ترویج فرهنگ با ابزار مدرن
مریم اصغری
یکی از ابزارهای جدید در جنگ رسانهای و مدرن جهان الکترونیکی امروز، سریالهای تلویزیونی است. در این میان کسی نمیتواند کتمان کند که در سالهای اخیر استقبال از سریالهای کشور ترکیه رشد چشمگیری در بین ایرانیان داشته است. همان سریالهایی که امروز به بیش از ۸۰ کشور جهان فروخته و در بیش از ۱۵۰ کشور نمایش داده میشوند.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» سابقه تولید سریال در ترکیه به دهه ۱۹۹۰ میلادی برمیگردد که رفتهرفته این تولیدات در کنار آوردهای مالی توانست آوردهای فرهنگی برای ترکیه به همراه داشته باشد. آنها توانستند در قالب این سریالها موقعیت شهری، پیشرفت اجتماعی و المانهای فرهنگی و حتی پیشرفتهای زبانی را به رخ بکشند. فیلم سازان ترکیه به مروز نیز به خوانش تاریخ و حتی در برخی موارد به تحریف آن روی آوردهاند و انواع سریالهایی را که به لحاظ تاریخی مرتبط با تاریخ عثمانیان و سلجوقیان بودند را تولید کردند که حتی در کشور ما نیز طرفداران بسیاری داشت. به عبارتی آنها با استفاده درست از یک دستگاه فرهنگی، به موقعیت اقتصادی نیز دست یافتند.
نفوذ سریالهای ترکی
در این میان اما بررسی دلایل نفوذ بالای سریالهای ترکیه در میان خانوادههای ایرانی مبحثی است که ریشه در بسیاری موارد دارد. یک جامعه شناس فرهنگی در گفتگو با «صبح امروز» میگوید: در یکی دو دهه اخیر و با ورود شبکههای پخش سریالهای خارجی در شبکههای ماهوارهای ایرانی زبان، محبوبیت شبکههای ماهوارهای در ایران شدت گرفت. در همان بازه زمانی نیز صنعت ساخت سریالهای تلویزیونی در ترکیه رشد چشمگیری داشت و سریالهای ترکیه اکنون در جای جای جهان از شرق اروپا تا خاورمیانه و شمال آفریقا هواداران بسیار پیدا کرده است. درست همان موقع که به ناگهان «عشق ممنوع»ها، «فاطمهگل»ها، «حریم سلطان»ها، «کارادایی»ها، «شرافت»ها، «برگریزان»ها، «کوزیگونی»ها، «روزیروزگاری»ها و «گوزل»ها و…. از راه رسیدند.
وضیعی با اشاره به اینکه «یکی از دلایل استقبال از این سریالها را میتوان پیوندهای فرهنگی و همچنین شباهتهای تاریخی و اجتماعی مردم ایران و ترکیه دانست» بیان میکند: هرچند در مقابل نیز با توجه به محتوای غالب سریالهای ترکی میتوان تفاوتهای فرهنگی را دلیل استقبال از این سریالها دانست. به عبارتی مخاطبان این سریالها در کشورهای مقصد آنچه را که در فرهنگ و جامعه خود ندارند، در این سریالها جستوجو میکنند.
وی تاکید میکند: فیلم سازان ترکیه تعلق خاطری به شخصیتهای ملی گرای ترکیه ندارند و اصولا به جامعه مسلمان هم کمتر فکر میکنند. آنها صرفا به دنبال کسب سود هستند و برهمین اساس مسئولان ترکیه به سازندگان سریالها این امکان را میدهند که به قیمت ارزآوری، تصویری منفی با داستان پردازی مهیج ارائه دهند. در واقع از اینکه زنان و دختران را بیوفا و بیحیا و مردان را خیانتکار و هوسباز نشان دهند، ابایی ندارد.
نمایش محتوای غیرفرهنگی ترکی که در تناقض با جامعه ایرانی است، باعث انحراف جمعیت مولد جامعه از مسیر اصلی به امور غیراعتقادی و ارزشی میشود که در بلند مدت دیگر قابل ترمیم نیست. به عبارتی؛ کم رنگ شدن ارزشهای اخلاقی با تماشای این سریالها در جامه رواج پیدا میکند و نسل کم تجربه، این محتواهای فانتزی را جدی قلمداد میکند
تصاويري فانتزي، تخيلي و غیرواقعی
این جامعه شناس با بیان اینکه «در تركيه سريالهايي توليد میشود كه تصويري مغرضانه از جامعه را ارائه ميدهد و در آن اهانت به ساحت خانواده و بی بندوباری توسط كارگردانها و بازيگراني كه به دنبال ترويج غربگرايي هستند، نمايش داده ميشود» تصریح میکند: يك بررسي ميداني نشان ميدهد تصويري كه اغلب مخاطبان سريالهاي تركيهای با تماشای اين سريالها پيدا ميكنند، تصويري كاملا فانتزي و تخيلي است. در اغلب اين سريالها، بازيگران لحظه به لحظه لباس عوض ميكنند، همه خانهها مجلل و زيباست و با مبلماني زيبا و متنوع شكل گرفته است. همچنین مضامینی که در سریالهای ترکیهای تکرار میشوند، به نیت عادی سازی روابط خارج از عرف و اصول غیرانسانی است. محتوایی همچون عشقهای 3وجهی، خیانت و خانوادههای از هم پاشیده، فریب و کینه و انتقام، بزرگنمائی های تاریخی و… که در داستانی خوش رنگ و رو مخاطب را جذب میکند.
وی تاکید میکند: اما سوال این است که آیا معیارهای اخلاقی تا این حد در ترکیه افسارگسیخته است؟ آیا خیانتهای عشقی و روابط مثلثی در جامعه که به نسبت مسلمان زیادی هم دارد، تا این حد رواج دارد؟ بدون شک خیر! چراکه غالبا افراد در جامعه تركيه به ارزشهاي اسلامي، ديني و ملي احترام ميگذارند، اما این محتواهای فانتزی چون جذاب است، دولت اجازه ساخت میدهد، چراکه تنها به دنبال کسب منافع و در لایههای زیرین جذب توریست و گردشگر است.
محتوای غیرفرهنگی ترکی که در تناقض با جامعه ایرانی
وضیعی میافزاید: درست در همان زمانی که سریالهای ترکی از شبکههایی خاص از ماهواره پخش میشود، تبلیغات، مربوط به فروش آپارتمان و اقامت در تركيه است. بنابراین با كمي تامل ميتوان دريافت كه تركيهای ها به دنبال جذب سرمايههای سرگردان در کشورهای مقصد هستند.
وی یادآور میشود: نمایش محتوای غیرفرهنگی ترکی که در تناقض با جامعه ایرانی است، باعث انحراف جمعیت مولد جامعه از مسیر اصلی به امور غیراعتقادی و ارزشی میشود که در بلند مدت دیگر قابل ترمیم نیست. به عبارتی کم رنگ شدن ارزشهای اخلاقی با تماشای این سریالها در جامعه رواج پیدا میکند و نسل کم تجربه این محتواهای فانتزی را جدی قلمداد میکند.
جلب توجه نامحسوس به جاذیههای گردشگری
همچنین عبدالحسین لاله، استاد دانشگاه معتقد است: یکی از خصایص مهم سریالهای ترکی معرفی جاذبههای گردشگری و توریستی این کشور به مخاطب است. از پل بسفروس که تبدیل به نمای معرف بسیاری سریالهای ترکی شده است تا مسجد ایاصوفیه در استانبول گرفته تا معرفی شهرهای توریستی چون آنتالیا، بودروم و … با معرفی امکانات و خدماتی که در این مراکز به مسافران داده میشود. در واقع مخاطبان علاوه بر این که پای سریالهای ترکی نشستهاند و آن را میبینند، به شکل نامحسوسی با جاذبههای توریستی این کشور نیز آشنا میشوند و حتی نسبت به آن با جزییات آگاهی پیدا میکنند و تحریک میشوند تا برای یک بار هم شده از این امکانات بهرهمند شوند. همین عامل نیز موجب جذب توریسم به این کشور شده است.
این مدرس که دکترای تخصصی رادیو، تلویزیون و سینما و دکترای تخصصی دراماتورژی از دانشگاه آنکارا ترکیه دارد، در گفتگو با هنرانلاین مطرح کرده است: سریالهای ترکی در طی سالهای اخیر بیش از هر چیز به موضوعاتی چون خانواده، عشق و نفرت پرداختند و قصهپردازی یکی از ارکان اصلی آنها است. در واقع فیلمنامهنویسان ترکی بهدرستی به این نقطه رسیدند که باید برای مخاطب قصه تعریف کنند تا او جذب این اثر شود. بنابراین از تمامی ارکان برای این امر بهره گرفتند.
وی با اشاره به دلایل کم رنگ بودن جذب مخاطب در سریالهای ایرانی عنوان کرد: سریالهای ایرانی این روزها بیش از هر چیز به معضلات جامعه، درد و غم و سیاهی میپردازند. عدم استفاده از چهرههای جوان و جدید، نبود رنگ و نورهای گرم و شاد در سریالها و نداشتن قصههای جذاب عاشقانه که همواره مورد توجه خانوادهها بوده است، باعث شده تا ما از این مسیر خارج شده و نتوانیم آنطور که باید حتی در کشور خودمان در جذب مخاطب موفق عمل کنیم.
و در آخر…
بدون تردید در صورتی که محتوای برنامههای رسانههای جمعی، در جهت منفی باشد، به طور قطع آینده امیدوار کننده و خوبی برای مخاطب کم سن و سال رقم نمیخورد؛ چراکه فروپاشی کانون گرم خانوادهها، بیحیایی، بلوغ زودرس و… تبعات تماشای سریالهایی است که با فرهنگ ما همخوانی ندارد. در پایان نیز این پرسش به وجود میآید که چرا توجه به غنای فرهنگ ایرانی و اسلامی، وضعیت سریالسازی داخلی در کشور ما آنقدر ایدهآل نیست که بتوانیم بسیاری از سریالهای خود را در زمره کالاهای صادراتی قرار دهیم و با اینکار فرهنگ و کشور خود را معرفی کنیم؟