گربه سیاه در مذاکرات
مهدی عربصادق/ کارشناس سیاسی
ساکنین کاخ الیزه با خروج انگلیس رقیب اصلی فرانسه در رهبری اروپا، به دنبال پرچمداری اتحادیه اروپا هستند و در تلاش اند که در شرایط جدید نقش مستقل و فعال در معادلات جهانی ایفا کنند و با همکاری با اعراب در تأمین خواسته های آنان و خوش خدمتی برای رژیم نامشروع صیهونیستی بازیگر اصلی منطقه خاورمیانه باشند و سیاست ایران هراسی را ابزار مشروعیت بخشی به تهدیدات صیهونیست ها قرار دهند.
در اشاره به واضح ترین ترین خرابکاری و خوش خدمتی فرانسویها در مذاکرات ژنو 2: هنگامی که ایران و کشورهای 1+5 در آستانه رسیدن به یک توافق مقدماتی قرار داشتند فرانسویها با مخالفت با آمریکا و انگلیس از شکل گیری توافق جلوگیری کردند. فابیوس یک روز قبل از این کارشکنی گفته بود که نگرانیهای اسرائیل در خصوص مذاکرات با ایران بایستی در نظر گرفته شوند.
لذا همواره فرانسه در مسیر مذاکرات، نقش مخرب، ضد ایرانی و بازیگر پلیس بد را ایفا نموده است که با لقب گربه سیاه دیپلماسی با ایران معروف شده است و القای شبهه ناامنی و ترویج ایران هراسی و فروش سلاح های نظامی اش، در دستور کار فرانسه بوده است و منافع خود را در خاورمیانه نا امن تعریف نموده است.
با توجه به کارشکنیهای مکرر فرانسویها در مذاکرات، غربی ها به طعنه میگفتند: سابوتاژ که در لغت انگلیسی sabotage به معنی کارشکنی و خرابکاری کردن است.
پاریس از زمان آغاز فضاسازیها بر سر برنامه هستهای ایران در سال 2002 از جمله کشورهای پیشگام در حفظ فشارهای بینالمللی علیه ایران بوده، خطی که به خصوص بعد از روی کار آمدن نیکلا سارکوزی، رئیسجمهور راستگرای فرانسه در سال 2007 شدت بیشتری پیدا کرد و با ایجاد همسویی بیشتر با واشنگتن پاریس را عملاً به جریان خطدهنده اتحادیه اروپا برای فشار علیه ایران تبدیل کرد.
جان کری در کتاب خاطراتش به نام “هر روز موهبتی دیگر است”می نویسد: “وقتی اظهارات فابیوس را شنیدم، جا خوردم. من تا پیش از نشست، چندین مرتبه با وی گفتوگو داشتم و تیم وی در تمامی فرآیندهای مدیران سیاسی همراه با وندی مشارکت داشته است. وی تلاش نکرد از طریق زیردستانش پیامی به من ارسال کند یا بهصورت شخصی با من گفتوگو کند یا کاری را بکند که دیگر وزرا پیش از ابراز علنی ناراحتیشان انجام میدهند. این شیوهای نبود که یک فرآیند چندجانبه همکاری باید به آن صورت آغاز شود…تا جایی که به یاد میآورم، هیچ پاسخ درخوری نگرفتم. وی حتی یک کلمه یا جمله را مشخص نکرد. وی هیچ توصیهای برای بهبود [متن اولیه] نداشت….فابیوس که قرار بود یک دوست نزدیک و شریکی مهم در مذاکرات باشد، این نکته را برای دنیا مشخص کرد که ممکن است اختلافاتی در تیم ما (گروه 1+5) وجود داشته باشد. به سرعت آشکار شد که قرار نیست ژنو را با یک توافق موقت ترک کنیم، دستکم طی آن دور از دیدارها. دیگر کشورهای اروپایی میدانستند که نمیتوانند ضعیفتر از فرانسه بهنظر آیند، بنابراین آنها نیز مجبور بودند با متن [پیشنویس توافق موقت] مخالفت کنند. و در پایان، ایالاتمتحده نیز چنین وضعیتی داشت. دستورالعمل رئیسجمهور اوباما مشخص بود: اولویت اصلی اتحاد بین گروه 1+5 بود. رئیسجمهوری بر این باور بود که این مساله برای بهدست آوردن توافق و حفاظت از توافق پس از بهدست آمدنش، ضرورت دارد. بر این اساس ما کنار فرانسه و دیگر شرکایمان ایستادیم و اعلام کردیم که شکاف بین ایران و ما همچنان وسیع و گسترده است.”
همزمان با تصمیم دونالد ترامپ بر خروج از توافق برجام، که حتی مخالفت نمایندگان جمهوری خواه از این تصمیم بسیار غیر منطقی را در پی داشت، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه برای نخستین بار روز 30 اوت سال 2017 (هشتم شهریورماه 1396) عنوان نمود فرانسه قصد دارد رایزنیهایی را با اعضای گروه 1+5 برای رسیدن به توافقاتی مکمل با موضوعات برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران را آغاز کند و اجبار ایران به تأمین خواسته های تکمیلی غرب در این مورد را پیش گرفت و در آن زمان مکرون، در واشنگتن به صراحت گفت که منظور او از توافق مکمل برجام، رسیدن به توافقی جدید است که چهار حوزه نگرانی آمریکا شامل برنامه موشکی ایران، بندهای غروب آفتاب، راستیآزمایی از برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای ایران را پوشش میدهد.
مکرون، انتخابات ریاست جمهوری فرانسه را پیش رو دارد و با توجه به نفوذ عجیب لابی صیهونیست ها در فرانسه
(مثل CRIF یا شورای نمایندگی نهادهای یهودی فرانسه ) بدنبال تأمین خواسته های آنان در مذاکرات است تا شانس خود را در پیروزی انتخابات که از کارشکنی در مذاکرات می گذرد افزایش دهد و از آب گل ماهیگیری نماید.
طرفهای اروپایی مذاکره، طی روزهای گذشته بسیار تلاش کردند، مسیر مذاکرات را منحرف کنند که نماینده انگلیس صراحتا گفته است که نمیپذیریم ایران با وجود پیشرفتهای اخیر به توافق ۲۰۱۵ بازگردد و توافق جدیدی باید شکل بگیرد. این درحالیست که جمهوری اسلامی ایران با هدف دستیابی به توافق در مذاکرات وین با اراده و جدیت مشارکت داشته و دارد.
اما تروییکای اروپایی کارشکنی و تخریب مذاکرات را به نیویورک کشانده است و پیش از نشست شورای امنیت و نیز در جریان این نشست مطالبات ایران را حداکثری، غیر منطقی و فرابرجامی معرفی کرده و در مورد اتمام زمان هشدار دهند.
سه کشور اروپایی طی اتهامات بی اساس خود، عبارتهایی مانند: ایران اخیرا حساسترین تخطیها از برجام را سرعت بخشیده است، نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کاهش داده و باعث شده است جامعه بینالمللی اطلاع کمتری از وضعیت برنامه هستهای ایران داشته باشد،برنامه هستهای ایران هیچگاه به اندازه امروز پیشرفته نبوده است. این توسعه هستهای در حال تضعیف صلح و امنیت بینالمللی و نظام جهانی منع اشاعه تسلیحات هستهای است. مجموعه اظهاراتی است که طی روزهای اخیر جسته و گریخته در وین هم شنیده می شد.
فرانسه، آلمان و انگلیس در حالی در بیانیه خود مدعی شدند که به اجرای برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ پایبند هستند، که در سالهای اخیر بارها اذعان کردند که نتوانستند به تعهدات خود عمل کنند و گزارش دبیر کل سازمان ملل هم موید بیبهره ماندن ایران از برجام است.
انتظار میرود کشورهای اروپایی به جای فضاسازی تبلیغاتی و رسانه ای به فکر اجرای تعهدات خود باشند.