زنگ خطری برای مشهد!
مریم اصغری
«با همدلی و اراده میتوان بر هر مشکلی غلبه کرد»؛ این جمله را شخصی بیان میکند که از اواخر دهه 60 تا همین چند سال قبل و به عبارتی بالغ بر سه دهه، برای تغییر کاربری کارخانه کوکا سابق به کارخانه نوآوری فعلی تلاش کرده است و او را میتوان مسئولیت پذیرترین شهروند منطقه میدان کوثر مشهد دانست.
به گزارش روزنامه صبح امروز؛ هفته گذشته مصاحبهای را با عنوان «ستون های پنهان آبادانی» منتشر کردیم که در آن به گفتگو با یکی از چهرههای شاخص مهندسی عمران استان در حوزه کلان پروژههای عمرانی و چالشها و همچنین فعالیتهای مدنی او پرداختیم. سید جلال حیدری که مهندسی عمران خود را از دانشگاه علم و صنعت کسب کرده، کارشناس ارشد محیط زیست است و اینبار میخواهیم با او گفتگویی در خصوص معضلات زیست محیطی کلان شهر مشهد داشته باشیم. وی را میتوان خالق ایده میدان کوثر فعلی دانست چراکه اگر پیگیریها و مسئولیت پذیری او نبود، شاید همواره باید از آنجا با نام «میدان کارخانه کوکا» یاد میشد. به همین جهت در ابتدا به سراغ داستان میدان کوثر میرویم؛
جناب مهندس حیدری در ابتدا از ماجرای کارخانه نوآوری و سه دهه تلاش مستمر خودتان بگوئید؟
بدون شک بیش از سی سال تلاش را نمیتوان آنطور که باید و شاید روایت کرد، اما به طور مختصر در سال ۱۳۶۸ که در منطقه کوثر فعلی یا همان کارخانه کوکا سابق ساکن بودم، متوجه شدم که چقدر فعالیت کارخانه در محیط شهری به منطقه آسیب زیست محیطی، بهداشتی، شهری و عمرانی وارد میکند. چراکه وجود کارخانه در آن مکان هیچ سنخیتی با شهر و شهرنشینی نداشت و گویی یک قلعه ویران یا معدن مخروبه در وسط شهر جا خوش کرده یود. اما علاوه بر دیوارهای بتنی زمخت و ناهمگونی بافت شهری ایجاد شده، آلودگی هوا، بوی نامطبوع و فاضلابهای صنعتی که به طور مستقیم وارد محیط شهری میشد، زندگی مردم را به شدت تحت تأثیر قرار داده بود. به همین جهت من و تعدادی از همسایگان که عمدتاً از قشر تحصیلکرده و فرهیخته بودیم، تصمیم گرفتیم به این وضعیت اعتراض کنیم. نخستین گام را با مراجعه به اداره بهداشت برداشتیم. با وجود اقدامات اولیه اداره بهداشت مانند سمپاشی منطقه، مشکل به طور کامل حل نشد اما در این دوره کارخانه ملزم شدکه از سپتیک استفاده کند.
