مشکل لغو کنسرت نیست

اخیرا از زبان یکی از اساتید موسیقی که به تازگی بعد از 35 سال از مهد موسیقی دنیا، اتریش، برگشته بود شنیدم که سن یادگیری موسیقی به یازده ماه رسیده است.کودک در آغوش مادر تحت آموزش موسیقی قرار می‌گیرد. در اروپا در اکثر شهرها، دانشگاه ها،کنسرواتوارها و آموزشگاه‌های موسیقی بسیار دارد و ضمن اینکه در آموزش و پرورش در مدارس معمولی کارگاه‌های بزرگ موسیقی وجود دارد.

کودک از خردسالی بدون هیچ زحمتی زیر نظر پروفسورها و متخصصین آموزش «ارف» (متد ویژه آموزش موسیقی به کودک) قرار می‌گیرد و در نتیجه بعد از چند سال بزرگترین نوازنده‌ها و آهنگسازها تحویل دنیا داده می‌شود. این استاد موسیقی می‌گفت که به او ثابت شده است که استعداد ایرانی در آموختن موسیقی بسیار زیاد است.

بعد از سه سال فعالیت در زمینه«موسیقی درمانی» در مراکز توان بخشی یک فرشته «اتیسم» تحت درمان داشتم که نبوغ موسیقایی او به نبوغ موسیقایی موتسارت تنه می‌زد. استعدادی بسیار شگرف، در حال حاضر به یک کودک آموزش موسیقی می‌دهم که به خاطر عدم آموزش پذیری از مدارس ارجاع خورده است. این فرد استعداد بسیار بالایی در آموختن موسیقی دارد و به خاطر جثه کوچکش حتی نمی‌تواند به مدارس استثنائی برود، یعنی از تعلیم گرفتن خواندن و نوشتن محروم است.

در جایی خواندم که «شهرداد روحانی» می‌گفت کشور سنگاپور چندین سال پیش از ایشان دعوت کرده است که ارکستری متشکل از بچه های بی‌سرپرست را تحت آموزش قرار بدهد. شهرداد روحانی می‌گفت اگر این حرکت انجام نمی‌گرفت الان به جای ابوا (نوعی ساز موسیقی)چاقو در دست این بچه‌ها بود.

در اروپا فرد را از کودکی رشد می‌دهند تا کنسرت بدهد. در ایران شخص با تحمل مشقت‌های زیادی که زندگی روزمره برایش به بار آورده است، به آموختن موسیقی می‌پردازد و با درآمد حاصل از مسافرکشی یا کار کردن در ساندویچی و… شهریه کلاس‌هایش را تامین می‌کند، سنگ‌های پیش پای خود را کنار می‌زند و به سطح قابل قبولی از نوازندگی یا آهنگسازی می‌رسد. با هزینه شخصی آلبوم تهیه می‌کند یا دوست دارد آثاری را به طور زنده ارائه دهد در راه آموختن موسیقی بسیاری از علاقمندان اوت می‌شوند و آنهایی که با چنگ و دندان به جایی می‌رسند، مجوز آلبوم یا اجرا نمی‌دهند.

زنده یاد «فرهنگ شریف» این استاد طراز اول موسیقی برای معالجه تار خود را فروخت.«ارفع اطرایی» از سرطان نجات یافت ولی حاصل شصت سال زحماتش، کتاب‌ها و سازهایش را فروخت.

بعد از تشریح تمام آنچه به عنوان وضعیت موسیقی در کشورمان گفته شد باید به این توجه داشت که مشکل اساسی در ایران لغو کنسرت نیست؛ مشکل پایه‌ای در فقدان واحد درسی موسیقی در آموزش و پرورش و فقدان دانشگاه موسیقی و ارکستر سمفونیک در لااقل شهرهای بزرگ است.

 

 

یادداشتی از محمد ضروری

image_print
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *