رویش یاسها در زمستان
اعظم عباسپور
اسمش یاسمن است، اما همه از بچگی یاس صدایش میزنند، آنقدر لاغر و زرد و زار است که وقتی کنارت راه میرود میترسی هر لحظه زمین بخورد. او که حال خوشی ندارد وقتی به او لبخند می زنم خیلی سرد رویش را میگیرد، تلاش میکند لباسها و کفشهای کهنهاش را زیر بلندی چادرش پنهان کند. هر فردی از کنارش عبور میگذرد سریع چادرش را روی صورتش میکشد تا کبودی و زخمهای تازه روی لب و صورتش دیده نشود.
وقتی با او همکلام شوم، هنوز سر حرف باز نشده بغضش ترکید، از رفتارش متوجه کیشوم که قطره های اشک زخمهای اطراف چشمش را میسوزاند …
شوهرم مجبورم میکرد تا نیمههای شب از رفیق هایش پذیرایی کنم
یاس میگوید: «از ۱۴ سالگی که عروسم کردند، خانهام پاتوق رفیقهای ناباب شوهرم بود و صبح تا شب با رفیق هایش دور منقل می نشستند، دود موادشان همه خانه را پر میکرد. اعتیاد شوهرم را بیغیرت کرده بود، چون خیلی وقتها مجبورم میکرد تا نیمه های شب بیدار بمانم و از رفیق هایش پذیرایی کنم و وقتی مخالفت میکردم آنقدر با دستهای سنگینش به سرو صورتم میزد که بیشتر اوقات سر و صورتم پر خون میشد.
روزها هم بهخاطر بیپولی و خماری شوهرم مجبور بودم در یک تولیدی لباس با حقوق ناچیز کار کنم و وقتی هم خسته و کوفته از سر کار برمیگشتم آن یک ذره حقوقم را با مشت و لگد میگرفت و برای خرید چند روز مواد هزینه میکرد.»
یاس خاطرهاز همیین چندشب قبل تعریف میکند و میگوید: «چند شب پیش شوهرم آنقدر اذیتم کرد که از ترس جانم از دیوار حیاط بالا رفتم و از پشت بام خودم را به خیابان رساندم و تا صبح با وحشت و ترس در پارک راه میرفتم تا اینکه بعد از ۲۴ ساعت خودم را به خانه امن که تعریفاش را از مدیر تولیدی لباس محل کارم بود شنیده بودم، رساندم.»
نجابت یعنی باید بسوزی و بسازی!
به یاس که نگاه میکنم ازدواجهایی را در ذهنم مرور میکنم که تنها نقطه مشترک آنها یک سقف است. یک سقف پر از ناکامی و مجادله و قلب و صورتهای زخمی یک زن که صبح تا شب باید به همه ثابت کند که اگر نجابت دارد پس باید بسوزد و بسازد و تحمل کند.
کسی نیست از او سوال کند سوختن و ساختن و ماندن به چه قیمتی؟!!
از یاس سوال میکنم چرا طلاق نگرفتی؟ میگوید: «طلاق هم بگیرم باید به خانه پدرم برگردم و آنجا صد برابر بدتر از طرف پدر و برادرانم مورد آزار و اذیت قرار میگیرم. اگر بخواهم تنها در این شهر بی در و پیکر زندگی کنم هم مردانی هستند که در تنهایی و کوچه پس کوچه های شهر، شب و روز ترس را به جانم بیاندازند.»
پناهی امن
یکی از برنامههای جدی برای رفع آسیب زنانی که در معرض این خشونتها قرار میگیرند، نیاز به مکان امن برای پناه بردن است مکانی که بتواند جوابگوی افزایش سلامت روانی و جسمانی، تجهیز اشخاص به ابزار و روشهای مقابله با فشارهای محیطی و روانی خانواده، کاهش خودکشی و در نهایت جلوگیری از شکستن حریمهای اخلاقی، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه وجود داشته باشد تا زن خشونت دیده بتواند با اعتماد و به کمک مددکاران «خانه امن» طراحی شده، خشونتهای خانوادگی مرتفع شود و فرد بزه دیده با اطمینان خاطر به خانواده و به جامعه خود بازگردد.
