زنانی برخاسته از مشروطه
زنان همواره در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی نقش بسزایی داشتهاند؛ از نقش آنها پیش از انقلاب مشروطه گرفته که منجر به بروز انقلاب مشروطه شد –چون روایت دختران قوچان که به گفته افسانه نجمآبادی یکی از وقایع مهمی بود که در بروز انقلاب مشروطه اثرگذار بود و پس از آن علاوه بر مردان زنان نیز خواستار پیگیری این موضوع شدند- تا مبارزاتی که پس از انقلاب مشروطه برای به دست آوردن مطالباتشان چون حقوق برابر با مردان، حق تحصیل، حق رای و … داشتند.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» در این بین زنانی پا به عرصه اجتماعی گذاشتند و شروع به نوشتن کتاب و فعالیت در روزنامهها کردند تا بتوانند از این طریق صدای هجنسهای خود در جامعه باشند. اگر چه که با دشواریهایی زیادی نیز روبهرو بودند؛ مخالفتها و رویارویی برخی افراد؛ از ناصرالدینشاه گرفته تا مذهبیونی که با مطالبات زنان مخالفت میکردند؛ آنها مخالف سخنرانی زنان، دایر شدن مدارس دخترانه، در نظر گرفتن حق رأی برای زنان بودند و این مخالفتها تا به جایی کشیده شد که منجر توقیف روزنامههایی که زنان در آن فعالیت میکردند، گشت.
هر چند زنان روزنامهنگار که در اقلیت هم بودند، توانستند میراث ارزشمندی را با اقدامات خود برای نسلهای بعد بر جای بگذارند. درحقیقت آنها نشان دادند که زنان نیمی از هیأت اجتماعیه هستند و باید بر جنس زن و هویت او توجه کرد و این مهمترین دستاورد زنان در دوره مشروطه و پس از آن بود.
در این راستا با علی باغدار دلگشا، تاریخدان و مدرس دانشگاه در رابطه با نقش زنان در مطبوعات دوره مشروطه به گفتوگو پرداختیم.
تمرکز سیاست به دلیل جریان انقلابیگری هنوز درحال تکاپو است. اداره سانسور و حکومت مرکزی تسلط کاملی بر روزنامهها نداشتند و این مسئله ازجمله دلایل حضور زنان درمطبوعات بود. مهمترین مسئله حضور زنان در روزنامهها، اتحاد زنان و تلاش آنها برای نقد نابرابریهای اجتماعی و طرح مطالبات مدنی آنها بوده است
آغاز انتقادها به وجود نابرابریهای اجتماعی در دوران ناصرالدین شاه
باغدار دلگشا با اشاره به نخستین دورهای که مسئله زن مورد توجه قرارگرفت، اظهار میکند: نخستین دورهای که مسئله زن مورد توجه قرارگرفت در دوره حکومت ناصرالدین شاه بود. در این دوره دگراندیشان و روشنفکران جامعه به نقد ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و همچنین مسائل زنان ایران پرداختند. مسئله در تعریف جامعه شناختی؛ یعنی میان آن چیزی که در جامعه وجود دارد و آنچه باید در جامعه باشد، تفاوت است. نمونههای توجه به مسائل زنان را میتوان در رساله آداب مردی اثر امیرارسلان، رساله معایبالرجال اثر بی بی خانم استرابادی و آثار بسیاری دیگر را میتوان دید. ملکم خان برای نخستین بار در روزنامه «قانون» لندن مطرح میکند که زنان نصف هیئت اجتماعیه بشر هستند.
مشروطه خواهی همزمان با شروع مکتوبات زنان در روزنامهها
وی ادامه میدهد: در دوره حکومت مظفرالدینشاه نیز به مسئله زنان توجه میشد که نمونههای آن را در روزنامههایی مانند «نشریه مظفری بوشهر» میتوان دید. همچنین مقاله «النساءنا و النساءهم» به مقایسه وضعیت زندگی زنان کشورهای اسلامی با زنان کشورهای اروپایی میپردازد. در حقیقت این نوشتهها نخستین گزارههایی هستند که در آن توجه به مسائل زنان وجود دارد. در این میان جریان مشروطهخواهی ایران با شعارهایی چون حریت، اخوت، مساوات و عدالت پا به میدان میگذارد و برای نخستین بار واژه رعیت جایگاه ساختاری خودش را از دست داده و واژه مردم و شهروند جایگزین آن میشود.
روزنامهنگاری؛ تلاش زنان برای به دستآوردن حقوق برابر با مردان
این تاریخدان با اشاره به مسئله مطبوعات که مهمترین منابع اطلاعرسانی بود، بیان میکند: با انتشار روزنامههای متعدد زنان هم قلم در دست گرفتند و مکتوبات مطالبهگرایانهای را در روزنامههای مشروطهخواه که مردان نویسنده آن بودند، نوشتند. از جمله موضوعاتی چون عدالت و برابری میان زن و مرد و طرح مسئله حقوق شهروندی نقش بسیار برجستهای در این دوره داشته است. نخستین تلاشی که زنان در این زمینه انجام دادند شروع به فعالیت در زمینه مطبوعات بود؛ درواقع درج مطالبات اجتماعی خود در روزنامههای مردنگار را آغاز کردند.
به گفته وی، همچنین زنان، نخستین تجربه نوشتن را در روزنامههایی چون «صور اسرافیل»، «مساوات»، «حبلالمتین» و «ایران نو» را به دست آوردند.
انتقاد برخی روزنامهنگاران مرد به ساختارهای اجتماعی و تضعیف حقوق زنان
باغدار دلگشا با بیان اینکه «قدرت جامعه مدنی و عدم تمرکز سیاست، نقش عمدهای را در حضور زنان در زمینه مطبوعات داشته است» تشریح میکند: درست است که در عرصه قدرت جامعه مدنی، زنان در فاصله سالهای 1285 – 1289 شمسی نوشتههای خود را در روزنامههای مردانه منتشر میکردند، اما در همین مطبوعات مردان هم به حقوق زنان و نقد ساختارهای اجتماعی توجه زیادی داشتند. در ستون «چرند و پرند» روزنامه صور اسرافیل، بسیاری از گزارههای نقد نابرابریهای اجتماعی میان زنان و مردان به صورت داستان و شعر مطرح شد. مثالی دیگر روزنامه ایران نو است که بسیاری از مردم برای دفاع از حقوق زنان نوشتههایی را در این روزنامه منتشر کردند.
اتحاد زنان؛ سلاحی برای نقد نابرابریهای اجتماعی موجود
وی معتقد است در این دوران، تمرکز سیاست به دلیل جریان انقلابیگری هنوز درحال تکاپو است. اداره سانسور و حکومت مرکزی تسلط کاملی بر روزنامهها نداشتند و این مسئله ازجمله دلایل حضور زنان در مطبوعات بود. مهمترین مسئله حضور زنان در روزنامهها، اتحاد زنان و تلاش آنها برای نقد نابرابریهای اجتماعی و طرح مطالبات مدنی آنها بوده است.
این مدرس دانشگاه خاطر نشان میکند: گزارههای اندکی وجود دارد که ثابت کند نویسنده یک متن زن است و در انتها نویسنده همان متن مرد معرفی شود. البته نمونه عکس این مطلب نیز موجود است؛ گاهی ممکن است متن توسط یک مرد نوشته شده باشد و در انتها نام نویسنده زن معرفی شود. با این حال، مجموع مکتوباتی که توسط زنان نوشته شده با ذکر نام اصلی آنها یا نام مستعارشان معرفی میشود. این امر ثابت میکند زنان در کنار نوشتن تلاش میکنند هویت فردیشان را در نظر گرفته و خود را به جامعه معرفی کنند.
1298-1299 شمسی؛ دوران اوج توجه به مطالبات اجتماعی زنان در جراید
باغدار دلگشا با اشاره به نخستین فعالیتهای مطبوعاتی زنان اظهار میکند: نخستین فعالیتهای مطبوعاتی زنان مربوط به سال 1285 به بعد است؛ یعنی بعد از دوره شکلگیری نخستین مجلس شورای ملی که نمونههای نوشتههای زنان را در روزنامههایی چون تمدن، رهنما، صور اسرافیل، مساوات و ایران نو مشاهده میکنیم. با این حال اوج توجه به طرح مطالبات اجتماعی در جراید زننگار را باید در فاصله سالهای 1298 و 1299 شمسی دانست. هنگامی که روزنامههایی چون «زبان زنان»، «نامه بانوان» و «عالم نسوان» هر سه به طور همزمان منتشر میشدند.
وی ادامه میدهد: نویسندگی برای دفاع از حقوق زن در جامعهای سنتگرا که ساختارهای فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی آن مبتنی بر الگوهای مردمحور بوده بسیار دشوار است. با این حال آنچه که اهمیت دارد حضور زنانی است که بیشترین ایستادگی را در برابر نظام مردسالانه داشتهاند.
مهرتاج رخشان، شدیدا به مسئله تحصیل زنان توجه داشته بهطوری که حتی برای نخستینبار طرح «خانههای امن» را مطرح میکند
توقیف روزنامههایی که زنان در آن فعالیت میکردند
این تاریخدان با بیان اینکه «بسیاری از مدارس زنان در ابتدای شروع فعالیت خود تعطیل شدند که همین اتفاق یکی از دلایل ساختارهای فرهنگی مردسارالانه بوده است» توضیح میدهد: ساختارهای فرهنگی مردمدارانه موجب میشود برخی از زنان روزنامهنگار به اجبار محل زندگی خود را ترک کنند. حتی ممکن است برخی از روزنامههایی که زنان در آن فعالیت میکردند توقیف شوند چون روزنامه شکوفه، زبان زنان و نامه بانوان. خوشبختانه این روزنامهها توانستند پس از مدتی ایستادگی به فعالیت خود ادامه میدهند.
عصمت تهرانی و گزارههایی که برای نخستین بار در جراید مطرح کرد
وی با اشاره به مقالات متعدد زنان بیان میکند: عصمت تهرانی با نام مستعار طائره در روزنامه ایران نو مقالات متعددی را با عنوان «مکتوب خانم دانشمند» نوشته است. طائره در این نوشتهها برای نخستین بار مسئله چندهمسری را نقد میکند. این نویسنده تلاش میکند با استفاده از یک بینش منطقی و دینی به نقد مسئله چندهمسری بپردازد. بهطوری که به ذکر پرسشی مبنی بر اینکه «آیا مردان نیز میپذیرند که زنان آنها چند شوهر داشته باشند؟» روی میآورد. درواقع این گزاره برای نخستین بار توسط عصمت تهرانی مطرح میشود.
توجه به تحصیل زنان و طرح خانههای امید برای روسپیان
باغدار دلگشا ادامه میدهد: همچنین شخص دیگری به نام مهرتاج رخشان، مقالات و نوشتههای متعددی را در روزنامه تمدن و عالم نسوان نوشته است. او شدیدا به مسئله تحصیل زنان توجه داشته بهطوری که حتی برای نخستینبار طرح «خانههای امن» را مطرح میکند. «خانههای امید» که ایده آن توسط مهرتاج رخشان مطرح شد. این خانهها با هدف جلوگیری از افزایش روسپیگری زنان و اسکان آنها در سال 1299 شمسی است.
انتقاد از کسانی که مخالف تأسیس مدارس زنان بودند
به گفته وی، بیبی خانم استرآبادی که در دوره ناصرالدینشاه رساله «معایب الرجال» را در نقد رساله تأدیب النسوان» نوشت و پس از مدتها در روزنامههایی چون تمدن و حبلالمتین به نقد شیخ فضلالله نوری میپردازد. شیخ فضلالله نوری مخالف تأسیس مدارس زنان و برابری زن و مرد بود. او حجتها و دلایل شرعی خود را مطرح کرد و بیبی خانم استرابادی به آنها پاسخ داد. بیبی خانم در انتها مطرح میکند «بین خدای ما و خدای شیخ فضل الله تفاوت زیادی وجود دارد».
زنان پیشرو در حمایت از حقوق زنان
باغدار دلگشا ادامه میدهد: بی بی خانم استرابادی و بسیاری از زنان دیگر مانند صدیقه دولتآبادی سردبیر روزنامه زبان زنان، شهرناز آزاد سردبیر روزنامه نامه بانوان یا نوابه خانم صفوی که مدیریت نشریه عالم نسوان را بر عهده داشته است در زمینه حمایت از حقوق زنان نقشآفرینی کردهاند.
«حال که زنان از حق رای محروم شدند از مردان دعوت میکنیم به کاندیدهای ما رای دهند»
این تاریخدان با بیان اینکه «هنگامی که قانون نظام نامه انتخاباتی در سال 1324 قمری برابر با 1285 شمسی نوشته شد در ماده سوم و پنجم این قانون زنان از حق رأی محروم شدند؛ درواقع بر اساس آن زنان با دیوانگان و مجانین برابر بودند» میافزاید: زنان تلاش به نقشآفرینی در عرصه سیاسی هم داشتهاند برای مثال در روزنامه شکوفه برای مجلس شورای ملی سوم کاندیدهایی را معرفی کرد. برخی از زنان در روزنامه شکوفه مطرح کردند «حال که زنان از حق رای محروم شدند از مردان دعوت میکنیم به این کاندیدها رای بدهند». البته این مورد نتیجهای جز توقیف روزنامه شکوفه در بر نداشت. هر چند که پس از آن روزنامه زبان زنان مقالهای با عنوان «ما و انتخابات» در مورد لزوم حضور زنان در عرصه سیاسی منتشر کرد.
وی ادامه میدهد: در این دوران موضوعات متعددی در حوزه نوشتههای زنان مطرح میشد، اما آنچه که اهمیت بیشتری داشت مسئله آموزش و تحصیل بود. بررسیهای تاریخی به ما نشان میدهد با وجود آنکه مسئله مطالبه سیاسی و حق رأی زنان توسط برخی از روزنامهها مطرح میشده است، اما این مطالبه به نتیجهای نرسید. در این بین مسئله حق تحصیل و لزوم طرح مطالبات آموزشی که بارها هم در نوشتههای زنان تکرار شده، موضوعی تحقق یافتهاست که دلیل آن میتوان اتحاد، جستوجو زنان و پردازشهای دینی و روایتها دانست؛ چرا که در سال 1285 طرح مطالبات آموزشی زنان مطرح شد و در سالهای 1289 و 1290 شمسی بسیاری از مدارس بانوان در تهران فعالیت میکردند.
به ثمر رسیدن تلاش زنان دوره مشروطه
این مدرس دانشگاه خاطرنشان میکند: برای نخستین بار، زنان با طرح مطالبات اجتماعی خود به موجودیت و تاکید به حضور زن در جامعه اشاره داشتند. زنان نیمی از اعضای جامعه هستند و به دلیل مسئله حقوق شهروندی که از دوره مشروطه به بعد مطرح شد آنها هم این حق را به دست آوردند تا به طرح مطالبات اجتماعی خود بپردازند.
تداوم نشریات زنان در دوره پهلوی
وی میافزاید: آنچه بعدها در دوره پهلوی اول قابل مشاهده است تداوم نشریات زنان و انتشار روزنامههایی چون «پیک سعادت نسوان» و داستاننگاریهایی که زنانی مانند ایراندخت تیمورتاش یا زهرا کیا داشتند؛ اینها همه نتیجه تلاش زنانی است که در دوره مشروطه حضور داشتند. همچنین نخستین اشعار مطالبهگرایانه زنان در روزنامه نامه بانوان منتشر شد.
میراث بجامانده از نخستین روزنامهنگاران زن در ایران
این تاریخدان تصریح میکند: درحقیقت تاثیر عمده حضور زنان بر جنبش زنان بعد از دوره مشروطه در دو عرصه میتوان مشاهده کرد: اول در تشکلهای زنان و دوم در مطبوعات. درحقیقت آنها نشان دادند که زنان نیمی از هیأت اجتماعیه هستند و باید بر جنس زن و هویت آن توجه کرد. این بارزترین نقشی است که در ابتدای امر زنان در این دوره ایفا میکنند و در حقیقت تأثیری است که بر جنبش زنان میگذارد.