1

داستان‌های‌نیمه‌تمام‌نمایش‌خانگی‌که‌مخاطب‌را‌سردرگم‌می‌کند؛ نیمه‌کاره‌های‌رو‌مخ!

حبیب قاآنی

افزایش تعداد سریال هایی که در شبکه نمایش خانگی قبل از رسیدن به پایان، به ناگهان متوقف می شوند و یا با پایانی سرهم بندی شــده به انتها می رسند، دلایل متعددی دارد که تقریبا تمام آن دلایل به اهمال کاری پلتفرم ها و دوری آنها از قواعد بین المللی سریال ســازی برمی گردد. به گــزارش روزنامه »صبح امروز ، اگرچه پخش ناتمام قلب یخی و قهوه تلخ در نیمه دوم دهه ،8۰ یک بدقولی گل درشت محسوب می شد که تا سال ها در خاطر مخاطبان بسیاری ماند اما گویا این اتفاق طی چند ســال اخیر به رویه ای تبدیل شــده که حاال دیگر تقریبا در هر سال می توان به یک تا دو مورد آن اشاره کرد. فهرســت آثار نیمه تمامی که در طول یک دهه اخیر، به شکلی به مخاطبان خود بی احترامی کردند، کم نیستند: از عشق تعطیل نیست و رقص روی شیشه گرفته تا جزیــره، مردم معمولی، قبله عالم، شهرک کلیله و دمنه، نوبت لیلی، گیسو، میدان سرخ، آمستردام و . . . همان گونه که مشاهده می شود تعداد ســریال های ناتمام ،2 ۳ ســال اخیر، به شــدت افزایش یافته و هر سال هم بر تعداد آن افزوده می شــود. طبیعتا یکــی از دالیل بروز این اتفــاق، ورود بخش عظیمی از کارگردانان، به مقوله سریال سازی است. بخشی از این اتفاق درنتیجه کرونا، خانه نشــینی مردم و اقبال بیشتر به پلتفرم های خانگی است و بخشی دیگر نیز به بریز و بپاش هایی برمی گردد که عایدی عوامل سریال ساز را به مراتب، بیشتر از پروژه های سینمایی می کند. وقتی بنگاه داری کار دست همه می دهد البته در این میــان نباید از بنگاه داری پلتفرم ها و ورود بی قاعده آنها به پروسه سریال ســازی به ســادگی عبور کرد. پلتفرم ها در شــرایطی زمینه تسهیل سریال سازی را برای کارگردانان فراهم می کردند که این جریان، یک بازی دو سر برد برای طرفین محسوب می شد. از یک ســو، فضای نمایــش خانگی، ماننــد تلویزیون نیســت و از ســوی دیگر، عایدی بخــش تولید، به مراتب بیشتر از سریال سازی برای تلویزیون و فیلم سازی در سینما بود. پلتفرم ها نیز با جذب آگهی های زیاد، اسپانسرهای متمول و البته باال بــردن چندین باره هزینه آبونمان، به راحتی هزینه تولید یک ســریال را تامیــن می کردند و به همین راحتــی، سریال ســازی بدون نظارت چندانی، به پروســه ای تبدیل شد که بسیاری از کارگردانان کوچک و بزرگ سینما را وسوسه کرد. طبیعی اســت که در چنین بلبشویی، نظارت کافی بــرای روند تولیداتی این حجم ســریال وجود ندارد. آنچه برای پلتفرم ها مهم بود، بیــش از کیفیت، کمیت آثــار در جهت عــادت آنها به مخاطب بود. پلتفرم ها که برای دو سال، روی دور تند سریال سازی قرار داشتند، مخاطب خود را به نوعی به این موضوع عادت دادند که با پایان یک ســریال، ســریال دیگری را منتشــر می کردند و طبیعی اســت که ایــن روال، خللی در پروســه سریال سازی ایجاد می کند ازجمله تعجیل در سریع ساختن سریال یا ایجاد مشکالت مالی که سبب تشتت در فرآینــد تولید و یا ایجاد حواشــی می شود. هر کدام از این دالیل، به تنهایی کافی بــود تا یک ســریال، به نوعی به زمین بخورد و یا روند تولیداتی آن با تاخیر و یا تعطیلی مواجه شود. به همین دلیل، برخی پلتفرم ها در ابتدا که یک کار، به پخش هفتگی نمی رسید، از مخاطبان خود عذرخواهی می کردند و دالیل این اقدام را عنوان می کردند اما اکنون تعدد تولیدات بر زمین مانده پخش نشده به اندازه ای باال رفته که دیگر هیچ خبری از عذرخواهی یا برشــمردن دلیل باقی نمی ماند. وقتی پای پلتفرم ها در میان است طبیعتا تا پیــش از این روال پلتفرم ها، سریال سازی در اختیار تلویزیون بود و این رسانه، هر امتیاز منفی که داشت، الاقل ســریال ها را با یک نظم خاصی به پخش آخر می رساند. اشکال، زمانی شــروع شــد که پلتفرم ها بدون هیچ تجربه ای، قدم در این وادی گذاشتند و چنین فضایی را رقم زدند. جالــب آن که چنین رویــه ای با وجود تکرار چندین باره، هنوز به تجربه ای برای پلتفرم ها تبدیل نشده و آنها همچنان با پروژه هایی دست وپنجه نرم می کنند که هیچ نظم خاصی در پخش نداشــته و به ناگهان در اثنای پخش، متوقف شده و هیچ دلیلی هــم بر این توقف عنوان نمی شود. پلتفرم هــا، اصــرار ویــژه ای بــرای سریال ســازی داشتند. وقتی هم که با این تصمیم مخالفت شــد، آنها تصور کردنــد که این مخالفت هــا درنتیجه رقابتی اســت که آنها بــا تلویزیون و ســینما به راه انداخته اند؛ حال آن که هر عقل ســلیمی متوجه می شد که این غائله، نه به نفع پلتفرم هاست و نه مردم. البته که در این بین، پلتفرم ها، خسارت چندانی را متحمل نشدند چرا که آنها هیچ گاه پولی از جیب نگذاشتند و هزینه تولید ســریال ها، از تبلیغات فراوانی کــه دریافت می کردند، جذب اسپانســرهای متمــول و البته هزینه اشــتراک تامین می شد. بنابراین نوک پیکان پخش ناتمام سریال ها، به سمت بی تجربگی و آماتوری پلتفرم ها نشانه گرفته شده و اینکه آنها با وجود تعدد مواردی از این دســت، گویی سیاست چندانی را برای عدم تکرار این اتفاق در پیش نگرفته و همچنان بر این مدار در حرکت هستند. سامانه های وی اودی بین المللی چگونه عمل می کنند؟ وی اودی ها، عمر چنــدان طوالنی در نظم بین المللی ندارند. آنچه اما مسلم است آن که بسیاری از این سرویس های اســتریم، ترجیح داده اند بــرای فرار از چنیــن وضعیتی، چند راهــکار مهم را در پیــش بگیرنــد: نخســت آن که سخت گیری بســیاری در 2 مرحله به خرج می دهند؛ اول در انتخاب فیلمنامه و دوم در انتخاب کارگردان آن کار. در وهله بعــدی، قراردادی محکم با طرف دوم می بندند که هرگونه تاخیر یا تعلل، خسارات بسیاری را متحمل این افراد و پــروژه آنها خواهد کرد. در انتها، زمانی اقدام به پخش سریال می کنند که کار فیلمبرداری به پایان رســیده و مراحل فنی ۵ تا 6 قسمت نیز به اتمام رسیده باشد. این نظم نوین سبب شده تا هم پروسه تولید، با نظم و استاندارد خاصی به جلو پیش رود و هم از یک سال قبل، زمان پخش دقیق ســریال مشخص باشد. درنتیجه چنین برنامه ریزی اســت که هیچ گاه خللی در زمان تولید و پخش سریال فراهم نمی شود. اینکه می گوئیم ســامانه های وی اودی وطنی، بــدون در پیش گرفتن مرحله آزمون و خطا، به ناگهان خود را در قلب سریال ســازی دیدند، به همین دلیل است. بدون هیچ تجربه و پیش فرضی به این داستان ورود کردند و درنتیجه، به جایی رسیدند که واقعا نمی شود نسبت به کامل پخش شــدن یک اثر، ایمان داشت. دیوار اعتمادی که ترک برداشت این رفتار آماتــوری پلتفرم ها در وهله نخست، رابطه دوســویه اعتمادسازی میان آنها و مخاطب را از میان می برد. پلتفرم ها رویکــرد عقالنی را در پیش نگرفتند و کرونا ســبب شد که آنها ره صدســاله را یک شبه طی کنند. وقتی مردم در اواخر سال ،98 به نوعی مجبور به خانه نشینی شــدند، این پلتفرم ها توانستند چندین فیلم را پخش کرده و به یــک هژمونی گســترده تبدیل شوند. در ادامه هم که روند خانه نشینی مخاطب پایان یافت، آنها با چند رویکرد، این اعتماد بادآورده را خدشه دار کردند: نخست، افزایش چندین باره حق اشتراک که مخاطب، در هر نوبت، واکنش بدی به این موضوع نشــان داد و بار دوم هم زمانی بود که مدیران این پلتفرم ها تصور کردند با انبوه سازی می توانند پاسخگوی نیاز مخاطبان خود باشند. حال آن که در این میان، آنچه چندان برایشان اهمیتی نداشت، کیفیت کارها و رسیدن به یک نظم مدون در مسیر تولید بود. پلتفرم هــا، اصــرار ویــژه ای بــرای سریال ســازی داشتند. وقتی هم که با این تصمیم مخالفت شــد، آنها تصور کردنــد که این مخالفت هــا درنتیجه رقابتی است که آنها با تلویزیون و سینما به راه انداخته اند در ایــن بلبشــو، پلتفرم هــا از حضور کارگردانــان و بازیگــران ســینمایی، ذوق زده شدند و تصور کردند که حضور همین نام ها کافی اســت که سریال ها پربیننده شوند درحالی که تجربه امروز آنها می گوید بسیاری از سریال هایی که ناتمام باقی ماندند و یا در پخش مورد استقبال قرار نگرفتند، با حضور همین کارگردانــان و بازیگــران دهان پرکن تولید شده اند بنابراین چنین راهکاری نمی تواند صرفا به موفقیت یک اثر منجر شود. در شرایط کنونی، وضعیت این پلتفرم ها چندان مساعد نیســت. دیوار اعتماد میان آنها و مخاطبانشــان، ترک های عمیقی برداشــته و ایــن بی اعتمادی حتی به هنرمندان نیز ســرایت کرده کــه تردیدهایــی جدی بــرای تداوم همکاری با آنها دارند. مخاطبان هم با این شراط ترجیح می دهند که سریال ها را با دانلودهای غیرقانونی تهیه کرده و البته که دیگر حساسیت دیروز خود را در دنبال کردن سریال ها ندارند. شاید به همین دلیل اســت که بســیاری از ســریال ها، پس از پخش، چندان دیده نمی شوند و در همین بی خبری هم به پایان می رسند. این مهم نشان می دهد که آن ســریال نتوانسته به دید جمع کثیری رسیده و جریان ساز شود. سریال سازی در بخش خصوصی، نوعی علم اســت. نیازمند تجارب بســیاری است که قواعد این تجربه در دوره های مختلف تاریخی، تغییر می یابد. پلتفرم ها نمی توانند با چشم پوشی از این قواعد، به عادت برسند. مسیری که طی ،2 ۳ سال اخیر توسط این پلتفرم ها طی شد، موید خودزنی بزرگی است که آنها در حق خود روا داشــته و اکنون چاره ای ندارند جز آن که بــه قواعد بین المللی سریال سازی تن داده و به شکلی علمی و تجربی با این مقوله تخصصی برخورد کنند.