قهرمان واقعی کیست؟
مریم اصغری
در میان هیاهوی نمایش فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی، یک ادعای جنجالی مطرح شد. ادعایی که واکنشهای بسیاری را به همراه داشت!
آزاده مسیحزاده، هنرجوی فرهادی در موسسه کارنامه ادعا کرد که چندین سال پیش مستندی در شیراز با عنوان «دوسر برد، دوسر باخت» ساخته که داستان زندگی شخصیت اصلی قصه فیلم فرهادی است و به ایده اصلی فیلم سینمایی «قهرمان» شباهت دارد، اما فرهادی هیچکجا اسمی از او نیاورده است.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» مسیح زاده معتقد است که این مستند پژوهشی را در سال 93 در ورکشاپ فیلم سازی موسسه فرهنگی هنری کارنامه ساخته و برای آن در سال 97 جایزه ویژه هیات داوران از هشتمین جشنواره شیراز را دریافت و منتخب بهترین پژوهش از شصتمین جشنواره منطقهای همدان شده است.
به گفته وی مستند«دوسر برد، دوسر باخت» دومین تجربه فیلمسازی این کارگردان جوان بعد از فیلم کوتاه «360درجه» است.
کشف حقیقت!
بد نیست در همین ابتدای گزارش اشارهای داشته باشیم که در تاریخ ۴ اردیبهشت۹۷ در اینستاگرام این کارگردان جوان درخلاصه داستان این مستند آمده است: «زندانی بندباز شیرازی که در زندان به رنگآمیزی دیوارهای زندان مشغول است، روزی برای خرید رنگ از زندان خارج میشود و کیف حاوی پول پیدا میکند. به گفته خودش میتوانسته این پول را برای خودش بردارد، اما مبلغ پول به اندازهای نبوده که بتواند بدهی خود را داده و از زندان خلاص شود. پس به دنبال صاحب پول میگردد و پس از پس دادن پول به صاحبش، این ماجرا رسانهای میشود و خیرین شیراز بدهی این فرد را پرداخت میکند و او با این حرکت قهرمانانه از زندان آزاد میشود.
مستندساز در این مستند پژوهشی به دنبال کشف حقیقت اصلی است و به دنبال زنی که صاحب آن کیف بوده و در این میان به حقیقت های دیگری نیز دست میابد.»
بیانیه هیات مدیره انجمن مستندسازان
پس از بازگو شدن این موضوع در صفحات مجازی و واکنشهای متفاوت به آن، همچنین بازنشر چندین باره پست آخر آزاده مسیحزاده در اینستاگرام و انتشار مستند او در YouTube، روز شنبه 22آبان ماه، هیات مدیره انجمن مستندسازان درباره برخی حواشی غیر رسمی که درباره فیلم «قهرمان» مطرح شده، بیانیه داد و در متن این بیانیه اعلام کرد که فیلم مستند «دو سر برد، دو سر باخت» را که این روزها کارگرداش مدعی است،آخرین ساخته اصغر فرهادی با اثر پذیری جدی از مستندش ساخته شده در یوتیوب ببینید تا بزودی فضای آزادی برای گفتگو در این زمینه فراهم شود.
در متن این بیانیه صنفی آمده است: «اگر در ساخت یک فیلم داستانی از مصالح مختلف یک فیلم مستند استفاده شده باشد، حق و حقوق صاحب فیلم مستند چگونه باید تامین شود؟
اگر کسی در مسیر ساخت یک فیلم به عنوان راهنما، مشاور یا استاد حضور داشته باشد چه حقی نسبت به آن فیلم پیدا می کند؟ و… ما در انجمن مستندسازان به واسطه درخواست و چارهجویی خانم آزاده مسیحزاده، کارگردان فیلم مستند، دوباره با این مساله پر تکرار در سینمای مستند مواجه شدهایم.
این بار صورت مساله چنین است: کارگردان یک فیلم مستند(فیلم «دو سر برد، دو سر باخت» به کارگردانی آزاده مسیح زاده) مدعیست که فیلم سینمایی مشهور این روزها (قهرمان ساخته اصغر فرهادی) با اثرپذیری جدی از فیلم مستند او ساخته شده و در این مسیر نه تنها حق و حقوق مادی و معنوی او هیچ گاه تامین نشده بلکه شاهد برخوردهایی از گونهای دیگر بوده است.
این اولین بار نیست که چنین گفتگوهایی در حوزه سینما به صورت پراکنده در می گیرد. اما غالب چنین جدالهایی در سینمای ایران در نهایت با پا درمیانی و به اصطلاح ریش سفیدی رتق و فتق میشود و متاسفانه اصل ماجرا در غالب موارد به زیر فرش رانده می شود. بدون تردید جامعه هنری ما نیازمند است تا در خصوص منافع و حقوق خود صریح و محترمانه گفتگو کند و خرد جمعی هنرمندان باید فرصت پیدا کند تا درخصوص مسائل مهم شغلی خود وارد بحث و جدال احسن شود.
انجمن مستندسازان بنا دارد بحث و گفتگو پیرامون این موضوع را از باب کشف و تنظیم روابط درست حقوقی و هنری در خصوص اثرپذیری فیلم داستانی از یک فیلم مستند شروع و تا رسیدن به داوری خرد جمعی ادامه دهد. ما به زودی فضایی برای گفتگوی آزاد در اینباره فراهم خواهیم کرد.
اما در گام اول لازم است تا همه کسانی که به گفتگو در این حوزه علاقمند هستند بتوانند هر دو فیلم را ببینند تا امکان داوری درباره این ادعا آسان تر باشد.
خوشبختانه فیلم داستانی این روزها در سینماهای کشور اکران شده و امکان تماشای آن مهیاست.
ما از کارگردان فیلم مستند پرسیدیم آیا امکان دارد تا برای ایجاد آمادگی ورود به گفتگوها، فیلم خود را در فضای مجازی اکران کند؟
ایشان اعلام کردند که این فیلم هم اکنون در آدرس
https://youtu.be/Y66MElQXutAقابل تماشاست.
بنای ما در انجمن مستندسازان این است که ضمن واکاوی جوانب این ماجرا به تعاریف روشنی دربارهی حقوق مولفین و به خصوص مستندسازان برسیم تا مبنای رسیدن به یک چارچوب حقوقی محکم گردد. طبعا در این زمینه به همراهی و نظرات وکلا و حقوقدانان محترم نیاز جدی احساس میشود.
ما همچنین امیدواریم در فضای هنری ما هیچگاه حق کسی ضایع نشود.»
پاسخ به ادعای کپی برداری
بلافاصله پس از بیانیه فوق وکیل اصغر فرهادی به برخی ادعاها و حاشیههای به وجود آمده درباره فیلم «قهرمان» پاسخ داد. کاوه رضوانی راد، به توضیح درباره این ماجرا پرداخت و در یادداشتی نوشت: «پیش از هر سخنی، ذکر این نکته ضروری است که اینجانب در مقام وکیل پروژه سینمایی «قهرمان»، در سه ماه گذشته به دلیل رعایت احترام مقام معلم و شاگردی، از پاسخ رسانهای به ادعاهای یکی از هنرجویان ورک شاپ آموزشی آقای اصغر فرهادی در سال ۹۲_۹۳ اجتناب نموده و گزارش خود را در اینباره به خانه سینما ارائه کردهام، اما اکنون که بیانیه انجمن مستندسازان، موجب رسانهای شدن موضوع در سطح عمومی شده است، بیان توضیحات و جزییات موضوع و انتشار اسنادی که ماهیت حقیقی روایت را آشکار میسازد ضروری است.
بنابراین ضمن غنیمت دانستن فرصت پیشآمده جهت روشن سازی ابعاد ناگفته موضوع، بر این امر تاکید مینمایم که نسخهای از کلیه مستنداتی که در ادامه به آنها اشاره شده، پیش از این، در اختیار خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه قرار گرفته است.
یک؛ در سال ۹۲-۹۳ و در جریان برگزاری دوره آموزشی فیلمسازی مستند در موسسه کارنامه، آقای فرهادی طبق طرح درسی دورهشان، هنرجویان این دوره را به گروههای دو و یا سه نفره تقسیم کرده و سوژهای را به عنوان ایدهی مشترک همهی گروهها برای کار کلاسی تعیین مینمایند و قرار میشود هنرجویان تحت نظارت، مشاوره و راهنمایی ایشان در زمینههای تکنیکی و محتوایی با محوریت اشخاصی که پول و یا شیء گرانبهایی را یافتهاند و با عودت آن به صاحبِ مال در جامعه شناخته شده و به عنوان قهرمان برجسته شدهاند کار کنند. سوژه هایی با این ایده مشترک، از اخبار روزنامههای سراسری یا برنامهی تلویزیونی « ماه عسل» و یا شبکهها و مطبوعات استانی گردآوری شده و در اختیار هنرجویان قرار میگیرد. با معرفی سوژهها توسط آقای فرهادی، گروههای هنرجویان برای ضبط تصاویر به مناطق مختلف کشور عازم میشوند. در طول جلسات برگزاری این کلاس که نزدیک به یک سال به طول انجامیده، آقای فرهادی برای هنرجویان طرح، شکل اجرا و جهت مسیر هر سوژهای را مشخص مینمایند.
از جمله سوژههای این دوره، شخصی است که در شیراز، زندانی مهریه بوده و با یافتن کیفی پر از پول و عودت آن به صاحب کیف، مورد تکریم قرار میگیرد. این اتفاق در سال 91 رخ داده و به صورت گسترده در مطبوعات و رسانههای سراسری و محلی انعکاس داشته است، از جمله در گزارش تصویری مفصل شبکه استانی فارس و همچنین بخش حوادث روزنامه جام جم صفحه 19 مورخ 4 اردیبهشت 1391 و روزنامه خبر مورخ 28 فروردین 1391. بنابراین برخلاف ادعای ناصحیح خانم آزاده مسیح زاده، سوژه مذکور توسط ایشان کشف نگردیده است بلکه این خبر از قریب به یک سال پیش از شروع دوره فیلمسازی مستند، در سطح گستردهای در جامعه انتشار یافته است.
با نظر مساعد آقای فرهادی، مقرر میشود ایشان که خود اهل شیراز بوده، نسبت به مصاحبه و تصویربرداری از این فرد اقدام نماید. با اتمام دوره کلاسی، این هنرجو کار کلاسی خود را که با ایده و طرح و تحت نظارت و راهنمایی آقای فرهادی ساخته شده بود با عنوان مستند «دو سر برد، دو سر باخت» تدوین نهایی و در چند جشنواره فیلم کوتاه بدون اشاره و ذکر نام آقای اصغر فرهادی به نمایش درمیآوردند.
دو؛ پنج سال بعد و در سال ۹۸، خانم مسیحزاده دوباره در دورههای آموزشی آقای فرهادی در موسسه بامداد ثبت نام مینمایند. ایشان قبل از ساخت فیلم « قهرمان»، در حضور دو شاهد در موسسه آموزشی بامداد در تاریخ 15/05/1398، متنی را به دست خط و امضای خود تهیه کرده و در آن صراحتا اظهار میکنند که ایده و طرح فیلم مستند «دو سر برد، دو سر باخت» متعلق به آقای فرهادی است. اصل این سند در اختیار موسسه بامداد و نسخهی برابر اصل شده آن به خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه (شعبه چهارم )تقدیم شده است.
