1

بی‌تدبیری در سناریوی اکران‌ها

از روز گذشته که ۳ فیلم جدید به ناوگان اکران کشور افزوده شده تعداد فیلم‌های در حال نمایش این روزهای سینماها به عدد ۲۰ رسیده است.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» و به نقل از ایرنا، از صبح روز گذشته، ۳ فیلم تی‌تی، بازیوو و پیتوک به روی پرده رفت تا تعداد آثار در حال اکران، به ۲۰ فیلم شامل زالاوا، روز ششم، طلاخون، علفزار، انفرادی، هناس، بدون قرار قبلی، والدین امانتی، بی‌صدا حلزون، نقره داغ، سگ‌بند، چند میگیری گریه کنی٢، مجبوریم، سلفی با دموکراسیف مغز استخوان، پسران دریا، لامینور افزایش یابد.
اگرچه شاید در نگاه نخست، اکران فیلم در شرایط فعلی، اهرم تشویق مردم برای رفتن به سینما تعریف شود اما این نکته از چند منظر قابل بررسی است که در ادامه، به هر یک از این موارد خواهیم پرداخت.
سهم هر فیلم 35 سالن در کشور
هم‌اکنون، تعداد فیلم‌های روی پرده، ۲۰ فیلم است. این تعداد فیلم در حدود ۷۰۰ سالن سینمایی کشور نمایش دارند. با یک حساب سرانگشتی متوجه می‌شویم که اگر عدالت در اکران رعایت شود و سینماداران نیز جانب مساوات را رعایت کنند، سهم هر فیلم، ۳۵ سالن است. این تعداد فیلم با این میزان سالن که اگر در اختیار هر فیلم قرار بگیرد، یعنی فیلم‌سوزی.
سینمای سرگروه، بی‌معنی می‌شود
کمی در آمار دقیق می‌شویم. بسیاری از سینماهای کشور، تک‌سالنه و دوسالنه هستند و درنتیجه، ناچارا می‌توانند یک یا دو فیلم از این ۲۰ فیلم را نمایش دهند. کاملا مشخص است که آن یک یا دو فیلم، چه آثاری هستند چون وقتی تعداد فیلم‌های اکران، هفتگی بالا می‌رود در نتیجه، سینمای سرگروه، بی‌معنی می‌شود و سینمادارها نیز هیچ الزامی نمی‌بینند که فیلم سرگروه خود را نمایش دهند. این یعنی فیلم‌سوزی.
معدودی از فیلم‌ها، از فروش خوبی برخوردار هستند
فیلم‌های جدید اکران قرار است سالن چه فیلم‌هایی را اشغال کنند؟ معدودی از فیلم‌ها، از فروش خوبی برخوردار هستند و اگر چند فیلم دیگر نیز اکران شود، نه سالن‌های آنها کمتر می‌شود و نه ضریب صندلی‌هایی که در اختیار دارند، پائین می‌آید. به عنوان مثال، کمدی انفرادی در حال حاضر، ۲۰۰ سالن دارد. حالا می‌شود حساب و کتاب کرد که ۵۰۰ سالن باقی‌مانده چگونه خواهند توانست ۱۹ فیلم دیگر را پوشش دهند. این یعنی فیلم‌سوزی.
اکران با هدف کوتاه شدن صف
فیلم‌ها در حال حاضر برای نجات گیشه، اکران نمی‌شوند بلکه با هدف کوتاه شدن صف اکران حدود ۲۰۰ فیلمی که آماده نمایش هستند، به روی پرده می‌روند. دو فیلم طلاخون و روز ششم از اول تیرماه به روی پرده رفتند. این دو فیلم، طی ۲ هفته نتوانستند به دلیل تعدد فیلم‌های روی پرده، سالن‌های زیادی داشته باشند و در بهترین حالت، تعداد سالن‌های هر کدام از این فیلم‌ها، به ۸۰ سالن هم نرسید. حالا هم باید سالن‌های خود را به‌مانند بسیاری از فیلم‌های قدیمی‌تر، به فیلم‌های جدیدتر بدهند. این یعنی آن‌که، ۲ فیلمی که دوهفته به روی پرده رفته‌اند، اکران حقیقی‌شان تمام شده و از روی پرده برخی از سینماهای تک‌سالنه و دوسالنه پائین کشیده شده و در پردیس‌ها نیز به سالن کوچک‌تر هدایت می‌شوند. این یعنی فیلم‌سوزی.
تنها ۴ فیلم کمدی روی پرده
از ۲۰ فیلم اکران فعلی سینماها، تنها ۴ فیلم کمدی است. اکنون حدود ۱ ماه است که هیچ فیلم کمدی به روی پرده نمی‌رود. حال آن‌که در همین مدت، ۷ فیلم جدید نمایش داده شده است. چطور می‌شود که در بازه طلایی خردادماه و تیرماه که یکی از بهترین زمان‌های اکران است و با علم به اینکه در شرایط فعلی، فیلم‌های کمدی فروش‌ بهتری دارند، هیچ فیلم کمدی اکران نمی‌شود و درمقابل، تقریبا تمام آثار اجتماعی اکران‌شده در این بازه، آثار تلخ و توام با خشونت‌های رفتاری و کلامی هستند که از پیش مشخص است هیچ اقبالی در اکران این بازه ندارند؟ این یعنی فیلم‌سوزی. باید ارجاع داده شویم به نمایش‌های کمدی و موزیکال که بلیت آنها بین ۶۰ تا ۱۵۰ هزار تومان در نوسان است و در تمامی شب‌ها، به‌ندرت حتی یک صندلی خالی برای آن سالن‌ها وجود ندارد. در شرایط کنونی، مردم شادی می‌خواهند و حاضر هستند برای خندیدن، هزینه کنند.
اکران‌های نوروز و عیدفطر از بین رفت
و حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا امروز سینمای ایران، به‌نوعی مجبور است به این فیلم‌‎سوزی تن دهد؟ قطعا خیر. اکران سال ۱۴۰۱، در صورتی می‌توانست تا همین نقطه، به اکران موفقی تبدیل شود که از دو گلوگاه، به سلامتی عبور کند: نخست آن‌که برای بازه‌های طلایی نوروز، عیدفطر و تابستان خود، چه برنامه‌ای پیاده کند و دوم آن‌که چه تدبیر هوشمندانه‌ای برای کوتاه کردن صف فیلم‌های آماده اکران در نظر گرفته است؟
متاسفانه اکران‌های نوروز و عیدفطر درنتیجه عدم‌‎همگرایی میان مدیران دولتی سینما و بدنه صنوف، از بین رفت و اتفاقی را برای گیشه رقم نزد. تبعات این شکل تعامل، خود را در اکران تابستانی نشان داد و درحالی که خیلی‌ها امید به شکوفایی اکران در تیرماه داشتند، اما گیشه تیرماه نیز به‌مانند گیشه فصل بهار، عملکرد و اتفاق مثبتی را برای اقتصاد سینمای کشور رقم نزد.
در زمینه کوتاه کردن صف فیلم‌های آماده اکران نیز با وجود چند سناریویی که تدبیر شده بود، به ساده‌ترین و محتمل‌ترین روش ممکن عمل شد و نمایش فیلم‌ها به صورت هفتگی، تنها ترافیک اکران را بالا برد و یک فیلم‌سوزی گسترده را در سینمای ملی رقم زد که در طول دهه‌های اخیر، بسیار کم‌سابقه بوده است.
شرایط کنونی، آن اعتماد حداقلی صاحبان فیلم‌های پرمخاطب را که متمایل به نمایش فیلمشان در سال جاری بودند را نیز دلسرد کرده و حالا همراهی این فیلم‌ها برای اکران، خود به مقوله‌ای دشوار تبدیل شده است.
بنابراین سینمای ایران اگر بخواهد هم‌چنان امیدوار به صنعتی شدن بماند، مجبور است که اقتصاد خود را رونق داده و دلخوش به فروش‌های محدود میلیاردی که درنتیجه افزایش ۵۰درصدی قیمت بلیت است، نباشد چون اگر ۲۲ هزار و ۲۲۳ نفر به سینما بروند، گیشه ۱ میلیاردی برای فیلم رقم می‌خورد که نه‌تنها مزینی برای اثر به حساب نمی‌آید بلکه یک آمار بسیار ضعیف است که یک فیلم تنها ۲۲ هزار مخاطب داشته است. اتفاقی که هم‌اکنون برای ۸ فیلم از ۱۲ فیلمی که از خردادماه تاکنون به روی پرده رفته‌اند، حتی محقق نشده است.
اکران تا پیش از ماه محرم سوخته تلقی می‌شود
با این اوصاف، اکران تا پیش از ماه محرم که سوخته تلقی می‌شود. درنتیجه باید برای دوره پس از عاشورا که سینماها بازگشایی می‌شوند، بسته‌های جدیدی تعریف شوند. که ۱) از شکل هفتگی فاصله گرفته و از زمان کافی برای یک اکران آزاد و در سالن‌های مکفی برخوردار باشند. ۲) عمده آثار آن را آثار کمدی موجه و پرمخاطب تشکیل دهد. ۳) مشوق‌هایی برای ترغیب صاحبان آثار اجتماعی و کمدی پرمخاطب برای نماش فیلمشان ترتیب داده شود. ۴) طرح بلیت شناور که توفیق بسیار خوبی را در چند سینما به دست آورده، در تمامی سینماهای کشور اجرایی شود و ۵) بسیاری از فیلم‌‎های آماده اکران که مناسب نمایش روی پرده نیستند، تعیین‌‎تکلیف شده و هر چه زودتر در پلتفرم‌های اینترنتی به نمایش درآیند.
به نظر می‌رسد این ۵ پارامتر، تضمین‌کننده خروج سینما از فضای ایزوله کنونی است وگرنه اگر با همین دست فرمان به جلو پیش رویم، اگرچه صف فیلم‌های آماده اکران، برچیده می‌شود اما یک فیلم‌سوزی گسترده‌ رخ می‌دهد که طی آن، هم گیشه سینمای ایران نابود می‌شود و هم غافلگیری خاصی در گیشه رقم نمی‌خورد و وضعیت فعلی، بدون نام‌های کمتری، به راه خود ادامه می‌دهد.
بنابراین باید به دغدغه دلسوزان سینما اهمیت داد و با پیاده‌سازی زودهنگام این ۵ ضرورت، سینمای ایران را از وضعیت محاق کنونی خارج کرد