از کاغذ اخبار تا صبح امروز
مریم اصغری- مهناز اصغری
تقریبا حدود 18 دهه از چاپ اولین نشریه مکتوب در ایران میگذرد. حدود سال 1216شمسی و دوران سلطنت محمدشاه قاجار بود که مردم پایتخت با ورقه نخودی رنگ با خطوط ریز و در هم پیچیدهای مواجه شدند که میگفتند کاغذ اخبار است. کاغذی که در آن تازهترین اخبار ممالک شرقیه (اخبار دارالخلافه طهران ) و غریبه (کشورهای ایتالیا، ینگه دنیا «آمریکا»، انگلند «انگلستان»، ترکیه و… ) با چاپ سنگی و خط نسخ و خوشنویسی نستعلیق در سایز 24 *40 منتشر شده بود. روزنامهای که البته ماهنامه بود و نام مشخصی هم برای خود نداشت و با عنوانهایی همچون «کاغذ اخبار»، «اخبار»، «اخبار و وقایع شهر»، «اخبار شهر»، «نشریه میرزا صالح»، «روزنامه بینام» و «اولین روزنامه ایرانی» سر از کوچه و خیابانها در آورد و جارچیها سر کوچهها برای فروشش فریاد میکشیدند.
نگاهی به اولین روزنامه شهر مشهد
روزنامه در مشهد اما حدود 65 سال دیرتر از نخستین روزنامه در کشور انتشار یافت. شهر مشهد 42 سال پس از تبریز، 28 سال پس از شیراز و 21 سال پس از اصفهان به انتشار روزنامه محلی، آن هم به دست فردی غیرخراسانی توفیق یافت .از این رو، با احتساب تهران به عنوان اولین ناشر روزنامه، مشهد پنجمین شهر ایران است که در آن روزنامه منتشر شده است.
بیشتر محققان عرصة مطبوعات، از روزنامه ادب به عنوان اولین روزنامه شهر مشهد و خراسان یاد کردهاند. محمدصادق حسینی فراهانی ملقب به ادیبالممالک فراهانی نخستین روزنامهنگاری است که در مشهد روزنامۀ ادب را منتشر کرد. این روزنامه قبل از انقلاب مشروطیت منتشر میشد و خوانندگان و مشترکین فراوانی نیز داشت.
توسعه فضای مجازی به خاموشی روزنامهها دامن میزند؟
حالا اما سالها از آن زمان میگذرد و چند سالی میشود که سایه رانت و تحریم و… بر سر نشریات غالبا محلی و خصوصی سایه افکنده و هر بار چراغ تحریریهای را خاموش میکند.
در این بین بسیاری هم معتقدند که توسعه فضای مجازی به خاموشی روزنامهها دامن میزند و مردم را مختصرخوان و بدون حوصله بار آورده است. همانهایی که تا چند دهه قبل روزنامه را با اشتیاق بر سر میز صبحانه در دست میگرفتند و سیاست و اقتصاد و فرهنگ را از دریچه نگاه روزنامه نگاران میدیدند. همانهایی که مرجع هرآنچه میخواستند را روزنامه میدانستند و به نشریات اعتماد داشتند.
20درصد روزنامه بخش خصوصی و چالشهای آنها
بد نیست اشارهای داشته باشیم که مشهد درست در نقطه مقابل تهران قرار داد. چراکه 80درصد روزنامههای مشهد دولتی و تنها 20 درصد آن بخش خصوصی است. 20درصدی که جسه نحیفشان تاب بیش از این لاغر شدن را ندارد، اما صدایشان هم به جایی نمیرسد!
برای مایی که تلخ مینویسیم و رسانه را در مطالبهگری میبینیم و قلم را مسلح میکنیم، هوادار دولتی و دستی برای حمایت باقی نمیماند. نه خبری از رپورتاژ آگهی آنچنانی هست و نه کاغذی مقرون به صرفه… غم انگیز است که این روزها برای زنده ماندنمان باید دست و پا بزنیم و دردناک است که صدای ناقوس مرگ رسانههای مکتوب هربار رساتر به گوش میرسد!
همه موضوعات بالا را نوشتیم تا در ادامه بگوئیم که ما به عنوان رسانه مکتوب بخش خصوصی استان، میخواهیم همیشه بدون پیش داوری و قضاوت، راویان حقایق باشیم تا همه آنهایی که هنوز به بوی کاغذ روزنامه ارق و باور دارند، اعتمادشان را از دست ندهند.
در ادامه این گزارش پای صحبتهای دو تن از افرادی که سالهاست در این حوزه تلاش میکنند، مینشینیم که در ادامه بخشی از آن را میخوانید؛
دو مولفه برای زنده ماندن رسانههای مکتوب
مدیر مسئول و صاحب امتیاز روزنامه «صبح امروز» و همچنین «اتفاقیه» خراسان شمالی یکی از این افراد است که بیش از یک دهه در حوزه رسانه فعالیت داشته است. هزارمین شماره از روزنامه که اکنون در مقابل چشمان خود مطالعه میکنید نیز مصداقی بر فعالیتهای این مدیر جوان و مدبر است.
حسین رفیعی با اشاره به اینکه «در حال حاضر دو مولفه برای راه نجات و زنده ماندن رسانههای مکتوب وجود دارد» صحبتهای خود را آغاز میکند.
او میگوید: روزنامهها در جامعه کنونی، برای زنده ماندن باید بتوانند خودشان را با فرمتهای جدید به روزسانی کرده و همچنین تحلیل نویسی راه نجات یک رسانه مکتوب و نقطه تمایز آن با فضای مجازی است.
وی ادامه میدهد: قرار نیست ما با فضای مجازی مقابله کنیم. به نظر من فضای مجازی آنگونه که به عنوان یک تهدید به آن نگاه میکنند، تهدید نیست، بلکه فرصت است. مشروط بر اینکه بتوان به درستی از آن استفاده کرد. مثل تمام اتفاقاتی که در عصر جدید میافتد و ما نمیتوانیم به صرف اینکه یک سری تکنولوژیها را نداریم، بگوییم آنها بد هستند و ما باید با آنها مقابله کنیم و به نظر من تنها راه به روز شدن این است که بتوانیم از این فرصتها استفاده کنیم.
رفیعی در پاسخ به این پرسش که «چطور میشود یک رسانه مکتوب از فضای مجازی استفاده کند؟» بیان میکند: تغییر فرمت ها این کار را امکان پذیر میکند و هیج رسانه ای در دنیا دیگر نمیتواند بگوید تنها به شکل مکتوب کار میکنم. در واقع رسانه برای انجام هر کاری باید مخاطب خود را در نظر گرفته و سنجیده و بر اساس آن تولید محتوا داشته باشد.
وجه تمایز رسانهای مجازی با مکتوب
مدیر مسئول روزنامه «صبح امروز» ادامه میدهد: هیچ اهمیتی ندارد که در حال تولید چه چیزی هستید. وقتی در بازار عرضه و تقاضا شکل میگیرد اول و مهمترین موضوع، ایجاد نیاز و پس از آن برآورده کردن نیازی است که در بازار وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه «در حال حاضر برای مخاطب دسترسی و سهولت کسب اطلاعات و اخبار در فضای مجازی بسیار راحتتر از فضای مکتوب است» تاکید میکند: تا پیش از اینکه فضای مجازی به گستردگی فعلی برسد، اگر کسی میخواست از اخبار اطلاع داشته باشد، باید منتظر میماند تا صبح به صبح روزنامه به کیوسکهای روزنامه فروشی برسد و اگر میتوانست روزنامه مورد نظر خود را پیدا کند، ان روزنامه به آن خبر پرداخته باشد یا نه!
رفیعی میافزاید: بنابراین چالشهایی همچون سرعت تهیه خبر و انتشار و ارزش خبری آن از دیدگاه روزنامه نگار و… بر سر راه دسترسی به اخبار قرار داشتند، اما در حال حاضر تنها با یک تلفن همراه به سرعت میتوان تمام اخبار را در دست داشت. اما نکته مهمتر از خبر، مبحث پس از خبر است که وجه تمایز رسانهای مجازی با مکتوب را شکل میدهد. چراکه رسانههای فضای مجازی، کار خبری انجام میدهند. اما رسانههای مکتوب و ریشهدار، به صورت تخصصی به تحلیل اخبار میپردازند.
مخاطب امروز ما تشنه تحلیل است
این فعال مطبوعاتی با اشاره به اینکه « اگر قرار باشد رسانههای مکتوب فقط به خبر بپردازند، بازنده جریان هستند و اخبار آنها همیشه بیات و سوخته است» مطرح میکند: خبری که در روز گذشته اتفاق افتاده باشد، فضای مجازی در همان روز گذشته به آن میپردازد و رسانه مکتوب چیز جدیدی برای ارائه به مخاطب ندارد. پس کاری که رسانه مکتوب مجبور به انجام آن است، اول این است که فرمت خبررسانی خود را زیر نظر فضای مکتوب به فضای مجازی ببرد و دیگر اینکه در فضای مجازی نیز به پس از خبر و تحلیل بپردازد.
وی تاکید میکند: به نظر من تحلیل مهمترین اتفاقی است که باید در رسانههای مکتوب به آن پرداخته شود. تحلیل به معنای عمق دادن به خبر، چرایی خبر، چه اتفاقاتی در پس این خبر نهفته است، یا اینکه دلیل اتفاق چه بوده، چه بسامدهایی میتواند داشته باشد، است. بنابراین در فضای مجازی کمتر شاهد تحلیل هستیم و جایگاه آن در فضای مکتوب است.
