کرونایی که سر کلاس نشسته …
سارا شمسایی
طی دو سال اخیر وضعیت کرونا مدام در جهان در حال تغییر و تحول بوده است، به ویژه در ایران که روزهای سخت بسیاری را پشت سر گذاشتیم تا جایی که روی در و دیوار کوچهها، یا حتی در فضای مجازی مدام در حال تسلیت گفتن به آشنایان، همکاران و دوستان خود بودیم. شرایط به گونهای بود که گمان میکردیم هر لحظه ممکن است یکی از ما قربانی بعدی باشیم و «در تاریخ گم شویم»!
اما وضعیت در مدارس به گونهای دیگر است. طی این دو سال مدام مدرسهها در حال تعطیلی یا برپایی کلاسها با حداقل ظرفیت بودند و در نهایت مدارس با برگزاری نصف ظرفیت کلاسها به کار آموزش ادامه دادند. نکتهای که حائز اهمیت است تجربه معلمانی که در این شرایط در حال تدریس به دانشآموزان هستند. درواقع آنها از نزدیک با تمام وضعیت موجود آشنا بوده و میبینند که وضعیت رعایت پروتکلهای بهداشتی در کلاسها و به طور کلی در مدرسه چگونه است.
یکی از نکاتی که باید بسیار مورد توجه باشد بررسی تجربه کشورهایی است که به دلیل واکسیناسیون و کاهش میزان موارد ابتلا و مرگومیر به صورت آهسته شروع به کاهش ممنوعیتها و محدودیتهای کرونایی کردند. آلمان یکی از این کشورهایی بود که با کاهش میزان موارد ابتلا و مرگومیر محدودیتهای کرونایی را در مهر ماه کاهش داد. درواقع 68 درصد کل جمعیت آلمان دو دوز واکسن خود را تزریق کردهاند، اما با وجود نظارتهای شدید، اقتصاد قوی، پوشش واکسیناسیون بالا و جدیت در اعمال قوانین این کشور بدترین موج کرونا از ابتدای شیوع بیماری را طی میکند به طوری که آمار ابتلای روزانه به 50 هزار نفر و مرگ روزانه به 300 نفر رسیده است.
حال اگر بخواهیم شرایط ایران را با آلمان مقایسه کنیم، متوجه میشویم وضعیت ایران ثبات بسیار کمتری نسبت به کشوری پیشرفته چون آلمان دارد. درست است که میزان ابتلا و مرگومیر در حالت نسبتا ثابتی قرار گرفته، اما بسیار ناپایدار است. اصرار متولیان آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی کشور در چند وقت اخیر برای بازگشایی دانشگاهها و مدارس باعث شده که میزان این ثبات به شدت متزلزل شود. همانطور که معاون درمان وزارت بهداشت گفته است ایران حتی در زمینه واکسیناسیون برخی از اقشار دچار مشکل است. درواقع واکسنهراسی که در کشور به خصوص برای زنان باردار ایجاد شده منجر شده که پوشش واکسیناسیون در میان این قشر بسیار پایینتر از میانگین جامعه باشد.
حتی قاسم جان بابایی هشدار داده است با توجه به اتفاقاتی که در کشورهای منطقه و کشورهای اروپایی رخ داده باید در این زمینه مجدد بررسیهای لازم صورت بگیرد؛ «چرا که اگر بحث بازگشایی مدارس مدیریت شده نباشد و فقط قرار باشد همه دانشآموزان در یک مدت زمان کوتاه در کلاس حضور داشته باشند قطعا ممکن است باعث ایجاد نگرانی شود؛ درنتیجه باید در مدارس سیستم رصد داشته باشیم که بلافاصله اگر قرار باشد شروع بیماری از مدارس منجر به ایجاد نگرانی در جامعه شود بلافاصله شناسایی شده و منجر به تعطیلی وسیع مدارس شود».
وجیهه: زمانی که دو نفر از مرکز بهداشت و آموزش و پرورش به طور همزمان و سر زده وارد مدرسه شدند مدیر سر آنها را گرم کرد و معاونها به کلاسها میآمدند به بچهها میگفتند پنجرهها را باز بگذارند و از دانشآموزان میخواستند که با فاصله بنشینند. بعد از آن مدیر ناظران را به کلاسها میآورد و آنها هم تایید کردند که همه اصول بهداشتی رعایت شده است
اما نکته این است آیا مدارس ایران زیرساختهای لازم برای اعمال مراقبتهای بهداشتی و پروتکلهای مورد نظر را دارد تا وزارت بهداشت و آموزش و پرورش بتواند سیستم رصد را در مدارس پیادهسازی کند؟ به ویژه اینکه ایران به غیر از مدارس دولتی دارای مدارس غیردولتی نیز میباشد که اغلب این مدارس از حداقل امکانات برای اعمال پروتکلهای بهداشتی محروم است. مدارسی که بیش از یک خانه 250 متری نیست و در آن تعداد زیادی دانشآموز در کلاسها نزدیک به هم نشستهاند. کلاسهایی که بعضا فاقد پنجرهای مناسب برای تهویه هوای کلاس هستند. در گفتوگو با برخی از معلمان مدارس متوسطه بهتر به وضعیت موجود در مدارس به ویژه مدارس غیردولتی آگاهی مییابیم.
نهایت فاصلهای که سر کلاسها رعایت میشود به نیم متر هم نمیرسد
معصومه میگوید: «مدت 5 سال است که در این مدرسه غیر دولتی که در منطقه مرفهنشین شهر قرار دارد کار میکنم. مدرسهای 250 متری که 3 کلاس آن از مجموع 8 کلاسش فاقد پنجره است. در این کلاسها نهایت فضای کلاس 12 متر است که 15 دانشآموز سر کلاس مینشینند. نهایت فاصلهای که میتوانند رعایت کنند به نیم متر هم نمیرسد. بسیاری از بچهها برای باز کردن پنجره و درها مخالفت میکنند چون کلاسها به هم نزدیک است و بسیار سروصدا میشود و درس را متوجه نمیشوند. از سویی دیگر روزهایی که هوا سرد میشود مقاومت میکنند و مدام پنجرهها را میبندند».
مینا معلم دیگری است که در دبیرستانی غیردولتی مشغول به کار است او از عدم رعایت نکات بهداشتی در مدرسه میگوید و بیتوجهی دانشآموزان به رعایت این نکات.
مدرسه هر دو روز یک بار تمیز میشود!
«متأسفانه سطلهای زباله در سطح مدرسه بدون در هستند، برخی از دانشآموزان ماسکهای استفاده شده خود را در این سطلهای میاندازند، از سویی دیگر الکل و پدهای الکلی در اختیار معلمها و دانشآموزان نیست. گاهی اوقات دانشآموزان پشت میز معلم مینشینند و آن را کثیف میکنند. حتی در چند مدرسهای که میروم به دلیل نبود نظافتچی یا همان بابای مدرسه، کلاسها گاهی هر دو روز یا سه روز یک بار تمیز میشود».
وقتی ناظران بهداشت وارد مدرسه شدند مدیر سَرِ آنها را گرم کرد
وجیهه معلم دیگری است که در پایه متوسطه دوم (مدرسهای غیردولتی) مشغول به کار است او توضیح میدهد که یک بار از طرف مراکز بهداشت برای پایش وضعیت مدرسه کلاسها را رصد کردهاند. او توضیح میدهد: «زمانی که دو نفر از مرکز بهداشت و آموزش و پرورش به طور همزمان و سر زده وارد مدرسه شدند مدیر آنها را در دفتر نگه داشت _درواقع سر آنها را گرم کرد- و معاونها به کلاسها میآمدند به بچهها میگفتند پنجرهها را باز بگذارند، افشانههای وایتکس و آب روی میز معلمها میگذاشتند و از دانشآموزان میخواستند که با فاصله بنشینند. بعد از آن مدیر ناظران را به کلاسها میآورد و آنها هم تایید کردند که همه اصول بهداشتی رعایت شده است!».
دانشآموزان مدام ماسکهایشان را پایین کشیده و صحبت میکنند
مدارس دولتی و غیردولتی هر کدام مشکلات خاص خود را دارند. معلمانی که در مدارس دولتی نیز فعالیت میکنند از بیتوجهی دانشآموزان به رعایت پروتکلهای بهداشتی گلایه دارند. احمد، معلمی است که در دبیرستانی دولتی فعالیت میکند او بیان میکند که «دانشآموزان در زنگهای تفریح در حیاط بسیار نزدیک به هم میایستند، بخواهند صحبت کنند مدام ماسکهایشان را پایین میآورند و تذکرهای معلمان و مسئولان مدرسه هم بیفایده است. آنها کنار هم مینشینند غذا یا خوراکی میخورند؛ درنتیجه از نظر من چنین وضعیتی مطمئنا میتواند میزان انتقال بیماری را افزایش دهد به ویژه اینکه همه دانشآموزان مدرسه واکسن نزدهاند».
احمد میگوید: «نمیتوان دانشآموزان را مجبور به تزریق واکسن کرد؛ بنابراین حداقل در هر کلاسی 4 یا 5 نفر هستند که واکسن تزریق نکردهاند».
به گفته برخی از این معلمان برخی از دانشآموزانی که حال مساعد ندارند سر کلاسها حاضر میشوند و حتی مسئولان مدرسه وضعیت جسمانی آنها را رصد نمیکنند. حتی در مدارس، دستگاه تبسنجی وجود ندارد که هر روز تب دانشآموزان را بررسی کنند؛ به همین دلیل گاهی دانشآموزانی که ناقل هستند و برخی از علائم بیماری را دارند وارد مدارس میشوند و در کنار همکلاسیهای خود مینشینند.
با همه این تفاسیر، باید مسئولان و آقایان بدانند که وضعیت بسیار شکننده است. مدارس ما زیرساختهای لازم را برای رصد دانشآموزان و رعایت دقیق پروتکلها را ندارد و اصرار بر حضور دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و اساتید سر کلاسها به ویژه در شرایطی که وضعیت بیماری در کشور بسیار شکننده است و تعداد مرگو میر پس از چند وقت دوباره سه رقمی شده است، میتواند دوباره ما را به روزهای سیاه موج پنجم بازگرداند.