در آن دوره ۱۴ خیابان به میدان کارخانه منتهی میشد و به همین جهت از هر خیابان یک نماینده انتخاب و موضوع را پیگیری میکردیم. پیگیریهای ما به شهرداری، فرمانداری، دادگستری و حتی استانداری کشیده شد. ما با جدیت تمام به دنبال راه حلی برای این معضل بودیم. در اوایل دهه هفتاد یک روز که به سراغ آقای آزادی، شهردار وقت منطقه 9 رفتیم، در بررسی پرونده کارخانه متوجه شدیم که زمانیکه مجوز کارخانه کوکا را داده بودند تاکید شده بود که ظرف چهل سال آینده این منطقه مسکونی خواهد شد و کارخانه باید به مکان دیگری انتقال یابد!. بنابراین متوجه شدم که طبق قوانین، این کارخانه باید سالها قبل به دلیل تغییر کاربری منطقه تعطیل میشد. با این وجود، به دلیل برخی ملاحظات، این اتفاق نیفتاده بود. ما با نوشتن نامه، برگزاری جلسات و حتی تجمع در مقابل کارخانه، تلاش میکردیم تا مسئولین را به وظیفهشان ملزم کنیم. حدودا ده سال از اولین پیگیریها گذشت و همسایگان ناامید شده و یکی پس دیگری یا نقل مکان کردند و یا از ادامه راه خسته شدند. بعد از مدتی که به تنهایی موضوع را پیگیری میکردم، به سراغ تعداد دیگری از اهالی محل رفتم و مجددا نمایندگانی را برای پیگیری این معضل دور هم جمع کردم. ماجرا ادامه داشت و به مرور، کارخانه کوکا از حالت تولید خارج شد. در این بین آقای یزدی مالک کارخانه رضایت داد که شهرداری کارخانه کوکا را بخرد و پس از سالها پیگیری و تلاش بیوقفه، بالاخره موفق شدیم شهرداری را متقاعد کنیم تا کارخانه کوکا را خریداری کند. اما این پایان ماجرا نبود.
در این دوره که شهردار مرکز آقای صولت مرتضوی بود، کارخانه تبدیل به انبار شده بود و کامیونها در انجا رفت و آمد داشتند و نمای ناهمگون آن ساختمان نیز سر جای خودش مانده بود.
بدون تردید تغییر کاربری کارخانه به شکل صددرصدی و تبدیل آن به یک فضای سبز، نیازمند بودجه و برنامهریزی دقیق بود که بنابر شنیدهها شهرداری بودجه مورد نیاز را تامین نمیکرد! در این خصوص ما بارها و بارها به شهرداری مراجعه و با مسئولین مختلف جلسه برگزار کردیم. این موضوع آنقدر زمان برد که گروه دوم همسایهها هم از ادامه مسیر ناامید شدند و باز من تنها ماندم.
دوباره به سراغ افراد دیگری رفتم و نمایندگانی انتخاب شد. در این مقطع زمانی شهرداری تعهداتش را انجام داده بود و دیگر خودروهای سنگین هم در انجا تردد نداشتند. به همین جهت مصادف با شورای چهارم شهر مشهد طرحهای بسیاری برای استفاده از زمین حدودا ۴۰هزارمتری کارخانه داده شد و در نهایت تابلویی با عنوان «مشهد دوست داشتنی» نصب شد! طبیعتاً اسم قشنگی بود؛ اما هرچه که بود بوی نامطبوعی را در منطقه ساطع میکرد. بعد از مدتی به داخل کارخانه رفتیم و در کنار احشامی همچون شتر و گوساله و بزغاله و…، تنور و قالیبافی و طرح زندگی سنتی را دیدیم که طرحی در قالب نمایشگاه سنتی اجرا شده بود. متأسفانه، این نمایشگاه با نگهداری انواع حیوانات اهلی همراه بود و بوی نامطبوع آنها، کوچه و خیابان را پر کرده بود. این اتفاق، نه تنها به بهبود وضعیت محیط زیست کمک نکرد، بلکه باعث نارضایتی بیشتر اهالی شد.
آن زمان آنطور که از شهرداری به گوش میرسید حدود ده میلیارد تومان بودجه برای «مشهد دوست داشتنی» در نظر گرفته شده بود. یکروز به سراغ آقای مرتضوی رفتیم و منتظر شدیم جلسهاش تمام شود و بعد جلسه دور او جمع شدیم و گفتیم تا جوابمان را ندهی نمیرویم. به او گفتم من مهندس محاسب هستم و به هر شکلی که براورد میکنم، در این طرح بیش از دو میلیارد تومان هزینه نشده است. من حاضرم محاسبه دقیق کنم و این موضوع را به اثبات برسانم! اما این گفتگوها راه به جایی نبرد و همچنان مشهد دوست داشتنی پابرجا بود.
در این مدت، بسیاری از همسایگان، به دلیل ناامیدی از نتیجه و فشارهای روانی، از ادامه پیگیریها دست کشیدند. اما من تسلیم نمیشدم. هر بار که ناامیدی به سراغم میآمد، به یاد اولین روزهایی میافتادم که با همسایگانم تصمیم گرفته بودیم برای بهبود محیط زیست منطقهمان تلاش کنیم.
در نهایت با روی کار آمدن شورای پنجم شهر و حمایت آنها، بالاخره توانستیم به هدف خود برسیم. در این شورا با پیگیریهای ما مردم منطقه، پرونده کارخانه کوکا مورد بررسی قرار گرفت و دو نفر از اعضای شورا پس از اینکه در جریان قرار گرفتند بسیار متعجب شدند که ما تا چه اندازه مجدانه سرسختانه بالغ بر سه دهه پیگیر موضوع بودیم.
در نهایت کارخانه کوکا تخریب و به این میدان با فضای سبز و ورزشی و استارتاپی تبدیل شد که کم نظیر است و نیز به فضایی سبز و دلنشین برای شهروندان بدل گشت. امروز وقتی به این مکان میآیم و میبینم که کودکان در این فضا بازی میکنند و مردم در همه سنین به پیادهروی مشغول هستند، احساس رضایت و افتخار میکنم. این پیروزی حاصل سالها تلاش و پشتکار بود و نشان داد که با همدلی و اراده میتوان بر هر مشکلی غلبه کرد.
کلام من اینست:
شما به عنوان کارشناس ارشد محیط زیست تحقیقات گستردهای را در خصوص کشف رود و معضلات و آسیبهای زیست محیطی آن نیز انجام دادهاید. در این بررسیها با چه مواردی مواجه شدهاید؟
در سالهای اخیر مطالعات و پژوهشهای گستردهای در خصوص وضعیت آب و فاضلاب شهر مشهد انجام و نتایج این بررسی های میدانی را هم به صورت جزوات و پاورپوینت در اختیار مراجع ذیربط قرار دادم. بخشی از این بررسیها نیز در خصوص کشف رود و معضلات زیست محیطی آن بود. طبیعتا سرازیر شدن فاضلابهای خام و تصفیه نشده به کشف رود، چیزی نیست که امروز کسی از آن مطلع نباشد و بدون شک این امر موجب آلودگی شدید آب و خاک منطقه شده و سلامت مردم مشهد را به خطر انداخته است. چراکه یکی از نگرانیهای جدی، استفاده از آب آلوده رودخانه برای آبیاری محصولات کشاورزی مانند سبزی جات، صیفی جات و غیره است. کشاورزان منطقه با استفاده از پمپهای قوی، آب آلوده را به مزارع خود پمپاژ کرده و محصولات کشاورزی را آبیاری میکنند. این محصولات آلوده، سپس وارد بازار مصرف شده و سلامت شهروندان را به خطر میاندازد و به طور قطع که ریشه بسیاری از بیماریهای مردم مشهد در استفاده از همین محصولات کشاورزی است!
نکته قابل توجه دیگر در بررسیهای میدانی، واگذاری بخشی از زمینهای اطراف رودخانه توسط شرکت آب و فاضلاب و بخش دیگری توسط آستان قدس به کشاورزان است. این زمینها که عموماً برای احداث تصفیهخانه و تاسیسات وابسته در نظر گرفته شده بودند، به صورت دیم به کشاورزان اجاره داده شده است.
از دیگر یافتههای این پژوهش، آن است که بسیاری از کشاورزانی که از این زمینها استفاده میکنند، ساکن مناطق اطراف نبوده و حتی برخی از آنها خارج از کشور سکونت دارند.
در نتیجه، آلودگی رودخانه کشف رود، به یک بحران زیستمحیطی جدی تبدیل شده که سلامت مردم مشهد و خراسان را به خطر انداخته و بدون شک برای حل این مشکل، نیاز به اقدامات جدی و هماهنگ همه دستگاههای مسئول است.
