نیمه پنهان مهاجرت
جوانان بزرگترین گروه از افرادی هستند که هرساله مهاجرت میکنند و عمدتاً در جستجوی کار مناسب، تحصیل و شرایط زندگی بهتر این کار را انجام میدهند. بر اساس سالنامه مهاجرتی ایران در سال 1400، جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا 1.8 میلیون نفر است که 2/2 درصد از جمعیت ایران را تشکیل میدهد.
طبق محتوای این سالنامه تراز شاخص تصمیم به مهاجرت در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان که عمده آنها از دانشجویان دانشگاه دولتی بودند، بیش از 44 درصد برآورد شده که بیش از 79 درصد از آنها باانگیزه تحصیل قصد مهاجرت دارند. این گروه مهمترین عامل در میل به مهاجرت را بیثباتی اقتصادی کشور، شیوه مملکتداری، امید به زندگی بهتر در خارج از کشور و آزادیهای فردی و اجتماعی عنوان کردند.
مهاجرت از ایران موضوع تازهای نیست و این موضوع سالهاست که به یک مسئله چالشبرانگیز تبدیلشده است اما مخالفت و عدم رضایت والدین برای مهاجرت فرزندانشان موضوعی است که درباره آن با دکتر محسن محمدی نیا روانشناس و مدرس دانشگاه تهران به گفتوگو میپردازیم.
آقای دکتر بفرمایید خانوادهها در برخورد با فکر رفتن فرزندشان به خارج از کشور چطور باید برخورد کنند؟
شاید کسی بهتر از سعدی درباره مهاجرت و حب وطن سخن نگفته باشد؛ سعدی میگوید سعدیا حب وطن گر چه حدیثیست صحیح، نتوان مُرد بهسختی که من اینجا زادم» اما بههرحال جوانانی هستند که تمایل به مهاجرت دارند و با مخالفت خانوادههایشان مواجه میشوند. نحوه برخورد خانوادهها با فکر رفتن فرزندشان به خارج از کشور موضوعی است که والدین به باید به آن توجه داشته باشند. بهترین برخورد پذیرش است؛ به این معنا که ما بتوانیم درک کنیم و احترام بگذاریم. خود شما بهعنوان والد وقتی یک خواستهای از فرزند، دوست یا همکار دارید انتظارتان چیست؟! طبیعی است که در گام اول انتظار دارید طرف مقابلتان شنونده خوبی باشد و متوجه شود که چه چیزی در ذهن و جان شما میگذرد.
دقت کنید پذیرش به معنای تائید حرف فرزند برای رفتن به خارج از کشور نیست بلکه به این معناست که والدین باید بدون ابراز مخالفت، تحقیر، سرزنش، نصیحت و جنگودعوا در ابتدا به صحبت فرزندشان گوش دهند و ببینند اصلاً چرا چنین تصمیمی از جانب فرزندشان گرفتهشده است. نکته قابلتوجه این است که والدین در حین صحبت فرزندشان باید یک شنونده خوب باشند و فرصت صحبت کردن را از فرزندشان نگیرند.
گام دوم این است خود والدین در رابطه با مهاجرت اطلاعاتی داشته باشند و با داشتن اطلاعات فرزندشان را روشن کنند که برای مهاجرت نیاز به پول، پذیرش، ویزا، تأمین هزینه در خارج از کشور، مسکن و… دارند.
یکی دیگر از نکات این است که والدین انگیزه فرزندشان از مهاجرت را جویا شوند. گاهی فرزند شما به دلیل تحصیل، کار، شرایط نامناسب خانوادگی و پیشرفت اقتصادی تصمیم به مهاجرت میگیرند.
همچنین والدین باید تیپ شخصیتی فرزندشان را در نظر بگیرند. در شخصیتشناسی اناگرام، 9 تیپ شخصیتی مشخصشده است. مثلاً تیپ شخصیتی 7، فردی خوشگذران و کمطاقت در برابر مشکلات و سختیها است. این تیپ شخصیتی ازآنجاییکه دنبال لذت است با کوچکترین سختی همهچیز را رها میکند؛ لذا این تیپ شخصیتی ممکن است به تصور آرامش و راحتی مهاجرت کند اما با کوچکترین سختی همه سرمایه هزینه شده برای مهاجرت را رها کرده و برگردد. بنابراین، والدین باید تیپ شخصیتی فرزندشان را در نظر داشته باشند که البته این مسئله با کمک روانشناس بهراحتی قابلشناسایی است.
والدین پس از کسب اطلاعات در رابطه با مهاجرت، میتوانند با توجه به هدف فرزندشان روی یک کاغذ پیامدهای مثبت و منفی رفتن به خارج از کشور و ماندن در وطن را بنویسند و بررسی کنند.
یادتان باشد مهمترین چیزی که برای جوانان مهم است درک و احترام گذاشتن به نظرشان است. جوان شما اگر ببیند که شما او را درک میکنید، پذیرای حرف شما خواهد بود.
