ما در این بازی همه بازیگریم
سرویس فرهنگ | شاید فراگیری بازیگری کار چندان سختی نباشد، هرچند که برخی معتقدند پارتی، پول و داشتن نسبت فامیلی با یک سینماگر مساوی با بازیگر شدن است. اما بدون شک باز این حرفه باید و شایدهایی دارد که باید دست به دست هم دهند، تا یک بازیگر یا هنرجوی بازیگری موفق شود. بنابراین سه عامل استعداد، تلاش و شانس از الزامات ورود به این عرصه است.
تجربیات تارخ برای بازیگر شدن
به گزارش روزنامه «صبح امروز» در این خصوص امین تارخ بازیگر برجسته سینما و تلویزیون در برنامه رادیویی «پرانتز باز» درباره تجربیاتش از اداره کارگاههای بازیگری گفت: به این دلیل که بازیگری هم مثل همه هنرها و همه علوم عملی و نظری پیوسته در حال تکمیل و تحول است، علیالاصول یک بازیگر حرفهای اگر که داشتهها و دانستههایش کفایت کند، حتماً از پیشرفتی که اصولاً به شکل پر سرعتی اتفاق میافتد، عقب میماند.
وی با اشاره به وضعیت بازیگری در کشورهای همسایه افزود: در کشورهای همسایه مثل ترکیه بازیگرانی هستند که در عرصه تولید وارد شدهاند و صاحب موقعیتی شدهاند. اما به آنها پیشنهاد شده یا خودشان دریافت کردهاند و تصمیم گرفتهاند که کار را تعطیل کنند و مدتی به آموختن بپردازند و برای مثال سر از UCLA درآوردهاند. یا هنرپیشههای آمریکایی مثل لئوناردو دیکاپریو که دو سال و نیم کار و زندگیاش را تعطیل کرد و سر کلاس نشست. در حالی که به یک هنرپیشه پولساز و پر شهرت تبدیل شده بود. از این افراد به اندازه کافی هست ولی شاید برخی از دوستان و همکاران ما در ایران هم به گونههای دیگری، یک تلاشهای این چنینی دارند.
تدریس یکسویه نیست
تارخ با تاکید بر اینکه «تدریس یکسویه نیست» ادامه داد: به نظر من کسی که در عرصه بازیگری اقدام به معلمی کند، در واقع دارد ادعا میکند که یک بده بستانی بین خودش و هنرجویش اتفاق میافتد و باعث تسلیم شدن داشتهها و دانستههای هر دو میشود. به این صورت میشود گفت که ما دوستان و همکارانی را داریم که در این زمینه تلاش میکنند.
این بازیگر پیشکسوت با بیان اینکه «هیچکس به ضرب پول و پارتی، بازیگر نشده و نخواهد شد» تصریح کرد: ممکن است که به شکل استثنایی شخصی وارد عرصه بازیگری شده و یک توفیق نسبی هم نصیبش شده باشد که ای کاش میشد مثال زد ولی در هیچ موقعیت و محفل معتبر فرهنگی از او به عنوان بازیگر یاد نشده و یا صاحب شرایط دیگری بودهاست. یعنی یا چهره بسیار خاصی داشته یا فیزیک بسیار جذاب و زیبایی داشته و توأمان هوش سرشار و استعداد زیادی هم داشتهاست.
۳ عامل مهم برای بازیگر شدن
وی با تاکید ۳ عامل مهم برای بازیگر شدن مطرح کرد: استعداد، تلاش و شانس مهم برای بازیگر شدن است. در این میان استعداد که به اصطلاح آموزش پذیر و آموختنی و اکتسابی نیست، یک نعمت خداداد است. کسی دارد و کسی ندارد. نمیشود استعداد را به ضرب و زور پول و یا حتی تلاش به دست آورد.
تارخ با اشاره به تلاش به عنوان دومین عامل تشریح کرد: بدون شک تلاش به شرط برخورداری از استعداد لازم است و شخص باید هم به صورت جمعی تلاشی به شکل آموزشی داشته باشد و در یک جامعه آموزشی شرکت کند و هم تلاشهای شخصی داشته باشد.
وی عامل سوم را شانس دانست و بیان کرد: بسیاری شانس را دخیل نمیدانند. از این سه عامل هر کدامش که وجود نداشته باشد آن دو عامل دیگر کمککننده نیستند.
آموزش به معنای بازیگر شدن نیست
این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون افزود: اینکه ما انقدر به آموزش اعتبار میدهیم، معنایش این نیست که هر کسی آموزش دید لزوماً تبدیل به یک بازیگر حرفهای میشود. ممکن است بعضی بشوند و بعضی نشوند. ممکن است از یک کلاس ۳۰ نفره دو نفر بازیگر شوند. این معنایش آن نیست که ما آموزشگاه نداریم و یا آموزشگاه خوب نداریم، معنایش این نیست که ما دانشگاه نداریم، ما اینها را داریم ولی واقعیتش این است که آن سه عاملی که من اشاره کردم خیلی عوامل تعیین کنندهای هستند البته که مطالب دیگری هم از جمله مواد درسیایی که عرض کردم و همچنین جدیتی که هنرجو راجع به اینها دارد حرف اصلی را میزند.
ستارههای سینما چطور سر از سینما در آوردند
در این میان این که هر یک از ستارههای سینما چطور سر از سینما در آوردند، موضوعی است که خیلی ها دوست دارند بدانند چراکه درخشیدن، مطرح شدن، ستاره بودن، محبوبیت، پرطرفدار بودن یا هر چیزی که شما اسمش را میگذارید یک شبه و یک روزه اتفاق نمیافتد.
شهاب حسینی
به طور نمونه شهاب حسینی در گفتگویی در خصوص بازیگر شدن خود گفته است: من به همراه تعدادی از بازیگران طنز گروهی داشتیم که به شهرهای مختلف سفر و برنامههای شاد اجرا میکردیم. آن زمان تئاتر دانشجویی کار میکردم، یکی از بچههایی که در آن تئاتر کار میکرد دستیار آقای فردرو شد. ایشان میخواست مجموعه «جمعهها با شبکه 2» را تهیه کند. آن دوست موظف شد برای آیتم طنز بازیگر انتخاب کند، بدیهی بود که سراغ ما بیاید آنجا با 2 نفر آشنا شدم؛ کامران ملکمطیعی و نادر سلیمانی. از طریق کامران برای گویندگی در رادیو دعوت شدم و از طریق نادرسلیمانی به تلویزیون معرفی شدم و در آن برنامه بین مردم مسابقه اجرا میکردم. مدتی بعد بازی در نمایش نامههای رادیویی و گویندگی به آن اضافه شد. همان روزها یکی از دوستانم گفت: «آقای رسول برنامهای به اسم «اکسیژن» برای شبکه 2 تهیه و تولید میکند وبرای انتخاب مجری آن تست میگیرد.» در تست شرکت کردم و انتخاب شدم . در اجرای متفاوت وموفق «اکسیژن» دیده شدم و «پلیس جوان» مرا به عنوان بازیگر به مردم شناساند و در جشنواره فیلم فجر 87، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در «سوپراستار» گرفتم.
نیکی کریمی
همچنین نیکی کریمی در خصوص بازیگر شدن خود بیان کرده بود: که بیشتر مردم مرا با «عروس» میشناسند و خیلیها یادشان نیست که برای نخستین بار در سال 68 در فیلم «وسوسه» جمشید حیدری بازی کرده ام. من از دوران دبیرستان، علاقه زیادی به تئاترهای مدرسه داشتم و توسط جمشید حیدری که بازی هایم را در نمایشها دیده بود وارد سینما شدم. از دوران دبستان بازی در گروههای کوچک تئاتری را آغاز کردم. نخستین نقش سینماییام در سال ۱۳۶۸ در فیلم «وسوسه» حیدری بود. اما نخستین حضور جدیام در فیلم «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی در سال ۱۳۶۹است که با ابوالفضل پورعرب نخستین ستارگان سینمای ایران پس از انقلاب بودیم. سپس در دو فیلم مهم داریوش مهرجویی یعنی «سارا» و «پری» بازی کردم. در سال ۱۳۷۱ به خاطر بازی در فیلم «سارا» (اقتباسی از «خانه عروسک» اثر هنریک ایبسن) جایزه بهترین بازیگر زن جشنوارههای سن سباستین و نانت را دریافت کردم. همان سال برای تحصیل در رشته طراحی لباس به آمریکا رفتم و تا زمان بازی در فیلم «پری» اثر داریوش مهرجویی به ایران بازنگشتم. بازیام در این فیلم که اقتباسی از کتاب «فرنی و زویی» اثر سلینجر بود مورد توجه قرار گرفت و برای بار سوم در جشنواره فیلم فجر نامزددریافت سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول زن شدم.
هانیه توسلی
هانیه توسلی هم گفته بود: من دانش آموخته ادبیات نمایشی هستم و کار بازیگری را از تئاتر شروع کردم تا بالاخره در فیلم کوتاه «روی جاده نمناک» به کارگردانی مهدی کرمپور جلوی دوربین رفتم.هنگام بازی در فیلم«شبهای روشن »تنها ۲۲ سال داشتم . از ۱۷ سالگی و شاید هم یک مقدار زودتر و از سال ۷۵ تا قبل از آمدن به تهران کلاسهای تئاتر را در همدان گذراندم. لیلا حاتمی بازیگر محبوب من است و” داریوش مهرجویی” باعث ورود من به دنیای بازیگری شد . چون فیلم «لیلا» را بسیار دوست دارم و بارها تماشایش کرده ام.این اثر مهرجویی به من انگیزه داد که به گونهای جدی به ورود به عرصه سینما و بازیگری فکر کنم. کلاسهای بازیگری توسط آموزش انسانهای باتجربه خروجی دارد اما بعضی وقتها این کلاسها توسط افراد بدون تجربه اداره میشود اگر انسان خواهان رسیدن به جایگاهی باشد و با توجه به آن تلاش کند به طور حتم مثل من بدون پارتی و آشنا به هدف خود میرسدفیلم«شام آخر» به دلیل فروش بالا بیشتر توسط مردم دیده شد.تجربه در این اثر و کل اتفاقات آن لذت بخش بود به خصوص آنکه همه با توجه به کار اولم من را راهنمایی و هدایت میکردند.