بهشت در انتهای کویر!

در ورودی شهر گناباد و در منطقه ای که هنوز به خانه‌های مردم این شهر نرسیده‌ایم، نرده‌های آبی به چشم می‌خورد که سکوت عجیبی از درون آن احساس می‌شود؛ سکوتی که می‌تواند ناشی از آرامشی باشد که پشت این نرده‌هاست. نرده‌هایی که هر روز شاهد عبور هزاران نفری هستند که با خودروی خود از مقابلشان عبور می‌کنند اما هیچکس به دنبال کشف آرامشی که پشت آن‌هاست نمی‌رود.

انسانیت در قلب طوبی زنده است

عبدالله علی‌نژاد، مدیرعامل آسایشگاه معلولین شهید کامیاب گناباد در مورد انسانیتی که پشت این نرده‌هاست گفت: ما اگر محبت خالص را بخواهیم در این بچه‌ها پیدا می‌کنیم. طوبی یکی از معلولین ماست که از سال 1365 جزو اولین ورودی‌های این مرکز بوده و با 2 سال سن به اینجا منتقل شده است اما با وجود این که 31 سال است در این مرکز مانده، هر روز و هر بار که کسی وارد آسایشگاه شود او را در آغوش می‌کشد و با خلوص و صداقت محبت و انسانیت را ابراز می‌کند. هر زمان که ما مشکل مالی داشته‌ایم و حسابمان خالی بوده است، بخاطر نگاه خداوند به این بچه‌ها و صداقت و انسانیتی که دارد، به شکلی مشکلمان حل شده است.

این مرکز 109 معلول را نگهداری می‌کند که در رده حمایت پذیر قرار داشته و بدون حمایت دیگران قادر به ادامه زندگی نیستند. اما آن چه در زندگی کنار این بچه‌ها درک می‌شود، فراتر از هر تفسیر و تعریفی است که کتاب‌های علمی در موردشان نوشته‌اند.

اینجا آخر دنیاست!

علی‌نژاد که از ابتدا تا انتهای این گفتگو بارها از پرنسل این مرکز یاد کرد و خود را شرمنده آن‌ها می‌دانست، ادامه داد: پرسنل ما خودشان خیّرهای اصلی مرکز هستند که بیش از اندازه برای بچه‌ها خدمت می‌کنند و کمتر از ان چه باید حقوق می‌گیرند. آن‌ها خیّرهای مستمر هستند که هیچکس آن‌ها را نمی‌بیند.

در همین شهر بارها از رئیس جمهور گرفته تا وزیر و … آمده‌اند اما در 35 سالی که این مرکز به معلولان ذهنی کشور و استان خدمت می‌کند هیچکس سراغی از آن نگرفته است، چرا که این جا آخر دنیاست. مسئولان شهرستان هم سالی یک بار شاید سر بزنند.

صرفه جویی برای تداوم حیات!

صحبت که به ساختمان فرسوده این مرکز و امکانات آن که بیش از سه دهه است تغییر نکرده رسید، مدیرعامل جوان آن با بغض از صرفه جویی‌هایی سخن گفت که گاهی مجبور به اجرای آن بوده‌اند تا حیات این مرکز حفظ شود و تأکید کرد: بر حسب استانداردها هر بچه معلول در ماه حدود یک میلیون و چهارصد هزار تومان هزینه دارد. حدود یک سوم این مبلغ را دولت به ما می‌پردازد اما این کفایت نمی‌کند و مابقی را باید از طریق مردم و خانواده‌ها تأمین کنیم.

50 درصد از این بچه‌ها مجهول الهویه هستند، 10 تا 15 درصد امین نامه دارند که خانواده‌ها بچه‌ها را گذاشته و رفته‌اند و دیگر اثری از ان ها نیست و مابقی هم در پرداخت شهریه مشکل دارند که شهریه پرداختیان ها به زیر پنجاه هزار تومان می‌رسد و فقط 5 درصد از ان ها حدود 150 هزار تومن در ماه شهریه می‌دهند.

