه سخنگوی مردم مشهد است. به هر حال گروه ها و جریان هایی هستند که به نظرات امام جمعه توجه دارند، حالا بالاخره سلیقه هر امام جمعه ای متفاوت و ادبیات و گفتمانش هم متفاوت است.

مردم مشهد چه واکنشی دارند اگر در تمام کشور نام شهرشان، تندروی را به اذهان متبادر کند؟

در بحث الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم گفته می شود 500 تا 600 پیامک تهدیدآمیز و توهین آمیز برای جمعی از نمایندگان ارسال شد. ما صحت و سقم این مسئله را نمی دانیم و باید حتما یک مطالعه دقیق صورت بگیرد تا روشن شود این فرضیه درست است یا نارست بنابراین مطلبی که آقای مطهری گفت «پیامک ها با پیش شماره مشهد بود»، باید تحقیق شود. اما معتقدم به عنوان شهروند مشهدی نباید اجازه داد تا یک چهره خشن، افراطی، نامتعادل و غیرمنطقی از مشهد در اذهان القاء شود. این امر به نظر من جفا به مردم مشهد است چراکه مردم مشهد، قبل از تأثیرپذیری از هر شخصیتی، تأثیرپذیر از امام رئوف هستند که عالم آل محمد است و نماد رأفت، عقلانیت، منطق و استدلال است. بنابراین کسانی که سعی می‌کنند چنین چهره خشن از مشهد در اذهان متصور و متجلی شود، جفا در حق مردم مشهد می‌کنند.
انتهای خبر

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *