ستونهای پنهان آبادانی
مهناز اصغری
از ساختمانهای بلند تا سدهای وسیع، از زیرساختهای شهری تا جادههای روی زمینی؛ همه و همه ماحصل تفکر خلاق و دانش مهندسین عمرانی است که با دستانی توانمند، شهرها را میسازند و زندگی میلیونها نفر را شکل میدهند و بی شک، عمران و آبادی هر کشوری مرهون تلاش آنهاست. در این خصوص به گفتگو با یکی از چهرههای شاخص در این حوزه پرداختیم.
به گزارش روزنامه «صبح امروز»؛ سید جلال حیدری متولد ۲۰ فروردین ۱۳۳۷ در تربت حیدریه است و تحصیلات مقدماتی خود را تا دیپلم ریاضی در همین شهر به پایان رساند. او در سال ۱۳۵۶ وارد دانشگاه علم و صنعت گردید و در رشته مهندسی راه و ساختمان مشغول به تحصیل شد. تحصیل مهندس حیدری در دانشگاه با وقوع انقلاب اسلامی و سپس انقلاب فرهنگی همراه شد. او پس از اتمام جنگ تحمیلی که در آن به صورت داوطلبانه حضور داشت، تحصیلات خود را در دانشگاه ادامه داد و در سال ۱۳۶۵ موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته مهندسی راه و ساختمان شد و در ادامه مسیر تحصیل خود نیز، مجددا در رشته محیط زیست با مدرک کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شد. در ادامه گفتگوی ما را با این چهره شاخص استان در حوزه عمران و محیط زیست میخوانید؛
مهندس حیدری، تحصیل در دانشگاه علم و صنعت در آن دوران، به خصوص با توجه به وقایع انقلاب و جنگ، تجربهای منحصربهفرد بوده است. چه خاطراتی از آن دوران دارید؟
من سال 56 وارد دانشگاه شدم و سال 57 با انقلاب و انقلاب فرهنگی مواجه شدیم و پس از آن هم جنگ تحمیلی رخ داد. طبیعتا وظیفه هر فردی در آن دوران در درجه اول، دفاع از هویت ملی و تمامیت ارضی کشور بود و به همین جهت نیز، سه سال داوطلبانه به جبهه رفتم و در نهایت پس از بازگشایی دانشگاهها، مجددا به کلاس درس بازگشتم و در تیرماه 1365 فارغ التحصیل شدم.
طبیعتا آن دوران، دوران پرالتهاب و پرهیجانی بود. دانشگاهها چندین بار تعطیل شد و ما دانشجویان مابین درس خواندن، فعالیتهای انقلابی و حتی حضور در جبهه، در رفت و آمد بودیم. اما همین سختیها باعث شد که ما دانشجویان، مسئولیتپذیرتر و دلسوزتر نسبت به کشورمان باشیم.
پس از فارغالتحصیلی، تصمیم به تاسیس شرکت «بتاسازه» گرفتید. چه انگیزهای پشت این تصمیم بود؟
من همیشه علاقه داشتم که تجربیاتم را در عمل پیاده و به جامعه خدمت کنم. تاسیس شرکت بتاسازه فرصتی بود تا بتوانم ایدههایم را عملی کنم و در پروژههای مختلف مشارکت داشته باشم. به همین جهت پس از گذراندن دوره خدمت سربازی و فعالیت کوتاهمدت در مرکز تحقیقات مسکن، در سال ۱۳۶۸ شرکت «بتاسازه» را تاسیس کردم و تا سال ۱۳۹۰ هم به عنوان مدیرعامل این شرکت فعالیت مستمر داشتم.
به طور نمونه چه پروژههای کلانی داشتید؟
من در مدت حدود 30سال فعالیت متمرکز شرکت، بر اجرای بیش از ۵۰ پروژه عمرانی متنوع در حوزههای ساختمانسازی، راهسازی و آبرسانی نظارت مستقیم داشتم. به طور نمونه اجرای پروژههای ساختمانی متنوع، از جمله ساختمانهای مسکونی، اداری و آموزشی که هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی انجام میشد.
از پروژههای بزرگ راه سازی نیز پروژه راه سازی در مرز ایران افغانستان در منطقه بیرجند و همچنین راه سازی در مرز ایران و ترکمنستان در منطقه راز و جرگلان جزو رزومه کاری شرکت با نظارت بنده است.
همچنین در حوزه پروژههای آب رسانی هم میتوانم به اجرای پروژههای آبی شامل احداث بندهای خاکی و بتنی، ساخت سد، تصفیهخانه و تلمبهخانه اشاره کنم؛ البته به صورت مصداقی میتوانم از به پروژههای شاخص این حوزه همچون تلمبهخانه شهرستان بجنورد، بخشی از تصفیهخانه پرکندآباد مشهد و جایگزینی پساب فاضلاب مشهد به سمت چاههای کشاورزی دشت مشهد به سمت چناران یاد کنم.
یکی از پروژههای شاخص شما که در دوره خود بسیار خبرساز شد، احداث سد بر روی رودخانه ارس بود. با توجه به چالشهای پیشآمده، چگونه توانستید این پروژه را با موفقیت به پایان برسانید؟
آخرین پروژهای که من مدیرتش را به عهده داشتم، در پایین دست سد خداآفرین بر روی رودخانه ارس در مرز ایران و ارمنستان و اذربایجان بود.
پروژه اینگونه بود که اواخر سال 1387 و اوایل 88 کار را آغاز کردیم اما در سال 1389 به طرح هدفمندی یارانهها برخوردیم و پروژه با مشکلاتی از جمله افزایش ناگهانی قیمتها در پی اجرای طرح هدفمندی یارانهها مواجه شد و مشکلات زیادی را در آن مقطع بر ما تحمیل کرد. در این خصوص ناچارا شخصا وارد صحنه مدیریت کارگاه پروژه و به عبارتی در آنجا مستقر شدم و کار را از حالت یک شیفت به سه شیفت تبدیل کردم و 24 ساعت در شبانه روز کار میکردیم. از آنجا که پروژه بزرگ و هزینهبر بود، اگر به این شکل عمل نمیکردم خطر و ریسک زیادی به همراه داشت و ممکن بود به مانند سایر پروژههای کلان عمرانی آن دوره که بخاطر طرح هدفمندی یارانهها با مشکلات مواجه شدند، کار بیش از تقویم زمانبندی به درازا بکشد.
در نهایت با برنامهریزی دقیق، افزایش شیفتهای کاری و استفاده از تمام ظرفیتهای شرکت، توانستیم بر این مشکلات غلبه کنیم و در اردیبهشت ماه سال 1390 پروژه را با کیفیت بالا به پایان برسانیم. کیفیت بالای اجرای این پروژه در آن دوره به قدری استاندارد ارزیابی شد که مورد تقدیر معاونت عمرانی شرکت آب منطقهای آذربایجان شرقی قرار گرفت و ایشان در مصاحبه خود با رسانهها بارها موکدا به موفقیت بتاسازه اشاره کردند.
شما پس از سال 90 و عملا قریب بر سه دهه فعالیت در حوزه عمران، به سمت فعالیتهای مدنی گرایش پیدا کردید. چه چیزی باعث این تغییر رویکرد شد؟
من همیشه اعتقاد داشتم که مهندسان نباید تنها به جنبه فنی پروژهها فکر کنند، بلکه باید به مسئولیت اجتماعی خود نیز عمل کنند. به همین جهت از سال 1390 که عملا شرایط اقتصادی کشور دگرگون شد، با نگاه اجتماعی – فرهنگی و مدنی که دائما در ذهنم بود، روش دیگری در پیش گرفتم و بخش قابل توجهی از وقت و انرژی خود را به این حوزه اختصاص دادم.
به طور نمونه از سال ۱۳۸۶ اقدام به برگزاری موقت کلاسهای آموزشی رایگان در حوزه عمران کردم که از سال ۱۳۹۰ به صورت متمرکز و منظم تاکنون ادامه یافت. این کلاسها با هدف انتقال تجربیات عملی به مهندسان جوان و ارتقای سطح دانش فنی آنها برگزار میشوند.
همچنین با تاسیس باشگاه مهندسان، فضایی را برای آموزش رایگان نرمافزارهای تخصصی مهندسی، نظارت بر پروژهها، برگزاری آزمونهای ورودی سازمان نظام مهندسی و همچنین ارائه مشاورههای حقوقی در راستای حمایت از مهندسان جوان در محاکم فراهم کردیم. موضوع دیگر نیز آموزش ساجام و چگونگی استفاده از آن است که برای مهندسی عمران بسیار با اهمیت است. در این کلاسها نکات و مطالبی مطرح میشود که ماحصل تجربیات است و اکادمیک نیست که در کتابها وجود داشته باشد. من حتی در بخشهایی از این دورههای آموزشی که از حضور و تدریس اساتید دیگر استفاده میکنم نیز هزینه حق الزحمه اساتید را خودم پرداخت میکنم تا کمکی به جامعه مهندسین نوپا باشد. در آینده هم اگر بنا بر دریافت هزینه کلاس باشد، حداقلی خواهد بود و فقط حق الزحمه اساتید را کفایت کند کافی است و بنده قصد منتفع شدن مالی از این جریان را نخواهم داشت.
همچنین برگزاری جلسات فرهنگی، کتابخوانی و نشستهای تخصصی و شاهنامهخوانی و… نیز از دیگر این فعالیتهای مدنی است که ساختمان چهار طبقه دفتر خودم را شکل رایگان در اختیار گروههای فرهنگی همچون نویسندگان، هنرمندان، شعرا و… قرار دادهام تا با برگزاری کلاسهای آموزشی، جلسات ادبی و نشستهای تخصصی به رشد و توسعه فرهنگ و هنر در جامعه بینجامد.
به واقع در مجموع هدف اصلی بنده از این فعالیتهای مدنی و ایجاد فضایی برای گردهمایی و تبادل نظر مهندسان و علاقهمندان به حوزههای مختلف علمی و فرهنگی، ارتقای سطح دانش مهندسان، ترویج فرهنگ مطالعه و هنر و البته ایجاد یک جامعه پویا و فعال است.
مهندس حیدری شما در حوزههای محیط زیستی همچون آلودگی هوای مشهد، کشف رود، کمربند جنوبی و سنگ نگارههای دره تمدنها و… نیز تحقیقات ارزشمندی انجام داده اید؛ در گفتگوی آتی برای ما از آنها بگوئید.
ادامه دارد…