1

دنیا از این پس بی‌رحم می‌شود

مریم اصغری

ساعت 22 و 30دقیقه از آخرین شب مرداد 1400شب تلخی بود. چراکه در همان دقایق بود که علامه محمدرضا حکیمی فقیه و مجتهد شیعه و فیلسوف، متفکری ژرف اندیش و نویسنده‌ای برجسته در سن ۸۶ سالگی دیده بر دنیا فروبست.

علامه محمدرضا حکیمی از آن دست متفکران و انسان‌های نادری بود که مخاطبان او طیف گسترده‌ای داشتند. چراکه سلوک اندیشه او به گونه‌ای بود که توجه صاحب‌نظران از طیف‌های متنوع فکری و اجتماعی را بر می‌انگیخت. مقام معظم رهبری نیز در پیام تسلیت خودشان حکیمی را “رفیق دیرین” خود نام بردند.

خاموش شدن چراغ زندگی با ایست قلبی

زنده یاد محمدرضا حکیمی طی ماه‌های اخیر چند بار به دلیل ابتلا به کرونا و بار دیگر به علت ضعف جسمانی ناشی از بیماری در بیمارستان بستری شد و تحت مراقبت‌های ویژه قرار گرفت، اما پس از بهبود وضعیت و با نظر پزشکان از بیمارستان ترخیص شده و روند درمان او در منزل پیگیری می‌شد تا اینکه در شامگاه ۳۱ مردادماه با ایست قلبی از دنیا رفت.

به گزارش روزنامه «صبح امروز»، محمد رضا حکیمی متولد ۱۴ فروردین ۱۳۱۴ شمسی (۱۳۵۴ قمری) در مشهد بود. وی در سال ۱۳۲۰ تحصیلات خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۲۶ وارد حوزه علمیه خراسان شد و ۲۰ سال از عمر خود را در آن به تحصیل دروس مقدمات و سطح، خارج، فلسفه، ادبیات عرب، نجوم و تقویم گذراند. کتاب الحیاة او که یک دائرةالمعارف اسلامی است از شهرت و اعتبار خاصی در جهان اسلام برخوردار بود.

این مجتهد شیعه سال‌های عمر خود را نزد اساتید برجسته‌ای همچون محمد تقی ادیب نیشابوری، شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، سید محمدهادی میلانی، احمد مدرس یزدی، اسماعیل نجومیان، حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجی‌خان مخیری گذراند. او همچنین علوم غریبه، رمل و اوفاق را نزد ابوالحسن حافظیان و شیخ مجتبی قزوینی آموخت و اجازه اجتهاد را از آقا بزرگ تهرانی در سال ۱۳۴۸ شمسی دریافت کرد.

بنیانگذار مکتب تفکیک

وی به عنوان بنیادگذار و از مُجَدِّدانِ مکتب معارفی خراسان، مشهور به مکتب تفکیک است که معتقد به جدایی دین از فلسفه و عرفان است و عمده نقدها و نظریاتی هم که درباره اندیشه‌های وی صورت می‌گیرد، حول اصول موضوع همین مکتب است.

حکیمی خود در توضیح این مسئله می‌نویسد: مکتب تفکیک، مکتبی غیر از مکتب معارف اهل البیت صلوات الله علیهم نیست. هرگز توهم نشود که مکتب معارف خراسان یا مکتب تفکیک یک ایده و عقیده جدید و یک نحله مستقل و ابداعی است که در قبال مکاتب دیگر از جمله مکتب اهل البیت باشد…

جایگاه برجسته این استاد ارزشمند باعث شده بود که علی شریعتی وی را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کند.

به گفته محمدرضا زائری، حکیمی اعتقاد دارد «دینی که در آن عدالت نباشد، دین نیست؛چه رسد به اسلام! » او در سال ۱۳۸۱ هجری شمسی در رابطه با مبانی اسلام نامه‌ای به فیدل کاسترو نوشت و مدتی بعد و در دیدار با یک هیئت کوبایی گفت: «اگر اتفاقی برای فیدل کاسترو بیفتد، یک فاجعه بشری رخ داده‌است»

