1

نقدی بر «کت چرمی»؛ ضدقهرمانانی که باورپذیر نیستند

حبیب قاآنی

حســین میرزامحمدی که از سینمای کوتاه پا به عرصه فیلمسازی گذاشت، یکی از فیلم اولیه ای دوره اخیر جشنواره فیلم فجر بود که کت چرمی را ساخته و اثرش این روزها نیز بر پرده نقرهای در حال اکران است. در این میان هرچند که از همان ابتدا نقدهایی چون ضعفدر پرداخت شخصیتها و میزانسن برخی صحنه های خاص و… بــه این اثر وارد بــود، برخی »کت چرمی« را اثر موفق نوآر در سینمای ایران میدانستند. در این خصوص نیز یک منتقد ســینما گفت: ضدقهرمانان ما آنقدر قدرتمند نیســتند که توانایی مقابله با قهرمان را داشته باشند. قهرمان »کت چرمی« کسی است که ما با او بیگانه نیستیم، میتوانیــم او را بپذیریم و حتی با وی همزادپنداری کرده و در شرایط مختلف جامعه با او همراه شویم.
شباهت کت چرمی با ساختههای امریکا و کشورهای اروپایی بــه گــزارش روزنامه »صبــح امروز« سعید اسالمزاده در گفت وگو با ایرنا؛ در نقــد فیلم ســینمایی کت چرمی )حســین میرزامحمــدی 1401( که ایــن روزها درحال اکران اســت، بیان کرد: کت چرمی شباهتی با سینمایی دارد که در تمام این سالها در امریکا و کشورهای اروپایی و خود ایران ساخته شده و مضمونش قهرمانی است که به تنهایی دنبال حل کردن یک موضوع اجتماعی می رود و در مقابل مجموعه ای از سیستم ها قرار می گیرد و باید به دنبال کشف یک معما و پیدا کردن یک فرد یا مجموعه فاسد باشد. وی افزود: معموال این گونه از موضوعات از اتفاقاتی که در کف جامعه می افتد و مردم عادی از آن بی اطالع هســتند الهام می گیرند. در گفت وگوهایی که با کارگردان داشتم این مطلب را بیان کردنــد که »این فیلــم حاصل تجربه هایی بوده اســت که در ساخت فیلم های مستند در فضاهای اجتماعی در حوزه بهزیستی و نهادهایی که نظارت و دخالت دارند، به آن رسیده اند.« سینمای اجتماعی ژانر نیست ایــن منتقد اظهار داشــت: مضامین فیلم کت چرمی را مــا تحت عنوان موضوعات اجتماعی دسته بندی می کنیم و به آن سینمای اجتماعی می گوییم البته که ســینمای اجتماعی یک عنوان کلی اســت که هیچ قالب مشــخصی ندارد چرا که ســینمای اجتماعــی ژانر نیســت بلکه موضوع و مفهومی اســت کــه در فیلمنامه و کار قــرار می گیــرد و کارگردان و عوامل باتوجه به این مفهوم و معضل و فســاد اجتماعی کار مــی کنند و روی یک مســئله متمرکز می شوند که این مســئله می توانــد در قالب معمایی، جنایی، اکشــن و پربرخورد یا ســینمایی قهرمــان محور و حتی کمدی باشد. اســالم زاده تصریــح کرد: کــت چرمی مبتنی بر رفتارهــا و نگاه یک قهرمان است که می خواهد به تنهایی حتی فراتر از قانون مشکل را حل کند؛ مشکلی که حاال دیگر دغدغه شخصی اش شــده و فیلم از ایــن منظر قابل تقدیر اســت چرا که تــالش می کند یک مســئله اجتماعی را برطرف کند؛ هرچند این مسئله اجتماعی می تواند تبعات اقتصادی، اخالقی و فرهنگی هم در جامعه پیدا کند و این ها موضوعاتی هســتند که ما به صورت گسترده در جامعه نمی بینیم اما به دلیل این که خاصیــت و تم دراماتیک جذابی دارند برای ساخت یک فیلم سینمایی خوب هست و جواب می دهند و می شود به سراغ چنین موضوعاتی رفت و معموال هم داســتان های این گونه فیلم ها به طور مشــخص در دو طبقــه پایین یا باالی جامعه اتفاق می افتد و قهرمان داستان هم که پلیس و مامور یا کارمند دولت است در میانه کار همواره از این سیستم دولتی حذف می شود و کنار می رود و به تنهایی کار خودش را ادامه و انجام می دهد. یک قهرمان پذیرفته شده! وی افزود: این که پرداخت شــخصیت این قهرمان چقــدر باورپذیر و توجیه پذیــر و با شــرایط جامعــه روز ایران منطبق باشد بحث اصلی است. این منتقد یادآور شد: با توجه به چند عامل اصلــی یعنی انتخــاب بازیگر، فضاهــای اجتماعــی و نوع زیســت قهرمان کــت چرمی یعنی خانه اش، ِ رفت و آمدهــا و نوع زندگــی اش او کسی است که ما با او بیگانه نیستیم، مــی توانیم او را بپذیریم و حتی با وی همزادپنداری کرده و در شرایط مختلف جامعه با او همراه شویم و از این منظر یک قهرمان پذیرفته شده برای موضوع و فیلم اســت که می خواهیم تماشــا کنیم. اســالم زاده ادامه داد: موضوع دیگری که در مورد قهرمان در سینمای ایران وجــود دارد و در این فیلم هم خودش را نشــان می دهد موضوع ضدقهرمان اســت. عمدتا ضدقهرمان های بسیار مرمــوزی را در ایــن دســت فیلم ها می بینیم که دســت نیافتنی هستند و بسیارســخت می توان آنها را دید و معموال در این فیلم ها آنان را در یکی دو نما بیشــتر نمی بینیم و این مرموز بودن این آدم ها برای بیننده فیلم هم اهمیت زیادی پیدا می کند اما مسئله من با قهرمان و ضدقهرمان در سینمای ایران این است که ضدقهرمانان ما آنقدر قدرتمند نیستند که توانایی مقابله با قهرمان را داشته باشند. خیلی کاری با ضدقهرمان نداریم وی تاکید کــرد: ضدقهرمانان را آنقدر در جاهایی پنهان نشان می دهیم که برای مخاطب باورپذیر نیســتند؛ البته این جریان دالیلی دارد که بخشــی به خود سینمای ایران و بخشی دیگر به ساختار فکری و قصه پردازانه ما ایرانی ها بازمی گردد که همواره می خواهیم متمرکز بر قهرمان باشیم و خیلی کاری بــا ضدقهرمان نداریم؛ همچنان که در قصه های خردسال و قصه های کهن هم این موضوع دیده می شود و همواره این قهرمان اســت که جلــوی روی ماســت و ضدقهرمان ما پنهان است. حتی زمانی که ضدقهرمان یک موجود ناشناخته )مثال موجودات معنوی و …( است باز همین مسئله را داریم.