چرا «ناظم حکمت» و «عزیز نسین» در ترکیه محبوبیت ندارند؟
احتمالا حداقل برای یک بار هم که شده در شبکههای اجتماعی چشمتان به شعرها و متون ترجمه شده شاعران و نویسندگان تُرک همچون «ناظم حکمت» و «عزیز نسین» افتاده است. چراکه این دو از شاعران و نویسندگان شناخته شده ترکی در ایران هستند که به گفته یکی از شاعران ترکیهای در جامعه ترکیه محبوبیت بالایی ندارند.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» ولایت آیتان، شاعر ترکیهای ساکن در آلمان که برای کنگره بینالمللی شعر غدیر خم به ایران آمده بود در گفتوگو با ایسنا در معرفی خود، گفت: شاعر اهل بیت (ع) هستم اما شعرهایم تنها درباره اهل بیت(ع) نیست؛ درباره همه مسائل زندگی، طبیعت، عشق و دوست داشتن، مسائل اجتماعی هم شعر دارم. به نظرم هر شاعری باید درباره ساحتهای مختلفی شعری، شعر داشته باشد، زیرا لازم است، شاعر با مردم یکی شود، درد جامعه را ببیند و آن درد را, درد خود بداند و بعد در قالب شعر بیان کند.
شعر مردمی و شعر دیوانی
او درباره اینکه چقدر با شعر و ادبیات ایران به ویژه شعرهای اهل بیت آشنایی دارد، گفت: شعر ایران را خیلی نمیشناسم اما شاعران ایرانی هستند که با شعرهای آنها آشنایی دارم؛ شهریار، استاد حسین غفاری و ولیالله کلامی زنجانی که آنها از شاعران بزرگ اهلبیت (ع) هستند. شعرهایی که آنها گفتهاند؛ میخواهد مرثیهای برای امام حسین (ع) باشد یا مدح و ثنای امام علی(ع)، شعرهای خوبی هستند. از زمانهای قدیم از شعرهای آنها فیض بردهام و در مقابل این عزیزان میتوانم بگویم من هم توانستهام شعری بگویم.
این شاعر درباره مراودات ادبی ایران و ترکیه از گذشته تاکنون نیز گفت: در ترکیه شعر به دو گونه مطرح شده است؛ یکی خالق شعری (شعر مردمی) که شعر اصیل ترکی است و دیگری دیوان شعری (شعر دیوانی) که این نوع در وزن عروضی است و از زبان فارسی به ترکیه آمده است. نکته خیلی مهمی که وجود دارد این است که ۵۰۰ سال پیش شاه اسماعیل در ایران زندگی میکرده و به ترکی شعر میسروده و دقیقا در همان زمان سلطان سلیم، که در عثمانی فرمانروایی میکرده، به فارسی شعر میگفته است. بنابراین رفتو آمد وجود داشته است. البته در این دادوستدهای ادبی باید آذربایجان را هم در نظر بگیریم؛ در واقع شعر در یک قلمرو بزرگ جغرافیایی بوده که در این میان تنها در زبان و ادبیات فارسی ماندگار شده است.
ترکیه بعد از جمهوری، راه ادبی خود را از ایران جدا کرد
آیتان درباره اینکه با این تفاصیل به نظر میرسد، در دوران معاصر و بعد از تغییر حکومت عثمانی و روی کار آمدن جمهوری ترکیه این مروادات ادبی کمتر شده باشد، توضیح داد: بله این کاملا درست است. بعد از اینکه ما وارد جمهوریت شدیم، شعر دیوانی به شدت ضعیف شد، ادبیات خالق ترکیه نیز فقط در میان مردم ماند. بعد از جمهوری شعر وزن سربست (شعرهای آزاد) خیلی بیشتر شد؛ این را که شعر آزاد در ایران هست یا نه را نمیدانم اما احتمالا باشد. در ایران معاصر و آذربایجان در حوزه شعر دیوانی، شعرهایی زیادی نوشته شده است اما در ترکیه چنین چیزی نداریم. ترکیه بعد از جمهوری، راه ادبی خود را از ایران جدا کرد که بخشی از آن به تغییر خط و تغییرات سیاسی و اجتماعی در ترکیه باز میگردد.
