1

هورالعظیم در بند خشکسالی

مهناز اصغری

کارشناسان حوزه آب بر این باور هستند که خشکسالی در سال‌های اخیر تشدید شده و حالا گریبان تمام کشور را گرفته است اما این مساله در برخی مناطق مانند خوزستان و هورالعظیم حادتر به نظر می‌رسد. چراکه خوزستانی که میزبان بزرگترین رودخانه‌های ایران است، امروز تشنه است و هرچه تابستان جلوتر می‌رود، فریاد العطش مردمانش هم بلندتر می‌شود. منابع آبی محدودش نیز همگی پشت سدها مانده‌اند و بی‌آبی صدای مردم را درآورده است.

به گزارش روزنامه «صبح امروز» حدود 700 روستای خوزستان دچار تنش آبی شدند و ساکنین آن حتی در تامین آب شرب نیز مشکل دارند. همان روستاهایی که دو سال قبل غرق در سیل شدند. مردم معتقدند مسئولان استانی هیچ وقت تقصیری را بر گردن نمی‌گیرند و سیل 98 را نتیجه پربارشی و خشکسالی 1400 را نتیجه کم بارشی می‌خوانند و همین بی مسئولیتی‌ها، اعتراض مردم این استان را به همراه داشته است.

طرح‌های غیرکارشناسی انتقال آب

در این میان شهروندان خوزستانی و عده اندکی از مسئولین صراحتا می‌دانند که اجرای طرح‌های انتقال آب سبب کم شدن آب کارون و نرسیدن آن به پایین دست و هورالعظیم می‌شود. کارشناسان نیز تامین نشدن حقابه تالاب‌های خوزستان را از تبعات طرح‌های انتقال آب می‌دانند که تبعات زیست محیطی بسیاری را بر اکوسیستم خوزستان تحمیل کرده‌ است.

در این خصوص چندی پیش بود که دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست خوزستان با اشاره به چند طرح انتقال آب این استان به فلات مرکزی بیان کرده بود: هم اکنون طرح کوهرنگ ۳ در حال اجراست. تونل یک و 2 بهشت آباد نیز سال‌هاست که در حال انتقال آب به رودخانه زاینده‌رود و اصفهان هستند. طرح خراسان به مقصد یزد و کرمان نیز در دستور کار دولت بوده است که امیدواریم اجرا نشود.

یوسفی نماینده اهواز نیز در اظهار نظری گفته بود: وقتی مجوزهای انتقال آب از سرشاخه‌های منابع آبی استان را صادر و 25 شرکت فولادی در فلات مرکزی و مناطق کویری کشور افتتاح می‌کنند، رسیدن به وضعیت امروز چندان عجیب نیست

احمد آوایی، نماینده مردم دزفول در مجلس نیز مهمترین عامل بی آبی این روزهای خوزستان را اجرای پروژه غیرکارشناسی انتقال آب سرچشمه‌های دِز و کارون به فلات مرکزی ایران در سال‌های اخیر توصیف کرد و گفت: این اقدام غیرکارشناسانه خشکسالی‌ای را به وجود آورده که در پنجاه سال اخیر بی سابقه بوده و حالا گریبانگیر خوزستان شده است. راهکار تامین بی آبی فلات مرکزی انتقال آب از دریا و شیرین سازی آن بود نه اینکه آب را از خوزستان منتقل و خود استان را با چالش بی آبی مواجه کنند.

کرامت حافظی، فعال حوزه محیط‌زیست نیز اعتقاد جالبی دارد. او می‌گوید: هیچ آب مازادی در کشور برای انتقال وجود ندارد و در صورت انتقال رودها و چشمه‌های آب شیرین کشور، علاوه بر نابودی محیط زیست، تعارض‌های اجتماعی نیز به وجود می‌آید. نمی‌شود آب را از دهان فردی تشنه گرفت و آن را برای صنعت و کشاورزی غیر اقتصادی جای دیگر، آن هم با هزینه کلان بیت‌المال تلف کرد و بعد از آن از فرد تشنه نیز انتظار اعتراض نکردن داشت.

چرا خوزستان دچار بحران آب شد؟

یک کارشناس حوزه منابع آبی و فعال زیست محیطی در گفتگو با «صبح امروز» بیان می‌کند: چند سالی می‌شود که مشکلات در کمبود منابع‌ آب و خشکسالی‌هایی پی در پی و به تبع آن آسیب‌های زیست ‌محیطی در اثر خشک شدن تالاب‌ها، دریاچه‌ها و رودخانه‌ها، موج مهاجرت و کوچ روستائیان به شهرها و طبیعتا حاشیه شهرها را رقم زده است.

عبادی با اشاره به اینکه «خشکسالی گریبان تمام کشور را گرفته است» مطرح می‌کند: مسئله کم آبی یا خشکسالی در خوزستان و هورالعظیم حاد به نظر می‌رسد و سوال این است که خوزستانی که پر از منابع آبی است چرا باید دچار بحران و تنش آبی باشد؟

انتقال بیش از 1.2میلیارد مترمکعب آب از خوزستان

وی با اشاره به یکی از مهمترین دلایل بی آبی خوزستان می‌گوید: یکی از مهمترین دلایل بی آبی خوزستان سوءمدیریت در انتقال آب این استان است؛ چراکه هرسال بیش از 1.2میلیارد مترمکعب آب از سرشاخه‌های خوزستان به استان‌های یزد و اصفهان منتقل و غالبا در بخش صنایع مصرف می‌شود.

این کارشناس با اشاره به مصرف آب در بخش صنایع ابراز می‌کند: سهم صنایع مختلف از مصرف آب در سال‌های گذشته و با توجه به تغییر سیاست‌های اقتصادی، با تغییرات زیادی همراه بوده است. در این خصوص بخش معدن و تولید فلزات اساسی همچون فولاد که تقریبا در جایگاه سوم صنایع پرمصرف آبی قرار دارد، در دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و همین امر سبب شده ضمن افزایش تولیدات، افزایش در مصرف آب را نیز همراه داشته باشد. بنابراین درست است که صنایعی که در فلات مرکزی مستقر شده، نیازمند تامین آب است اما راهکارهای اشتباه در تامین این آب و انتقال آب برای مصارف صنعتی در فلات مرکزی ایران، موجب خشک شدن جلگه پرآب خوزستان و بروز تغییرات زیست محیطی فراوانی شده که امروز در خوزستان شاهد آن هستیم.

کشت محصولات پرهزینه آبی

این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه « کشت محصولات پرهزینه و آب‌بری مانند نیشکر و برنج یکی دیگر از مسائلی است که کارون را دچار خطر جدی کرده است» مطرح می‌کند: در ایران حداکثر سه استان شمالی کشور یعنی گیلان، مازندران و گلستان توانایی کاشت برنج را دارند اما وزارت نیرو اجازه داد که مردم در استان خشک و کویری همچون اصفهان برنج بکارند. بررسی‌ها نشان می دهد به طور متوسط برای هر هکتار این محصولات قریب به 30 هزار متر مکعب، آب مصرف می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: حتی به گفته استاندار خوزستان، شلتوک کاران در خود خوزستان نیز آب‌های تخصیص یافته به بخش شرب استان را مصرف می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که آب به پایین دست برسد. بنابراین کشت محصولات حتی در خوزستان نیز بلای جان بی آبی است.

ساخت بی رویه و جانمایی غلط سدها

عبادی با اشاره به اینکه «ساخت بی رویه و جانمایی غلط سدها نیز یکی دیگر از نکات مهم در گسترش خشکسالی است» بیان می‌کند: هرچند استان خوزستان یکی از پرآب‌ترین استان‌های ایران است، اما تقریبا بر روی تمام پنج رودخانه کرخه، کارون، دز، جراحی و مارون، سدهای بسیار عظیم ساخته شده است و عملا آبی به انتهای این رودخانه‌ها نمی‌رسد. بنابراین تاثیر سدسازی‌هایی در مکان‌های اشتباه روی رودخانه‌ها از عوامل بروز خشکسالی است. در این خصوص نیز بد نیست اشاره‌ای داشته باشیم که بیش از ۱۲ سد در خوزستان ساخته شده است؛ سد‌های کارون، سد‌های مارون، مسجد سلیمان، گتوند، دز، کرخه، بالارود و جره از مهمترین سد‌هایی هستند که خشکسالی در این استان را رقم زده‌اند. در واقع ساخت این سدها جنبه تبلیغاتی دارد و زیرساخت‌های لازم در شبکه آب‌رسانی و لوله کشی به درستی انجام نپذیرفته است.

وی با اشاره به سد گتوند به عنوان یک نمونه مصداقی بیان می‌کند: سد گتوند فاجعه‌ای ملی و محیط زیستی بود که با هشدار بسیاری از محققین همراه شد. چراکه محققین معتقد بودند که با ساخت این سد، تپه‌های نمکی ایجاد می‌کند که وارد دریاچه سد می‌شود و همین فاجعه نیز اتفاق افتاد. آب دریاچه سد هم که به کارون وارد میشد، به مرور نمک را به کارون اضافه می‌کرد و چندصدهزار مترمکعب زمین کشاورزی تحت آبیاری این سد را نابود کرد. همچنین شوری آب باعث خوردگی زودرس توربین‌ها شد و تولید انرژی برق نیز به نتیجه دلخواه نرسید.

وی تاکید می‌کند: بد نیست به این موضوع نیز اشاره‌ای داشته باشیم که وقتی سد ایجاد می‌شود در یک طرف آن دریاچه درست می‌شود و این دریاچه تماس آب را با هوا زیاد می‌کند و خودبخود باعث از دست دادن حدود یک چهارم منابع آب کشور می‌شود.

استخراج نفت و سوءمدیریتی دیگر!

این کارشناس حوزه منابع آبی، استخراج نفت را نیز معضل دیگری برای این منطقه می‌داند و می‌گوید: مردم خوزستان تا دو دهه قبل کشاورزی، دامداری یا صیادی می‌کردند. برخی معتقدند وزارت نفت برای استخراج نفت، هور را به قیمت از دست رفتن زمین، دام و شغل مردم خشک کرده است. تا حدودی این موضوع صحت دارد چراکه تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که هور در بخش عراقی، بسیار پرآب است و این خود نشانی دیگر بر سوءمدیریت ایران در منابع آبی است.

وی در پایان با اشاره به اینکه «مدیریت آب در ایران با چندصد میلیارد متر مکعب بارش سالیانه باید به شکل بهتری انجام پذیرد» تاکید می‌کند: ورشکستگی آبی به یکی از بحران‌های ترسناک مناطق مختلفی در کشور تبدیل شده است و اگر مسیر به درستی هدایت نشود و طرح‌های غیرکارشناسانه و انتقال‌های آبی اشتباه ادامه پبدا کند، به زودی شاهد تنش آبی در سرتاسر کشور خواهیم بود. چراکه به طور حتم سازوکار انتقال آب به بحران آب کشور دامن می‌زند.

هیچ راه حل آنی وجود ندارد

در پایان این گزارش نیز بد نیست اشاره‌ای به راهکاری برای حل معضل فعلی خوزستان از دیدگاه اسماعیل کهرم، بوم‌شناس، فعال محیط زیست و مشاور اسبق سازمان محیط زیست داشته باشیم. او می‌گوید: هیچ راه حل آنی وجود ندارد، چراکه سال‌ها طول کشیده و چنین زجری به ما وارد شده است. این زجر یک شبه علاج نمی‌شود. در میان مدت ۵ ساله یا بلندمدت ۱۰ ساله مرتع‌کاری اولین کاری‌ است که باید انجام بدهیم. آب در یک زمین خشک جاری می‌شود، در حالی که اگر پوشش گیاهی در آن خاک وجود داشته باشد، حرکت آب آرام می‌شود و به سمت سفره‌های آب زیرزمینی می‌رود. تخمین زده می‌شود که صدمیلیارد متر مکعب آب در ایران می‌بارد، ۶۰درصد این میزان آب باید وارد سفره‌های آب زیرزمینی شود، اما تنها برای ۱۰درصد این اتفاق رخ می‌دهد. یعنی درباره سفره‌های آب زیرزمینی هم کفگیرمان به ته دیگ خورده است. ما دیگر نه روی زمین و نه زیر آن آبی نداریم.

او معتقد است که وزارت نیرو ۹۷ درصد بودجه مطالعات آب را به آب‌های جاری و روان اختصاص داده است و برای آب‌های زیرزمینی که تشنگی ما را رفع می‌کند فقط ۳ درصد کنار گذاشته‌ و این یعنی اصلا درباره آب‌های زیرزمینی مطالعه‌ای صورت نگرفته است.