به نظر می رسد پایداریها ابایی از جدا دانستن خود از جبهه اصولگرایی ندارند
آنها که خود را اصولگراتر می دانند
علی روغنگران
این روزها فعالیت سیاسی اصولگرایان و مشهودتر از آن، پایداریها، قدری گستردهتر است. پایداریها در گام اول و با حضور پر تعداد افراد منتسب به خود در نامنویسی انتخابات مجلس، نشان دادند که برنامه جامعی برای کسب حداکثری کرسیهای مجلس یازدهم دارند. این روند، در این روزها با استفاده حداکثری از بلاتکلیفی اصلاحطلبان به واسطه عدم تائید صلاحیت تعدادی از آنها، شتاب بیشتری گرفته است، به گونهای که حتی با وجود پایان نیافتن زمان بررسی تائید صلاحیتها از سوی شورای نگهبان، نوعی آسودگی خیال، راحتی و پیروز بودن قطعی قبل از موعد، در آنها دیده میشود. روز یکشنبه هشتم دی ماه، در مراسمی به مناسبت نهم دی، در دانشگاه امام صادق(ع)، آیتالله محمدتقی مصباح یزدی رئیس موسسه پژوهشی امام خمینی(ره) با ارسال بیانیهای اشاره کرد که سعی کنیم برای تصدی پستهای رسمی کسانی سر کار بیایند که دین را بهتر شناخته باشند و ملکه تقوا و دینمداریشان از دیگران قویتر باشد. مراسمهایی مانند این که در آن افرادی همچون مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری، صادق محصولی وزیر کشور دولت نهم، علی ادیانی نماینده مردم قائمشهر، سیدمحمدجواد ابطحی نماینده مردم خمینیشهر، حسن غفوریفرد عضو حزب موتلفه حضور داشتند و شاید بتوان از آن به عنوان یکی از همایشهای انتخاباتی این تشکل اصولگرا نام برد، در حقیقت همان بسترهای اجتماعی است که این گروه سیاسی از آن برای تبیین شعارهای انتخاباتی و نمایش آرایش اصلی خود در میدان سیاست جدید و البته در آستانه انتخابات بهره میگیرد. پایداریها در تلاش هستند تا با شورای ائتلاف اصولگرایان بر سر ارائه لیست مشترک به وحدت برسند، اقدامی که تاکنون و با وجود همه تلاشها، بینتیجه مانده است. برخی اصولگرایان عامل اصلی این مسئله را روشهای تکروانه و اختلاف برانگیز این جبهه دانستهاند.اظهارات دبیرکل جبهه پایداری مبنی بر اینکه «به ائتلافی که هدفش باختن باشد نمیپیوندیم» یا «دوره پدرخواندگی تمام شده است» یا اظهارات یکی دیگر از اعضای این جبهه مبنی بر اینکه «قرار نیست همواره جبهه پایداری انعطاف به خرج دهد»، به نوعی این ذهنیت را ایجاد میکند که این جبهه، برنامهای برای همراهی با شورای ائتلاف ندارد و شاید حتی لیستی مستقل، ارائه دهد. پیش بینی ها حکایت از این دارد که از دل تحرکات شورای ائتلاف در نهایت یک لیست بیرون خواهد آمد و اگر پایداریها هم لیستی مجزا بدهند، اشتراکاتش با لیست شورای ائتلاف زیاد خواهد بود. اگر چه جبهه پایداری به شورای ائتلاف دعوت شده است، اما هنوز اتفاقی در این زمینه صورت نگرفته است. جبهه پایداری هم در مرکز است و هم در استانها. جبهه پایداری استانها، در شورای ائتلاف حضور دارند پس آنها با استانها اختلافی ندارند. مثلا در استان آذربایجان شرقی افراد اصلی شورای ائتلاف از اعضای جبهه پایداری هستند، اما در مرکز هنوز به آن توافق نهایی نرسیدهاند. اما چه عاملی باعث شده است که پایداریها، بیشتر روند مستقل شدن خود را دنبال کنند؟ آنچه به نظر میرسد بیان این نکته است که اعضای جبهه پایداری خواهان حضور و تاثیر بیشتری در تصمیمگیریهای کلان شورای ائتلاف هستند. گویی از سطح مشارکت کنونی خود در این زمینه راضی نباشند و این مسئله که بعد از تصمیمگیریها، از خبر آن مطلع شوند، باعث آن شده که نقش خود را در روند تصمیمگیری جبهه اصولگرایی کمرنگ بدانند و این بار خود نقشآفرینی را بر عهده گرفته و به نوعی در این عرصه، رخ نشان دهند. برای نمونه همین رویکرد جدید باعث آن شد که پیش از نامنویسی انتخابات، فرزندان معنوی آیتالله مصباح با ورودی نرم به مباحث انتخاباتی، لیستی برای شهر قم تهیه کرده و این گونه از مواضع انتخاباتی خود رونمایی کنند. مواضعی که به موجب آن احتمال ارائه لیستی مستقل از لیست اصولگرایان از سوی آنها را جدی کرد و با مخالفت دیگر طیفهای جبهه اصولگرایی مواجه شد. البته پایداریها نه تنها عقب نکشیدند، بلکه ضمن خط و نشان کشیدن برای ائتلاف اصولگرایان، حملات خود به بزرگان جریان اصولگرایی را دوباره از سر گرفتند. آنچنان که مرتضی آقاتهرانی دبیرکل این جبهه، صراحتا جامعه روحانیت مبارز و جبهه پیروان را متهم به رفتارهای پدرسالارانه کرد. اینگونه شوکهای پایداریها بر بدنه اصولگرایی تا به اندازهای بود که شاید بتوان گفت با بیشتر شدن دامنه آن، پایداریها ابایی از جدا دانستن خود از جبهه اصولگرایی نداشته و علنا رویهای مستقل برای خود قائل شوند. محمدرضا باهنر نماینده اصولگرای مجلس با بیان اینکه مردم نسبت به دو جریان اصلی کشور رغبت کمتری پیدا کردهاند، میگوید که ما راهی نداریم جز اینکه به یک لیست مشترک برسیم، حتی یک لیست مشترک با جبهه پایداری. او ادامه میدهد که در استانها شرایط شورای ائتلاف خوب است، اما از آنجا که برخی نمایندگان کنونی اصولگرایی به دلایل مختلف ثبت نام نکردند، در زمینه ارائه لیست مشترک نیازمند همگرایی بیشتری هستیم.
به هر روی، پایداریها که تدین، تخصص، مردمی بودن و انقلابی بودن را به عنوان مولفهها و شاخصهای انتخاباتی خود تعریف کردهاند، این بار گویا با توانی مضاعف، شروط و خط و مرزهای خود را مشخص کردهاند و به صراحت اعلام کردهاند که تنها اگر فهرست انتخاباتی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب با معیارهای آنها سازگاری داشته باشد، حاضر هستند با سایر اصولگرایان همراهی کنند. در این زمینه، احتمالا محمدتقی مصباح یزدی در جایگاه پدر معنوی این تشکل، نقش موثری در تعیین تکلیف این معیارها و البته ائتلاف خواهد داشت. حضور حداکثری اعضای جبهه پایداری و نزدیکان به این جریان اصولگرایی در زمان نامنویسی انتخابات نیز نشان داد که آنها همانطور که پیش از این نیز گفته بودند اگر نظرشان تامین نشود، حاضر به ائتلاف نخواهند بود و فهرست جداگانه خواهند داد.
سیدمیرهاشم موسوی، دبیر ستاد انتخابات جبهه پایداری میگوید که پایداریها نیز همچون احمدینژاد در این دوره تلاش خواهند کرد تا خود را مخالفان نئولیبرالیسم بنامند. آنها ادعا دارند که پرچم مبارزه با فساد در دست گرفته و مطالبه شفافیت دارند و میخواهند تکلیف دو دسته را در انتخابات مشخص کنند؛ دسته اول جریان و افراد وابسته نئولیبرال، و دسته دوم جریان و افراد انقلابینمای فرصتطلب و منفعتمحور. شعارها و گفتارهایی که البته بیشتررنگ و بوی شعارها و گفتارهای رئیس دولت نهم و دهم را دارد. با این که هنوز زود است تا مشخص شود سهم پایداریها از فهرستهای انتخاباتی خصوصا در تهران چقدر خواهد بود، اما تلاشهای حداکثری این گروه سیاسی در زمان اندک باقیمانده تا روز رایگیری، حکایت از آن دارد که پایداریها با هدف فشار به هسته مرکزی شورای ائتلاف اصولگرایان در پی آن هستند که سهمخواهی خود در جهت به دست آوردن کرسیهای مجلس بعدی را با سمبهای پر زورتر دنبال کنند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.