پراکندگی یا فشردگی شهری؟
استاد برنامه ریزی شهری دانشگاه فردوسی مشهد و رئیس کمیسیون برنامه ریزی شهری کمیته برنامه ریزی و گسترش علوم جغرافیایی وزارت علوم ، تحقیقات و فن اوری تراکم ناخالص شهری در شهرهای منتخب را مقایسه و این سوال که پراکندگی یا فشردگی شهری را تحلیل کرده است. تحیل دکتر محمد رحیم رهنما را می خوانید.
چندی است که موضوع تراکم ناخالص جمعیت شهری در قالب نظریه رشد هوشمند شهری که مرکب از دو بعد اصلی پراکنده رویی(Sprawl) و فشردگی (Compactness) است ، ذهنم را به خود مشغول کرده است. مقالات وتحقیقات زیادی در سالهای اخیر توسط استادان ودانشجویان با مدلهایی مانند هلدرن و غیره در خصوص فشردگی و پراکندگی رشد کالبدی شهرهای ایران نوشته شده است. نتیجه تحقیقات نمایانگر این نتیجه مکانیکی است که بخشی از رشد کالبدی شهری ناشی از رشد جمعیت و بخشی نیز ناشی از گسترش فیزیکی شهرهاست .
تفاوت پراکندگی مشهد با زوریخ
بدون اینکه ماهیت تراکم ناخالص شهری در شهرهای کشورهای مختلف را با هم مقایسه کنند و اینکه مفاهیم فشردگی و پراکندگی (رشد بی برنامه ) در این کشورها با کشور ما متفاوت است . مثلا تراکم 45 نفر در شهر زوریخ سویس با تراکم 87 نفر در شهر مشهد درایران آیا می توانند مفاهیم یکسانی داشته باشند که وقتی از پراکنده رویی و یا رشد بی برنامه و گسترده در شهرهای ایرانی صحبت می شود کاملا موضوعی متفاوت از پراکنده رویی در شهرهای کشورهای جهان توسعه یافته است.
حاشیه نشینی علت یا معلول؟
در کشور ما رشد بی برنامه شهری شامل حاشیه نشینی است (مثلا در مشهد حدود 1/3 جمعیت شهردر مناطق حاشیه زندگی می کنند که چنین مسایلی کمتر در شهرهای کشورها توسعه یافته بچشم می خورد) لذا تناسب چندانی بین مقیاس عددی این مفاهیم درشهرهای کشور ما با شهرهای کشورهای پیشرفته مشاهده نمی شود. گرچه این موضوع را وقتی که در سال 2004 پس از بازگشت از فرصت مطالعاتی از دانشکده برنامه ریزی محیطی دانشگاه مکواری سیدنی ، در قالب تدوین کتاب سنجش فرم کالبدی شهر (مفاهیم ، نطریات و تکنیکها و روشها) با همکاری دکتر عباس زاده برای اولین بار نوشتیم و توسط انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد در سال 1387 به چاپ رسید، مواردی ذکر شده است. منتهی بنظر می رسد چندان مورد دقت محققان قرار نگرفته است، و هنوز از پراکنده رویی در بسیاری از شهرهای ما صحبت به میان می آید بدون انکه مبنای مقایسه مناسبی داشته باشند.
بررسی تراکم ناخالص جمعیت شهری آلمان ، سویس و اتریش
در سفر اخیر به کشورهای آلمان ، سویس و اتریش فرصتی بدست آمد تا مجدد موضوع تراکم ناخالص جمعیت شهری را در چند شهربا هم مقایسه کنم، تا چشم انداز روشنی از موضوع و تفاوتهای بدست امده ، مشخص شود. در این مطالعه تراکم ناخالص جمعیت شهری 4 شهر (برلین ، مونیخ ، وین و زوریخ ) را با شهر مشهد مقایسه کرده ام. امارهای این شهرها بین سالهای 2016 تا 2018 می باشند. لذا تفاوت زمانی چندانی وجود ندارد.که بخواهد نتایج را متاثر کند.
شیوه تراکم مشهد آرزوی شهرهای کشورهای پیشرفته!
براساس این بررسی متوسط تراکم ناخالص شهری در مشهد 87 نفر (سال 2017) ، وین45.1 نفر (2017) ، برلین 42 (2017) ، مونیخ 47(2017) و زوریخ 47 (2017) می باشد. مقایسه تراکم این شهرها نشان از فشردگی مشهد در مقایسه با این شهرها دارد. این روند اتفاقی خود به خود ، ظاهرا به نفع شهر مشهد است که شهری فشرده و متراکم در مقایسه با شهرهای ذکر شده است ، ولی ممکن است بلند مرتبه نباشد. بنابراین فشردگی دو بعد دارد به هم چسبیدگی قطعات، اندازه قطعات و ارتفاع و بلندی قطعات و بلوکهای ساختمانی (جرم و توده ساختمان مستقر درقطعات)، یعنی آرزویی که شهرهای کشورهای پیشرفته در صدد تحقق ان هستند و تراکم ناخالص جمعیت شهری را به حدود تراکم مشهد برسانند و در این راستا ده ها استراتژی اتخاذ کرده اند.
مشکلات شهرهایی با تراکم مشابه مشهد
ولی شهرهای شبیه مشهد درایران با تراکم بالای جمعیتی ، اتفاقی به این هدف به طور نسبی دست یافته اند. ولی مسایل و مشکلات متعددی از جمله کمبود فضای بازوعمومی و فضای سبز، تراکم ترافیک ، شلوغی ، الودگی صوتی و بصری و هوا ، ضعف سیستم های حمل ونقل عمومی و برنامه ریزی خدمات و تسهیلات مسکن و کمبود و گرانی مسکن شهری مواجه اند. فضایی عمومی شهری کالایی است که به سادگی توسط شهرداری درقالب مازاد تراکم و غیره که مشاوران کم تجربه طرحهای تفصیلی شهری پیشنهاد کرده اند ، می فروشند. و استراتژیهای کالبدی از جمله احداث بزرگ راهها وتعریض معابر را بجای ارتقاء سیستمهای حمل و نقل برای غلبه بر مشکلات حمل و نقل پیش پای مدیریت شهری گذاشته می شود. تجربه ای که برای مدیریت شهری ناپایدارو کم تجربه و کم تخصص و زود گذر و سیاست پیشه ، اعتبار موقتی و برای شهروندان نتیجه مثبتی جز آلودگی ، تراکم ترافیک و افزایش گازهای گلخانه ای و غیره ببار نمی آورد.
مزایای فشردگی شهرها
نتایج تحقیقات متعدد در کشورهای مختلف نشان داده است که فشردگی باعث کاهش هزینه سوخت تا حدود 15-20 درصد ، کاهش هزینه احداث و نگهداری زیرساختهای شهری اعم از شبکه ، برق ، گاز ، فاضلاب ، مخابرات و خیابان کشی خیابانها می شود وکاهش فاصله بین محل کار، تفریح و گذران اوقات فراغت را به دنبال دارد. میانگین فاصله سرانه سفر روزانه ساکنان بین محل زندگی و کار کاهش خواهد یافت. صرفه جویی در زمان سفر ، کاهش مصرف سوخت و انتشار آلاینده های مضر از جمله دی اکسیدن کربن می شود که حدود قدرت جذب 5 برابری انرژی خورشید را در مقایسه با سایر آلاینده ها دارد و نقش موثری در افزایش درجه حرارت شهرها و تغییرات اقلیمی و اثرات زیان بار انرا تشدید می کند.
حالا چرا علی رغم اینکه شهرهای ما در مقایسه با شهرهای کشورهای پیشرفته فشرده تر هستند ، منتهی از ویژگیهای شهرهای کشورهای پیشرفته به لحاظ کیفیت زندگی ، کاهش الاینده ها و غیره برخوردار نیستند، مشکل را باید در نبود یک چشم انداز بلند مدت برای توسعه شهری و تقلید از استراتژی های کنار گذاشته شده و تکیه بر راه حل های کالبدی به جای راه حلهای غیرکالبدی و ضعف مبانی علمی ، نظری و فلسفی تهیه طرحهای شهری و تجربه و تخصص ناچیز مدیریت شهری و نهادهای تهیه کننده و تصویب کننده طرحهای شهری بویژه در دهه های اخیر دانست.
راهکارها
راهکاربرطرف کردن مشکلات شهری در کشوری مانند ایران ، در مقایسه با شهرهای کشورهای توسعه یافته ، بیش از انکه مساله اسپرال(پراکنده رویی و گسترش بی برنامه ) باشد ، مساله فشردگی بی برنامه وافسار گسیخته برنامه ای طرحهای جامع ( سربرآوردن ساختمانهای بلند قارچ وار در بخشهای مختلف شهر) و غیر برنامه ای ( رشد حشیه ای ) ، همراه با ضعف مبانی نظری و فلسفی تهیه طرحها و ضعف علمی وتخصصی مدیریت شهری ونهادهای تصمییم گیر و تصمیم ساز شهری و مشاوران تهیه کننده طرحهای توسعه شهری و عدم حضور خردمندانه نهادهای دانشگاهی در حمایت از برنامه های توسعه شهری است. ضعف مدیریت شهری ، تغییرات متوالی و پی درپی مدیران شهری و سیاسی شدن نهاد مدیریت شهری و نبود مراکز سیاست گذاری ملی برای هدایت و نظارت بر توسعه شهری ، چندگانگی مدیریت شهری ، مداخله نهادهای متعدد و متنوع در امور شهری ، از عمده ترین مسایلی است که شهرها را از دست یابی به توسعه باز می ماند. توجه به بهبود مدیریت شهری ، افزایش کارایی و بهره وری مدیریت شهری در همه ابعاد توسعه شهری از جمله مواردی است که باید قویا مد نظر قرار گیرد. توجه به توسعه سیستمهای حمل ونقل عمومی به جای توسعه سیاستهای مبتنی بر توسعه حمل ونقل ماشینی و خصوصی ، توسعه زیرساختهای اساسی و توسعه فضای عمومی و باز و سبز ومشارکت شروندان در اداره امور شهر، بستن دست مدیریت شهری از تجاوز به فضای عمومی شهر (فروش تراکم ساختمانی ـ تراکم ساختمانی حق عمومی شهر و شهروندان است و قابل معامله توسط شهرداریها نیست ، چون عواقب زیان باری را بر شهر تحمیل می کند که به سادگی قابل جبران نیست) از جمله مسایلی است که می تواند مشکلات شهری مارا تا حدی بر طرف کند. درصورت ادامه وضع موجود درآینده نه تنها کیفیت زندگی شهری بیش از گذشته تنزل خواهد کرد، ساختار فضایی شهرها نه تنها به لحاظ کالبدی ، بلکه به لحاظ اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی وزیست محیطی چند گانه خواهد شد، بیکاری افزایش خواهد یافت ، و شهرهای نا امن برای زندگی خواهیم داشت که هیچکس احساس امنیت نخواهد کرد. رشد اقتصادی کند و نابسامانی شهری تشدید خواهد شد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.