قفل یعنی که کلیدی هم هست

با طرح این پرسش در فضاهای مجازی که «به عنوان یک هنرمند چه انتظاری از اعضای شورای اسلامی شهر دارید؟» پاسخ‌هایی از تعدادی از هنرمندان مشهدی در زمینه‌های مختلف دریافت کردیم که گزارش‌وار در این شماره درج شده است.

شهر زیباتری داشته باشیم

حسین آسیایی (نقاش): چرا شهری که پایتخت معنوی شناخته شده باید رنگی خاکستری داشته باشد در صورتی که پایتخت معنوی را می‌شود با رنگ های شاد زیبا کرد. باید از مجسمه هایی استفاده شود که متعلق به هنرمندان مشهدی است نباید این‌ها را نادید گرفت و باید همگان بشناسند که چنین چهره‌هایی در مشهد وجود دارد. از نقاشی های بیشتری در شهر استفاده شود تا جلوه زیباتر و شادتری به شهر بدهد. باید از کارشناسانی دعوت به کار شود که کار خود را بتوانند به بهترین نحو انجام دهند و تیرگی و یکنواختی را از شهر بیرون کنند. زیبایی و رنگین بودن شهر اولین چیزی است که به چشم یک هنرمند می‌آید و همه را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

هنر مضحکه نیست!

حامد امانپور قرایی (کارگردان و مدرس تئاتر): این پرسش را باید از کاندیدهای شورای شهر پرسید که آیا شناختی از وضعیت هولناک تئاتر مشهد دارند؟ من تا به حال هیچ کدام از این بزرگواران را در سالن‌های گم و گور تئاتر مشهد ندیدم. انگار تئاتر جایی در برنامه شوراییان نداشته و ندارد. حرفه ما رابطه‌ای مشخص با عمل گرایی دارد و عمل‌گرایی تئاتریکال کنشی شفاف و روشن است که دقیقا از همین منظر رابطه‌ای مستقیم با سیاست دارد. تئاتر عمل‌گرا باید تئاتری تحت حمایت دولت باشد که بر پیچش و خمش کنش سیاست، روشنی می اندازد. تئاتر و سیاست رابطه‌ای کهن و مستحکم دارند و صد افسوس که سیاست ورزان امروزی ما شناختی ژرف و فلسفی از آن ندارند، پس بی‌گمان تئاتر برای این دوستان کاندیدا شبیه به دسته مضحکه است. شما اسمش را بگذارید مضحکه، شوخی، لوده و… این‌ها را می‌گویم تا مخاطب دچار آگاهی از وضعیت دموکراتیک تئاتر شود. تئاتر پیکاری مداوم است میان نور و هجمه سنگین سیاهی، ساده‌تر توضیح می‌دهم: هنرمند تئاتر در اکنون جامعه تا چه اندازه دارای وجهه‌ای اعتباری است؟ پاسخ معلوم است: هیچ!

ممنوعیت کنسرت چه می‌شود؟

سالار مرتضوی(نوازنده و سرپرست گروه موسیقی بامداد): سئوال من این است که آیا اتفاق‌هایی که تا کنون در هنر رخ داده را می‌پسندند؟ مشهد شهری است که چهره‌های بسیاری به دنیای هنر تقدیم کرده است. آیا مشهد که امروز یکی از اصلی‌ترین پایگاه‌های موسیقی زیرزمینی است را باید همین گونه رها کرد؟ آیا نباید عرصه‌ای فراهم شود تا هنر اصیل و موسیقی فاخر در این شهر ارائه شود؟ اگر موسیقی را ابزاری برای مقابله با تهاجم فرهنگی بدانیم آیا نباید از این ابزار استفاده کنیم؟ آیا ممنوعیت کنسرت در هر نوعی خود آب ریختن به آسیاب دشمنان این مرز و بوم نیست؟ در دوره شورای قبل دیدیم که این شورا تصویب کرد از آموزشگاه‌های موسیقی بهای تجاری موقت گرفته شود و ما این را در کمتر جایی از کشور مشاهده می‌کنیم. باز هم سئوال من این است که آیا آنها برنامه‌ای برای حمایت از هنر موسیقی دارند؟

 

باندبازی ممنوع!

