1

به کجا چنین شتابان

براساس آمارهای اعلام شده ایران یکی از ۱۰ کشور اول جهان از نظر میزان ابتلا به کرونا است، در صفحه ۵۲ کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم، ادعا شده که جمهوری اسلامی ایران «یکی از کشورهای برتر» در درمان کرونا بوده است.

این ادعا زمانی مطرح می‌شود که تنها حدود یک ماه تا آغاز سال تحصیلی جدید باقی مانده و با وجود اینکه بیشتر کشورها با واکسیناسیون شهروندان، برای بازگشایی مدارس و برگزاری کلاس‌های حضوری آماده‌ می‌شوند؛ دانش‌آموزان ایرانی به دلیل تاخیر در واکسیناسیون عمومی نه‌تنها نمی‌توانند در کلاس‌های حضوری درسی شرکت کنند، بلکه به دلیل شیوع گسترده ویروس جانشان نیز در خطر است.

به گزارش روزنامه «صبح امروز» دانش‌آموزان پایه نهم ۱۵ سال سن دارند و در همین جامعه زندگی می‌کنند چه بسا بسیاری از همین نوجوانان در یک سال و نیم گذشته به دلیل نبود دارو و واکسن، اعضای خانواده‌ خود را از دست داده‌اند. البته این اولین بار نیست که آموزش و پرورش اینگونه عملکردی دارد.

در سال ۱۳۹۸ نیز حذف آثار بزرگان زبان و ادبیات فارسی از کتاب‌های درسی خبرساز شد. اینگونه که معلوم است کتب درسی دانش‌آموزان گاهی رنگ‌وبوی سلیقه‌ای به خود می‌گیرد؛ این اعمال سلیقه گاه با نیات خیرخواهانه است، ولی الزاما به نتیجه مقصود شده منجر نمی‌شود. چنان‌ که محسن حاجی‌میرزایی گفته بود: «وظیفه آموزش‌و‌پرورش تربیت سربازان تمدن نوین اسلامی است.» اما این که چنین وظیفه‌ای چه سازوکاری را می‌طلبد و یا مبتنی بر چه الزاماتی محقق می‌شود، متاسفانه مبهم باقی مانده است.

نکته دیگر در این باره برخی اقدامات از سوی مدیران نظام آموزش‌وپرورش است که پیامد اصلی آن دلسرد شدن و کم‌اعتمادی دانش‌آموزان نسبت به کتاب‌های درسی و مدرسه است. بعضاً در کتاب‌های ادبیات فارسی، دینی و… از مباحث اخلاق و اخلاق‌مداری در جامعه و پرهیز از ناراست‌گویی و تقبیح این منکر پرداخته شده‌ است، اما چه می‌شود که آموزش‌و پرورش در پارادوکسی عجیب مدعیاتی غیر مستند را به تصویر می‌کشد و تلاش می‌کند دانش‌آموزانی که همین امروز با تمام وجود کرونا و وضعیت نامناسب آن را در کشور درک می‌کنند، با مطالب راستی‌آزمایی نشده در این ارتباط در کتاب‌های درسی شان مواجه شوند؟

پرسش اینجاست مطرح کردن مطالبی غیرمستند در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان می‌تواند چه تبعاتی را برای این قشر به همراه داشته باشد؟ و درنهایت هدف آموزش‌وپرورش در مطرح کردن چنین موضوعاتی چیست؟

مهدی کرمانی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه فردوسی مشهد در گفت‌وگو با صبح امروز در این رابطه توضیح می‌دهد: کتاب‌های درسی در ایران از الگویی برای نظام آموزشی عمومی پیروی می‌کنند که بر طبق آن تنظیم مطالب این کتاب‌ها به لحاظ اجرائیات برعهده دولت است. در این مورد خاص؛ یعنی مطرح کردن شتابزده و پیشی‌گرفتن بر شکست کرونا در کتاب درسی، باید توجه داشت ‌که کتاب‌های درسی کاملا به‌روز هستند و از این ‌رو در آن‌ مطالب و مباحث به‌روز مطرح می‌شود.

