چالش انتخاب استاندار پایتخت معنوی ایران
حسین رفیعی/ مدیرمسئول
استان خراسان رضوی با 33 شهرستان و با مرکزیت مشهد که هم از نظر وسعت و هم از نظر جمعیت دومین کلان شهر کشور به شمار می رود و همچنین سالانه بیش از 27 میلیون زائر (در شرایط پیش از کرونا) از داخل و دو میلیون زائر از خارج کشور را پذیرا می باشد، بدون شک از مهمترین استان های کشور به شمار می رود. این استان از شمال و شمال شرق به طول تقریبی 532 کیلومتر دارای مرز مشترک با جمهوری ترکمنستان و از شرق به طول حدود 302 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد که از حیث موقعیت استراتژیک و اقتصادی و تجاری نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خراسان رضوی با توجه به وجود بارگاه ملکوتی امام هشتم همواره مرکز توجه همه ایرانیان بوده و هست و در صورت برنامهریزی دقیق، قوی و فراهمآوری انتصابات درست همچنان امکان بهره برداری بیشتر از ظرفیت های این استان در آینده فراهم خواهد بود. با این تفاسیر میطلبد ریاست محترم جمهوری اسلامی و مدیران ارشد کشوریِ دولت انقلابی سیزدهم در قدم اول نگاه ویژهای به انتخاب مدیران ارشد استانی داشته باشند. تا در گام دوم انقلاب اسلامی گامی اساسی و موثر در توسعه این استان برداشته شود. چرا که در طول 42 سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی با همه خدماتی که صورت گرفته است توقعات به حق مردم به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد این استان گاه آنچنان که انتظار میرفته برآورده نشده است. نمونه بارز آن هم همین آمار غیر قابل قبول مشهد در روزهای سیاه کرونایی اخیر است که نشان از عدم مدیریت صحیح و تصمیم گیری به موقع در زمان بروز بحران نسبت به جمعیت و ظرفیت های درمانی استان دارد. که همین موضوع باعث رنجش خاطر مردمان این استان گردیده است. بدون شک استانی با چنین جایگاه و ظرفیت های ایدهآل به یک مدیر در تراز خود نیازمند است و یک استاندار خوب برای استان بایستی شرایطی فراتر از یک مدیر معمول داشته باشد. استاندار به عنوان نماینده دولت و عالی ترین مقام استانی باید دارای ویژگی های ممتاز مدیریتی باشد. از آن جمله باید دارای تدبیر در امور، برخوردار از علوم مدیریتی مانند برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگ کنندگی، رهبری و هدایت زیر مجموعه، ارتباطات قوی، دوری و پرهیز از اشرافی گری، قاطعیت و شجاعت در امور، منعطف در هنگام ضرورت، دوراندیش، حق طلب و عدالت محور، ترجیح دادن منافع و امور عمومی بر سود شخصی و مانند آن باشد. نگاه غیرسیاسی و فراگیر به جریانات سیاسی و فعالین اجتماعی – فرهنگی استان داشته باشد و البته در زمینه سیاسی نیز استاندار باید با دوری گزیدن از تفکرات جناحی، باندی و عدم تاثیرپذیری از هر طیف سیاسی و همچنین پرهیز از سیاست زدگی، در وظایف و کارهای خود صرفا منافع و حقوق مردم و مصالح و سیاست های نظام را ملاک عمل قرار دهد. استانداران امانتداران مسئولیت مهمی هستند که دولت به نیابت از مردم به آنان سپرده است و بر این اساس اختیارات و قدرتی گسترده به آنان تفویض شده است.
شاخصهای یک استاندار برای خراسان رضوی صرفا به مواردی چون سواد سیاسی، اجتماعی و توسعهای خلاصه نمی شود. در شرایط حساس کنونی این استان نیازمند یک استاندار بومی است که به خوبی با تمام ظرفیت ها، نقاط ضعف و قوت استان آشنا بوده و از جنس مردم این استان و فرهنگ خاص آن و البته دارای عرق به دیار مادری باشد که یقینا این موضوع برای مردمان خراسان رضوی نیز بسیار حائز اهمیت و ارزش است. همچنین با توجه به مرز مشترک با افغانستان و شرایط بی ثبات کشور همسایه در این روزها، می طلبد که استاندار جدید فردی آشنا با مسائل امنیتی و ترجیحا دارای سوابق مرتبط با این امور باشد. استاندار جدید باید فردی انتقادپذیر بوده و ظرفیت استفاده از اندیشمندان توسعهگرا را داشته باشد. برای کار علمی و تحقیقی ارزش قائل باشد و میان علم و تجربه یک پل ایجاد نماید و تحقیقات علمی را به محققان دلسوز و واقعی بسپارد. آنچه در این میان حائز اهمیت است اینکه اگر مدیری بخواهد خود را در تراز حاکمیت نظام اسلامی بداند، باید ویژگیها و شاخصهای ویژهای را به نمایش بگذارد لذا برای سنجش و ارزیابی کارگزاران نظام اسلامی نیاز به الگو و معیار است، پس انتصاب استانداری با شرایطی که هم از نظر تقوا و هم تخصص و سادهزیستی آنچه خواست مردم است را به منصه ظهور رساند دارای اهمیت بسیار است.