بازشناسی تکایای ایرانی
دکتر الهه ذوقی حسینی| عضو هیئت علمی گروه معماری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مشهد
پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و تأمین فرصتهای لازم برای پیوند اجتماعی افراد، مستلزم وجود فضا و قرارگاه کالبدی مناسب است. کالبدی که بتواند زمینهساز ورود و توقف افراد درون فضا باشد. در این میان فضاهای عمومی به خصوص فضاهای آیینی از اهمیت خاصی برخوردارند و مردم نیز مشتاقانه به حضور و مشارکت در چنین فضاهایی پاسخ مثبت دادهاند. همچنین علاوه بر ابعاد کالبدی که در حضور و تعامل اجتماعی افراد مؤثر است. پیش بینی و خلق رویدادهای اجتماعی است که در عین ایجاد فرصتهای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی میتواند زمینهساز ارتقاء حتس تعلق به مکان نیز باشد. از این رو آیینها به عنوان مجموعهای از آداب، مراسم، نفغات ، حرکات و کلمات و نمادهایی که از دیرباز تاکنون باقیماندهاند، گرچه به سبب سیر تاریخ و تأثیر فرهنگهای وارد شده، دستخوش تغییرات متعدد و چشمگیری شدهاند؛ اما هنوز از جایگاه ویژه و تأثیرگذاری برای عموم شهروندان در جامعه برخوردارند. در واقع انسانها برای هر ارتباط و گشودن هر راز و دستیابی به عمق راز، آئین را پدید آوردهاند و یا انجام آداب و رسوم منحصر به فرد که برپایه حکمت کشفی، مبتنی بر ذات ستایشی بوده به آئین ورزی میپرداختند. لذا رفتارهای آئینی، نیز نوعی خاص از رفتارها را در بر میگیرند که توسط جامعه پذیرفته شده و به گونهای ارتباط افراد آن جامعه را پدیدههای فرامادی یا ماورا الطبیعه برقرار میکنند. بنابراین مراسم آئینی نیز نوعی خاصی از گفتار، رفتار و اعمال منظم است که از آموزههای دینی و ماورائی سرچشمه گرفته و یا برای بیان احساسات دینی و مذهبی به کار گرفته میشود و به دلیل قدمت زیادی که دارند در بیشتر موارد با سنت و تاریخ مردمان یک منطقه پیوند خوردهاند و جزئی از فرهنگ مردم نیز شدهاند.
واقعه عاشورا بر ابعاد مختلف زندگی شیعیان تأثیر بسزایی داشته است و به عنوان الگویی برای زندگی و تفکر در باب چگونه زیستن از نظر اخلاقی و از نظر اجتماعی به عنوان عامل وحدت بین اقشار مختلف عمل نموده است. در سرزمین ایران با تفکر غالب شیعی، برگزاری مراسم مذهبی عاشورا، تاریخی طولانی داشته و حتی چنین بیان شده است که عزاداری برای امام حسین (ع) ریشه در فرهنگ ایرانی دارد. بدین ترتیب حماسه امام حسین (ع) و آنچه مربوط به اوست از جمله مراسم، فضاها، عناصر و ارزشها و حتی مضامین آن به عنوان عامل هویتی فرهنگی و پایداری شیعیان نقش ایفاء میکند.
ایرانیان توجه خاصی به مراسمهای آئینی خصوصاً مراسم عزاداری دارند و برای جلوه و شکوه چنین مراسمی از آئینی مختلف بهره میگیرند. تعزیهگردانی و شبیهخوانی بعد از دوره قاجار رونق گرفت و ساخت انواع تکایا و حسینیهها برای اجرا و برپایی تعزیه در اکثر شهرهای ایران معمول شد. لذا بررسی فضاهای شهری در ایران بیانگر آن است که بیشتر آنها به دلیل وجود عناصر فرهنگی و مذهبی چون مسجد، تکیه، حسینیه، مدرسه علمیه(حوزه) و نظایر اینها، کارکرد فرهنگی و مذهبی داشتهاند. به گونهای که با توجه به پویایی موجود در این عناصر، فضاهای شهری نیز از پویایی اجتماعی برخوردار بوده و بسیاری از مراسمهای فرهنگی و اجتماعی همچون مراسم عزاداری امام حسین(ع) در این فضاها اجرا میشده است. در واقع از یک سو میتوان گفت که شبیه خوانی و انواع تأترهای بومی، وسیلهای فرهنگی است و تنها یک هدف هنری و کالبدی نمیباشد. وسیلهای که با شناخت و گسترش آن و نیز استفاده هدفمند از آن میتوان به تعالی انسان و جامعه کمک کرد. از سوی دیگر احیاء این میراث معنوی که به علت فراموشی در حال از دست رفتن است نیز، قابل توجه میباشد و در نهایت استفاده از میراث فرهنگی با مقاصد توریستی فراغتی و بازگو نمودن فرهنگ ایرانی اسلامی در گوش جهانیان.
نگاهی به تاریخ تعزیه نشان میدهد که این تراژدی مذهبی ایرانی از سده نهم و آغاز سده دهم، پس از روی کار آمدن صفویان و گرایش شدید آنها به آموزههای دینی، رونق یافته است. از آن زمان تاکنون ایرانیان در قلمرو سوگواری و سوگداری همواره به تماشای مجالس تعزیه نشستهاند. هنر شبیه خوانی که به عنوان یک هنر ملی در ایران شناخته میشود، علیرغم توسعه هنرهای نمایشی نظیر تأتر، سینما و تلویزیون، همچنان مشتاقان فراوانی در داخل و خارج کشور داشته است. این در حالی است که همه ساله جشنوارههای نمایشی گوناگونی در سرتاسر دنیا برگزار میشود و تمامی کشورها با استفاده از هنرهای نمایشی، برای دستیابی به اهداف فرهنگی اجتماعی خود، در سطح ملی سود میبرند، در جهان امروز که کشورها تلاش میکنند تا استقلال فرهنگی و فکری خود را حفظ نماید و فرهنگ و عقاید خود را به گوش دیگر جهانیان برسانند، اجراهای نمایشی از شناخته شده ترین ابزارهای موجود برای صدور و معرفی فرهنگ ملی به جهانیان است. باید به این حقیقت واقف بود که صدور فرهنگ زنده و پویا، جدا از صدور کالا و دست یافتن به بازارهای جهانی نمیباشد. در همین راستا کشورهای زیادی در دنیا با استفاده از آداب و رسوم و فرهنگ ملیشان، جشنوارههای گوناگونی برگزار میکنند، از قبیل: نمایشهای متحرک و کاروانهای نمایشی که به طور عمده در کشورهای شرق آسیا برگزار میگردد، جشنهای مربوط به روزهای خاص کشت و برداشت محصولات مختلف کشاورزی، نمایشهای خیابانی و نیز ورزشهای خاص ملی که در سطح شهرهای مختلف اروپا و آسیا برگزار میشود. اینچنین، کشورها سودهای کلانی را از طریق توریست جذب مینمایند. با توجه به مطالب فوق، این سؤال مطرح میگردد که، چرا در کشور ما که اینچنین کاروانهای نمایشی به صورت خودجوش در ایامی خاص برگزار میگردد، چنین نگرشی وجود ندارد؟ بیم آن است که این نمایشها به علت عدم وجود برنامهریزی، نادیده انگاشته شدن و تکرار گونههای گذشته، کمکم رنگ کهنگی و رخوت بگیرد. چرا چنین سرمایهای را که میتوان از آن به عنوان یکی از میراثهای فرهنگی کشور در جهت اهداف گوناگونی چون توسعه فرهنگی، حفظ میراث فرهنگی، صدور فرهنگ ملی مذهبی و نیز جذب سرمایه و توریست استفاده هدفمند نمود به فراموشی سپرده شده است؟ در حالی که کتابخانه مرکزی واتیکان نسخ کامل تعزیه ایران را دارا است. چرا هیچگونه تلاشی در جهت حفظ و احیای این نسخ نمایشی صورت نمیگیرد؟ مگر نه این تعزیه روزگاری وجود نداشته و خود ساخته روح، ذهن و دست همین مردمان است، پس چرا بسان امری مقدس با آن برخورد میشود و هیچ کوششی در جهت تازگی و طراوت آن صورت نمیپذیرد؟ راههای احیاء شبیه خوانی چیست؟ آیا با تغییر و استفاده از ساز و آلات جدید میتوان به آن تازگی بخشید؟ آیا باید نمایشنامههای تازه نوشت و مفاهیمی جدید به آن وارد کرد؟ آیا تکایا باید همیشه به همانگونه قدیم ساخته شوند و استانداردها و نیازهای جدید در آن رعایت نگردد؟ مگر نه این که تکایای قدیم با نیازهای قدیم مطابقت داشته و برای نیازهای آن زمان به روز بوده است. آیا فقط اجراهای نمایشی، محدود به ایام خاصی میشود و نمیتوان آنها را در تمامی ایام سال برگزار نمود؟ این در حالی است که شبیه خوانی در ترویج فرهنگ ملی ما نقش به سزایی دارد. اجرای آن در نواحی مختلف جهان میتواند نوعی دیپلماسی جدید را به همراه داشته باشد، به عبارتی سیاست و دیانت ایرانی میتواند در قالب تعزیه به کشورهای خارجی معرفی شود و موجبات گسترش فرهنگ و اعتقادات ایرانی که ریشه در مکتب اسلام و تشیع دارد، فراهم گردد.