وقتی 50 درصد درآمد نفتی کشور را به سطل زباله میریزیم
بنفشه رحیمی
ایران در آخرین آمارهای شاخص جهانی گرسنگی، رتبه سیام را از آن خود کرده است. درواقع شاخص ایران، در سال1992 برابر با 5.17، در سال2000 برابر با 13.6 و در سال 2008 برابر با 7.8 بوده که این بیانگر حرکت خوب کشور در زمینه کاهش گرسنگی و سوءتغذیه ناشی از فقر غذایی بوده است.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» ضایعات مواد غذایی در ایران ٣٥ میلیون تن میباشد حال آن که در اتحادیه اروپا با ٢٧ کشور عضو، تنها ٩٠ میلیون تن مواد غذایی دور ریخته میشود. طی یک تحقیق علمی، ارزش مادی ضایعات مواد غذایی در ایران ١٥ میلیارد دلار برآورد شده که اگر این میزان را با درآمد نفتی در شرایط غیرتحریم مقایسه کنیم، متوجه میشویم که مردم ایران تقریباً ۵۰ درصد درآمد نفتی کشور را با ضایعات غذا به سطل زباله میریزند.
پرسش اساسی این است با وجود آنکه بخشی از جمعیت از سوءتغذیه و عدم دسترسی کافی به مواد غذایی در کشور رنج میبرند و با وجود تأکید بر آموزههای دینی مبنی بر مصرف صحیح، پرهیز از اسرافکاری و زیادهروی در مصرف چرا همچنان شاخصهای دور ریز غذا در ایران همچنان بالا است به طوری که حجم زیادی از درآمدهای کشور را تحت شعاع قرار میدهد؟
نسرین شعبانزاده، مردمشناس معتقد است که مشکل سوءمصرف به سالهای اخیر بازمیگردد. شرایط فرهنگی، آداب و رسوم و حتی اقلیمی کشور ایران طوری نبوده که حتی اگر مردم بخواهند، بتوانند مصرف بالایی داشته باشند؛ یعنی شرایط خاص و دشوار جهت فراهم کردن موادغذایی باعث میشده که مصرف بهینهای در طول زندگی خود داشته باشند.
وی در گفتوگو با صبح امروز با بیان اینکه «عاملی که کمک کرده تا مصرف به سمت نامناسبی حرکت کند بحث رسانههاست» میافزاید: در واقع رسانه باعث شده شرایط جدیدی رویت شود که این شرایط یک فرهنگسازی همگانی را ایجاد کرده است.
هزینههای موادغذایی، فدای اموری دیگر میشود
این مردمشناس تصریح میکند: وقتی که تعادلی در مصرف مواد غذایی نباشد، میتواند سوءتغذیه به بار بیاورد؛ ما گروههایی را میشناسیم که ممکن است بتوانند از مواد غذایی استفاده کنند یا مواد اصلی را به بدنشان برسانند، اما همین هزینه را صرف امر دیگری میکنند؛ پس چیزی که اهمیت دارد اعتدال در استفاده از مواد غذایی است چه به جهت حجم مصرف و چه به جهت کیفیت اقلامی که وجود دارد.
به گفته وی، فرهنگی به وجود آمده که تصور میشود هرچه کمیت مواد غذایی بیشتر باشد به لحاظ تغذیهای مشکلی نداریم، بلکه اول از همه باید در مفهوم مصرف اصلاحی حاصل شود.
ضایعات مواد غذایی در ایران ٣٥ میلیون تن میباشد در صورتی که در اتحادیه اروپا با ٢٧ کشور عضو، تنها ٩٠ میلیون تن مواد غذایی دور ریخته میشود. طی یک تحقیق علمی، ارزش مادی ضایعات مواد غذایی در ایران ١٥ میلیارد دلار برآورد شده که اگر این میزان را با درآمد نفتی در شرایط غیر تحریم مقایسه کنیم، متوجه میشویم که مردم ایران تقریباً ۵۰ درصد درآمد نفتی کشور را با ضایعات غذا به سطل زباله میریزند
مصرفگرایی؛ نتیجه افول اخلاقیات
شعبانزاده با بیان اینکه «سرچشمه این مشکل از نگاه فرهنگی و مردمشناسانه افول اخلاقیات است» توضیح میدهد: مثلاً وقتی که ما فاکتور اصلی وفاداری را حتی نسبت به مواد غذایی هم نداشته باشیم به راحتی میتوانیم آن را دور بریزیم. اگر این رفتارها گسترش پیدا کند به مرتبه انسانی هم میرسد و در نتیجه میتوانیم حتی به یک فرد هم وفادار نباشیم.
آموزشو پرورش؛ زیردست رسانهها
این مردمشناس با اشاره به نقش اجزای مختلف جامعه در این زمینه تصریح میکند: از سمت بدنه جامعه، خانواده و از طرف سازمانها و مراکز کشور، رسانه که دیگر سازمانها حول آن میچرخند نقش مؤثری را در حوزه مصرف ایفا میکنند. به جای اینکه آموزشوپرورش و فضای تعلیموتربیت بر رسانه تاثیرگذار باشد، بیشتر رسانه موثر واقع شده و این یعنی وزنه فضای تعلیم و تربیت آنقدر سنگین نبوده که آن را تحت تأثیر خود قرار دهد.
شعبانزاده در مورد وضعیت نامناسب برخی استانها در دسترسی به موادغذایی و بالا بودن میزان سوءتغذیه در آن میگوید: این مسئله، نسبی است؛ یعنی ما باید ابتدا شاخصهایی را تعریف کنیم و بعد مقایسهای داشته باشیم، اما آن چیزی که از رسانه ها پیداست در سیستان و بلوچستان با معضل خاصی در زمینه سوءتغذیه و مصرف مواد غذایی مواجهایم.
اگرچه که وضعیت سوء مصرف مواد غذایی در برخی استانها بیشتر به چشم میخورد؛ به ویژه در شهرهای بزرگتر بیشتر با دورریز مواد غذایی روبهرو هستیم، اما از سویی دیگر عدم توازن امنیت غذایی در بخشهای مختلف یک شهر یا یک استان منجر به ایجاد مشکلات سوء تغذیه و به مراتب مشکلات جسمی برای افراد شده است. برای مثال دسترسی به مواد غذایی در بخشهای مختلف مشهد متفاوت است درواقع دسترسی عادلانهای در این زمینه وجود ندارد. در سطح استان نیز شهرستانهایی چون تایباد، باخرز، خلیلآباد و خواف از سوء تغذیه و عدم دسترسی کافی به مواد غذایی رنج میبرند.
زهرا اباصلتی، رئیس گروه تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد معتقد است امنیت غذایی به سه فاکتور بستگی دارد؛ موجودی مواد غذایی، دسترسی به مواد غذایی و استفاده بهینه از آن، اگر به این سه مولفه توجه شود، میتوان گفت که جامعه از امنیت غذایی برخوردار است. هر یک از سیاستهایی که در جامعه اعمال میشود منجر به ارتقا بخشیدن یا حتی ایجاد امنیت غذایی بین مردم میگردد.
وی در زمینه لزوم تعریف صحیح سبد غذایی برای گروههای مختلف جامعه اظهار میکند: نکته حائز اهمیت اینجاست که وضعیت سبد غذایی و دسترسی مردم به آن باید مورد توجه قرار بگیرد. به عنوان مثال اگر جامعهای را در نظر بگیریم که معتقد است برای مادر باردار و کودک یک سری موادغذایی خاص باید فراهم شود، در واقع به این معناست که سبد غذایی مناسب را برای این قشر خاص تعریف کرده. البته باید توجه شود که هر جامعهای باید آن دسته از مواد و سبد غذایی را تعریف کند که اولا امکان دسترسی به آن را داشته و ثانیا متناسب با فرهنگ آن جامعه و مردم باشد.
درآمدها دیگر جوابگو نیستند
اباصلتی در راستای تاثیر وضع اقتصادی بر تامین موادغذایی تصریح میکند: امنیت غذایی بسته به ادوار مختلف در کشور تحت تاثیر عوامل گوناگونی قرار گرفته که یکی از مهمترین این فاکتورها سطح اقتصادی است. گاهی در جامعه دسترسی به سبد غذایی امکانپذیر است، ولی به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی، مردم توانایی تأمین آن ندارند. البته عوامل دیگری هم در این زمینه دخیل هستند.
به گفته وی، گاهی مردم بیشتر هزینههایشان را به سمت هزینههای غیرخوراکی سوق میدهند پس نکتهای که در اینجا اهمیت دارد این است که باید با آموزش و فرهنگی که ایجاد میکنیم، بتوانیم مردم را به سمتی هدایت کنیم که هزینههای خوراکی را جزء اولویتهای اول خود قرار دهند.
وضعیت نامناسب غذایی تایباد، باخرز، خلیلآباد و خواف
رئیس گروه تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد از آمارهای اخیر در استان و کشور خبر میدهد: طبق آخرین آمارها در سال ۱۳۹۱ خراسان رضوی به ویژه شهر مشهد از نظر بحث امنیت غذایی وضعیت نسبتاً مناسبتری دارد؛ اما باید توجه کرد که این آمار در نقاط مختلف مشهد یکسان نمیباشد؛ یعنی حاشیه این شهر نیازمند توجه و رسیدگی بیشتری برای تامین موادغذایی است. در سطح استانی هم شهرستانهای مرزی مانند تایباد، باخرز، خلیلآباد و خواف نسبت به شهرستانهای دیگر استان که در حیطه بررسیها و آمارهای ما قرار دارند وضعیت نامناسبتری دارند.
شعبانزاده: وقتی که ما فاکتور اصلی وفاداری را حتی نسبت به مواد غذایی هم نداشته باشیم به راحتی میتوانیم آن را دور بریزیم
وی میافزاید: طبق بررسیهایی از سوی هشت دانشگاه کشور، استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، ایلام، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد و برخی از شهرستانهای خراسان جنوبی از ناامنی غذایی رنج میبرند.
اباصلتی در زمینه تاثیر سوء تغذیه بر روی سلامت جسمی افراد خاطرنشان میکند: تا قبل از شیوع ویروس کرونا وضعیت بهتری داشتیم. یکی از شاخصهای سوء تغذیه در هر جامعهای، کوتاه قدی کودکان است. در کشور ما کوتاه قدی کودکان از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۸ از ۶ درصد به 2.9 درصد روند کاهشی داشته؛ به این معنا که میزان کوتاهقدی آنان کمتر شده و شاهد کاهش خوبی بودهایم، اما این آمارها همچنان ثابت مانده و فعلا تغییری در آن مشاهده نمیشود.
کاهش مصرف لبنیات با شیوع بیماری کرونا
وی در راستای تاثیر شیوع بیماری کرونا بر تغذیه افراد خاطرنشان میکند: طبق بررسیها و به دنبال اطلاعرسانیهای بعضا نادرست، شاهد تغییراتی در میزان مصرف برخی از گروههای غذایی بودهایم؛ مثلاً باور غلطی که در زمینه مصرف لبنیات برای مضر بودن آن در شرایط کرونایی ایجاد شده بود، باعث شد که مصرف لبنیات به میزان زیادی، کاهش یابد.
برخی موارد از حیطه کاری علوم پزشکی خارج است
او در پاسخ به این سوال که علومپزشکی برای بهبود وضعیت تغذیه افراد چه اقداماتی را باید انجام دهد؟ میگوید: همانطور که گفتیم از مسائل قابل توجه در این زمینه، دسترسی به مواد غذایی است؛ تنظیم درآمد مردم و اصلاح امور اقتصادی از حیطه کاری علوم پزشکی خارج است، اما شناسایی گروههای آسیبپذیر و معرفی آنها به سازمانهای حمایتی و خیرین کمک علوم پزشکی در این زمینه است.
ایران، جزو رتبههای نخست اسراف در مواد غذایی
اباصلتی در مورد نقش جامعه برای کاهش میزان دورریز موادغذایی در کشور بیان میکند: با توجه به اینکه هم در دین و سنت و هم در فرهنگ مردم ایران به صرفهجویی توصیه شده، اما کشور ما در زمینه اسراف مواد غذایی جزء رتبههای اول است؛ در نتیجه آگاهی و اطلاعرسانی به مردم خصوصا در زمینه طرز تهیه، پخت، مصرف و نگهداری موادغذایی بسیار ضروری است. این آموزش و اطلاعرسانی نه تنها از سوی بهداشت بلکه از طریق صنعت و معدن، جهاد کشاورزی، آموزشوپرورش و همه سازمانها امکانپذیر است.
وی در پاسخ به این سوال که دیگر کشورها برای کاهش دور ریز مواد غذایی چه سیاستهایی را به کار میگیرند؟ تصریح میکند: آموزش و نهادینه کردن استفاده بهینه نه تنها در زمینه خورد و خوراک، بلکه در هر زمینه دیگری از دوران کودکی افراد آغاز میشود. همچنین ترسیم فرآیند تولید مواد غذایی برای کودکان به صورت عملی این مسئله را به کودک منتقل می کند که برای تهیه هر یک از مواد مصرفی چه میزان وقت و انرژی صرف میشود؛ در نتیجه به ارزش بالای آن پی برده و زاویه دید وی را به مصرف تغییر میدهد.
تقریباً هیچ راهحلی در کوتاه مدت برای بهبود مصرف و دسترسی عادلانه به مواد غذایی در کشور وجود ندارد؛ درواقع اولین نکته در این زمینه بهبود وضعیت اقتصادی افرادی است که از عدم دسترسی کافی به مواد غذایی رنج میبرند و حمایتهای سازمانهای مردمنهاد از آنها. اما اگر بخواهیم در رابطه با سوءمصرف مواد غذایی اقدامی صحیح انجام دهیم باید بر دو فاکتور خانواده و رسانه و نقش موثر آنها در رفع مشکل سوءمصرف مواد غذایی تأکید داشت، هرچند در این بین آنچه که از اهمیت بالاتری برخوردار است، رسانه میباشد تا از طریق آن بتوان فرهنگسازی لازم را به وجود آورد.