1

تئاتر مشهد بزرگتر ندارد!

مرجانه حسین‌زاده

اواسط آبان در حالی‌که سرمای خشکِ پاییز در تمامِ شهر لانه کرده، بعد از کار برای تماشای «کمدی مترانپاژ» به پردیس اردیبهشت می‌روم و موقع برگشتِ در حالیکه یک ساعت در سالن نمایش یک نفس خندیده‌ام، از سالن بیرون می‌آیم. تئاتری که گویی بعد از یک سال و نیم از شروعِ شیوعِ کرونا، روح تازه‌ای در سالن‌های نمایش دمیده و خلوت و خاموشی و کرختی را از تنِ صحنه بیرون آورده، یکی از مخاطبین نمایش که جلوی درب خروجیِ سالن با اوهم‌صحبت می‌شوم اعتراف می‌کند که برای چندمین بار است که به تماشای این اثر آمده بنابراین همان شب ازعوامل این نمایش قول یک مصاحبه‌ی مبسوط و مفصل را راجع‌به چالش‌ها و مشکلات تئاتر در دورانِ کرونا و پساکرونا می‌گیرم و به دفتر تحریریه دعوت‌شان می‌کنم.

سرمایه‌گذاری در تئاتر یک «های‌ریسک» است

مهدی بندار تهیه کننده مترانپاژ، سرمایه‌گذاری در این نمایش را با توجه به شیوع کرونا یک «های‌ریسک» می‌داند و می‌افزاید: به واسطه‌ی کارهایی که قبلا از کارگردان و بازیگرانِ این نمایش دیده بودم، با عوامل این اثرِنمایشی آشنا بودم و وقتی این پیشنهاد به من شد، آن را قبول کردم. ما در ابتدا برآورد هزینه‌ای برای نمایش داشتیم که پس ازگذشت مدتی، تورم هزینه‌های مارا سه برابر کرد اما با وجود عدم داشتنِ حتی یک رسانه‌ی محیطی برای تبلیغات، همه پای کار ایستادیم و استقبال مردم خستگی را تنِ‌مان بیرون کرد.

او رسالتِ تئاتر کمدی را شاد کردنِ مردم در این شرایط بحرانی می‌داند و ادامه می‌دهد: شب اول اجرا به کیوان صباغ گفتم سود و ضرر این نمایش برای‌ام اهمیت ندارد، به فکر بستنِ نمایش بعدی باشیم. زیرا مردم این روزها به آثاری با این سبک که بدونی لودگی لبخند به لبِ آن‌ها بنشاند احتیاج دارند.

سعید صادقی که از این تجربه‌ی کمدی احساس رضایت دارد، می‌گوید: این نقش انرژی زیادی از من می‌گیرد چراکه هفتاد دقیقه پشت سر هم روی صحنه‌ام اماوقتی نمایش تمام می‌شود حال‌ام خوب است زیرا ما به هرقیمتِ قصد شادکردنِ مردم را نداریم بلکه کمدی مترانپاژ نمایشی فاخر است که کارگردانِ آن، مخاطبِ خودش را می‌شناسد.

بود و نبود اداره‌ی ارشاد هیچ فرقی نمی‌کند

وقتی از خاموشی مطلقِ اداره‌ی ارشاد و نبود متولی فرهنگی در شهر سوال می‌پرسم سعید صادقی با اطمینان می‌گوید: بود و نبود آن‌ها توفیری به به حالِ ما ندارد. 20 شب از اجرای ما گذشته اما هیچکس سری به ما نزده است. در ایام کرونا هم کسی حالِ هنرمندانی که منبع درآمدشان تنها تئاتر بود را نپرسید.

این بازیگر صاحب‌نام با بیان اینکه کارش تنها سینما و تئاتر است و به حرفه‌ی دیگری مشغول نیست، می‌گوید: ایام کرونا دورانِ سخت و نفس‌گیری بود وهست، از بحث معیشت هم اگر بگذریم نبودِ تئاتر در این ایام خودِ من را با مسائل روحی و روانی متنوعی مواجه کرد اما با آمدنِ دوباره‌ی «کمدی مترانپاژ» انگار خونِ جدیدی هم در رگ‌های تئاتر شهر وهم خودم جریان گرفت.

رضا عرفانی، بازیگر و کارگردانِ نام‌آشنای تئاتر مشهد در همین خصوص می‌گوید: بار تئاتر روی دوش ارشاد نیست، اگر امروز در مورد این صحبت می‌کنیم که تئاترمشهد پس‌از تهران دومین تئاتر در کشور است، درباره‌ی فعالیت‌های ارشاد و انجمن هنرهای نمایشی هم صحبت نمی‌کنیم بلکه در مورد آدم‌هایی حرف می‌زنیم که از همه‌چیزشان برای تئاتر گذشته‌اند.

بازیگر نقش باریس در این تئاتر کمدی ادامه می‌دهد: انجمن نمایش در سطح کلان هم دچار یک بیماری جدی است و هرکسی که می خواهد به صندلی مدیریتی این نهاد تکیه کند باید متوجهِ این بیماری باشد، اما دوستان با انکار شروع می‌کنند و این بد است. اتفاق مهم این است که هنرمندانِ حرفه‌ای به صورت مستقل و خصوصی کارشان را انجام می‌دهد، خانه و ماشین‌‌شان را برای اجرا می‌فروشند، پول قرض می‌گیرند. در این پروسه ارشاد و انجمن نمایش چه نقشی دارند و کجا هستند؟ قسمت تلخ ماجرا اینجاست که درست وقتی همین گروه‌ها در جشنواره‌ای حائز رتبه می‌شوند، ارشاد و انجمن نمایش یک مرتبه برای عکس گرفتن با آنها سر و کله‌ی‌شان پیدا می‌شود و وقتی هم که با این مسئولین حرف می‌زنی جواب می‌شنوی:«در دوره‌ی مدیریت من 8 نمایش به فجر رفته است!» در حالیکه آنها هیچ تاثیر و نقشی در آن 8 نمایش نداشته اند !!

انجمن هنرهای نمایشی استان تبدیل به دستگاهی نیمه‌دولتی شده است

رضا عرفانی مسئله‌ی بازبینی و شورای نظارت را با حضورِ حمیدرضا سهیلی، پیشکسوتِ تئاتر استان در این شورا، در یک نقطه‌ی تعادل منطقی می‌داند ومی‌گوید: ما در جریانِ بازبینی «کمدی مترانپاژ» حتی کلمه‌ای از متن‌مان به ممیزی نخورد اصلا مسئله‌ی ما تئاتری‌ها در مشهد، بازبینی نیست، مسئله‌ی ما این است که انجمن نمایشی که باید سمتِ هنرمند بایستد، تبدیل به دستگاهی نیمه‌دولتی شده که سمتِ ارشاد را می‌گیرد، درصورتی‌که باید برای احقاقِ حقوقِ هنرمندش تلاش کند و با شهرداری، شورای شهر و دیگر دستگاه‌ها وارد مذاکره شود.

مرگِ تدریجی تئاتر

«درطولِ ایام کروناخیلی از هنرمندانِ خوش‌ذوق تئاتر، این هنر را برای همیشه ترک کردند» عرفانی با حسرت از این جمله عبور می کند و ادامه می‌دهد: مدیرانِ شهری باید فکری به حالِ معیشت هنرمندانِ تئاتر بکنند، اگر بلد نیستند راه‌کارش را از خود ما بپرسند. اما نه به شکلی که مارا بازیچه‌ی فرهنگسراها کنند، چراکه قبلا این تجربه را در سالن هاشمی‌نژاد که از ما گرفته شد، داشته‌ایم. مدیرانِ شهری باید برای تامین معیشتِ اهالی تئاتر، خودِ هنرمندانِ این رشته را قوی کنند اما علاوه‌براینکه این کار را نمی‌کنند روز به روز دست‌اندازهای بیشتری در مسیر ما نصب می‌کنند.

عرفانی تاکید می‌کند: ما 2 سالن در مشهد داشتیم که متعلق به اداره ارشاد بود. سالن بهار و سالن اصلی تئاتر شهر، الان همین دو سالن را هم از ما گرفته‌اند. حتی جای تمرین هم به ما نمی‌دهند. بر این اساس نسلِ جدید فرصت روی صحنه رفتن را برای همیشه از دست می‌دهد و نسل قبل هم آنقدر غم نان دارد و درگیر تامین معیشت‌اش است که به مرور از تئاتر فاصله‌ می‌گیرد و این‌گونه ما در چشم‌انداز آینده‌ی کشور، هنر تئاتر را برای همیشه از دست خواهیم داد.

با تغییر مدیران شهری همه‌چیز معلق است  

شورای ششم با شعار حمایت از پروژه‌های مذهبی و فرهنگی پا به میدان گذاشت، وقتی از تعامل و ارتباط اعضای شورای ششم با هنرمندانِ تئاتر سوال می پرسم،رضا عرفانی پاسخ می‌دهد: در جلسه ای که یک‌ماهِ قبل انجمن هنرهای نمایشی استان با اعضای شورای شهر داشت، دوباره پای کلی‌گویی‌های تکراری به این جلسه کشیده شد اما استاد مصطفی‌زاده به نکته‌ی خوبی اشاره کردند، این که ما هرچه بخواهیم بگوییم را مدیران شهری قطعا بهتر از ما می‌دانند. مگر می‌شود کسی عضو شورای اسلامی مشهد باشد و از وضعیتِ نابه‌سامانِ تئاتر این شهر چیزی نداند؟!

مهدی بندار ادامه‌می‌دهد: مدیران به ما قول‌هایی داده‌اند، امااینکه کِی و به چه‌صورت عملی شود مسئله‌ی دیگری‌ست. قراربوده در تامین هزینه‌های سالن حمایت 30 یا 50 درصدی بشود و روی صندلی‌هایی که فروخته نمی‌شد حمایتی صورت گیرد و اتفاقا نامه‌ی این حمایت هم سالِ گذشته از انجمن نمایش به شورای شهر رفت اما با تغییر مدیران وضعیت تصمیم گیری در رابطه با این مورد مشخص هم تغییر کرده‌است، همه چیز معلق است و هنوز کسی نتوانسته این حمایت را از مدیران جدید شهرداری بگیرد.

هنر در مشهد مهجور است

«تئاتر مشهد بزرگتر ندارد»بزرگتر نه در کسوت یا سن و سال ،بزرگتر به معنی کسی که درک و تحلیل درستی از اتفاقات داشته باشد و بتواند آینده را ببینند،یا حداقل نگاهی به آینده داشته باشد، این جمله را رضا عرفانی وقتی می‌گوید که از عدم اجماع و یکپارچه‌گی هنرمندانِ تئاتر گله‌مند است وآن را غیرممکن می‌داند و بیان می‌کند: در آستانه‌ی انتخابات انجمن هنرهای نمایشی 12 فرد تایید صلاحیت شده داریم که شامل 30 گروهِ فکری متفاوت هستند! هیچ‌کس، دیگری را قبول ندارد. سابقِ بر این در تئاتر مشهد بزرگ‌ترهایی بودند که به صلاحِ تئاتر فکر می‌کردند و ارشادی بود که از همین بزرگترها تشکیل می‌شد و مسائل را مدیریت می‌کرد اما الآن از فقدانِ این موارد رنج می بریم.

سعید صادقی هم با اشاره به وضعیت تئاتر در دورانِ پساکرونا این بحث را ادامه می‌دهد: با این وضعِ نابه‌سامانِ معاش هنرمندان، حالِ تئاتر را بد می‌بینم، نسل جدید تئاتر بلاتکلیف است. بخشی از این بلاتکلیفی به مشکلاتِ درونِ تئاتر و بخش دیگر آن به عدمِ مدیریت متولیان و مسئولین باز می‌گردد.

وی می‌گوید: هرچند که تئاتر خانه‌ من است اما برای ارتزاق مجبورم هم‌زمان کارِ سینمایی هم انجام دهم و بنابراین در آستانه‌ چهل سالگی مطمئنم که به زودی و برای همیشه به تهران کوچ خواهم کرد چراکه هنر در این شهر مهجور است. ای کاش بستری فراهم بود که می‌توانستم در تئاتر و در خراسان باقی بمانم اما ناچارم که به کوچ فکر کنم چون راهی دیگری ندارم.