جدال زنانی که با گرگها دویدند!
مریم اصغری
«از درخشش در جشنواره بینالمللی فیلم مسلمانان استرالیا (Australian Muslim Film Festival)گرفته تا جایزه بهترین فیلم بلند داستانی جشنواره مستقل کالیفرنیا (IndieFEST) و جایزه بهترین بازیگر زن در جشنواره ایتالیا (Italian Film Days)و بسیار اکران و جوایز ارزشمند دیگر از جشنوارههای کلکته و کلمبیا و…» اینها تنها بخشی از موفقیتهای «زنانی که با گرگها دویدهاند» امیراطهر سهیلی در عرصه بینالمللی است.
به گزارش روزنامه «صبح امرروز»؛ فیلمبرداری «زنانی که با گرگها دویدهاند»، اواخر تابستان سال 1396 در شهر مشهد، کلید خورد و اوایل آبان ماه همان سال نیز به پایان رسید، اما سالها مورد بی مهری قرار گرفت و حالا پس از قریب به شش سال توقیف، بالاخره توانست در سینمای هنر و تجربه اکران شود و الحق که خوش درخشید، تا جائی که استقبالها سانس اکران را افزایش داد.
فیلمی که داستان تکان دهنده از شجاعت و امید در دل تاریکترین روزهای تلخ آنانی که در سایه جنگ زیستند را روایت میکند و به آخرین جدال یک زن برای نجات دادن زندگی خود و اطرافیانش میپردازد.
در خلاصه داستان این فیلم که لعیا زنگنه به عنوان تنها بازیگر در آن نقشآفرینی میکند، آمده است: «هزاران سال قبل یونس شک میکند، میلغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود طعمه ماهی میگردد و شکم ماهی آغاز داستان یونس میشود و اکنون هزاران سال بعد ژاله شک میکند، میلغزد و آنجا که باید داستانش در اوج تمام شود، “زنانی که با گرگها میدوند” آغاز میگردد.»
نه حمایت نئولیبرال سینما و نه بخش ایدئولوژیک!
امیراطهر سهیلی منتقد، نویسنده ، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و استاد دانشگاه است. او کارگردان خوش آتیهای است که استقبال از «زنانی که با گرگها دویدهاند» مهر تائیدی بر این ادعاست. هرچند از دیگر ساختههای او نیز میتوان به فیلم بلند مستند نجواهای شکسته، طرقه، سوم شخص مفرد، رواست فرهت و مجموعه مستند سفری دیگر نیز اشاره کرد که هرکدام در جایگاه خود اثری فرهنگی محسوب میشوند.
سهیلی در خصوص «زنانی که با گرگها دویدهاند» میگوید:ما در حین ساخت این فیلم نه از حمایت مادی برخوردار شدیم و نه معنوی، یعنی نه پول و سرمایه وجود داشت و نه ارگانی از ما حمایت میکرد؛ به نوعی نه مورد حمایت نئولیبرال سینما بودیم و نه بخش ایدئولوژیک آن، ولی سرشار از عشق بودیم.
وی پیشتر نیز توضیح داده بود که «زنانی که با گرگها دویدهاند» داستانی است که در حاشیه جنگ رخ می دهد، اما نمیتوان آن را یک اثر جنگی دانست. چراکه در واقع داستان تنها در یک لوکیشن جنگی رخ میدهد، بنابراین میتوان آن را یک درام عاشقانه دانست.
یک فیلم تجربی
همچنین سعید سهیلی کارگردان مطرح سینمادر حاشیه اکران این فیلم در سینما هویزه مشهد گفت: درواقع سینما مدیومهای مختلفی داشته است. علاوه بر قالبهای مختلف سینما کارگردانها به علل متفاوتی دست به فیلمسازی میزنند. امیراطهر سهیلی را میشناسیم و میدانیم که او سینما را بلد است، اما بر اساس آنچه امروز اکران شد میتوان گفت صرفا یک فیلم تجربی ساخته است. به آن معنا که فیلم تجربی در تجارب انسانها و کارگردانها باید برای بهبود روند ساختشان حضور داشته باشد.
علی عظیمزاده مدیر فیلمبرداری اثر نیز عنوان کرد: تصویربرداری در لوکیشن پدافند غیرعامل مشهد انجام شده است و سعی کردیم امکانات خوبی را فراهم کنیم تا تصویربرداری به بهترین شکل ممکن انجام شود. دکور در پدافند هوایی شرق مشهد اجرا شد و تمام پروسه تصویربرداری فیلم در همانجا بود.
بُغضی برای «ژاله و یونس»
برای مخاطبی که به تماشای این فیلم رفته یا میرود باید بگوئیم که «زنانی که با گرگها دویده اند» به حوادث بعد از عملیات مرصاد میپردازد ودرباره زنی است که به دنبال یافتن همسرش به منطقه علیاتی میآید اما به خاطر ریزش کوه ناشی از انفجار مین و درست در وسط معرکه، در سنگری محبوس میشود. به عبارتی داستان زنی را روایت میکند که از سازمان مجاهدین خلق، بریده و دچار بیهویتی شدهاست و به نوعی بریدن از یک سازمان تروریستی برای او تولدی دوباره محسوب میشود.
اما نکته درخور تقدیر این اثر این است که تلاش تیم سازنده برای ایجاد تعلیق و کشش در محیطی بسته و کوچک و با وجود تنها یک کاراکتر، خوب از کار درآمده و مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند؛ تا جائی که بُغضی برای «ژاله و یونس» در گلو میماند.
شایان ذکر است تهیهکننده این فیلم محمدرضا شرفالدین، نویسنده فیلمنامه امیراطهر سهیلی و حسام سامریزاده، تدوینگر حسن حسندوست، مدیر فیلمبرداری علی عظیمزاده، مدیر تولید حسین رستمپور، طراح صحنه میثم نویریان، طراح لباس محبوبه سلطانی، مدیر جلوههای ویژه علی ابراهیمی ثانی، مدیر چهرهپردازی امید گلزاده، مجری چهرهپردازی رعنا فلاحیان و صدابردار محسن طیبی است.