او درباره اینکه شاعران و نویسندگان ترک مثل ناظم حکمت، عزیز نسین، الیف شافاک و اورهان پاموک از چهرههای ادبی شناخته شده در ایران هستند، آیا آنها میتوانند نمایندهای کامل از ادبیات این کشور باشند، گفت: سیماهایی که نام بردید، از چهرههای ادب دوران جمهوریت ترکیه هستند؛ ناظم حکمت شاعران دوران بعد از جنگ استقلال در ترکیه و شاعری سوسیالیستی است، عزیر نسین هم طنز تلخ (قَرا میزاح) مینوشت و رمان داشت. این دو در ترکیه از چهرههایی هستند که راه راست را نرفتهاند و نمایندههای شعر و ادبیات اعتراضی هستند. در ترکیه گروههایی هستند که در برابر آنها قرار میگیرند. از این رو عزیز نسین و ناظم حکمت حتی اگر ایران در شناخته شده باشند، کسانی نیستند که همه مردم ترکیه آنها را قبول داشته باشند.
عزیز نسین و ناظم حکمت
این شاعر افزود: عزیز نسین کارهای زیبایی انجام داده است. او یک خیریه برای بچههای یتیم ایجاد کرده بود که این بچهها درس بخوانند. او رمان مینوشت و پول درمیآورد و به بچههای یتیم میداد. اما خب خداپرست نیست و به همین دلیل جامعه دیندار ترکیه او را دوست ندارند. ناظم حکمت هم سوسیالیست و ضدامپریالست است. او شاعر دوران مبارزه برای استقلال(۱۹۱۸ – ۱۹۱۴) و ایجاد جمهوریت است، به همین دلیل کسانی که جمهوریت را دوست دارند، او را نیز دوست دارند اما چون سوسیالیست است، جامعه دیندار ترکیه او را دوست ندارد. من از الیف شافاک یک رمان خواندهام، «عشق». در ترکیه کتابی پربحث بوده است. ما در ترکیه کسانی را داریم که روشنفکر هستند که در تضاد با جامعه دینداران قرار دارند. الیف شافاک هم یک روشنفکر است. تعداد آدمهای روشنفکر در جامعه دیندار ترکیه خیلی کم است.
آیتان درباره اینکه کنگرههایی مانند کنگره بینالمللی غدیر چقدر میتوانند در مروادات ادبی بینکشورهای ایران و ترکیه تأثیر بگذارد، بیان کرد: امیدوارم ترکیه، ایران و آذربایجان و کسانی که در این سرزمینها زندگی میکنند، دوباره به گذشته تمدنی خود برگردند، شعری که در ترکیه نوشته میشود، در ایران خوانده شده و مردم بفهمند و شعرهایی که در ایران نوشته میشود هم در ترکیه خوانده و فهمیده شود، اینکه شاعر چه چیزی میخواهد بگوید. این موضوع زمان میخواهد و شاید موانع سیاسی وجود داشته باشد زیرا در ترکیه بعضی از گروهها به ایرانیان خوشبین نیستند.
مولانا شاعر افغانستان و ایران و ترکیه است
این شاعر ترک درباره اینکه چه نویسندهها و شاعرانی را از ایران را میشناسد، چه شاعر کلاسیک و چه مدرن، گفت: از داستان و رماننویسان کسی را نمیشناسم اما شاعران بزرگ ادبیات کلاسیک ایرانی را میشناسم مثلا سعدی شیرازی. شعرهای او در ترکیه خوانده میشود و به زبان ترکی ترجمه شده است و در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود، اما به نظر در حوزه ادبیات داستانی چندان مراوده صورت نگرفته باشد.
ولایت آیتان درباره مولانا و اینکه ترکیه او را شاعر ترکیهای میداند در حالی که شعرهای او به فارسی نوشته شده و شاید ترکها نتوانند شعرهای او را بخوانند یا مفهوم آنها را بفهمند، توضیح داد: باید اول ببینیم مولانا کیست؟ مولانا از بلخ آمده است که امروز در محدوده جغرافیایی افغانستان واقع است. زمانی که مغولان به سمت آسیای غربی حمله کردند، او از بلخ به قونیه آمد، اما زبانش فارسی بوده است. میتوانیم بگوییم مولانا برای بلخ است و در ترکیه زندگی کرده و به فارسی شعر گفته است؛ در واقع مولانا شاعر افغانستان و ایران و ترکیه است، شاعری با ارزش که میتواند پلی میان فرهنگهای ما باشد