سعید تقی‌نیا (شاعر): بخشی از تحرکات در حوزه فعاایت‌های ادبی به وسیله تشکیلات وابسته به ارشاد، سازمان تبلیغات، حوزه هنری، انجمن ادبی وابسته به مرکز آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی عملا و بوسیله اشخاص حقیقی و مشخصی در چنبره انحصار قرار گرفته و تنها اعوان و انصار همین باندها از امکانات و بودجه و حمایت‌های سیاستگذاران فرهنگی قرار دارد و این باندها مجاری کاملا تعریف شده خودشان را برای هنرمندان باز نگه داشته‌اند و همین عامل باعث می‌شود کسانی که می‌خواهند از این امکانات عادلانه استفاده کنند، راهی جز پیروی از مشی دیکته شده به وسیله این باندها را نداشته باشد و این مطلب باعث عزلت هنرمندان جدی و پا پس کشیدن از فعالیت هنری می‌شود. برای مقابله با وضعیت موجود، به جای پرداختن به هنر می‌شود. مطلب دیگر این که این باندها هر گونه نگاه متفاوتی به مقوله هنر و خصوصا شعر را به عنوان مخالفت با کل نظام یا مشی فکری آن معرفی می‌کنند. انگار تنها طریق فعالیت هنری، اندیشه به میل این حضرات است.

امکانات در اختیار هنرمندان

رضا سرسالاری (شاعر و پژوهشگر): خراسان به عنوان استوانه‌ای تاثیرگذار و پرافتخار در ادبیات ایران و جهان نیازمند و مستحق توجه شایسته‌تری از جانب متولیان فرهنگ است. مطمننا در شورای شهر هم فراکسیون و کارگروه ادب و فرهنگ باید داشته باشیم. سیاست‌گذاری و ریل نشاندن برای رسیدن به جایگاه واقعی ادبیات به ویژه در مشهد از ضروریات و الویت‌های شورای شهر باید باشد. چرا از این همه ظرفیت‌های بالقوه استفاده نمی‌شود؟ چرا سالن‌های بزرگ و آبرومند مشهد در ماه یک یا دو برنامه با موضوعات غیرفرهنگی برگزار می‌کنند و در همین اوضاع این سالن‌ها که بقیه روزهای ماه خاک می‌خورند در اختیار شعر و ادبیات این شهر قرار نمی‌گیرد. سوال من از دلسوزان فرهنگ این است که چرا از ظرفیت‌های مشهد که با پول مردم به وجود آمده استفاده بهینه نمی‌شود؟

حمایت و حمایت

مهدی اسفیدانی(نگاره‌گر و نقاش): یکی از سوال‌ها این است که اعضای شورای شهر در مورد اینکه چه برنامه‌ای برای فروش آثار هنرمندان هنرهای تجسمی، مخصوصا هنرمندانی که بدلیل اجاره بالا نمی‌توانند هزینه‌های نمایشگاه را پرداخت کنند، دارند؟ آیا نباید با توجه به اینکه در این شهر مسافر زیادی رفت و آمد می‌کند بازارچه‌های هنری زیر نظر خود شهرداری داشته باشیم تا هنرمندان بتوانند آثار خود را عرضه کنند؟ چه حمایتی می‌توانند از هنرمندان انجام دهند؟

ضرورت پرهیز از سیاست‌زدگی

هادی جهان‌آبادی(شاعر): بیشتر کارهایی که الان هنرمندان درگیر آن هستند تحت نظر اداره‌کل ارشاد است و ما از سایه سنگینی که سیاست بر هنرهای کلامی دارد و محدودیت‌هایی که ایجاد می‌شود، ناراضی هستیم. در زمان شهردار پیشین مطرح کرده بودم که اگر شهرداری بتواند کاری کند که سیاسیون به کار خود بپردازند و دست‌درازی در هنر نکنند شرایط بهتر می‌شود. متأسفانه کسانی که انتخاب می‌شوند با دیدگاه سیاسی انتخاب می‌شوند اما به هر حال امیدواریم تا روزی به این وضعیت برسیم.

