به بهانه سالروز بزرگداشت مهدی اخوان ثالث؛
شعر؛ محصول بیتابی انسان در پرتو شعور نبوت
امیر قدرتی | پژوهشگر فرهنگی
در روز دهم اسفند ماه سال ۱۳۰۷ مردی بزرگ دیده به جهان گشود . که اگر چه اصالتا از یزد میآمد، اما دوران رشد و تعلیم و جوانی خود تا سن 23 سالگی را در مشهد سپری نمود، از این رو مایه مباهات خراسان شد. ادیبی پرآوازه که نه تنها در زمینه شعر نو و کهن سرآمد بود، بلکه دستی بر آتش موسیقی و تالیف داشت . تخلص شعری خود را م. امید برگزید و چه زیبا و با مسمی.
او از ابتدا مورد توجه جامعه هنری قرار گرفت و پس از انقلاب اسلامی، برگزیده اولین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش ملی و میهنی شد.
سبک اشعار او اجتماعی با رویکرد تصویر سازی از مشکلات جامعه بود. وقار شعر خراسانی را با صلابت اشعار فردوسی آمیخته بود و نوشتههایش که برخی سرودههای کهن و برخی شعر نو بودند، انسان را سرمست و مغرور مینمود. وی میگفت شعر محصول بیتابی انسان در لحظاتی است که در پرتو شعور نبوت قرار میگیرد.
م .امید معتقد بود که «در عین دیانت باید به گذشته و تاریخ ایران نیز نظر داشت. من عقده به عدالت دارم. هرکس قافیه را میشناسد، عقده به عدالت دارد. قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است».
شعرهای اخوان در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی بود و بر شاعران معاصر ایرانی تأثیری عمیق داشت.
هنر اخوان در آمیزش شعر کهن و سبک نیمایی و سوز و حسرت او بر گذشته ، خالق بیش از دوازده مجموعه و دفتر شعر گردید که تاثری عمیق در نسلهای بعد گذارد. تا جائی که بسیاری از شعرا، داستان نویسان و منتقدان ادبی به این تاثیر در تفکر و نگرش خود اذعان مینمایند .
او از سال 1330 با مجموعه شعر«ارغنون» شروع کرد و آخرین مجموعه وی در سال 1368 به نام « تورا ای کهن بوم و بر دوست دارم» منتشرگردید. همزمان با انتشار مجموعههای شعر وی 14 کتاب و چندین مقاله با موضوعات مختلف ادبی از او بجای مانده است .
نادری و کدکنی و خوبی و بسیاری دیگر از آنان که در شعر و کتابت صاحب نظر و و ممتازند آثار او را ترکیبی منحصر به فرد و نادر از محبت آمیخته در شعر باباطاهر و صلابت شعر فردوسی، به زبان ساده نیما میدانند .چیزی که مهدی اخوان ثالث را پدید آورنده سبکی خاص نمود. هر چند که در زمان حیاطش بارها گفته بود «من سازنده سبک خاصی نیستم»، این تواضع نشان از روح بزرگ و اندیشه بلند وی داشت .
اوج شاهکار مهدی اخوان ثالث را میتوان مجموعه «زمستان» خواند. کمتر کسی است که کلمه زمستان را بشنود و شعر اخوان در ذهنش زمزمه نشود. تصویرسازی هنرمندانه و قدرتمند سرما و یاس زمستان چنان بر ذهن ها پرده میافکند که کسی به زمان سرایش و وضعیت جامعه ایران آن زمان توجه نمیکند. آنجا که کودتای 28 مرداد32، امید اندیشمندان و بزرگان را به یاس تبدیل نموده بود و در فضای اختناق و حسرت کمتر کسی ابراز احساس درونی خود را میداشت. مهدی اخوان ثالث دستاورد کودتا را با کنایهای استعاری و محکم سرود :
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟
ز چشم دوستان دور یا نزدیک
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است … آی …
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپا خورده ی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد!
فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندوه، پنهان است
حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است.
از سایر زمینههای تفکر مهدی اخوان میتوان به سرودههای فلسفی و اعتراضی اجتماعی به یاد ماندنی و معنیدار همچون کتیبه اشاره نمود این سروده نیز مانند “زمستان” آنجا که میگوید ” به مهتاب و شب روشن نگه كردیم و شب، شط علیلی بود ” مجددا تصویر سازی بیهمتایی از شب دریا گونه بیمار به نظرها منتقل مینماید و غمآلودگی و درد اجبار مردمان و نافرجامی تلاشهای روشن فکران و دلسوختگان را به نمایش میگذارد و یا شعر ارزشمند «میراث» آنجایی که میگوید :”کو کدامین جامهی زربفتِ رنگین میشناسی تو، کز مرقَع پوستین من پاکتر باشد ؟ با کدامین خلعتش آیا بدل سازم که ام ، نه در سودا ضرر باشد “.
تفکرات ضدامپریالیستیِ مهدی اخوان ثالث او را همراهِ تفکر انقلابی و یکی از الگوهای دکتر علی شریعتی قرار داد. وی در مورد انقلاب اسلامی گفته است : این انقلاب تجربه تازهای برایِ ملتِ ماست که جنبه ضد امپریالیستی قوی هم دارد و ما باید این سیاست را تقویت کنیم. این دوستی و هم اندیشگی تا جایی بود که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای تفقّـد خاصی به این هنرمند و اندیشمند داشتند. چنانکه با دستور مقام معظم تدفین مهدی اخوان ثالث در تاریخ 4 شهریور 1369 در قرابت شاعر بزرگ پارسی گوی، فردوسی فاخر در مشهد مقدس مقدور گردید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.