وجود و الزام به ایجاد «خانه امن» یکی از واقعیتهای انکارناپذیر امروز جامعه ماست و این خانه زمانی امن است که مؤلفههای روانشناختی تخصصی و مددکاری تخصصی جهت انتقال زن بزهدیده خشونتهای خانوادگی و در راستای بازگشت او به آرامش و امنیت، به آغوش خانواده و جامعه خویش را دارا باشد.
ویژگیهای خانه امن
دهها خانه امن در کشور ما وجود دارد که برای زنان بی پناه که در معرض خشونت خانگی قرار دارند پیش بینی شده است.
خانهای که ساکنان رنجورش مدتی است در آسایش و آرامش روزگار میگذرانند، زندگی جدید و بیدغدغه را میآموزند و به یکدیگر امید هدیهمیدهند.
خانه امن همان طور که از نامش پیداست، مکان و محلی امن برای حضور زنان آسیب دیده است که نه شبیه خوابگاه است نه شبیه گرمخانه هایی که کارتن خواب ها یا افراد بی پناه در آن شب را به صبح میرسانند. این خانهها شبیه همه خانه های این شهر هستند. تابلو ندارند و مشخصات آنها مثل سایر مراکز مداخله در بحران در اختیار همه مردم نیست. زنانی که در این خانهها زندگی میکنند یک زندگی عادی دارند. نشانی خانههای امن فقط در اختیار سازمان بهزیستی، مقامات قضایی و نیروی انتظامی قرار دارد. یعنی حتی همسایه ها هم نمی دانند این خانه زیرنظر سازمان بهزیستی است و ساکنان زنان خشونت دیده هستند.
همزمان با ورود این فرد به خانه امن، مددکار، روانشناس و مشاور حقوقی کار خودشان را شروع می کنند. برای زن خشونت دیده طرح درمانی آماده می کنند. اگر زن، آسیب جسمی دیده باشد با کمک مشاور حقوقی مراحل قضایی را طی می کند. این اقدام برای بازدارندگی از تکرار آسیب انجام میشود. مشاوران زنان را با قوانین و حقوق خودشان آشنا میکنند. مرحله بعد توانمندسازی شغلی زنان خشونت دیده است. بعضی از این زنان شاغل هستند، بعضی مهارت شغلی دارند و سازمان سعی می کند برای آنها شغل مناسبی منطبق با مهارتی که دارند پیدا کند.
مددجویان آسیبدیده، ناموس بهزیستی هستند
خانه امن، مركزی برای نگهداری موقت و توانمندسازی زنان خشونتدیده است كه توسط سازمان بهزیستی تأسیس و اداره میشود، این مركز كه در مشهد واقع شده در حال حاضر پذیرای 25 زن خشونت دیده است.
ضرورت توجه به نیازهای آسیبدیدگان
مدیركل بهزیستی خراسان رضوی در خصوص خانههای امن بهزیستی به صبح امروز گفت: مددجویان مراكز آسیبدیدگان اجتماعی، ناموس بهزیستی هستند و باید مثل ناموس خودمان از آنها مراقبت و محافظت كنیم.
مسعود فیروزی با بیان اینكه «این افراد، امانتهای حاكمیت نزد بهزیستی هستند» گفت: باید شرایطی فراهم كنیم كه آنها به توانمندی برسند و نیازهای عاطفی، فرهنگی، انسانی و اجتماعیشان تا حد امكانات و مقدوراتی كه داریم برآورده شود.
وی با انتقاد از نگاهی كه در گذشته در خصوص این گروه وجود داشته گفت: بعضیها فكر میكردند كه این افراد مخل نظم جامعه، زائد و منشأ مشكلات و بدبختیهای جامعه هستند. نگاه بهزیستی این است كه این افراد آسیبدیده و رنجكشیده از یك محیط پرآسیب هستند و بر خلاف نظرهای گذشته، این افراد از جامعه طلبكار هستند و باید پاسخ مطالبات خود را از جامعه و مسئولان بگیرند زیرا زخم ناهنجاری های اجتماعی، آنها را مجروح ساخته است.
جامعه به مددجویان خشونتدیده بدهكار است
وی ادامه داد: ما به آنها بدهكار هستیم و باید دین خود را نسبت به آسیبدیدگان با خدمات خوب، دقیق، كارشناسی و انسانی ادا كنیم.
وی با قدردانی از زحمات كارشناسان و پرسنل مراكز توانمندسازی آسیبدیدگان اجتماعی گفت: كاركنانی كه دلسوزانه و مسؤولانه تلاش میكنند باید مورد تقدیر قرار گیرند و افرادی كه سطح كاری خوبی ندارند باید توبیخ شوند و ما از هیچ خطا و بدرفتاری با مددجویان گذشت نمیكنیم چون آنها عائله و ناموس بهزیستی هستند و ما باید مثل خانواده و عائلهی خودمان با آنها تعامل و رفتار داشته باشیم.
فیروزی با تأكید بر اینكه در سال جاری میلیاردها تومان صرف بهسازی ساختار امنیتی، ایمنی و عمرانی مراكز آسیبها شده است گفت: البته كار در این مراكز شرایط بسیار ویژهای دارد و نیروهای كارشناسی و تخصصی بیشتری لازم است كه امیدواریم شرایط به گونهای پیش برود كه سطوح تصمیمگیری كشور، اعتبارات لازم برای بكارگیری نیروهای بیشتر و تخصصیتر را امكانپذیر سازند.
نباید مددجویان برای مدت زیادی در مراكز رسوب كنند
مدیر كل بهزیستی خراسان رضوی ادامه میدهد: ما در هیچكدام از مراكز آسیبدیدگان نباید مددجویانی داشته باشیم كه مدت زیادی بدون پیگیری وضعیت و تغییر در شرایط، پیش ما بمانند و در مراكز رسوب كنند بلكه باید با پیگیریهای حقوقی، مددكاری، قضایی و خانوادگی، هر طور هست آنها را به ترخیص، بازگشت به خانواده، بازگشت به جامعه و استقلال برسانیم تا شرایط زندگی اجتماعی عادی را بدست آورند.
وی از كارشناسان و مسئولان مراكز آسیبدیدگان خواست شرایط و امكان ارتباط و تعامل زنان خشونتدیده با فرزندان، اعضای خانواده و فامیل را برای مددجویان این مراكز فراهم كنند و هر تلاشی كه لازم است در این زمینه انجام دهند مگر اینكه دستور قضایی یا پزشكی، این ارتباط را منع كند.
فیروزی همچنین خواستار اجرای برنامههای فرهنگی هنری و تربیتی برای این مددجویان شد و گفت: توانمندسازی جنبههای گوناگونی دارد و باید كاری كنیم كه این مددجویان در طول مدتی كه اینجا هستند به شرایط بهتری برسند تا بازگشت آنها به محیط و خانواده مقدور باشد.
خدمات تخصصی باید برای هر دو طرف خشونت انجام شود
همچنین معاون اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی در خصوص زنان خشونت دیده گفت: تلاش ما این است كه زنان خشونت دیده را به خانوادهای كه شرایطش بهتر از گذشته شود بازگردانیم.
شهره شاهرودی افزود: یك طرف ماجرا مددجوی آزار و خشونت دیده قرار دارد که باید مورد درمان و بازتوانی قرار گیرد و طرف دیگر شخص آزار دهنده است كه او نیز دلایل و فاكتورهایی برای این عمل دارد كه باید مورد بررسی و تعدیل یا تصحیح رفتار قرار گیرد، بنابراین مددكار باید هر دو طرف را در نظر بگیرد و برای حل مشكلات خانواده هم پیگیری داشته باشد تا بتوانیم زمینه بازگشت مددجو به خانواده را در محیطی امن و آرام فراهم كنیم.
وی تأكید كرد: تأسیس خانه امن به معنای جداسازی آسیبدیدگان از جامعه و طرد آنها نیست بلكه به معنای فراهم كردن امنیت و آسایش جسمی و روانی برای آنهاست تا بتوانیم شرایط خانواده را بهبود ببخشیم و آنها به محیط زندگی عادی بازگردند.