1

خشونتی که زنانه نیست

افزایش خشونت در جامعه فعلی ایران، یکی از فاکتورهایی است که در سطح جامعه به وفور وجود دارد. بروز خشونت از سوی مردان و زنان ایرانی در حتی کوچکترین اختلاف‌نظرها به چشم می‌خورد، اما در این میان رفتارهای پرخاشگرانه زنان در چند وقت اخیر منجر به ایجاد پرسش‌هایی مبنی بر چرایی بروز چنین خشونت‌هایی آن هم با تقلید از رفتارهای مردانه شده است.

اخیرا درگیری و دعوای «هلیا» و قمه‌کشی او منجر به ایجاد واکنش‌های زیادی در فضای مجازی شده و این پرسش را برای مخاطبان ایجاد کرده که چطور می‌شود یک دختر نوجوان در دعوای خود با همسن‌وسالانش از قمه استفاده کند؟ روز گذشته نیز زنی به دلیل وجود اختلافات خانوادگی با همسرش در کرمانشاه او با با هفت گلوله زخمی کرد.

نکته اینجاست که بروز چنین رفتارهایی آن هم با شدت خشونت بالا می‌تواند فضای روانی جامعه را به میزان زیادی در گیر خود کند. همچنین این خشونت‌ها تنها محدود به چند منطقه از کشور نمی‌شود و در خراسان و در شهر مشهد نیز به چشم می‌خورد.

راضیه یکی از زنان مشهدی است که در مورد تجربه درگیری و دعوای خود با چند زن در پارک می‌گوید:

«اگر پسر بودی پسر جذابی می‌شدی!»

به همراه دوستم در پیست دوچرخه‌سواری پارک «ریحانه» می‌دوییدیم و وسایمان را بر روی نیمکتی گذاشته‌ بودیم. چند خانم به آن نیمکت نزدیک شدند و کوله‌پشتی‌هایمان را روی زمین انداختند. وقتی صحنه را دیدم به آن‌ها گفتم: «چرا این کار را کردید؟» که جواب مرا با تندی دادند و بحث بالا گرفت که با عذرخواهی یکی از آن‌ها مشاجره لفظی‌مان تمام شد. اما در همان لحظه خانمی مسن با حالتی تمسخرآمیز به دوستم گفت: «همه خانم‌های اینجا به تو شک دارند، فکر می‌کنند تو دختر نیستی و پسری!» . کس دیگری هم گفت: «اگر پسر می‌شد، پسری جذاب می‌شد».

از موضوع‌های موثر بر خشونت، می‌توان به اقتصاد اشاره کرد. درواقع رابطه‌‌ای تنگاتنگ بین اقتصاد و معیشت مردم با امنیت، استرس و خشونت وجود دارد؛ درنتیجه نمی‌توان آن را نادیده گرفت. امکان کاهش تنش در جامعه‌ای با مشکلات اجتماعی، معیشتی و اقتصادی وجود ندارد

یکی روی کمرش نشست و دو تن دیگر به او لگد می‌زدند

از این جمله و لحن گفتار ناراحت شدم و جواب آن‌ها را دادم. دوباره بحث بینمان بالا گرفت و دعوا شروع شد. آن خانم‌ها شروع به کتک زدن ما کردند چراکه تعدادشان از ما بیشتر بود طوری که لباس‌هایمان پاره شد. دوستم را روی زمین انداختند، یکی روی کمرش نشست و دو نفر دیگر به او لگد می‌زدند. بعد از چند دقیقه مأموران پارک از راه رسیدند و ما را از هم جدا کردند. داشتم از رفتار آن چند زن شکایت می‌کردم که یکی از آن‌ها دوباره لگدی به شکم من زد طوری که از شدت درد به بیمارستان منتقل شدم و یک شب در بیمارستان بستری بودم‌.

علت افزایش خشونت زنان چیست؟ آیا جامعه امروزی نقشی در تشدید این دسته از خشونت‌ها دارد؟

19 هزار و 331 پرونده نزاع زنان در خراسان رضوی طی یک سال

براساس داده‌های پزشکی قانون خراسان رضوی در سال گذشته حدود 54 هزار و 882 پرونده مبنی بر ادعای نزاع تشکیل شده‌ که شامل نزاع 19 هزار و 331 زن و 35 هزار و 551 مرد می‌شد. متاسفانه در سه ماه ابتدایی سال جاری تعداد 16 هزار و 156 پرونده ادعای نزاع تشکیل شده که از این میزان حدود 5 هزار و 631 مربوط به نزاع زنان و 10 هزار 525 مربوط به نزاع مردان می‌شد. همانطور که از اعداد و ارقام مشخص است سه ماه گذشته سال جاری میزان نزاع و درگیری خانم‌ها در زمینه‌های مختلف، نصف میزان درگیری مردان بوده است.

خشونت دو بار معنایی دارد؛ معنایی مثبت و منفی. بار معنایی مثبت خشونت، مرتبط با فرایندهایی برای حفظ امنیت کشور است که در اینجا موضوع مورد بحث ما نیست. آنچه که اهمیت دارد معنای منفی خشونت است.

جعفر شاهرخی، جامعه‌شناس معتقد است، خشونت در تمام دنیا به شکل‌های مختلفی مانند برده‌داری، خشونت علیه زنان، دختران و کودکان رایج است.