رد پذیرش جایزه جشنواره فارابی

علامه حکیمی در آذرماه 88پس از انتخاب به عنوان یکی از اساتید برگزیده برای خدمت پنجاه ساله به علوم انسانی در جشنواره فارابی، پذیرش جایزه این جشنواره را و طی پیامی به آن اعتراض کرد. در قسمتی از این پیام آمده‌است: « همان گونه که پیشتر هم یادآور شده‌ام، بار دیگر تأکید می‌کنم که تا هنگامی که در جامعه ما فقر و محرومیت مرئی و نامرئی بیداد می‌کند، برگزاری چنین جشنواره‌هایی از نظر اینجانب در اولویت نیست. در این جشنواره از فاضلان و استادانی، به نام خدمت ۵۰ ساله به علوم انسانی تجلیل شده‌است. پرسش این است آیا این علوم برای ثبت در کتاب‌ها و در دنیای ذهنیت است یا برای خدمت به انسان و حفظ حقوق انسان و پاسداری از کرامت انسان است در واقعیت خارجی و عینیت؟»

سهمی سترگ در میان عالمان دینی

سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، نویسنده و محقق حوزوی در بخشی از یادداشت خود به مناسبت ارتحال استاد محمدرضا حکیمی نوشت: حکیمی در تراز برترین عالمان دانش دین جای داشت. اگر به رتبه‌ها و مشغله‌های سنتی حوزه علمیه گره می‌خورد، نامش در قله مرجعیت ثبت می‌شد. اگر به مناصب حکم و حکومت روی خوش نشان می‌داد، سهمی سترگ برای خود دست و پا می‌کرد. اگر به کنگره‌ها و انجمن‌ها گوشه چشمی نشان می‌داد، نام و نشانش شرق و غرب جهان را می‌آکنْد. اما حکیمی، دریای حکمت بود. دریای حکمت، آلوده‌ این جوی‌ها نمی‌شود؛ که اگر می‌شد، دیگر نمی‌توانست از “الحیاة” ـ زیستنِ خالص ـ بگوید و بنویسد.

داستان سال‌های زندگی

علامه حکیمی متولد ۱۴ فروردین ۱۳۱۴ شمسی در مشهد است و زمانی که تنها 6سال داشت ابتدا به مکتبخانه رفت و در آنجا قرآن و صد کلمه از کلمات قصار امام علی (ع) را با ترجمه منظوم آن آموخت. سپس مقداری از دیوان حافظ و مبادی انشا و نویسندگی و بعد از آن دروس ابتدایی را در مدرسه فراگرفت. در سال ۱۳۲۶ در حالی که نوجوانی دوازده ساله بود، به جهت عشق و علاقه‌ای که به طلبگی و تحصیل علوم دینی در دل داشت و با تشویق نزدیکان خود برای تحصیل به مدرسه نواب مشهد مقدس وارد شد که در آن زمان یکی از مدارس مهم و پررونق حوزه خراسان بود.

او با راهنمایی متولی و مسئول وقت مدرسه آیت الله میرزا علی اکبر نوقانی (متوفی ۱۳۷۰ ق) امثله و شرح آن را نزد سید جعفر سیّدان خراسانی و بقیه مقدمات را نزد حاج سید عباس سیّدان خراسانی فرا گرفت، سپس کتاب‌های درسی «سیوطی»، «مغنی»، «حاشیه» و «مطوّل» را نزد آقا شیخ رحمت الله فشارکی اصفهانی، آقا میرزا محمد اشکذری (متوفی ۱۳۵۳ ش)آموخت و همزمان آموخته‌های خود را برای طلاّب مبتدی تدریس می‌کرد.

پس از این دوره، با تشویق حاج شیخ محمدرضا خلیل الواعظین (متوفی: ۱۳۶۸ ش) از دوستان حکیمی که با هم کتاب «رهبر خرد» را مباحثه می‌کردند، به حلقه درس ادیب ثانی مرحوم آقا شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری (متوفی ۱۳۵۵ ش(در مدرسه خیرات خان مشهد حاضر شد و از نو آنچه را که پیش از آن از علوم ادبی فرا گرفته بود بدون وقفه در مدت دو سال دوره کرد و ادبیات عالی، بلاغت و عروض و قافیه را نزد ایشان فرا گرفت و تمامی درس‌ها و آموخته‌های این دوره را به طور کامل یادداشت کرد. او علاوه بر آن برای شاگردان و هم دوره‌ای‌های خود که یا متوجه مطالب نشده و یا به موقع بر سر درس حاضر نبودند درس استاد را توضیح می‌داد و شرح و بازگو می‌کرد.