سه؛ دو سال بعد و در تابستان ۱۴۰۰ و درست همزمان با اکران فیلم « قهرمان» در جشنواره کن، خانم مسیح زاده با طرح ادعایی عجیب در شبکههای اجتماعی اعلام داشتند که فیلم« قهرمان » از فیلم مستند ایشان کپی شده است. این موضوع بلافاصله با واکنش بعضی از هنرجویان آن دوره مواجه شده و ایشان با بیان جزییاتی از آن دوره در مقام پاسخ به این ادعای کذب برآمدند. از جمله آن که دوازده نفر از هنرجویان این دوره آموزشی، با تنظیم استشهادیهای به بیان جزییات کامل روند ورکشاپ آموزشی پرداختند. یکی از گواهان این استشهادیه، فیلمسازی است که در ساخت مستند خانم مسیح زاده، به عنوان فیلمبردار حضور داشته و در جریان کامل جزییات ساخت مستند و نقش آقای فرهادی به عنوان مالک طرح و ایده بوده است. این استشهادیه نیز به خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه تقدیم شده است.
چهار؛ اینجانب از همان روزهای نخست، کلیه مستندات و مدارک و اسناد و شهود خود را جهت رسیدگی صنفی و حرفهای به موضوع به خانه سینمای ایران تقدیم نموده و در گزارشی مکتوب، روند ماوقع را به مدیرعامل خانه سینما اطلاع دادهام. با این وجود به دلیل تداوم رفتارهای غیرحرفهای و فضاسازیهای رسانهای اخیر، شکواییهای در شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه تهران ثبت و شکایتی نیز به شورای صیانت از اخلاق حرفهای خانه سینما تقدیم شده است.
جزییات بیشتری از این موضوع در روزهای آتی از سوی تیم حقوقی و رسانهای فیلم « قهرمان» انتشار خواهد یافت.»
واکنش دیگر مستندسازان
اما این حواشی به همینجا ختم نشد و در مقابل توضیحات وکیل اصغر فرهادی برخی مستندسازان به عدم بردن نام مسیح زاده در تیتراژ فیلم قهرمان واکنش نشان دادند.
به طور نمونه سروش طباطبایی، کارگردان و تدوین گر نوشت: «عذر بدتر از گناه!!! کاری اصلا به بحث حقوقی این ماجرا ندارم. گیریم آقای فرهادی، شما سوژه فیلمی که قراره باهاش برید اسکار رو به هنرجوهاتون دادی (خب الان همه تو دلشون میگن چه مار احمقانیه، کدوم فیلم سازی همچین کاری میکنه؟) اون بنده خدا هم از روی یک ایده خطی (باز میگم برفرض قبول صحبت وکیل محترم، چون در واقعیت اینجوری هم نیست، حداقل درمورد خانم مسیح زاده) رفتن تحقیق کردن، پژوهش کردن، فیلم ساختن، قصه درآوردن، هیجان انگیزش کردن. آن وقت آقای فرهادی باید بیاد بگه چون اون یه خط رو من گفتم، پس اثر مال منه؟ زحمات اون بنده خدا حتی توی تیتراژ فیلم هم نیاد؟ سوال اینجاست که اگر آزاده مسیح زاده اصلا روی اون سوژه کار نمیکرد و اون فیلم هم در نمیومد، بار آقای فرهادی همین قهرمان رو میساخت؟ با همین قصه و دکوپاژ؟ آیا اصلا اونوقت کار آقای فرهادی هنر حساب میشه؟ آیا وقتی ایده میدم یک نویسنده روش فیلمنامه بنویسه، باز حق دارم اسم فیلمنامه نویس و قصه پرداز رو نیارم، بگم همش کار من بوده؟ و همه اینها از جانب کسی که اعتبار سینمای امروز ایران بوده، ادعایی در فیلمنامه نویسی و قصه پردازی داشتن که حالا همهش تحتالشعاع قرار میگیره»
زشت اشت که هیچ اسمی از صاحب اصلی ایده نیاوری