به گفته وی، این‌ دسته از کتاب‌ها را به صورت سالیانه، کارگروه‌های مرتبط در نظام آموزش وپرورش، بازنگری و به‌روز رسانی می‌کنند. درواقع هنگامی که مسئله‌ای از قبیل یک همه‌گیری جهانی درمیان باشد بایستی تصویری از آن در کتاب‌های درسی باشد و مؤلفان نیز اقدام به انجام آن در کتاب درسی دانش‌آموزان کنند. از طرفی مسائل دیگر شامل مطرح ساختن نگاه انگیزه‌بخش و افتخارآمیز در کتاب‌های درسی خصوصا کتاب مطالعات اجتماعی دانش‌آموزان در ذهن مؤلفان را می‌توان تصور کرد.

این استاد دانشگاه خاطرنشان می‌کند: باید توجه داشت که حداقل دو گروه اصلی قاعدتا عامل طرح این موضوع در کتاب درسی هستند. یکی کسانی که از لحاظ تخصصی درگیر کرونا بودند مانند پزشکان، داروسازان که هدف مولف این است زحمات این گروهای تخصصی در این دوره دو ساله کرونا نادیده گرفته نشود و گروه دوم، کارگزاران اجرایی که در سطوح مختلف از جمله مدیران عالی در وزارت بهداشت کشور و…. هستند.

احتمالا مطرح شدن چنین موضوعی در کتاب درسی به علت فرا رسیدن انتهای دوره مدیریتی دولت گذشته بوده است. در واقع کارگزاران اجرایی مرتبط، تلاش داشته اند دفاعی شتاب زده از خود و کارنامه عملکردشان را در این قالب ارائه دهند

این جامعه‌شناس بیان می‌کند: این‌ها همه بدنه اجرایی مرتبط با طرح این مطالب در کتاب درسی هستند و قاعدتا باید انتظارات این گروه اخیر نیز در چیدمان مطالب کتاب‌ها وجود داشته باشد؛ در نتیجه امکان دارد جمع‌بندی دیدگاه‌های مختلف این گروه‌ها منجر به درج برخی محتواهای چالش برانگیز در کتاب‌ها شود.

اعلام زودهنگام برتری بر شکست کرونا در کتاب‌های درسی

کرمانی با بیان اینکه «در رابطه با مسائل و پدیده‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی وقتی در هنگام وقوع یک پدیده حضور داریم اگر اطلاعات کافی درباره آن نداشته باشیم ممکن است برداشت‌های ما با آنچه دیگران مدتی بعد از وقوع پدیده ارزیابی می‌کنند کاملا متفاوت باشد» می‌گوید: اصولا نتیجه‌گیری ارزشی با اطمینان بالا در رابطه با پدیده‌ای که در حال رخ دادن است خیلی قابل اطمینان نیست. ممکن است با گذشت 5 یا 10 سال دیگر داده‌های مربوط به فعالیت‌های کشورهای مختلف در بازه شروع کرونا تا پشت سرگذاشتن این بحران بررسی شود. در این صورت است که مشخص می‌شود کدام کشورها چه ‌مقدار برای رفع مشکل کرونا هزینه کردند و یا در چه رتبه‌ای از حیث میزان موفقیت قرار دارند.

دانش‌آموزان نمونه‌های عینی درباره کرونا را می‌بینند

این جامعه شناس با اشاره به درج نتیجه برتری شکست کرونا در کتاب درسی توضیح می‌دهد: هنگامی ‌که این روزها نتیجه کشوری بر شکست کرونا در کتاب دانش‌آموزان مطرح می‌شود باید این را هم در نظر داشته باشند که مخاطب براساس شواهد و نمونه‌های عینی نقایص دیگری که شاید منابع رقیب و یا منابع غیررسمی در فضای مختلف مطرح می‌کنند را هم نادیده نمی‌گیرد. چه بسا شواهد و نمونه‌های عینی کسانی که آن مطلب را مطرح کرده‌اند نیز دارای نقص بوده؛ زیرا ما در هنگام وقوع این پدیده حضور داریم و مشخص نیست که آن پدیده به اتمام رسیده یا خیر.

وی در خصوص کم اثر شدن منابع آموزشی کشور در مقایسه با منابع رقیب تصریح می‌کند: براساس تجربه شخصی بنده به لحاظ دانشی یا حتی بینشی، تاثیر آموزش در حوزه معارف اجتماعی بر دانش آموزان نسبت به منابع رقیب قابل ملاحظه نیست. درست است که در گذشته کتاب‌های درسی یکی از منابع کم رقیب دانش‌بخش یا آگاهی‌بخش بودند، اما امروزه اثری که کتاب‌های درسی می‌گذارند کاهش یافته و دانش‌آموزان عمدتا بخاطر دریافت نمره مطالب کتاب‌ها را حفظ کرده و بعد از مدت کوتاهی آن مطلب را فراموش می‌کنند.

کتاب‌های درسی نوجوانان را نه راستگو می‌کند و نه دروغگو

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: باید توجه داشت که کتاب‌های درسی نوجوانان ما را راستگو یا دروغگو نمی‌کنند؛ زیرا آموزش عمومی در کشور ما با مسیر پر تلاطم تحولات، به‌ویژه در عرصه شکوفایی فضای مجازی هماهنگ نبوده است. حال اگر مؤلف کتاب به‌جای مطرح موضوع تعیین برتری کرونا، از مطالب ایثارگری، تلاش‌های کادر درمان و همدلی مردم استفاده می‌کرد و قضاوت را برعهده دانش آموز میگذاشت روش بهتری بود. دراینجا مؤلف کتاب برخوردی داشته که متناسب با نسل امروز نیست؛ زیرا مخاطب این نسل را باید به جست وجو دعوت کرد.

مخاطب، بی‌اعتنا از چنین محتواهایی می‌گذرد

وی با بیان اینکه «اگر توان اغواگری یا الگوی عرضه محتوا پایین باشد در خوشبینانه‌ترین حالت مخاطب، بی‌تفاوت از کنار آن محتوا گذر کرده و درحالتی بدبینانه، نگرش ذهنی منفی در وی شکل می‌گیرد» خاطرنشان می‌کند: به‌طوری که ممکن است مخاطب در رابطه با ادعای مطرح شده قطبی قضاوت کند. در این صورت هم بین مخاطب و هم تولید کننده محتوا اختلاف نظر ایجاد می‌شود و ارزیابی منصفانه‌ای صورت نمی‌گیرد؛ زیرا مخاطب به آن دعوت نشده؛ یعنی الگوی ارائه محتوا یا حتی خود محتوا نیز مشکل داشته است.

هیأت تالیف فرمانبردار کارگزاران اجرایی

این جامعه‌شناس با اشاره به این که «مطرح شدن برتری کشور ایران بر کرونا در کتاب درسی احتمالا به علت فرا رسیدن انتهای دوره مدیریتی دولت گذشته بوده است» می‌گوید: مطرح کردن چنین موضوعی در کتاب درسی به علت فرا رسیدن انتهای دوره مدیریتی دولت گذشته بوده است. کسانی که کارگزاران اجرایی بوده و یا در این فرایند دخیل بوده‌اند شتابی داشتند برای دفاع از خود یا قصد داشتند کارنامه مثبتی از آنچه که انجام دادند را ارائه کنند. در این صورت هیأت تالیف تحت تاثیر انتظاراتی که از آن‌ها می‌رود مطلبی بحث بر انگیز را در این کتاب مطرح کرده‌است.

وی ادامه می‌دهد: نظام آموزش در کشور ما در وضعیت ویژه‌ای چه از حیث ناهمخوانی فرایندهای تولید، ارائه محتوا و چه از لحاظ فرایندهای آموزش و یادگیری قرار دارد. متخصصان توسعه در چنین وضعیت‌های بحرانی تعبیر ویژه‌ای دارند آن‌ها می‌گویند ما محکوم به تحول هستیم. تحولی در زمینه نظام آموزش عمومی که هم نیروی انسانی، فرایندها، فناوری، تکنولوژی و هم محتواها را در بربگیرد. فقط در این صورت است که ما دوباره جایگاه شایسته‌ای در عرصه آموزش عمومی پیدا خواهیم کرد.

این جامعه شناس بیان می‌کند: با پیمودن چنین مسیری می‌توانیم امیدوار باشیم مهم‌ترین کار ویژه نهاد آموزش و پرورش؛ یعنی تربیت شهروندانی متناسب با مسئله‌های پیش‌رو در جامعه ما در نهایت به سرانجام برسد. در هر حال باید دقت داشته باشیم ما در گذشته نگران بحران‌ها بودیم، اما با مرور زمان نگرانی ما از بحران‌ها نیز کاسته می‌شود و این خودش یک خطر جدی محسوب می‌شود.