نگاه واقع‌بینانه‌ای نسبت به دختران و زنان در کشور‌ وجود ندارد و هنوز رفتارها و کردارهای به اصطلاح مردسالارانه در جامعه ایران به چشم می‌خورد که تا حدودی زنان را از حقوق بدیهی آن‌ها بازمی‌دارد. تداوم این رفتار و کردار باعث می‌شود زنان از امنیت اجتماعی، روانی و فرهنگی کمتری برخوردار باشند

بی‌توجهی آموزش‌وپرورش به فرهنگ گفت‌وگو؛ نقطه آغازین بروز خشونت

وی در گفت‌وگو با «صبح امروز» با بیان اینکه «متاسفانه نهادهای متولی کشور در حوزه‌ آموزش و فرهنگ‌سازی با مشکلات و نواقص زیادی روبه‌رو هستند، اما سوال اینجاست که تا کنون در کدام بازه زمانی، آموزش‌وپرورش کشور ما به فرهنگ گفت‌و‌گو و حل مسائل مربوط به آن پرداخته‌است؟ درواقع این کم‌و‌کاستی نقطه شروع خشونت است.

خشونت را سیاسی نکنید

به اعتقاد شاهرخی، آموزش چگونگی تربیت فرزندان به خانواده، با کاهش خشونت ارتباط مستقیم دارد. اگر  بسیاری از باورها از طریق آموزش به خانواده‌ها منتقل نشود، فرزندانی مؤثر هم در عرصه اجتماعی وجود نخواهد داشت. نکته‌ حائز اهمیت غلبه سیاست بر فرهنگ است؛ یعنی باید این دو به‌طور کامل جدا از هم باشند؛ زیرا خشونت یک بحث فرهنگی است و با ادبیات سیاست همخوانی ندارد.

این جامعه‌شناس خاطرنشان می‌کند: از موضوع‌های مؤثر بر خشونت، می‌توان به اقتصاد اشاره کرد. درواقع رابطه‌ای‌ تنگاتنگ بین اقتصاد و معیشت مردم با امنیت، استرس و خشونت وجود دارد؛ درنتیجه نمی‌توان آن را نادیده گرفت. امکان کاهش تنش در جامعه‌ای با مشکلات اجتماعی، معیشتی، اقتصادی وجود ندارد.

وی تصریح می‌کند: متاسفانه از طرفی ما با ضعف کنترل خشونت روبه‌رو هستیم و از سویی فاکتور مؤثر دیگر در این زمینه هجوم عوامل خشونت‌زا است. همه‌ این عوامل دست به دست هم می‌دهند تا ما جامعه‌‌ای‌ داشته باشیم که آرامش کمتری را تجربه می‌کند. هر کشوری که به این مسائل کمتر پرداخته باشد طبیعتا با تنش بیشتری مواجه است.

فقدان نگاه واقع‌بینانه‌ نسبت به دختران و زنان

به گفته شاهرخی، نگاه واقع‌بینانه‌ای نسبت به دختران و زنان در کشور‌ وجود ندارد و هنوز رفتارها و کردارهای به اصطلاح مردسالارانه در جامعه ایران به چشم می‌خورد که تا حدودی زنان را از حقوق بدیهی آن‌ها بازمی‌دارد. تداوم این رفتار و کردار باعث می‌شود زنان از امنیت اجتماعی، روانی و فرهنگی کمتری برخوردار باشند. با گسترش روزانه‌ فضای مجازی و حجم زیادی از اطلاعات، آن‌ها نسبت به حق و حقوق خود، آگاهی بیشتری پیدا می‌کنند، اما در جامعه‌ ایران از این حق و حقوق بهره‌مند نمی‌شوند.

وی اظهار می‌کند: علل بیشتر خشونت‌ها پرورش دختران و زنان در محیطی است که برگرفته از تنگنا‌های جنسیتی و هویتی بوده. دخترانی که در خانواده یا امورات اجتماعی به دلیل جنسیتشان از آزادی و امتیازاتی که انتظار دارند محروم می‌شوند؛ درنتیجه تلاش می‌کنند با جنس مخالف همسان‌سازی کنند و رفتارها و پوشش‌ پسرانه داشته باشند. البته ممکن است که زمان بروز اینگونه رفتارهای مردانه کم باشد و با ازدواج یا بلوغ دختران کمتر شاهد این کردارها باشیم، اما در هر ‌صورت برخی از این رفتارها ملکه ذهن زنان می‌شود.

مباحث فرهنگی، زودبازده نیستند

شاهرخی با بیان اینکه «اگر برخورد درست فرهنگی با رفتارهای مردانه‌ زنان صورت نگیرد روز‌به‌روز شاهد افزایش بروز خشونت از سوی زنان خواهیم بود» می‌گوید: باید توجه داشت مباحث فرهنگی که خشونت هم بخشی از آن است زود‌بازده نیستند، به این معنا که زمان‌بر می‌باشند و اگر بحرانی در زمینه فرهنگی پیش بیاید ریشه‌ای بوده و در طول این بحران متوجه آن نمی‌شویم. غفلت ما از این اتفاقات هزینه‌ زیادی به لحاظ مالی و زمانی برای ما خواهد داشت و گاه غیرقابل جبران خواههد بود.

وی در ادامه می‌افزاید: بسیاری از فرزندان تمایلی به همراه شدن با خانواده ندارند. این شکاف فرهنگی ایجاد شده نسل امروز، با عقاید یک خانواده‌ باورپذیر همخوانی ندارد و در نهایت منجر به ایجاد بحران می‌شود. اینگونه بحران‌ها وابسته به سازمان خاصی نیست، بلکه مردم در کنترل آن مسئول هستند.

به گفته این جامعه شناس، جالب اینجاست که در کشور گرفتن گواهینامه رانندگی، نیازمند شرکت در ده‌ها کلاس و آزمون است، اما جوانان به راحتی ازدواج می‌کنند، طلاق می‌گیرند و بچه‌دار می‌شوند. متاسفانه در کشور ما تقدم پرورش بر آموزش فراموش شده‌؛ درحالی که زیر بنای همه‌ اتفاقات آموزش است.