زباله گردهای تحصیل کرده !
اعظم عباسپور
آسیب شناسی اجتماعی به بررسی انواع مشکلات میپردازد که در سطح اجتماعی مطرح هستند و سعی میکنند علل مختلف آنها را از جنبههای مختلف فردی ، اجتماعی و غیره مورد بررسی قرار دهد.
آسیب های اجتماعی که به تعبیر بعضی از اندیشمندان حاصل و معلول مستقیم انقلاب صنعتی هستند، در اکثر جوامع وجود دارند و تاثیرات خود را می گذارند. اما آن چه جوامع مختلف را در این مورد از هم متفاوت می سازد، نوع نگرش این جوامع به علل به وجود آورنده آسیب ها و راهکارهای اصلاح وبهبود آن است.
کافی است گاهی با خودمان فکر کنیم که این آسیب ها چرا به وجود آمده اند؟ آیا وجود آسیب ها در جوامع امری لازم وضروری است یا می توان جامعه ای بدون آسیب داشت؟
مشغول رانندگی هستیم و زرق و برق مغازه ها و بوتیک ها و رنگ و لعاب ماشين های مدل بالا، ساختمان ها و برجهای لوکس …چشمانمان را مجذوب خود میکند
گاهی لباسهای رنگ و وارنگ عابرین و گاهی لبخند و صدای خنده بچه هایی که دست پدر و مادرشان را گرفته اند حواسمان را پرت میکند….. اما این شهر پرزرقوبرق بجز زیبایی هایش، نازیبایی هم زیر پوستش پنهان کرده است که آنها را فقط آدمهای دغدغهمند میبینند.
کودکانی که به جای نشستن پشت نیمکتهای مدرسه سر چهارراهها فال و گل میفروشند یا کارتنخوابهایی که کنار ساختمانهای پرزرق و برق در گوشهای کز کردهاند.
زباله گردهای تحصیل کرده ای که تا کمر در سطل زباله خم میشوند تا آشغال های تمیز را پیدا کنند و کوچه به کوچه روی دوششان حمل کنند….
زنان بیسرپرست یا نیازمندی که ماشین های مدل بالا کنارشان ترمز میزنند و هزاران آسیبهای اجتماعی آنها را تهدید میکند.
متاسفانه عوام و خواص و مسؤلین ….همه و همه از کنار این آسیب ها بی تفاوت رد میشویم…یا برایمان مهم است ولی کاری از دستمان بر نمي آيد یا اصلا برایمان اهمیت ندارد….
اینها نگاه تیزبین و مسئولیتپذیری میطلبد که متأسفانه بسیاری از ما از آن بیبهره هستیم.
امروزه تکدیگری در بسیاری از شهرها یک آسیب جدی تبدیل شده است که ریشه رشد و گسترش آن در کمک مردم است، مردم از سر دلسوزی کمک میکنند؛ اما در واقع آنها به تجارت سیاه متکدیان کمک میکنند.
البته در برخی از شهرها به دلیل حساسیت مردم که ناشی از آگاهی و هوشیاری آنها است به متکدیان نه تنها کمک نمیشود بلکه در صورت رویت یک گدا، مردم در تماسهای متعدد از مسئولان میخواهند که نسبت به جمع آوری و ساماندهی آنها اقدام شود؛ اما در برخی از شهرها هم گزارشمیشود! مردم هنگامیکه مشاهده میکنند مددکار گشتهای فوریت اجتماعی اقدام به جذب متکدی میکند، او را میزنند و این نشان میدهد که عدم کمک کردن مردم به متکدیان تنها راه نجات برخی از شهرها از حضور متکدیان است؛ چرا که هر چقدر جاذبه تکدیگری در محلهای کمتر شود متکدیان وقتشان را تلف نکرده و به مکانهای دیگری میروند و این در حالیست که مردم نمیدانند که با کمک به متکدی، پول مواد مخدر و یا دیگر اقدامات مجرمانه آن را فراهم میکنند.
وقتی مردم یک جامعه به حمایت از این آسیب دیدگان می پردازند،بسیار عمیق تر و کامل تر عمل می کنند.چون مردم در متن این آسیب ها قرار دارند،آن ها را خوب می شناسند وبرای حمایت ازافرادی که دچار بحران هستند انگیزه های قدرتمندی دارند.
یکی از راهکارهای حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی،سازمان ها وتشکل های غیر دولتی است.این سازمان ها که در تمامی جوامع ریشه دارند در عصر کنونی کارکردهای مختلف و موثری پیدا کرده اند و نقش مهمی در حیات جوامع ایفا می کنند.سازمان های غیردولتی با تاثیرگذاری در وضع و اجرای سیاست های اجتماعی،در نقش های مختلفی مثل مشاور دولت،منتقد دولت وگاه حتی به عنوان بازوی اجرایی سیاست های اجتماعی دولتها فعالیت دارند.
متاسفانه آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، طلاق، زنان سرپرست خانوار، مانند زنجیر ارتباط پیوستهای دارند که با پدید آمدن یکی دیگری نیز از پس آن به وجود میآید. اما آنچه در این میان باید مورد توجه قرار گیرد، برخوردههای سطحی با آسیبهای اجتماعی است رفتاری که به خودی خود نمیتواند گرهگشا بوده و باعث از بین رفتن این آسیبها شود. همانطور که تجربه ثابت کرده تا زمانی که زیرساختهای لازم برای از بین بردن آسیبهای اجتماعی فراهم نباشد نمیتوانیم ادعا کنیم که در حل این آسیبها موفق بودهایم. برای نمونه اعتیاد در کشور ما سالهاست که به معضلی کاملا جدی بدل شده است. اعتیاد باعث طلاق و فروپاشی خانوادهها ست و ۶۵ درصد از زندانیان ارتباط مستقیم با مواد مخدر و اعتیاد دارند از طرفی دیگر تا امروز نزدیک به ۳هزار نفر شهید در راه مبارزه با مواد مخدر و قاچاقچیان و باندهای مافیایی داشتهایم.با توجه به متلاشی شدن خانوادهها فرزندان بیسرپرست و زنان سرپرست خانوار و دختران وپسران فراری از خانه و جنایتهای ناشی از اعتیاد ملاحظه میشود که اعتیاد و طلاق دو عامل تاثیرگذار بر یکدیگر است.
میتوان با مراقبتهای پس از ترک، آموزش جامعهپذیری، آموزش مهارتهای شغلی نیز از بازگشت معتاد به مصرف مواد مخدر جلوگیری کند. با توجه به اینکه ۹۰درصد از مراکز ترک اعتیاد دست بخش خصوصی است و به معتاد به دید کالا و وسیله اقتصادی دیده میشود و به همین دلیل فرد معتاد بیشتر از ۱۰۰ بار ترک میکند و طبق آمار ۹۵ درصد از معتادین پس از ترک دوباره به چرخه اعتیاد باز میگردد. از طرفی دیگر ظهور بیوههای جوان و رسیدن سن بیوگی به هفده سال و نگاه فرهنگی جامعه به ازدواج دوباره زنان بیوهها با افراد سالخورده یا متاهل مانع بزرگی بر سر راه بازگشت آنها به زندگی است و باعث ازدواج سفید و زندگی بدون هیچ مسوولیت و تعهد دینی و مادی به یکدیگر میشود. از دیگر آسیبهای اجتماعی که به تخریب فضای فرهنگی کشور مشغول است زنان خیابانی، کارگران جنسی، دوجنسیتیها، همجنسگران و منحرفان جنسی از آسیبهای مطرح در جامعه هستند.
مدیر کل بهزیستی خراسان رضوی، هدف کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی را نیازمند درک و دریافت مشترک از موضوع آسیبهای اجتماعی دانست.
مسعود فیروزی افزود: مادامی که درک مشترکی توسط دستگاههای دخیل و مرتبط با آسیبها از این موضوع حاصل نشود، نتیجهی مطلوبی از کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی بدست نخواهد آمد.
وی آسیبدیدگان اجتماعی زخم خوردگان مشکلات و مسائل اجتماعی دانست و گفت: همان گونه در جنگ نظامی، جانبازان، زخمخورده و مجروح جنگ هستند، آسیبدیدگان اجتماعی نیز زخمخورده جنگ تمام عیار فرهنگی و مهندسی فرهنگی دشمن علیه ملت ما میباشند.
فیروزی در باره مختصات اجتماعی خراسان رضوی گفت: استانی با 33 شهرستان، 1.3 میلیون حاشیهنشین، همسایگی با سه کشور همجوار، شرایط اقلیمی و بومی خاص، مهاجرپذیری و مسافرپذیری حداکثری، دارای چالشهای بزرگ اجتماعی است که نیازمند ارائهی راهکاری جامع و همهجانبه برای حل مسائل و بحرانهای فردی و خانوادگی است.
وی تصریح کرد: تا هنگامی که آسیبدیدگان اجتماعی در نگاه برخی دستگاهها، عامل آسیبزدن به جامعه هستند و زخم خوردهی جنگ تمام عیار دشمنان فرهنگی نظام محسوب نمیشوند نمیتوان به راهکار واحد و منسجمی در این زمینه دست یافت.
وی خاطر نشان کرد: دختران فراری، کودکان کار و خیابان، معتادان متجاهر، زنان سرپرست خانوار و دختران و زنان در معرض آسیب و آسیبدیده، از جمله اجزای این جمعیت زخمخورده میباشند و در خراسان رضوی، تلاش مضاعفی توسط مسؤولان استان و متخصصین بهزیستی در جریان است تا مصایب و مشکلات این حوزه، کاهش یابد.
وی وجود 95 خانه فرزندان با حدود 2 هزار کودک بی سرپرست و بدسرپرست و 8 مرکز حاکمیتی زنان و دختران خشونتدیده و آسیبدیده را از دیگر مختصات اجتماعی خراسان رضوی برشمرد و گفت: مسئلهی ترنسها که در حال تبدیل شدن به یک مسئلهی اجتماعی جدی در استان میباشد با شرایط جدید اجتماعی، میباید به عنوان یک مشکل اجتماعی، مورد بررسی علمی و تخصصی قرار گیرد و این گروه را مورد ارزیابی قرار داده و مشکلات و مطالبات آنها را رسیدگی نماید.
مدیر کل بهزیستی خراسان رضوی ضمن اشاره به موضوعات مبتلابه استان در زمینه اجتماعی، خواهان بازنگری و بهروز رسانی دستورالعملهای سازمان بهزیستی و تعدیل و اصلاح آنها شد.
وی گفت: برخی دستورالعملها آرمانگرایانه است و با امکانات و شرایط واقعی نیروی انسانی و اعتبارات بهزیستی هماهنگی ندارد در حالی که دستگاه قضایی و مقامات استان، شرایط مراکز و مددجویان را با همان دستور العملهای آرمانی مورد ارزیابی و بررسی قرار میدهند.