ایستگاه هفتم و تحقیر غایب بزرگ
مهدی عربصادق
معاون سیاسی موتلفه(استان تهران)
آمریکا در هشتم ماه مه ۲۰۱۸ به صورت یکجانبه و با سکوت عملی و همراهی کشورهای اروپایی از برجام خارج شد؛ اقدامی که در سطح بینالمللی به عنوان عملی غیرقانونی شناسایی و محکوم گردید. البته که اجماعی بینالمللی وجود دارد که اینگونه رفتارهای ضدقانونی ایالات متحده را نادیده گرفتن کامل قوانین بینالمللی، منشور ملل متحد و در راستای تخریب چندجانبهگرایی و تهدید بزرگی برای صلح و امنیت بینالمللی می داند.
در ادامه افزایش تحریمهای ایالات متحده و نیز عدم پایبندی سه کشور اروپایی به تعهدات، برای ایران چارهای باقی نگذاشت جز این که از حقوق خود وفق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام استفاده کند و اجرای بخشی از تعهدات خود را به صورت مرحلهای از هشتم ماه مه ۲۰۱۹ متوقف سازد.
و حالا امروز آمریکا با خواسته احیای نسخه اصلی برجام و در شرایطی که هنوز درک درستی از این واقعیت ندارد که بدون رفع همه تحریمهای اعمال شده علیه ملت ایران ، راهی برای بازگشت به برجام ندارد محقرانه به اتاق بغل آمده است. آما از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران در کنار تلاش متین، قوی و فعال دیپلماتیک برای لغو تحریمهای ظالمانه ایالات متحده، همزمان برنامه مؤثری برای خنثیسازی تحریمها و در سایه برنامه توسعه پایدار اقتصادی کشور دارد.
در نهایت دیروز در وین مذاکرات هستهای بر سر رفع کامل تحریمها و بازگشت طرفهای غربی به اجرای تعهداتشان در برجام، از سر گرفته شد. این مذاکرات که جنگ روایتها شده است جایگاهی در «احیای برجام» ندارد و در کنه موضوع، مذاکرات مربوط به «رفع تحریمها» است.
اما پیشنهاد بعدی آمریکا در روز های اخیر، ضرورت توافق گرچه بصورت موقت یا کم در برابر کم بوده است گرچه روس ها مدعی اند که این روش بعلت عدم قابلیت کمی سازی در این توافق، قابلیت اجرایی ندارد.
آنچه آمریکا در پی آن است خرید زمان و برگشت به ادامه مذاکرات در چند ماه بعد با موضوع مسایل منطقه ای و موشکی است که محلی از اعراب ندارد چرا که این آمریکاست که با بدعهدی و خروج از برجام حقوق طرف مقابل را نقض کرده است و امتیاز گیری نشان از حس همیشگی این کشور در زیاده خواهی است و تلاش می کند جای متهم و شاکی را عوض کند.
کم در برابر کم یا توافق موقت را اینگونه تفسیر می کنند که مثلا بخشی از فعالیت هسته ای ایران در غنی سازی متوقف شود و در ازای آن قسمتی از دارایی بلوکه شده ارزی کشورمان در هند یا کره جنوبی (حدود 10 میلیارد دلار مسدودی که این کشور با بی شرمی برای نگهداری و انسداد دارایی ملت ایران هزینه نگهداری دریافت می کند) آزاد گردد یا تعلیق بخشی از تحریم (نه رفع تحریم) صورت گیرد، یا اینکه فروش نفت به کشورهای کره، ژاپن و چین آزاد شود در ازای آن بخشی از سانتریفیوژها حذف شوند و غنی سازی نیز کاهش یابد.
آمریکا می داند چاره ای جز خرید وقت ندارد چون تصور و ادعای واهیشان این است که ایران در غنی سازی به نقطه گریزپذیری دستیابی به تسلیحات هسته ای (که هدف کشورمان نیست و بارها مقام معظم رهبری بدان تأکید فرموده اند) نزدیک شده است و بیش از هرچیز آمریکا و صیهونیست ها را نگران کرده است. شکست در مذکرات وین برای دولت بایدن گران تمام خواهد شد و او در بن بست وین گیرکرده است.
آمریکایی ها در گزارشی آورده اند: ایران امتیازی به آمریکا نمیدهد. برنامههای اتمی ایران به سرعت به پیشرفت خود ادامه خواهد داد، زیرا دولت ایالات متحده قصد ندارد آنچه را که توافق هستهای اوباما اعطا کرده است، لغو کند. توسعه سانتریفیوژهای با بازده بالا، کلید برنامه غیرقابل توقف ایران است. جمهوری اسلامی توانایی عجیبی در پیشبرد آرزوهای خود و از بین بردن خطوط قرمز آمریکا بدون تسلیم در برابر تحریمها از خود نشان داده است.
وال استریت ژورنال در ادامه نوشته: به اصرار تهران، هیأت ایالات متحده دور میز نمینشیند – اعضای آن باید در اتاقی منتظر بمانند تا از سوی اروپاییها مطلع شوند. ایرانیها همیشه از تحقیر آمریکاییها، لذت بردهاند.
البته روس ها و چینی ها بازگشت به نسخه اصلی برجام مد نظرشان هست و برآن اصرار دارند که این توافق برای این دو کشور و فعالیت و شرایط شان در منطقه از اهمیت خاصی برخوردار است لذا شکست مذاکرات وین، برای روسیه و چین پیامدهای چندان خوشایندی نخواهد داشت.
اروپایی ها هم کماکان در وضعیت گنگ، مبهم و دو پهلو بسر می برند، آنها از یک سو با مسأله جدی در اتحادیه اروپا و فشار ملی گرا ها مواجه هستند که ورود پناهجویان به کشور های اروپایی و تحریک این گروه، چالش آنها را جدی تر می کند و لذا بظاهر تمایلی به وجود درگیری ها در منطقه ندارند، از سوی دیگر آمریکا از متحدان خود مثل عربستان، امارات و … در منطقه نا امید و خود مجبور به ترک خاورمیانه شده است، در صورتیکه بشدت از نفوذ چین که رقیب اقتصادی و تجاری این کشور محسوب می شود در هاب انرژی دنیا یعنی خاورمیانه نگران است و در تلاش است که انگلیس را جایگزین خود در منطقه نماید اما در طرف دیگر فرانسه تمایل دارد نقش آمریکا را در خاورمیانه بازی کند و این محل مناقشه این کشور ها نیز شده است.
البته برخی اینطور تحلیل می کنند که دو طرف میدانند که یک «عقبنشینی دردناک» محتمل است چراکه اساسا امکان ارائه تضمین از سوی آمریکا وجود ندارد. حتی امکان برداشته شدن تمام تحریمها نیز وجود ندارد و ممکن است تیم مذاکره کننده به برداشته شدن بخشی از تحریمهای اساسی اما به صورت اثربخش رضایت دهد.
ولی ما میدانیم تیم مذاکره کننده ایران به حقوق ملت و جبران خسارات قبل پایبند است. مواضع ایران، اجرای کامل مفاد قطعنامه ۲۲۳۱، ابتدا رفع همه تحریم ها، دریافت تضمینهای اجرایی برای آن و نیز اطمینان بخشی از عدم خروج مجدد آمریکا از برجام، ایجاد ساز و کار راستیآزمایی عملی در فروش نفت و دریافت در آمد حاصل از آن و مطالبه خسارت ناشی از تحریمهای ظالمانه آمریکاست.
غرب باید تضمینکننده برداشته شدن تمام تحریمها باشد و برای نقض مفاد این توافق غرامت بپردازد، در نتیجه یکی از اصلیترین محورهایی که تیم مذاکره کننده ما در ماههای اخیر بر آن تاکید داشته بحث «تضمین» است. تضمین به این معنا که تجربهای مشابه آنچه در سال ۲۰۱۸ رخ داد و ایالات متحده به صورت یکجانبه از این توافق خارج شد، تکرار نشود. دولت آمریکا با یاغی گری بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ تصمیم گرفت از بسیاری از نهادهای بینالمللی و پیمانهای جهانی خارج شود بنابراین ضرورت این تضمین مشهود است. البته بر اساس قانون اساسی آمریکا، رئيس جمهوری این کشور چنین اختیاری برای ارائه تضمین ندارد و هیچ ساز و کار حقوقی در این خصوص تعریف نشده است.
همانطور که گفته شد موضوع مهم دیگر از مجموعه اختلافات ، تاکید تهران بر رفع تمام تحریمها است. این «تمام تحریمها» به معنای کلیه تحریمهایی است که مطابق توافق سال ۲۰۱۵ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ علیه ایران لغو شدند، به علاوه تحریمهای دیگری که ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود به بهانههای مختلف مانند برنامه موشکی، فعالیتهای منطقهای ایران و ادعای حقوق بشری وضع کرده است.
در مجموع حدود 1712 تحریم وجود دارد که به بهانه و ادعاهای حقوق بشری علیه کشور جمهوری اسلامی ایران، مسايل نفوذ منطقه ای و موشکی و نیز تحریم هایی هم برای موضوعات هسته ای، علیه کشورمان وضع شده است.
سومین محور مطابق فرمایش مقام معظم رهبری راستی آزمایی است و باید رفع تحریمها ابتدا راستی آزمایی شود و پس از آن تهران به تعهدات هستهای خود باز میگردد. حال اینکه این راستی آزمایی تا چه مدت زمان خواهد برد که آمریکایی ها بر زمان 48 ساعت اصرار دارند که با توجه به شرایط حقوقی و بین المللی و مالی فروش نفت حداقل این زمان سه ماه بنظر میرسد.
مواجه عملی در برابر تحریم ها به سه روش است: حالت اول رفع تحریم است که بدون قید و شرط تحریم برداشته می شود اما در رویکرد بعدی تعلیق تحریم است که برای زمان مشخصی ساز و کار تحریم برچیده می شود، آنچه در 2015 رخ داد نه حالت اول بود و نه دومین حالت بلکه اجرای تحریم با فرمان 120 روزه رییس جمهور آمریکا برای مدتی به تأخیر می افتاد و اوباما از همان ابتدا این رویه را پیش گرفت و بعد از او ترامپ از بهمن 95 تا اردیبهشت 97 (که از برجام خارج شد) برای 15 ماه اما با جنجال رسانه ای این را تکرار کرد.
اما در نحوه تعامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی در سطوح دسترسی، بررسی و بازرسی اختلاف نظر جدی وجود دارد و مواضع آژانس نشان داده است که این سازمان به تعبیر رهبر معظم انقلاب نه عادل است و نه مستقل.
در مذاکرات دیروز ایران به خواسته خود مبنی بر برچیدن همه تحریمها اصرار نمود، البته هیچ جدول زمانی مشخصی برای فرآیند برچیدن تحریمها مشخص نشده است. توافق شد که نشست کارگروه لغو تحریمها صبح امروز برگزار شود. قبلا آلمان ها و روس ها گفته بودن به نتیجه مذاکرات خوشبین هستند و باید منتظر ماند تا ببینیم سرنوشت عملی ایستگاه هفتم وین کجاست؟