از دیگر تحقیقات شما که منابع مغتنمی را نیز فراهم آورد موضوعات الودگی هوا و ترافیک مشهد است. این مطالعات چگونه است؟
علاوه بر مطالعات انجام شده به عنوان یک کارشناس محیط زیست که مهندسی عمران خوانده، مسئولیت خودم دانستم که به طور ویژه به موضوع ترافیک در شهر مشهد بپردازم. در این خصوص نیز با انجام پژوهشهای گسترده، گرههای ترافیکی اصلی شهر را شناسایی کردم و راهکارهایی جهت بهبود وضعیت ترافیکی ارائه دادم. چراکه در مشهد به عنوان یک کلانشهر، در صورت عدم اتخاذ تدابیر مناسب، وضعیت ترافیک در سالهای آینده به شدت وخیمتر خواهد شد.
در ارتباط با آلودگی هوای مشهد نیز مطالعاتی انجام دادم و نتایج این تحقیقات که به برخی از مسئولین ذیربط ارائه شده، حاوی پیشنهاداتی برای کاهش آلودگی هوا و بهبود کیفیت زندگی شهروندان است.
چندی پیش مستندی منتشر شد که به ماجرای تجمع در دره تمدن ها و موضوع سنگ نگاره ها پرداخته بود و شما در آن حضور داشتید، ماجرا از چه قرار بود؟
یکی از دیگر تحقیقات بنده در خصوص سنگنگارههای دیزدر یا همان دره تمدنها واقع در ابتدای جاده شاندیز است. این منطقه با قدمتی چندین هزار ساله، دارای سنگنگارههای بسیار ارزشمندی است که در سکوت مراجع قانونی در حال تخریب است.
در این خصوص بارها به همراه فعالین محیط زیست به این منطقه رفتیم و درخواست کردیم که جلوی تخریب شرکت معدن کار مستقر در منطقه گرفته شود. حتی تجمعی در این منطقه برگزار شد و موضوع به رسانهها رسید و آن روز از تخریب سنگنگارهها و تجمع محیط زیستی تصویربرداری و در قالب مستندی از شبکه خبر پخش شد! اما متأسفانه با وجود اطلاعرسانی و اعتراضات، همچنان این تخریبها ادامه دارد. بنابراین با توجه به اهمیت تاریخی این سنگنگارهها، انتظار میرود که مسئولین برای حفاظت از آنها اقدامات جدیتری انجام دهند. اما متأسفانه به نظر میرسد که برخی از افراد و یا نهادها به دلایل مختلف، تمایلی به حفظ این میراث فرهنگی ندارند.
یکی از موضوعات زیست محیطی که در سالهای اخیر بسیار خبرساز شده، ماجرای پروژه کمربند جنوبی مشهد بود. در این خصوص چه نظری دارید؟
این پروژه چون تخریب کوه ها، دره ها، پوشش گیاهی و غیره را به همراه دارد از نظر محیط زیستی مناسب نیست. خوشبختانه با تلاش فعالان محیط زیست و پیگیریهای دادستانی، این طرح متوقف شد. در دوره شورای پنجم شهر مشهد نیز با تغییر رویکرد، مسیر پیشنهادی برای احداث کمربندی به یک پارک کوهستانی کوه پارک تبدیل شد و خوشبختانه این اقدام گام موثری در حوزه محیط زیست به شمار میرود.
موضوع بسیار مهم بعدی که در حال حاضر نیز همچنان در دست انداز قرار گرفته، بحث رودخانه چهل بازه و واگذاری زمینها است. بنظر شما حفظ چهل بازه به چه لحاظ حائز اهمیت است؟
از حدود سال ۱۳۷۰ بود که نگرانیها در مورد سرنوشت کانال چهل بازه آغاز شد. روزنامه خراسان در آن زمان با تیتر تکاندهندهای از مسدود شدن راه تنفسی شهر مشهد خبر داد و این موضوع توجه بسیاری را به خود جلب کرد.
کانال چهل بازه، رگ حیاتی مشهد، از دامنههای بینالود سرچشمه میگیرد و پس از عبور از شهر به کشف رود میریزد. این کانال علاوه بر بحثهای کاملا مشخص زیست محیطی همچون اهمیت حفظ رودخانه و روان آب و حریم مرتبط و…، نقش مهمی در تنظیم آب و هوای شهر ایفا میکند. چراکه با توجه به مسیر آب که هم جهت با غالب بادهای مشهد یعنی از غرب به شرق است، این رودخانه به مثابه یک فیلتر طبیعی عمل میکند و آلودگی هوا را کاهش میدهد.
اما این روزها موضوع واگذاری زمینهای چهل بازه به بخش خصوصی و حواشی مرتبط بسیار نگران کننده است و خبر از سودجویی برخی افراد و نهادها میدهد که بدون در نظر گرفتن اهمیت زیستمحیطی این کانال به منافع شخصی خود فکر میکنند. شاید تنها همین جمله کفایت کند که هرگونه دستاندازی به حریم کال به معنای خفهکردن شهر و خیانت به آیندگان است.
بحران آب و فرونشست زمین نیز از دیگر موضوعات مورد بحث در حوزه محیط زیست است. در این خصوص چه ارزیابی دارید و به عنوان مهندس عمرانی که با مسائل محیط زیستی نیز به درستی آشناست چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
در خصوص موضوع فرونشست زمین در ایران در چند دهه قبل مطالعات متعددی انجام شد که از جمله میتوان به تحقیقات انجام شده توسط شرکت سیتیران فرانسه و دانشگاه هاروارد اشاره کرد که پس از آن همواره توسط محققین داخلی به روزرسانی شده است. طبیعتا هرگاه میزان برداشت آب به مراتب بیشتر از میزان تغذیه سفرههای آب زیرزمینی باشد، فرونشست اتفاق میافتد.
در این میان بحران فرونشست زمین در دشت مشهد، عمدتاً به دلیل همین موضوع برداشت بیرویه است. چراکه سالانه ورودی آب به مخازن زیر زمینی دشت مشهد 700 میلیون متر مکعب، اما برداشت آب از این مخازن سالانه بالغ بر یک میلیارد متر مکعب است. بنابراین کاملا قابل پیشبینی است که سطح آب هرسال پایینتر رود و منافذ میان خاکها از آب خالی شده و فرونشست اتفاق افتد!
برای مقابله با این بحران هم راهکارهایی همچون توازن برداشت و تغذیه، بهکارگیری روشهای نوین آبیاری به جای روش سنتی غرقابی، کاهش مصرف آب در صنایع، مدیریت پساب و بازچرخانی آبهای خاکستری در چرخه مصرف و… وجود دارد که نیازمند مدیریت صحیح است.
نکته قابل توجه دیگر در این خصوص نیز بخش احداث ساختمانهای سبز است. به عبارتی همسو شدن عمران و محیط زیست! چراکه باید بر این موضوع تاکید داشت که مهندسان عوامل کلیدی در حل مسائل محیط زیستی به شمار میروند. در این خصوص احداث ساختمانهای سبز یکی از این موارد است. ساختمانهای سبز ساختمانهایی با مصرف انرژی و آب بهینه است که نقش مهمی در کاهش فشار بر منابع آب زیرزمینی دارد. بنابراین با اجرای این راهکارها و با همکاری مردم و مسئولین، میتوان از پیشرفت بحران فرونشست زمین در دشت مشهد جلوگیری کرد و آیندهای پایدار برای استان رقم زد.
در این گفتگو به بخشی از مهمترین آیتمهای محیط زیستی استان پرداختیم. شایان ذکر است که در گفتگوی آتی، میخواهیم به سراغ چالشهای دیگری که در استان با آن مواجهیم برویم و یکی از این چالشها حوزه مهندسی است که بدون شک در راس هرم باید به چالشهای سازمان نظام مهندسی استان پرداخت.