همنشینی و هم صحبتی حکیمی با ادیب نیشابوری، باعث شد که ذوق ادبی او تقویت شود و وی به ادبیاتی پر مایه و غنی دست یابد. وی کتاب‌های شرح لمعه و قوانین را نزد حاج میرزا احمد مدرس یزدی خراسانی (متوفی ۱۳۵۰ ش)فراگرفت.

اصول سطح و مقداری از خارج اصول را از محضر حاج شیخ‌هاشم قزوینی (متوفی ۱۳۳۹ ش) و دو جلد کفایة الاصول و مقداری از خارج فقه را نزد حاج شیخ مجتبی قزوینی(متوفی ۱۳۴۶ ش)آموخت و پاره‌ای از این دروس را تقریر کرد.

حکیمی مدت ده سال بدون وقفه در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله‌العظمی سید محمدهادی میلانی(۱۲۷۳ ۱۳۵۴ ش)حاضر شد و تقریرات درس ایشان را به طور کامل و مرتب نوشت. وی با آنکه از کم سن و سال ترین شاگردان درس بود، مورد عنایت خاص آیت الله میلانی قرار گرفت و از شاگردان ممتاز و ویژه او به شمار می‌رفت.

او در کنار فراگیری دروس سطح و خارج فقه و اصول، کتاب‌های «شرح باب حادی عشر» و «شرح تجرید» را نزد آقا شیخ عبدالنبی کُجوری (متوفی ۱۴۱۹ ق) و شرح منظومه سبزواری را در محضر آقا شیخ غلامحسین محامی بادکوبه‌ای (متوفی ۱۳۳۳ ش) فرا گرفت و همزمان با خواندن این کتاب‌ها، سایر کتاب‌های منطق و فلسفه و کلام را مطالعه می‌نمود تا آنگاه که به درس حاج شیخ مجتبی قزوینی راه یافت.

حکیمی مدت ۱۲ سال از کتاب‌های منظومه گرفته تا کتاب‌های شرح اشارات ابن سینا و سپس اسفار را در حدّ اعلا و کامل با مقداری از علوم غریبه، نزد حاج شیخ مجتبی قزوینی آموخت. بعضی «ختومات مهمه» و مقدمات «علم رمل» و «اوفاق ذوالکتابه» را از محضر حاج سید ابوالحسن حافظیان (۱۲۸۲ ۱۳۶۰ ش) و حاجی خان مخیّری (متوفی / حدود ۱۳۵۰ ش) و علم نجوم و تقویم احکامی را نزد آقا شیخ اسماعیل نجومیان (متوفی ۱۳۵۶ ش) فرا گرفت.

وی در سی سالگی هنگامی که علاّمه شیخ آقا بزرگ تهرانی به مشهد مقدس مشرف شده بود، موفق به اجازه شفاهی نقل روایات و احادیث اهل بیت (ع) از ایشان گردید و سپس شیخ آقا بزرگ از نجف اشرف در ماه رجب سال ۱۳۸۳، اجازه‌ای کتبی برای آقای حکیمی نوشت و فرستاد و از این طریق بود که او نیز به سلسله عالمان و محدثان بزرگ تا اصحاب ائمه طاهرین و حضرات معصومین (ع(متصل شد.

با صدور این اجازه کتبی و ذکر لقب «الاستاذ المحقّق» از سوی علاّمه آقا بزرگ تهرانی (ره) و پس از آن، «العلامة الجلیل» از طرف علاّمه امینی (ره) درباره او، مهر صحت بر وسعت فضل و کمالات آقای حکیمی گذاشته شد.

50اثر ارزشمندی که به یادگار ماند

از این فقید ارزشمند بیش از 50 اثر همچون کلام و مرام جاودانه، استغفار، منهای فقر، خورشید مغرب، شیخ آقا بزرگ تهرانی، آنجا که خورشید می‌وزد، اجتهاد و تقلید در فلسفه و… به یادگار مانده است و همواره از او با عناوینی چون «علّامه»، «استاد»، «فیلسوف عدالت» و «مرزبان توحید» یاد می‌شود. روح اللّه موسوی خمینی در پیامی به تاریخ ۱۳۴۸/۸/۲۸ او را با این جملات خطاب کرد «جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای محمدرضا حکیمی – دامت افاضاته»

شایان ذکر است پیکر زنده یاد استاد محمدرضا حکیمی امروز در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده می‌شود.