همچنین محدثه گلچین عارفی، مستندساز نوشت: «اینکه قهرمان آشکارا از مستند “دوسر برد، دوسر باخت” آزاده مسیحزاده اقتباس شده، ایرادی ندارد. کار زشت این است که در تیتراژ قهرمان بنویسی: فیلمنامه اصغر فرهادی با سپاس از سعید فرهادی. زشتی کار این است که هیچ اسمی از صاحب اصلی ایده نیاوری. بیاخلاقی اینجاست که حقوق مادی و معنوی آزاده مسیحزاده را نادیده بگیری، چون لابد خودت خیلی گندهای و قرار نیست کوچکترها را به حساب بیاوری. از اینجا به بعد بیتعارف اسم این کار دزدی است. در مقابل بیاخلاقی سکوت نکنیم و صدای صاحب اصلی قهرمان باشیم. راستی من آزاده مسیحزاده را نمیشناسم، ولی بسیار درکش میکنم و در کنارش میایستم»
رسیدگی خانه سینما به دعاوی
آخرین حواشی این فیلم جنجال برانگیز نیز به روز گذشته ۲۳ آبانماه بازمیگردد که انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند که یکی از انجمنهای عضو خانه سینماست، درباره این ماجرا یادداشتی نوشت که پس از اشاره به دو نامه«هیات مدیره انجمن مستندسازان» و وکیل محترم جناب آقای فرهادی در بخشی از آن آمده است: «هیأت مدیره «انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند» لازم میداند که چند نکته را بیان نماید.
نخست اینکه بیانیه انجمن مستندسازان، توسط هیأت مدیره این انجمن، یعنی انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، صادر نشده است. تنها انجمن رسمی و قانونی مستندسازان در ایران، «انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند» با شماره ثبت ۴۳۱۵۷ است و تاکنون هر انجمنی با هر تشابه اسمی، فاقد اعتبار ثبتی و وجاهت قانونی است. تفاوت این دو انجمن موضوعی است مفصل که بیان آن در این مطلب نمیگنجد.
دوم اینکه فیلمساز ارجمند سرکار خانم آزاده مسیحزاده، اگر شکایت و ادعای خود را با انجمن صنفی در میان میگذاشتند، حتماً به ایشان راهکارهای قانونی گفته و راهنماییهای لازم انجام میشد؛ چراکه خانه سینما دارای شورایی مشخص و کاردان است که به دعاوی این چنینی رسیدگی دقیق میکند. اما نه خانم مسیحزاده طرح موضوع فرمودند و نه اساساً ایشان عضو انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند بودند که موضوع مطابق پیشنهاد ما دنبال شود. گرچه در هر صورت ما آماده ارائه راهنماییهای لازم برای تمام هنرمندان سینمای مستند هستیم و نداشتن عضویت مانع نخواهد بود.»
و در آخر…
در پایان این گزارش خاطرنشان میکنیم که در مراحل نوشتن، به دایرکت آزاده مسیح زاده در اینستاگرام پیام داده تا ماجرا را از زبان ایشان نیز نقل کنیم، اما متاسفانه پاسخی دریافت نکردیم.
این اولین بار نیست که چنین اتفاقات و حواشی در حوزه هنر و علی الخصوص سینما در میگیرد. در اکثر موارد هم موضوع از متن به حاشیه میرود و در نهایت رسانه برتر پیروز ماجرا است. بدون شک رعایت حقوق مادی و معنوی یک مولف اثر، نشانه حرفهای بودن یک هنرمند در هر زمینهای است و امیدواریم حواشی به وجود آمده، سایهای بر سالها سابقه درخشان اصغر فرهادی در سینمای جهان نباشد و به زودی زوایای پنهان این پرونده جنجالی بر همگان آشکار گردد.