آگاهی به وظایف

محمود کهنسال سارو(مجسمه‌ساز): به نظر من، یک عضو شورای شهر وظایف سنگینی دارد که بسیاری از آن‌ها فراتر از سازمان شهرداری مشهد مقدس باید دنبال شود، هر چند شهرداری مشهد سازمان بزرگی در حد وزارتخانه است که با پول مردم اداره می‌شود و منتخبین این دوره می‌توانند بر مقدرات چنین سازمان بزرگی حاکم شوند. پس عضویت در شورای شهر مشهد مقدس را دست کم نگیرید. همه لازم است حتماً به وظایف شورای شهر در قانون مسلط شوند و درباره قانون اداره شهر و شهرداری و منابع درآمدی و هزینه‌های شهر و بحث‌های پیرامون نگه‌داری شهر و ترافیک در حد متعارف و لازم اطلاعات داشته باشند. برای هیچ عضو شورای شهر پذیرفته شده نیست که درباره عوارض و بهای خدمات و نحوه هزینه کرد منابع شهری و وظایف فرا شهرداری شورای شهر اطلاعاتش کامل نباشد. سوال من اینست؟ آیا شما عزیزان به این امور واقفید؟ در مسابقات دو ماراتن هزاران نفر شرکت می‌کنند و حداکثر نام چند نفر از آنها ثبت می‌شود اما هزاران دونده در حالی که می‌دانند نفر اول از خط پایان عبور کرده، تا لحظه آخر از حرکت باز نمی‌ایستند و مسابقه را ترک نمی‌کنند. برای به‌دست آوردن موفقیت باید در همه کارها تا آخر ثابت قدم بود و البته کسانی که در روزهای منتهی به تبلیغات شرایط را مساعد ندیدند، انرژی خود را برای دوره‌های بعد ذخیره کنند. هیچ‌کس در اولین مسابقه حتماً برنده نخواهد شد ولی همه می‌توانند طوری تمرین کنند که در مسابقه‌های بعدی برنده شوند.

توجه به رسانه‌های مستقل فرهنگی

سروش مظفر مقدم(نویسنده): انتظار اولیه ما از اعضای شورای شهر سلامت و شفافیت در همه حوزه هاست. دوری از سیاسی کاری صرف و توجه به مسائل بنیادینی مثل توسعه و گسترش فرهنگ شهروندی و گسترش فضاهای فرهنگی به دور از شائبه‌های سیاسی. کمک به رسانه‌های مستقل فرهنگی و فرهنگ‌ساز یکی دیگر از مهم‌ترین توقعاتی است که از اعضای شورای آینده دارم. همچنین به زعم من تعامل مستمر با همه دست اندرکاران و فعالان جدی فرهنگ و هنرمندان فعال شهر، از مهم ترین خواسته‌های‌های همه ماست.

کاغذبازی کمتر!

عطا رنجبر زیدانلو(عکاس): به عنوان یک عکاس از شورای شهر خواسته‌ام این است که بشود بدون دردسر و نیاز به جواز در سطح شهر عکاسی کرد و شهر را به تصویر کشید. الان برای کوچکترین عکاسی در سطح شهر کلی باید کاغذ بازی انجام شود تا بتوانی یک روز بدون دغدغه عکاسی کنی، دومین خواسته‌ام برگزاری فستیوال‌های عکاسی هست که البته باید به دست افراد کاربلد صورت گیرد تا شهر مشهد به زیبایی به تصویر کشیده شود و تغییرات آن هر ساله ثبت شود.

آینده‌کودکانمان چه می‌شود؟

لیلا خیامی(نویسنده کتاب کودک): به عنوان کسی که در حوزه ادبیات کودک فعالیت می‌کند می‌پرسم برای ساخت آینده‌ای آباد باید نسلی آبادگر تربیت کنیم و از آنجایی که بیشترین سهم در تربیت کودکان را خانواده و مادران دارند چه کارهایی درباره آموزش و بالا بردن سطح فرهنگ خانواده‌ها انجام گرفته؟ چه امکاناتی برای مادران در این زمینه در نظر گرفته شده تا بتوانند فرزندانی بهتر تربیت کنند. با توجه به این که مادران سالم و توانا و شاد می‌توانند نسلی سالم و شاد تربیت کنند. چه کارهایی می‌توان برای کمک به مادران و کودکان انجام داد و چه امکاناتی می‌توان ایجاد کرد تا مادرانی بهتر خانواده‌ای سالم‌تر و کودکانی توانا تر داشته باشیم؟

موسیقی در فرهنگسراها

صمد برقی(نوازنده و موسیقیدان): انتظار ساخت مجتمع‌های فرهنگی هنری و فرهنگسراها و در اختیار گذاشتن امکانات شهرداری در خدمت گروه‌های موسیقی و اجرای کنسرت‌ها در شهر مشهد، برگزاری جشنواره‌های هنری موسیقی در مناطق شهر در خانه فرهنگ فرهنگ شهرداری‌ها، ایجاد کتابخانه‌های هنری در محله‌های ضعیف شهر،­ تشکیل ارکستر نوجوانان و جوانان زیر نظر شهرداری و فراهم کردن زمینه آشنایی نوجوانان با سازهای مختلف و دعوت از گروه‌های موسیقی برای آشنایی با موسیقی در فرهنگسراها برخی از مهم‌ترین کارهایی است که می‌شود انجام داد.

اهمیت استفاده از خلاقیت

محسن اسدی(کارتونیست): مشهد یکی از قطب‌های هنرهای تجسمی کشورمان است و منتخبین شورای شهر می‌توانند علاوه بر استفاده از هنر هنرمندان از قوه خلاقیت و نوآوری آنها در سایر موارد استفاده هم استفاده کنند.

به هنر بها دهیم

محمد ملک(خوشنویس و مدرس هنر): هنر نمی‌خرد ایام و بیش از اینم نیست/ کجا روم به تجارت بدین متاع کساد؟ انتظار من از اعضای آینده شورای شهر مشهد این است که مقوله فرهنگ و هنر را ارجح بر دسته بندی‌های سیاسی بدانند و توجه داشته باشند که هنرمند، سفیر سلامت روانی جامعه است و با اشراف بر اصول زیباشناختی، می‌تواند آرامش روانی، فرحبخشی، لذت دیداری و پیام‌های آمیخته به هنر را به جامعه  تقدیم کند و این همه مشروط به این است که از سوی مسئولین دیده شود و در مرحله بعد بتواند فارغ از دغدغه معیشت، به تولید اثر بپردازد و این بخش مهمی است که نیاز به حمایت متولیان امر فرهنگ در خرید آثار هنری، راه اندازی حراج‌های دائمی و داشتن برنامه در حوزه اقتصاد هنر دارد.

احترام به تخصص هنرمند

نوید فلاحت(هنرمند شهری و طراح المان‌ها): من به عنوان یک هنرمند شهری که سال‌های متمادی به صورت تخصصی روی شهر و تعاملات مردم با آثار شهری و هنر عمومی کار کرده‌ام از شورای شهر توقع احترام به تخصص، توسعه آموزش و نگاهی فراجناحی به هنرمندان مستقل را دارم، توقع دارم که «هنر» را وسیله‌ای برای توسعه فرهنگ شهروندی، توسعه اقتصاد و گردشگری و توسعه تجربیات ناب و تعاملات بین‌المللی شهری بدانند و به دور از سیاست زدگی و هیجانات ناشی از سلایق شخصی به کار برای حقوق شهروندی در فضایی آرام و امن بپردازند.

به هنرمند تسهیلات بدهید

الهه فیاضی (شاعر): من یک هنرمندم واز اینکه در شهر خودم حقوق و مزایایی ندارم، دلخورم. از بی‌توجهی به هنرم! من از شما می‌خواهم به هنرمند تسهیلات داده شود و جایگاه مشخصی داشته باشد. مثل یک شهروند معمولی به سینما و تئاتر نرود. به او جایگاه ویژه و بلیت ویژه اختصاص یابد. افرادی در سمت‌های دولتی مربوط به هنر باشند که به حق باشند و سواد عالی داشته و به پیشرفت هرچه بیشتر هنر کمک کنند. ناظری بی طرف به عملکردآنان نظارت کند تا سمت و جهت نگیریند، بی طرف وآزاد به همه بها داده شود.

از سالن‌ها استفاده شود

محمد ضروری(مدرس موسیقی): در شهر مشهد سالن‌های خوبی وجود دارد که می‌توان از آنها بهره‌برادری خوبی غیر از آنچه در جریان است انجام داد. مثلا اجرای زنده یا پخش فایل‌های تصویری ارکسترهای بزرگ سمفونیک (مثلا با هفتاد نفر نوازنده) در سینما هویزه و یا دعوت از هنرمندان بزرگ از تهران و خارج از کشور جهت برگزاری مسترکلاس، با همکاری انجمن‌های مربوطه؛ آیا در این زمینه‌ها برنامه دارید؟

image_print
1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *