وقت آن رسیده که این هیولای خفته را بیدار کنیم
مریم اصغری
شاید پر بیراه نباشد اگر بگوییم ادبیات، پایه و اساس فرهنگ یک جامعه را تشکیل میدهد و در این میان شعر به عنوان یکی از فراوردههای برتر آن میتواند در هر جامعهای مطرح باشد. چراکه شعر در عین حالی که یک موضوع تخصصی است، عمومیت هم دارد و همگانی نیز هست و اقشار مختلف اجتماعی با آن ارتباط برقرار میکنند.
در این راستا عصر پنجشنبه، اهالی تحریریه صبح امروز میزبان ششمین جلسه از سلسله نشستهای ادبی «پاراگراف» بودند که به احترام با یاد و خاطره زنده یاد جلیل فخرایی (روزنامه نگار و شاعر) برگزار شد. به همین جهت نیز رویکرد این جلسه با محوریت نقش رسانه بر گسترش شعر و شناساندن شاعران و همچنین لزوم استقبال شاعران از ظرفیت روزنامههای مکتوب و رسانههای برخط گذاشته شد و در گفتگویی صمیمانه موضوع مطروحه توسط حاضرین به چالش کشیده شد.
جلوگیری از به انحطاط رفتن شعر از مسیر اصلی خود
در ابتدای جلسه داود دلفراز، مجری نشست “پاراگراف” مطرح کرد: شعر عامترین موضوع خاصی است که سویه مردمی دارد و هیچ کس هم با آن غریبه نیست، اما به قول هگل هر امر آشنایی لزوما امر شناخته شده نیست.
وی ادامه داد: رسانه به عنوان یک ابزار، و ادبیات به عنوان یک تکنیک، باید از کراکردهای هم به درستی استفاده کنند. به عبارتی باید دستمایه صفحات ادبی و هنری روزنامهها مطالبات جامعه ادبی باشد و در مقابل نیز همین جامعه ادبی نیز، به درستی از رسانه و ظرفیتهای بالفعلی که میتواند به بالقوه تبدیل شود، استفاده کند.
دلفراز با گلایه مطرح کرد: ما در خراسان رضوی با توجه به گنجینههای غنی ادبی که در جمع شاعران داریم، همچنان در مراسم ویژه باید به دنبال دعوت از شاعران چهره (در اینجا منظور شاعران شناخته شده است و نه شاعرانی که صرفا شعر خوب تولید میکنند) باشیم. چراکه آنها به درستی از تریبون خود استفاده کرده و برای خود وجهه مطرح اجتماعی ساختند.
این شاعر با تاکید بر اینکه « ورود جدی متخصصان ادبیات و علیالخصوص شعر در جذب جدی مخاطبان به سمت و سوی شعر کامل، در جلوگیری از به انحطاط رفتن شعر از مسیر اصلی خود تاثیر گذار است» تصریح کرد: بخش عمدهای از آنچه این روزها به اسم شعر منتشر میشود نه تنها شعر نیست، بلکه هیچ سنخیتی با هیچ کدام از مولفههای شعری را هم ندارد. بنابراین از هر تریبونی باید استفاده کرد تا هم شاعر و هم شعر خوب به جامعه و مخاطب معرفی شود.
رسانههایی از پایتخت به انتشار آثار، نقد و بررسی و حتی معرفی کتاب شاعران شهرستانهای مختلف کشور میپردازند که این چهرهها برای دبیران گروه ادبیات رسانههای استانی که آن شاعر، در آن زندگی ميکند ناشناخته هستند
آسیبهایی جبران ناپذیر به ادبیات محلی
همچنین محمد بهبودی نیا، شاعر و فعال رسانهای در مورد وضعیت انتشار آثار شاعران در رسانهها گفت: در سالهای اخیر صفحات ادبیات در برخی رسانهها به شدت کمرنگ شده است. حتی در برخی از موارد برخی رسانهها این صفحات را به صورت کامل به فراموشی سپردهاند.
وی ابراز کرد: ضعف در انتشار شعر، نقد و نظر و یادداشتهای شاعران کمتر شناخته شدهای که سالهاست به صورت حرفهای در فضای ادبیات به صورت جدی فعالیت دارند، در صفحات ادبیات در رسانههای مکتوب و مجازی را میتوان از چند جنبه مورد بررسی قرار داد که در این مجال کوتاه به دو مورد اساسی آن اشاره میکنیم.
این فعال رسانه ای افزود: جنبه اول، حضور افرادی به عنوان دبیرگروه ادبیات در رسانههاست که شناختی عمیق از شاعران و شعر نداشته و تا امروز تعداد کمی از این دبیران گروه را در مجامع ادبی مشاهده کردهایم . ناشناس بودن این دبیران گروه در نزد شاعران و بالعکس تایید کننده این ادعاست و همین ناشناس بودن از هر دو سمت آسیبهایی را به انعکاس شعر شاعرانی که چندین سال است که به صورت جدی فعالیت میکنند و حرفهای زیادی برای گفتن دارند، وارد می کند.
وی با تاکید بر اینکه «در برخی از موارد، ما شاهد این نکته هستیم که رسانههایی از پایتخت به انتشار آثار، نقد و بررسی و حتی معرفی کتاب شاعران شهرستانهای مختلف کشور میپردازند که این چهرهها برای دبیران گروه ادبیات رسانههای استانی که آن شاعر، در آن زندگی ميکند ناشناخته هستند» تصریح کرد: همچنین از طرفی برخی از دبیران سرویس ادبیات در رسانهها ترجیح می دهند به انتشار آثار، یادداشت و نقد شاعرانی بپردازند که چهرهای شناخته شده هستند. چهره هایی که دهها تریبون در سطح کشور دارند. ذکر این نکته نیز ضروری است که گاهی ترس از حاشیه دار بودن یک شاعر کمتر شناخته شده چه از نظر سیاسی و چه از نظر آنچه میسراید، در این نوع نگرش دبیران گروه ادبیات در رسانهها بی تاثیر نیست.
بهبودی نیا افزود: جنبه دیگر انعکاس کم رنگ آثار و مطالب شاعران کمتر شناخته شده در رسانهها این است که این شاعران چندان تمایلی برای همراهی با رسانه ها ندارند و همکاری با رسانهها را چندان جدی نمیگیرند. ضمن اینکه تعداد زیادی از شاعران از اینکه چگونه میتوانند با رسانهها برای رشد و اعتلا ادبیات همراهی کنند، اطلاع چندانی ندارند .
وی خاطر نشان کرد: درسال های اخیر به دلیل گرانی کاغذ ، شاهد بی رغبتی شاعران و ناشران در عرصه چاپ کتاب هستیم در وضعیت امروز رسانه ها را می توان فرصت مغتنمی برای گسترش ادبیات و شعر در جامعه دانست و برای خدمت بیشتر به ادبیات باید در(درب) تحریریه رسانه ها بر روی تمام شاعران و هنرمندان باز باشد و از طرفی دبیران گروه ادبیات ،حضور در جلسات ادبی را جدی تر بگیرند.
وقت آن رسیده که این هیولای خفته را بیدار کنیم و چه بسا آشتی شاعران با روزنامهها بتواند این غول خفته را اندکی بجنباند. البته این شکاف میان ادبیات و رسانهها طی سالها و دههها ایجاد شده و پرکردن آن یکشبه و یکساله میسر نمیشود اما میتوان (و باید!) کاری کرد
کم کاری از خود ادبیاتیهاست!
در ادامه نیز حمید خادمی، منتقد ادبی ابراز داشت: به باور من در جهان مدرن امروز دیگر مانند گذشته مخاطب به سراغ هنرمند نمیآید و این هنرمند است که باید دائماً خودش و اثرش را به مخاطب عرضه کند. در مورد شعر هم وضع به همین منوال است و شاعر باید همیشه به دنبال فضایی برای عرضه کردن شعر خود به مخاطب باشد.
این کارشناس ادبیات ادامه داد: روزنامهها و رادیو و تلویزیون از جمله کمهزینهترین و پرمخاطبترین فضاها برای ادبیات محسوب میشوند. مطبوعات(با همه کم و کاستیهایشان) منتشر میشوند و صفحات «شعر و ادب» یا «ادب و هنر» (با همه مشکلاتشان) هنوز خواننده دارند. مسأله این است که در این صفحات (و نیز در جعبه جادو) فقط تعداد انگشتشماری از شاعران و ادیبان مشهور و به اصطلاح «چهره» را میبینیم و میخوانیم.
خادمی تصریح کرد: تصور من این بود که به دلایل مختلف، اکثریت اهالی ادبیات را به این صفحهها راهی نیست؛ اما، با توضیحات دوستان رسانهای به این نتیجه رسیدم که درهای صفحه «ادب و هنر» روزنامهها به روی شعرها و مطالب اهالی ادبیات باز است. به این ترتیب، ظاهراً کمکاری از خود ما ادبیاتیها بوده که ننوشته و نفرستادهایم!
وی با اشاره به اینکه «یکی از دوستان از جامعه ادبی و فرهنگی مشهد با عنوان «هیولای خفته» یاد میکرد» مطرح کرد: من با وامگیری این عنوان و تعمیم «مشهد» به «خراسان» میخواهم بگویم وقت آن رسیده که این هیولای خفته را بیدار کنیم و چه بسا آشتی شاعران با روزنامهها بتواند این غول خفته را اندکی بجنباند. البته این شکاف میان ادبیات و رسانهها طی سالها و دههها ایجاد شده و پرکردن آن یکشبه و یکساله میسر نمیشود اما میتوان (و باید!) کاری کرد. دوستان شاعر و منتقد! بیایید در زمینههای مختلف ادبی بنویسیم و برای روزنامهها بفرستیم و بعد ببینیم چه میشود که شیخ اجل فرمود: «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل / وگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم.»
برای مطرح شدن باید به پایتخت نشینان وصل شوی
همچنین زهرا گریزپا از دیگر فعالین حوزه رسانه مشهد با تاکید بر اینکه «واقعیت شعر مشهد و مهارت شاعران مشهدی خیلی فراتر از چیزی است که در رسانهها به آن پرداخته میشود» ابراز کرد: متاسفانه در شهرهایی به غیر از پایتخت، مانند مشهد به عنوان یک کلانشهر، شاعران برای مطرح شدن عملا باید به نوعی خود را به پایتخت نشینان گره بزنند و خیلی کمتر اتفاق افتاده است که شاعری در سطح شهر یا حتی استان خودش فعال بوده باشد و به درستی نیز در سطح کشور معرفی گردد.
این شاعر گفت: هرچند این اصلا به آن معنا نیست که رسانههای استان و علی الخصوص 4 روزنامه خراسان، قدس، شهرآرا و صبح امروز، به ادبیات درون استانی نپرداختهاند، اما شاید این اتفاق به درستی و به میزان نیاز اتفاق نیفتاده است.
گریزپا افزود: در اسیب شناسی این مضوع میتوان به این موضوع اشاره کرد که روزنامههای کشوری در معرفی سوژه در سطح شهرستان محدودیت دارند و در مقابل نیز رسانههای استانی تنها در همان استان یا شهر منتشر میشود و محتوای آنها کشوری انتشار نمییابد.
وی تاکید کرد: البته ما چندین شاعر مشهدی داریم که در سطح کشور مطرح هستند اما به نسبت شاعران جوان و مستعدی که شعر جریان ساز مینویسند و درونمایه تفکری عمیق دارند اما هنوز به درستی به مخاطب کشوری معرفی نشدند، تعداد اندکی دارند.
این فعال رسانه و شاعر در پایان بندی صحبتهای خود مطرح کرد: چیزی که در حال حاضر به آن نیاز داریم، برگزاری مکرر جلسات منسجم با حضور شاعران برجسته و پیشکسوت در کنار شاعران جوان در محیط رسانهها است تا هم با نقد و نظر خروجی ادبیات تغییر کند و هم رسانه نقش پررنگتری بر ادبیات استان و بالتبع کشور داشته باشد.
تقابل شعر و رسانه
در پایان باید اشاره کنیم که این نشست با حضور جمع کثیری از شاعران و منتقدین ادبی در کنار اهالی رسانه برگزار شد و در ادامه، پس از بحث و گفتگو در خصوص تقابل شعر و رسانه، تا حوالی قبل از افطار با شعرخوانی گذشت. شایان ذکر است نشست ادبی «پاراگراف» با میزبانی روزنامه «صبح امروز» در پنجشنبه ابتدای هرماه در محل دفتر تحریریه با حضور اساتید حوزه شعر و ادبیات و شاعران جوان برگزار میشود و حاضرین به صورت مکالمه آزاد به نقد و نظر پیرامون ادبیات و شعر و همچنین شعرخوانی می پردازند.