ساختمان مرکز ما بیش از 60 سال قدمت دارد. مدیرکل بهزیستی استان هم پیش تر قول دادند که اگر ساختمان به 50 درصد از ساخت خود برسد، هزینه نصف باقی مانده را آن‌ها تأمین می‌کنند که برآورد هزینه یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان بوده است و با این وجود ما نیاز به 900 میلیون تومان برای احداث ساختمان جدید هستیم.

ما برای هر 10 بچه باید یک مددکار داشته باشیم اما در حال حاضر به ازای هر 20 بچه یک مددکار داریم اما با همه سختی‌ها پرنسل ایثارگرانه کار می‌کنند و همین باعث شده است که مشکلات خاصی برای نگهداری بچه‌ها رخ ندهد.

پیش‌تر ما به بچه‌ها به جای میوه شربت می‌دادیم که از سال گذشته با همکاری شرکت دیرگداز گناباد برای تأمین میوه مرکز و اجرای طرح توزیع مکمل ویتامین D توسط دانشگاه علوم پزشکی گناباد، وضعیت بهتر شده است.

هزینه پوشک بچه‌ها به دلیل قیمت بالای آن بسیار ینگین است که متأسفانه ما مجبور شده‌ایم در استفاده از آن تجدیدنظر کنیم و به شکل سنتی از پارچه استفاده می‌کنیم که سختی زیادی را برای پرسنل و خود بچه‌های مرکز ایجاد می‌کند اما چاره ای جز این نداریم.

هنرمندانه قدم برداشتن در راه انسانیت

علی‌نژاد بحث را به سمت خلوص مردم کویر در انسانیت کشاند که بهانه تبلورش حضور چند هنرمند در کنار معلولان این مرکز بود که یکی از شهروندان گنابادی ساکن مشهد با نیت خبر خود زمینه ساز آن شده است. اوادامه داد: مردم گناباد علیرغم این که با مشلات مختلفی مانند خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کنند اما همیشه دلسوز مراکزی مثل ما بوده‌اند اما چون در کشور ما متأسفانه سیاست‌ها به نوعی تمرکزگرایی است و به سمت پایتخت و مراکز استان‌هاست، با این وجود، گناباد تقریباً شهری دورافتاده از سایر مراکز اقتصادی کشور است و ما در این زمینه ضعیف هستیم اما باز هم سعی می‌کنیم که بچه‌های حاضر در این مرکز را با همین بضاعت دلشان را شاد کنیم و خیرینی داریم که هفته ای چند ساعت برای بچه‌ها برنامه‌هایی خودمانی را اجرا می‌کنند یا برنامه‌هایی که بچه‌ها هر کاری که دوست دارند مثل کشیدن نقاشی را انجام دهند.

خانم آذر که یکی از همشهرسان گنابادی ساکن مشهد است، یک صفحه در اینستاگرام راه اندازی کردند و تصاویر مرکز را در آن صفحه قرار می‌دهند که تصاویر برای محمد عیوضی یا همان خان‌عمو، مجری محبوب کودکان ارسال می‌شود و او بعد از دیدن این شرایط اعلام می‌کند که علاوه بر این که رایگان در این مرکز حاضر می‌شود، دو نفر از هنرمندان دیگر کشور را هم با خود می‌آورد که رضا حسین‌زاده، گوینده مطرح خبر و رضا بنفشه‌خواه پیشکسوت بازیگری کشور به همراه خان‌عمو به گناباد آمدند.

حضوری انسانی از جنس مردم کویر

مدیرعامل آسایشگاه معلولان ذهنی شهید کامیاب گناباد به برنامه ریزی محدود این مرکز برای حضور این هنرمندان در شامگاه پنجشنبه گذشته پرداخت و گفت: اولین بار بود که چنین اتفاقی در مرکز ما می‌افتاد و تجربه ای نداشتیم، برنامه ریزی‌های ما کاملاً محدود بود و تبلیغات هم فقط در حوزه شبکه‌های اجتماعی در حداقل مقدار انجام گرفت و به طور رایگان از مردم دعوت کردیم. ما هیچ هدف خاصی نداشتیم و فقط به دنبال اجرای یک برنامه شاد برای بچه‌های مرکز بودیم که خوشحالشان کند.

ما در حد 750 نفر صندلی تدارک دیدیم اما در شب مراسم با حضور حداقل 1500 نفر از مردم در مرکز مواجه شدیم و با وجود این که در دو طرف خیابان اطراف مرکز حدود 6 کیلومتر خودرو پارک شده بود، بسیاری از عدم حضور در این مراسم به دلیل نداشتن جای پارک گله داشتند و مردم با این لطف و حضورشان به واقع ما را شگفت زده کردند.

تغییر مسیر به سمت انسانیت!

به گفته این روانشناس جوان برنامه با لطف خدا و مهربانی مردم مسر متفاوتی را طی کرد: برنامه به سمتی رفت که خان‌عمو اعلام کرد بر طبق روال همه برنامه‌های خیریه ای که حاضر بوده است، قصد دارد لباس خودش را با امضا به فروش بگذارد. انتظارات ما خیلی درین موارد پایین است و فقط در حد چرخاندن حداقلی مرکز به دنبال کسب درآمد هستیم که در بسیاری از مواقع آن هم محقق نمی‌شود. وقتی مبلغ جذب شده برای این لباس به 30 میلیون تومان رسید چون بیشتر از دو ساعت از برنامه گذشته بود و به نیمه شب نزدیک شده بودیم رفتم و به خان‌عمو گفتم که این مبلغ خیلی زیاد است و چون مردم خسته شده‌اند برنامه را پایان دهند اما آقای حسین‌زاده گفت مردم خیلی کارهای بزرگی انجام داده‌اند و ببین که بیشتر از این حرف‌ها به بچه‌های این مرکز لطف دارند.

در همین حین بودیم که دکتر پوریوسف، مدیرکل بهزیستی استان در تماس تلفنی اعلام کرد که مبلغ 20 میلیون تومان برای این موضوع هزینه می‌کنند که با اعلام این مطلب کنترل از دست خارج شد و مردم به هر میزان و شکلی که توانستند کمک کردند و در انتها 108 میلیون تومان در آن شب به مرکز اهدا شد.

یک مادر که گمنام هستند و علاقه داریم پیدایشان کنیم انگشترش را به مرکز هدیه کرد و همانند بسیاری از مردم که ناشناس کمک کردند، هیچ اسمی از خود باقی نگذاشت. این حرکت جمعی و بزرگواری مردم واقعاً ما را شگفت زده کرد.

قلب‌هایی کویری از جنس طلا

علی‌نژاد در مورد زنده بودن انسانیت در قلب مردمان کویر گفت: وقتی اخبار را می‌بینیم که در اطراف ما مملو از جنگ است گاهی ناامید می‌شویم که شاید انسانیت در جهان به انتها رسیده است اما من در گناباد دیدم که هنوز انسانیت در مردم کویر موج می زند. من همیشه به این فکر می‌کردم که برای جذب خیر باید به شهرهای بزرگی مثل تهران و مشهد بروم و به خیلی افراد مراجعه کردیم که گفتند آنقدر ثواب کرده‌اند که دیگر جایی برای این کمک‌ها ندارند و دست خالی برگشتیم اما در یک شب و در مدت زمان سه ساعت مردم حرکتی عجیب را رقم زدند.

مردم گناباد با سختی‌های بسیاری زندگی می‌کنند و آنقدر وضعشان خوب نیست اما مطمئن هستم خیلی‌ها از پس انداز و یا حتی از هزینه‌های جاری زندگی‌شان زدند و به ما کمک کردند و فهمیدم که صمیمیت و انسانیت در همین کنار دست خودمان و در قلب همین مردم سختی دیده کویر است.

 

گزارشی از مصطفی قویدل

عکس از علی گلریز

image_print
1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *