سو استفاده احمدی نژاد از نارضایتی عمومی

روز (پنج‌شنبه) در شماری از شهرهای کشور از جمله مشهد، اراک، شیراز، اصفهان و کرج تجمعاتی در اعتراض به آنچه که مشکلات معیشتی و اقتصادی می‌خواندند شکل گرفت که کمی پس از حضور ماموران امنیتی پایان یافت.

پیش بینی وضع موجود چندان سخت و دور از ذهن نبود. بعد از گرانی ها و بالا رفتن قیمت ارز و سکه و فشار اقتصادی روز افزون، بسیاری از بزرگان و دلسوزان کشور در این خصوص هشدار دادند. آنها بارها از مقامات مسئول خواستند که به وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم رسیدگی کرده و مبارزه قاطع با فساد را در دستور کار خود قرار دهند. ولی به نظر می رسد یا تلاشها به حد کافی نبوده و یا اینکه وضعیت بحرانی تر از آن بوده که به سادگی و در کوتاه مدت بشود آن را اصلاح کرد. به غیر از این دلسوزان اما کسانی هم بودند که این وضعیت را فرصتی برای مطرح کردن دوباره خود و استفاده ابزاری به منظور پیشبرد نقشه های سیاسی خود می دانستند. بدون شک یکی از این چهره ها محمود احمدی نژاد، رئیس دولت‌های نهم و دهم است. او در راستای تلاش‌های اخیر خود برای قرار گرفتن در راس اعتراضات مردمی و ‏اقشار مختلف به وضعیت اقتصادی، در نامه‌ای به وزیر کشور خواستار برپایی یک تجمع اعتراضی در روز 28 مرداد شده است. ‏

چنین موضوعی شاید در نگاه اول چندان اهمیت نداشته باشد، اما با توجه به اینکه این اولین بار نیست که ‏چنین کوششی از سوی احمدی نژاد انجام می‌شود، نکات زیر قابل تامل است. ‏

در قانون اساسی اعتراض حق مردم است

اعتراض حق مردم است. این موضوع نه تنها در قانون اساسی و سایر قوانین موضوعه کشور ذکر شده بلکه بار‌ها توسط ‏مقام‌های عالی رتبه کشور نیز به صراحت بیان شده است. از طرفی، وضعیت اقتصادی فعلی و عملکرد قابل نقد و بعضا تصمیمات ‏راهبردی اشتباه از سوی مسئولین، کار را به جایی کشانده که اعتراضات صنفی و اقشار مردم کاملا قابل توجیه باشد. تردیدی ‏نیست که هر فرد، حزب یا گروهی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می‌تواند به انواع مختلفی که در قانون بدان اشاره شده، به ‏وضعیت موجود اعتراض کند.

نکته قابل تامل اینجاست که در زمان ریاست جمهوری خود احمدی نژاد، بارها تقاضاهای مختلفی برای برگزاری تجمعات اعتراضی ثبت شده بود اما نوع دولت وقت اعتقادی به اعطای مجوز به این اعتراضات نداشت. این موضوع به ویژه در دولت دوم احمدی نژاد شدت گرفت و باز هم درخواست های متعدد به نتیجه نمی رسید.

می‌خواهد خود را لیدر معترضان نشان دهد

به طور طبیعی حق اعتراض برای فردی که دو دوره 4 ساله عنوان رئیس جمهور به وی اطلاق شده، نیز محفوظ است، اما ‏اقدامات او فراتر از یک اعتراض ساده و یا جمعی است. احمدی نژاد در مدت اخیر به وضوح تلاش کرده است که خود را در میان ‏موج اعتراض‌ها رها کرده و با برخی اقدامات و اظهارات و رفتارها، خود را لیدر و پیشروی معترضان نشان دهد؛ موضوعی که با ‏واقعیت تناقض آشکاری دارد. در واقع هدف این فرد، این نیست که به عنوان یک شهروند یا حتی یک رئیس جمهور سابق یا حتی ‏رهبر یک حزب یا گروه سیاسی و … دست به اعتراض بزند. او همچنان که در نامه اش به وزیر کشور عنوان کرده، مجوزی برای ‏ «اجتماع مردمی» می‌خواهد؛ بدون توضیحی بیشتر. ‏

نیازی به توضیح نیست که نقطه شروع اعتراضات مردم در چند ماه گذشته، هرگز هیچ ارتباطی به محمود احمدی نژاد، توصیه‌ها ‏و اقدامات وی نداشته؟! با این حال، وی اصرار دارد که خود را نفر اول معترضان نشان دهد. کاری که در مدت اخیر تلاش کرده با ‏خرق عادت و شکستن برخی رویه‌های مرسوم میان مسئولان و تلاش برای معرفی خود به عنوان فردی متفاوت و مطالبه گر از ‏همه ارکان نظام برای آن مقدمه و زمینه چینی کند. ‏

وقتی که عامل مشکلات کشور، مدعی راهکار می‌شود

احمدی نژاد چندی پیش در سفری به تبریز با انتقاد از برجام مدعی شده بود: وقتی از موضع ضعف به مذاکره برویم، باید ‏امتیاز بدهیم. گفتم شما 6 ماه به من فرصت دهید تا فشار تحریم را برداریم. گفتند نه. من گفتم بعدا پشیمان می‌شوید‎. ‏ این اظهارات ‏احمدی نژاد در چند جای دیگر به انواع گوناگون تکرار شده و خلاصه کلام آن این است که وی برای شرایط کنونی کشور ‏ «راهکار» دارد؛ ادعایی که کذب بودنش نیازی به اثبات ندارد و و اگر یک نگاه اجمالی و مختصر به دوره 8 ساله مدیریت او در ‏کشور بیندازیم، دشوار است از سخنان امروزی این فرد، برداشت دیگری کنیم. او ظاهرا فراموش کرده هر 6 قطعنامه تحریمی ‏شورای امنیت علیه ایران در دوره ریاست جمهوری او صادر شده و از قضا، فضای ایجادشده علیه ایران به خاطر سیاست‌های ‏نادرست شخص او و پیش کشیدن موضوعاتی غیرضروری شکل گرفته بود؛ اقداماتی که نتیجه آن تحکیم پروژه ایران هراسی در ‏دنیا و همراه شدن بسیاری از کشور‌های جهان با آمریکا علیه ایران بود تا جایی که حتی روسیه و چین هم به نفع هر شش قطعنامه ‏مورد اشاره رای مثبت دادند؛ قطعنامه‌ای که ایران را ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل قرار داد و البته به لطف همراهی کم ‏نظیر صداوسیما با دولت وقت، هرگز ابعاد آن فاجعه در آن زمان برای مردم روشن نشد. اکنون چنین فردی که بسیاری از ‏مشکلات امروزی کشور در دوره ریاست جمهوری او آغاز شده مدعی راهکار برای حل مشکلات است؛ چنین ادعای مضحکی را ‏چگونه می‌توان باور کرد؟

نوع نگاه احمدی نژاد به مقوله اعتراض

دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد با اتفاقات بی سابقه‌ای در دوران حیات جمهوری اسلامی مواجه شد. محمود ‏احمدی نژاد در مشهورترین و صریح‌ترین جمله خود خطاب به معترضان به نتیجه انتخابات، آن‌ها را «خس و خاشاک» نامید. ‏موضوعی که بعد‌ها که جو آرام‌تر شده بود، حتی همفکران خود احمدی نژاد هم آن را تقبیح کردند و آن‌ها که همچنان در زمره ‏وفادارانش بودند، تلاش کردند آن را توجیه کنند. این جمله به تنهایی کافی است تا نوع نگاه احمدی نژاد به مقوله «اعتراض» را ‏درک کنیم. در دوران ریاست جمهوری او اعتراض‌ها به محدودیت‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به اوج ‏خود رسیده بود و هر صنفی از این محدودیت‌ها ناله می‌کرد. اکنون چنین فردی چگونه قصد دارد پیش قراول معترضان شود؟ ‏مضحک نیست که بپذیریم صاحب عبارت «خس و خاشاک» علیه معترضان اکنون خود مدعی رهبری معترضان شده؟

انتهای خبر/علی روغنگران

image_print
6 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *