سینما به دنبال تصاحب شبکه نمایش خانگی
مریم اصغری
بیش از یک دهه از عمر شبکه نمایش خانگی و سریال سازی در آن میگذرد و در این مدت در کنار آثار نصفه و نیمه و بعضا ضعیف، آثار محبوب و پرمخاطب نیز کم نبوده است. برای اثبات این موضوع نیز میتوان به آمار تولید، توزیع و فروش سریالهای نمایش خانگی رجوع کرد که بیانگر این نکته است که مردم ارتباط خوبی با این بخش برقرار کردهاند و آن را دنبال میکنند. به عبارتی در سالهای اخیر همواره بازار تولید و تماشای مجموعههای شبکه نمایش خانگی داغ بوده است.
هرچند در این میان به برخی تولیدات خاص نیز نقد وارد بوده است اما مخاطب امروز، دیگر مخاطب 20سال قبل نیست و آگاه شده است و خود تصمیم میگیرد که چه کاری را دنبال کند و به سراغ چه اثری نرود! اما موضوع این است که در دو سال گذشته همواره صداوسیما این شبکه را رقیبی برای خود دانسته و به همین جهت نیز درصدد برآمدند تا واگذاری شبکه نمایش خانگی به صداوسیما را به انجام رسانند.
مجوز محصولاتِ خانگی و نظارت محتوایی تحت نظر صداوسیما
همه چیز از اواسط اردیبهشت ماه سال گذشته با اطلاعیهای از سوی سازمان سینمایی آغاز شد که اعلام میکرد به دلیل حجم زیاد سریالهای در حال تولید نمایش خانگی تا اطلاع ثانوی، مجوز تازهای به این مجموعهها اعطا نخواهد شد. اواخر تیرماه رسانهها خبری درباره اولین سریال نمایش خانگی منتشر کردند که به جای ارشاد از سازمان صداوسیما مجوز گرفته است. سریال «موچین» از قضا اصلا هم نماینده خوبی برای سیاستهای صداوسیما و مزایای انتقال مدیریت نمایش خانگی از ارشاد به سازمان به حساب نمیآمد.
یک ماه بعد مرتضی آقاتهرانی، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس در واکنش به مناقشه جدید ارشاد و صداوسیما اعلام کرد كه مدیران ارشاد و سازمان سینمایی میدانند از این به بعد دیگر مسیر اعطای مجوز محصولاتِ خانگی و نظارت محتواییشان، از مسیر ارشاد و زیرمجموعههای این وزارتخانه نمیگذرد.
این بحثها آنقدر بالا گرفته که 13 صنف سینمایی علیه واگذاری مسئولیت شبکه نمایش خانگی از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما نیز بیانیه اعتراضی صادر کردند اما در نهایت تمام این مناقشهها و بیانیهها کارساز نبود!
هر کار نمایشی خارج از صداوسیما باید تحت حاکمیت صداوسیما باشد
اکنون نیز همزمان با اعلام اعضای دو شورای پروانه ساخت و نمایش آثار غیر سینمایی از سوی وزارت ارشاد، رئیس تازه سازمان صدا و سیما روی مدیریت این سازمان روی هر نوع سریالسازی تاکید کرد.
چند روز قبل پیمان جبلی در دیدار با تشکلهای دانشجویی گفت: «در جمهوری اسلامی ایران و در قانون اساسی یک صداوسیما داریم یا دو صداوسیما؟ کار ویژه تلویزیون در همه جای دنیا چیست؟ فیلمسازی است یا سریالسازی؟ کار سریالسازی در همه جای دنیا کار تلویزیون است. بر این اساس هر کار نمایشی در خارج از صداوسیما حتماً باید تحت حاکمیت صداوسیما باشد. ما تلاش میکنیم که با نیروها و مجموعههایی که خارج از صداوسیما اقدام به تولید میکنند، جلساتی داشته باشیم و خود را رقیب مجموعه نمایشی که در خارج از صداوسیمای نمیدانیم.»
دلایل استقبال از نمایش خانگی
سریال سازی در شبکه نمایش خانگی اگر چه چند سالی است که قوت گرفته، اما در دوسال اخیر روند صعودی معناداری پیدا کرده است. دلیل این سیر صعودی را نیز میتوان اقبال بیشتر مخاطبان به دنبال کردن این دست از سریالها و تمایز فرم و اجرای آنها دانست. در این میان سریالهایی با حضور بازیگران مطرح سینما که چهره آنها کمتر در قالب سریال دیده شده، آزادی در بررسی و بیان مضامینی که پرداخت به آن در رسانه ملی با محدودیتهای بسیاری همراه است و همچنین کمتر شدن خط قرمزهایی در گریم و پوشش بازیگران از جمله دلایل اصلی استقبال کم نظیر مخاطبان از سریالهای شبکه نمایش خانگی است.
همان مخاطبانی که قشر کثیری از آنان موافق حاکمیت بی چون و چرای صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی نیستند و میخواهند که این شبکه به مانند سابق عمل کند.
بهرهوری بیشتر صداسیما با وجود شبکه نمایش خانگی
در این خصوص یک منتقد سینمایی در گفتگو با «صبح امروز» مطرح میکند: بدون شک شبکه نمایش خانگی به این دلیل که طیف گسترده و متفاوت تری از مخاطبان را پوشش میدهد، باید حفظ شود. در این میان خردمندی موجود در حاکمیت هم باید به این مسئله صحه بگذارد که به جای اینکه مخاطبان را به شبکههای ماهواره ای بسپاریم، بتوانیم بخشهایی از جامعه را زیر پوشش رسانههای مجوز دار قرار دهیم.
آرش خوشخو ادامه میدهد: شبکه نمایش خانگی میتواند طیفی از جامعه را که مخاطب رسانه ملی نیستند، به صورت تقریبی به قوانین حاکمیتی جامعه تقریبی نزدیک کند و این اتفاق مهمی است که باید حاکمیت فرهنگی کشور با کمی خرد به آن تن دهد.
وی ابراز میکند: نکته دیگر اینکه برای مخاطب هم موضوع رقابت پیش میآید و میتواند سبد انتخاب بزرگتری داشته باشد و این قاعدتا به نفع مخاطب سریال داخلی است که بتواند کارتن و فیلم با سلیقههای متنوع تری پیدا کند.
این روزنامه نگار با اشاره بر اینکه «وجود شبکه نمایش خانگی در کنار صداوسیما بهره وری در سریال سازی را بیشتر میکند» تاکید میکند: وقتی بازار کاملا در اختیار تلوزیون رسمی باشد، جایی برای رقابت وجود ندارد ولی با وجود شبکه نمایش خانگی به عنوان یک رقیب بخش خصوصی، بخش دولتی هم تلاش بیشتری میکند تا هم در هزینهها صرفهجویی کرده و هم از بازیگران بهتری استفاده کند. همچنین رقابت محتوایی نیز ایجاد میشود و رسانه ملی تلاش میکند آثار درخور و با مخاطب بیشتری تولید کند و بهره وری خود را بالا ببرد. بدین صورت کیفیت کار خود به خود افزایش پیدا میکند.
صداوسیما دیدگاه فرهنگی تربیتی خود را دارد
خوشخو میگوید: ما حکومتی داریم که به لحاظ نوع حاکمیتی دیدگاههای فرهنگی دارد. البته نه به معنی خوب یا بد آن. منظورم این است که دیدگاه فرهنگی و تربیتی خود را دارد که میتواند درست یا غلط باشد و به آن کاری ندارم. حرف این است که برای خود دیدگاه فرهنگی تربیتی اجتماعی قائل است و همین موجب میشود تمام مظاهر بحثهای فرهنگی به دنبال دیدگاه خود باشند و برای همین فیلم و سریال و هر چه در این مرجع تولید میشود، هدف گیریهای پنهان و آشکار دارد و این هدف گیریها شاید برای بخشی از جامعه و مردم ما در قرن ۲۱ قابل قبول نباشد.
شبکه نمایش خانگی میتواند محصولات فرهنگی باب طبع مخاطب قرن21 را تولید کند
وی با اشاره به اینکه «موضوع این است که شبکه نمایش خانگی میتواند محصولات فرهنگی باب طبع مخاطب قرن21 را تولید کند» تصریح میکند: در واقع شبکه نمایش خانگی میتواند آن بخش که از مرکزیت فرهنگی حاکمیتی دورتر هستند را راضی کند و هم خط رابطه با حاکمیت را حفظ کند. بنابراین به نظر من شبکه نمایش خانگی بسیار مهم است و جایگاه ویژهای در ساختار فرهنگی حاکمیتی جمهوری اسلامی دارد .
این فعال فرهنگی حوزه رسانه اضافه میکند: قطعا رئیس جدید سازمان صداوسیما، آقای جبلی هم به این موضوع آگاه است که شبکه نمایش خانگی بخشی از کاری که تلویزیون مد نظر خود داشت و با تاثیر در شبکه نسیم میخواست انجام دهد به بهترین شکل میتواند به انجام رساند.
وی در پاسخ به این موضوع که «با ورود صداوسیما ممیزی و سانسور خواهیم داشت چراکه بسیاری از مسئولین این حوزه بر این باور هستند که سریالهای شبکه نمایش خانگی به بیان بیپروای مسائل میپردازند» بیان میکند: آنچه در نمایش خانگی میبینیم خیلی متفاوت با واقعیت بطن جامعه امروز نیست. به عبارتی تنها کمی حجاب واقعیتر است. این نیز بدین دلیل است که تلویزیون بخاطر مسائل فرهنگی و هدف فرهنگی، خود را مقید میداند که همه چیز را با هدف تربیتی نشان دهد. مثل اینکه حجاب خوب یعنی این! مادر خوب یعنی این! و…
نمود واقعیت حاکم در جامعه در شبکه نمایش خانگی
خوشخو ادامه میدهد: اما شرایط در شبکه نمایش خانگی کمی متفاوتتر است و روابط واقعیتری را در آن میبینید که به واقعیت جامعه نزدیکتر است.
وی تاکید میکند: هرچند در این میان موضوع صحبت من بحث کیفیت آثار تولیدی نیست چراکه به نظرم کیفیت سریالهای در حال پخش در چند ماه گذشته و به عبارتی از ابتدای پائیز همچون خسوف، حرفهای، جزیره، میدان سرخ و… در نمایش خانگی بشدت افت کرده و کیفیت آثار تلویزیونی در همین بازه را میتوان بهتر دانست.
این منتقد با اشاره به اینکه «نمایش خانگی در حالت خوب خود به جامعه نزدیکتر است و طبقه متوسط جامعه را بهتر به خود جلب میکند» میگوید: تلوزیون طبقه متوسط (به لحاظ سبک زندگی) را رها کرده است. چراکه طبقه متوسط فرهنگی ما سبک جهانی مدرنتر را میپذیرد. البته باید تاکید کنم که این طبقه متوسط فرهنگی در جامعه ما بسیار پرجمعیت و قوی است. هدف نمایش خانگی نیز همین طبقه و قشر است، اما هدف تلویزیون دیگر بخشهای جامعه و به عبارتی بخش سنتی آن است.
فرصتی که فرزندان ما محصول کم خطرتری را استفاده کنند
وی با بیان اینکه « تلویزیون باید کمی رهاتر عمل کند و ممیزیهای خود را کمی عقب ببرد» میافزاید: در هر صورت شبکه نمایش خانگی همین حالا نیز زیر نظر صداوسیما است. اما اگر بخواهند با همان ممیزیها و خطوط قرمز تربیتی فرهنگی دست و پاگیر تلویزیون برخورد کنند، همه چیز لوث خواهد شد و هم به ضرر صداوسیما و هم به ضرر جامعه مخاطب سریال سازی داخلی است.
این روزنامه نگار مطرح میکند: اعمال ممیزی و سانسورهای بیش از حد مردم را به دیدن سریالهای خارجی ماهوارهای و مغایر با فرهنگ ایرانی سوق میدهد. همچنین شبکه نمایش خانگی فرصتی برای جلب میلیونها کودک است. کودکانی که در این شبکه محتوای مناسب سن خود را با ممیزی لازم داخلی تماشا میکنند و اگر نگران بحثهای تربیتی هستیم، باید به کارتونها هم فکر کنیم .بنابراین این شبکه فرصتی است تا فرزندان ما محصول کم خطرتری را استفاده کنند.
آرش خوشخو در پایانبندی صحبتهای خود تصریح میکند: طبق قانون همین حالا نیز تولیدات شبکه نمایش خانگی تحت نظر و نظارت تلویزیون است اما «تحت نظارت» با «تحت کنترل» فرق میکند و امیدوارم این خط فاصله رعایت گردد. به عبارتی صداوسیما میتواند ناظر باشد اما نباید اعمال نفوذ کنترلی شدید داشته باشد.