فرصتهای بیبدیل توسعه در عصر نوین
امیر قدرتی | روزنامه نگار
هوش مصنوعی، به عنوان یکی از تحولات بنیادی قرن حاضر، با سرعت فزایندهای در حال نفوذ به تمامی ارکان زندگی بشر است. از صنعت و اقتصاد گرفته تا سلامت و آموزش، پتانسیل آن برای ایجاد تحولات گسترده و افزایش بهرهوری قابل توجه است. در این میان، جمهوری اسلامی ایران نیز تلاشهایی گسترده برای بومیسازی و توسعه این فناوری در مسیر پیشرفت قرار دارد. با این حال، مسیر توسعه در کشور، با چالشهای متعددی مواجه است که نیازمند برنامهریزی و توجه جدی است.
بی شک فرصتهای توسعه این فناوری در ایران بسیار متنوع و گسترده است و با توجه به پتانسیل بالای نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، ایران میتواند به یکی از مراکز مهم تولید و توسعه فناوریهای نوین در منطقه تبدیل شود چراکه در صنعت، استفاده از این ابزار مدرن میتواند به افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها و بهبود کیفیت محصولات منجر شود؛ برای نمونه در یک برداشت کلی، در صنعت نفت و گاز، میتواند در بهینهسازی فرآیندهای اکتشاف، استخراج و پالایش نقشآفرین باشد. در بخش کشاورزی، این فناوری میتواند در مدیریت بهتر مزارع، پیشبینی تولید و کاهش مصرف آب کمک کند. در حوزه سلامت نیز امکاناتی چون تشخیص زودهنگام بیماریها و درمانهای شخصیسازی شده با بهرهگیری از آن، میتواند فرآیندهای مراقبت از بیماران را دگرگون سازد. همچنین در آموزش، فرصت این است که محیطهای یادگیری شخصیسازی شده، ارزیابی دقیقتر و جذابتر ارائه شود.
در این میان بی تردید توسعه توسعه هوش مصنوعی در کشور با چالشهایی جدی روبرو است. یکی از مهمترین آنها، کمبود زیرساختهای لازم برای توسعه است. چراکه دسترسی به دادههای بزرگ، قدرت پردازش بالا و شبکههای پرسرعت ارتباطی، نیازهای اساسی در این حوزه هستند که در حال حاضر در کشور به شکل کامل فراهم نیستند. همچنین کمبود نیروی کار ماهر و متخصص یکی دیگر از چالشها است؛ چراکه اگرچه تعداد فارغالتحصیلان در رشتههای مهندسی و علوم پایه بالا است، اما تعداد متخصصان در این حوزه هنوز کافی نیست. بنابراین سرمایهگذاری در آموزش، تربیت و جذب نیروهای متخصص حیاتی است تا بتوان خلا این حوزه را پر کرد. یکی دیگر از چالشها نیز کمبود اکوسیستم مناسب برای همکاری بین دانشگاهها، شرکتهای فناوری، سازمانهای دولتی و سرمایهگذاران است که شکلگیری چنین اکوسیستی، الزام اصلی برای حرکت به سمت توسعه پایدار این فناوری است.
در کنار این چالشها، اهمیت آموزش و توسعه صحیح درک و کاربرد این فناوری بر هیچ کسی پوشیده نیست. برای استفاده بهینه و صحیح، نیازمند آموزش عمومی درباره مفاهیم پایه و کاربردهای آن هستیم؛ چراکه آگاهی در این زمینه، فضا را برای بهرهبرداری قانونمند و در عین حال هوشمندانه فراهم میکند. آموزشهای تخصصی، باید به نیروهای فنی این امکان را بدهد که طراحی، توسعه و پیادهسازی سیستمهای کارآمد را در دستور کار قرار دهند. همچنین فرهنگ نوآوری و کارآفرینی، به عنوان موتور محرک، باید در میان نسل جوان تقویت شود تا ایدههای نو شکل بگیرند و کسبوکارهای مبتنی بر آن، رشد یابند.
در نهایت، بهرهگیری همراستا از این فناوری نیازمند رویکرد جامع و هماهنگ است که بی شک همکاری نزدیک میان دانشگاهها، صنعت، دولت و سرمایهگذاران، کلید دستیابی به موفقیت است.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که با وجود این پتانسیل عظیم، میتوان امیدوار بود با تلاش، سرمایهگذاری و برنامهریزی استراتژیک، کشور در این حوزه جزء بازیگران اصلی منطقه و جهان قرار گیرد.