به نظر شما علت سختگیری برخی از والدین برای مهاجرت فرزندانشان چیست و چطور میتوان این مسئله را حلوفصل کرد؟
بزرگترین علت سختگیری والدین ترس، عدم اعتماد به فرزند و وابستگی است. والدین اغلب میترسند که فرزندشان پس از مهاجرت نتواند از پس زندگی بربیایید، به دلیل تعارضات فرهنگی فرزندشان به انحراف کشیده شود یا به دلایل مختلف مثل تصادف، اعتیاد و… فرزندشان را از دست بدهند. همچنین گاهی وابستگی والدین به فرزندان باعث میشود تا آنها نتوانند مستقل تصمیم بگیرند، فکر و تفریح کنند. این دسته والدین از تنهایی وحشت دارند و حتی تصور مهاجرت فرزند اینها را آزار میدهد.
اگر والدین دچار طرحوارههای مختلف باشند، حلوفصل مسئله کمی دچار است. عموماً والدین دچار طرحوارههایی همچون وابستگی و عدم اعتماد هستند. برای حلوفصل این مسئله والدین میتوانند با برقراری تماس تصویری، صحبت با صاحبخانه فرزندشان اطمینان حاصل کنند و گاهی خوب است والدین دو-سه ماه همراه با فرزندشان مهاجرت کنند و بعدازاینکه خیالشان راحت شد، برگردند.
مهاجرت برای نوجوانان و جوانان چه مشکلاتی را در پی دارد و آیا مهاجرت میتواند تأثیری در سلامت روانی افراد داشته باشد یا خیر؟
این مسئله کاملاً به شخصیت نوجوان یا جوان بستگی دارد. برای مهاجرت، فرد باید آمادگیهای لازم مثل تسلط به زبان، اعتمادبهنفس بالا، هوش سازگاری با محیط جدید و منابع مالی را دارا باشد.
این را بدانید که در 6 ماه اول پس از مهاجرت اکثر افراد دچار افسردگی و اضطراب میشوند و این حالت کاملاً طبیعی است چراکه فرد دچار اختلال سازگاری میشود اما برخی عوامل مثل مخالفت والدین با مهاجرت، مشکلات مالی، عدم برقراری ارتباط، بلد نبودن زبان و… میتواند تأثیر منفی در سلامت روان فرد پس از مهاجرت داشته باشد.
برای پیشگیری از مشکلات روانشناختی مهاجرت چه توصیهای دارید؟
اولین مسئله آمادگی مهاجرت است. برخلاف تصور جوانان امروز که تمام آمال و آرزوهایشان را در مهاجرت و زندگی در خارج از کشور میدانند باید بگویم که اصلاً اینگونه نیست. متأسفانه برخی از جوانان با تصورات ذهنی خودشان مهاجرت میکنند و فکر میکنند اگر به خارج از کشور بروند، بهترین دانشگاه پذیرش میشوند و بهترین کار و درامد را کسب میکنند درحالیکه اینگونه نیست. هر کشوری منافع خودش را در نظر میگیرد؛ ازاینجهت، در کشورهای خارج به افراد مهاجر حقوق کمتری داده میشود.
باوجود آمادگیهای لازم برای مهاجرت، این را در نظر داشته باشید که شما با ورود به یک کشور دیگر بیگانه هستید و هرچقدر هم که تلاش کنید، زمان میبرد تا با شرایط آن کشور سازگاری پیدا کنید و این میتواند جوان را دچار مشکلات عدیدهای کند. به همین دلیل توصیه میکنم افراد قبل از مهاجرت حتماً به یک روانشناس مهاجرت مراجعه کنند تا با مشکلات و چالشهای پیش رو مهاجرت روبهرو شوند و ازنظر شخصیتی و روانی، شرایط مهاجرت را پیدا کنند.
برخی از والدین پس از مهاجرت فرزندشان دچار مشکلات روحی-روانی ازجمله افسردگی میشوند؛ به نظر شما والدین چطور میتوانند با این مسئله کنار بیایند؟
اولین راهکار این است که والدین تفکرات غیرمنطقی خودشان را اصلاح کنند. این را در نظر داشته باشید که هر جا ما دچار اضطراب و افسردگی میشویم قطعاً درشتنمایی و فاجعه سازی کردیم. اینکه برخی والدین پس از مهاجرت فرزندشان دچار مشکلات روحی و روانی میشوند به دلیل این است که تنها به پیامدهای منفی مهاجرت فکر میکنند و تصور میکنند با مهاجرت برای همیشه از فرزندشان جدا خواهند شد درحالیکه مهاجرت در کنار پیامدهای منفی، پیامدهای مثبتی مثل کسب استقلال دارد؛ بنابراین والدین باید به پیامدهای مثبت مهاجرت برای فرزندشان فکر کرده و از پیامدهای منفی فاجعه سازی نکنند. اگر مواردی والدین را نگران میکند بهجای غصه خوردن دنبال راهکار باشند مثلاً اگر نگران اسکان فرزندشان هستند دنبال راهکار حل این مسئله باشند و اگر راهکاری پیدا نکردند این باور را در خود ایجاد کنند که فرزندشان قدرتمند و قوی است و خودش میتواند مشکلاتش را حلوفصل کند. کارل راجرز، روانشناس آمریکایی میگوید “انسان موجودی است که میتواند مشکلات خودش را حل کند فقط کافی است یک شخص فهیمی را در کنارش داشته باشد تا بتواند با او حرف بزند و آن فرد حرفهای او را بفهمد.” بنابراین اگر والدین احساسات منفی فرزندشان را درک کنند و به خواستههای فرزندشان احترام بگذارند، این خودش قدرت این را دارد که مشکلات را حل کند و حل خواهد کرد.