1

فروش رویا با تبلیغات!

بسیاری بر این باور هستند که تبلیغات غیر اصولی و اصطلاحا لاکچری، ذهن مخاطب را به سمت مصرف گرایی سوق می‌دهد چراکه در جامعه شناسی از زندگی مجللی که سراسر شهوت و لذت است به نام «ابتذال» یاد می‌شود.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» و به نقل از پرسون؛ این روزها محیط پیرامونی افراد جامعه با پیام های تبلیغاتی مختلف محاصره شده که از طریق رسانه‌های گوناگون و با هدف اثرگذاری بر قشرهای مختلف جامعه تولید و ارائه شده‌اند.
حال این تولیدات و ارائه آنها به افکار عمومی زندگی آنها را به شیوه‌ای که صاحبان قدرت اقتصادی مایل به آن هستند؛ مدیریت می‌کنند. در واقع همین تبلیغات به افراد دیکته می‌کند که چه بپوشند، چه بخورند، چه تفریحی را انتخاب کنند و در مجموع چگونه زندگی کنند.
پخش تبلیغات بازرگانی با رویکرد ترویج زندگی لوکس و تزریق فرهنگ مصرف‌گرایی به جامعه انتقادات زیادی را به همراه داشته است.
گره خوردن ذات تبلیغات با مصرف‌گرایی

تبلیغات بازرگانی فقط باید به معرفی و آگاهی بخشی درباره ویژگی‌ها و مزیت‌های کالاهای یادشده محدود شود و هیچگاه نباید به صاحبان کالاها اجازه داد پخش تبلیغ از سوی رسانه را به ابزار عملیات روحی و روانی خود برای متقاعد ساختن مردم به نیازمندی به کالایی خاص تبدیل کند

این روزها که شرایط اقتصادی جامعه در تلاطمات زیادی غرق است و پیامدهای اقتصادی کرونا نیز تیشه به ریشه قشر عظیمی از مردم جامعه زده است، حال تبلیغات زندگی لوکس و فانتزی و غربی مصرف انواع نوشیدنی‌ها، خوراکی و مواد غذایی و لوازمی را ترویج می‌دهد که قشر زیادی از مردم توانایی مالی خرید هیچکدام از آنها را ندارند.
متأسفانه ذات تبلیغات با مصرف‌گرایی بیشتر گره خورده است. زرق و برق‌هایی که با نشان‌دادن آنها رؤیا می‌فروشند و خیال خام؛ چراکه هرچه دروغ تبلیغ بزرگ‌تر باشد، خیالش برای مصرف‌کننده خوش‌تر است.
یک مثال ساده همین هزاران ستاره مربع‌هایی است که در برنامه‌های تلویزیونی از سوی مجریان و اسپانسرها به ذهن جامعه تزریق می‌شود و نظر مردم را به خود جلب می‌کند. در حقیقت به آدم‌ها می‌گوید که شما هم می‌توانید ثروتمند شوید؛ شما هم می‌توانید بهتر از این که هستید، باشید.
یا همین بلاگرها و سلبریتی‌هایی که در فضای مجازی با جذب فالوور زیاد به سمت و سوی تبلیغات رفته و ذهن مخاطب را مورد هدف گلوله خرج ثروت و مصرف‌گرایی قرار می‌دهند. مردم جامعه نیز با دیدن رنگ و لعاب زندگی این افراد وسوسه می‌شوند بلکه بتوانند خود را شبیه این افراد کنند.
ذائقه‌های مبتذل
زندگی ظاهراً مجللی که فقط به فکر شهرت و لذت است؛ چیزی که در جامعه‌شناسی انتقادی از آن به‌عنوان ابتذال یاد می‌شود؛ ذائقه‌های مبتذلی که در آن هیچ عمقی دیده نمی‌شود.
اخیراً تبلیغاتی از شبکه‌های تلویزیونی پخش شده که فروشگاهی که در این تبلیغ نام آن دیده می‌شود با در اختیار قراردادن فرصت سه‌دقیقه‌ای به مشتریان خود، به هرکسی که کالای بیشتری را جمع‌آوری کند، جایزه بهتری می‌دهد!
البته که این سبک تبلیغات در کشورهای دیگر هم دیده شده و مورد تازه‌ای نیست؛ اما فارغ از اینکه این محتوا به شدت با شأن و منزلت شهروندان ایرانی در تضاد است، به نوعی می‌تواند فرهنگ مصرف‌گرایی و انجام هر کاری برای دریافت جایزه را نیز تبلیغ کند.
فاکتورهای تولید، توزیع و مصرف
در همین زمینه محمد سعیدی جامعه‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی درباره اینکه چه اتفاقی افتاده این میزان از مصرف‌گرایی در جامعه ایرانی رواج پیدا کرده است، اظهار کرد: اینکه بگوییم جامعه ایرانی، جامعه مصرفی است یا خیر، باید به موضوع شهرنشینی و پیدایش روحیه کلانشهری بپردازیم که خود توضیح مفصلی می‌طلبد.

در هر نظام اقتصادی اجتماعی سه فاکتور تولید، توزیع و مصرف وجود دارد. اینها فاکتورهایی اقتصادی هستند و زمانی به یک مسئله اجتماعی تبدیل می‌شوند که با ابعاد هویتی انسان‌ها و فعالیت‌های روزمره زندگی انسان‌ها پیوند می‌خورد

وی اضافه کرد: اما باید گفت این مصرف است که ویژگی‌های امروز و آینده شهرهای دنیا را رقم می‌زند. ما شهرهای زیادی داریم که در فرایند ۲۰ سال اخیر متولد شده‌اند و تعداد کلانشهرهای ما با معیار جمعیت روز به روز افزایش می‌یابد.
جامعه‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی ادامه داد: در هر نظام اقتصادی اجتماعی سه فاکتور تولید، توزیع و مصرف وجود دارد. اینها فاکتورهایی اقتصادی هستند و زمانی به یک مسئله اجتماعی تبدیل می‌شوند که با ابعاد هویتی انسان‌ها و فعالیت‌های روزمره زندگی انسان‌ها پیوند می‌خورد.
سعیدی افزود: در واقع روابط اجتماعی ما بر حسب مصرف کالاهایی تعریف شده که مصرف می‌کنیم. به‌طور مثال مصرف برندهای تجاری، موسیقی، فضا، پوشاک و خوراک که تعیین‌کننده هویت ما هستند.
وی با اشاره به اینکه یکی از مشکلات اساسی در بخش مصرف، عادت نکردن مردم به خرید به اندازه نیاز است، بیان کرد: بیشتر مردم ترجیح می‌دهند نیازهای خود به‌ویژه نیازهای خوراکی را به صورت یکجا و انبوه و بدون بسته‌بندی تهیه کنند. برخی خریدهای فله‌ای و انبوه را مایه تفاخر و نشانه دست و دل بازی خود می‌دانند و خریدهای به اندازه و کم را به خِسّت تعبیر می‌کنند.
دامن زدن به فخرفروشی‌ها
جامعه‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی تأکید کرد: خریدهای انبوه و فله‌ای موجب مشکلاتی برای خانواده می‌شود. موجب راکد ماندن سرمایه خانواده می‌شود و به مرور زمان، بسیاری از مواد خوراکی کیفیت اولیه خود را از دست می‌دهند و فاسد می‌شوند و باید آنها را دور ریخت. مواد بسیار به فضا و جای مناسب نیاز دارد که این مورد، برای خانواده‌ها دردسرساز است.
سعیدی در مورد موضوع پوشاک و مصرف‌گرایی در این حوزه اینگونه عنوان کرد: افرادی که با تغییر مدل و مد، جنس و رنگ لباس‌ها در کوتاه‌مدت، از پوشیدن لباس‌های پیشین احساس شرم می‌کنند، کم نیستند. قطعاً بسیار دیده‌ایم که در برخی مجالس، فردی با چمدانی از لباس و کیف و کفش وارد می‌شود تا در هر ساعت، لباس مخصوصی بپوشد و با آن لباس فخرفروشی کند. ما باید تلاش کنیم ازجمله کسانی نباشیم که به این نوع فخرفروشی‌ها دامن می‌زنند.
زیان ناشی از بی‌انضباطی‌های مصرفی
در شرایط فعلی به نظر می رسد بهترین راهکار این است که در برنامه‌های تبلیغی یا آموزشی رسانه باید زیان ناشی از بی‌انضباطی‌های مصرفی، پررنگ و بزرگ شود و از سوی دیگر منفعتی که مصرف‌کننده از طریق اسراف به دنبال آن است، به‌صورت کاملاً جدی زیر سؤال برود.
تبلیغات بازرگانی فقط باید به معرفی و آگاهی بخشی درباره ویژگی‌ها و مزیت‌های کالاهای یادشده محدود شود و هیچگاه نباید به صاحبان کالاها اجازه داد پخش تبلیغ از سوی رسانه را به ابزار عملیات روحی و روانی خود برای متقاعد ساختن مردم به نیازمندی به کالایی خاص تبدیل کند.
جدای از این موضوع تبلیغات لوکس که هدف‌شان مصرف‌گرایی آن هم از نوع افراطی است، خلأهای زیادی در ذهن افراد جامعه به‌ویژه افراد کم‌درآمد ایجاد می‌کند که تأثیرات مخرب و منفی زیادی به بار می‌آورد و راه حلی باید برای این موضوع پیدا شود