رفیعی با اشاره به اینکه «باید قبول داشته باشیم که مخاطب امروز ما تشنه تحلیل است و اگر نظرسنجی کرده و یا به نظرسنجیهای انجام شده بپردازیم، خواهیم دید که مردم خواستار تحلیل هستند» مطرح میکند: به طور نمونه اگر یک آتش سوزی اتفاق افتد، خبر مجازی تنها به اتفاق افتادن آن میپردازد. اما اینکه دلایل این آتشسوزی چیست و چطور باید از آن جلوگیری کرد، مهمتر و وظیفه رسانه مکتوب است و ما همین مثال را میتوانیم به تمام اخبار بسط دهیم. البته نقش تحلیل در بازار اقتصادی و بحث مسائل سیاسی و همچنین آسیبهای اجتماعی بسیار پررنگتر است.
با مردم صادق باشید
صاحب امتیاز روزنامه «صبح امروز» میگوید: من شخصا اینکه مردم نگاه سطحی به خبر دارند را قبول ندارم و معتقدم مردم متوجه میشوند. میزان آگاهی مردم زیاد شده است و شما اگر مطلب مفیدی را در هر فرمتی به مخاطب ارائه دهید، پیگیری میکند. ما هنوز کسانی را داریم که بشدت پیگیر رسانههای مورد اعتماد خود هستند و اگر دقت کنید بیشترین چیزی که در رسانههای مکتوب خوانده میشود. تحلیلها، یادداشتها و سرمقالهها است که حتی همانها هم پس از فرمت مکتوب به فرمت مجازی در میآید و دست به دست میشود.
وی در پاسخ به اینکه «چه کاری باید انجام دهیم تا مخاطب به ما اعتماد کند؟» ابراز میکند: جلب اعتماد مخاطب تنها یک راه دارد و آن این است که بتوانید با مردم صادق باشید. خبر محض دادن اولین نکتهای است که هر رسانهای تلاش میکند به آن برسد. البته که موضوع اینکه تفاوت میان رسانههای خصوصی و وابسته چیست، نیز در همینجا شکل میگیرد و هر رسانهای با توجه به اقتصاد خود مبنای سیاستگذاری خود را انتخاب میکند. اگر رسانهای بتواند اقتصاد خود را به مردم متصل کند، یقینا اخبارش هم متصل به مردم خواهد بود و برای مردم خواهد نوشت و مطمئن باشید مردم چنین نکتهای را به سرعت متوجه شده و دنبال و حمایت خواهند کرد.
رفیعی در خصوص اینکه به پایان دوره رسانههای مکتوب رسیدهایم، میگوید: من اصلا مرگ رسانههای مکتوب را نمیپذیرم و اعتقاد من این است که تا زمانی که خبر وجود دارد، مرگ برای رسانه اتفاق نمیافتد. اما این موضوع نیز بستگی به این دارد که رسانه بداند با توجه به نیاز مخاطب باید رویکرد خود را تغییر دهد و اگر رسانه رویکرد خود را تغییر ندهد؛ یقینا به سمت افول و خاموششدن پیش میرود.
دو سال سخت را گذراندیم
وی در بخشی از صحبتهای خود با گلایهمندی مطرح میکند: البته توجیحی برای اینکه شرایط سخت و دشوار است، وجود ندارد. ما دو سال سختی را گذراندیم و اتفاق کرونا و همچنین تحریمها تاثیر بسیاری بر مبحث نشر و انتشار گذاشت و یکی از دلایل عمده آن، شرایط نابرابر اختصاص کاغذ به نشریات و دیگر دلیل آن افزایش هزینههای رسانهداری بود.
این فعال مطبوعاتی با بیان اینکه «در هر صنعتی به میزان بزرگ شدن، هزینههای آن نیز افزایش پیدا میکند و اگر نتواند سهم خود را از بازار نیاز به دست بیاورد، درآمد و هزینه با هم نمیخواند و به مشکلات دچار میشود» ادامه میدهد: اتفاق تعدیل نیرو و کوچک شدن و حتی تعطیلی برای بسیاری از رسانهها رقم خورده است. هر چند بخشی از آن شرایط عمومی است که برای همه وجود دارد. اما یک بخش شرایطی است که به نظر من میشود آن را مدیریت کرد و متاسفانه مدیریت نشده است.
جلوی رشد رسانههای کوچکتر گرفته شده است
وی با اشاره به رانتهای زیاد رسانههای وابسته دولتی نسبت به رسانههای خصوصی میطرح میکند: باید به این موضوع نگاه کنیم که رسانههای خصوصی چه محتوایی تولید میکنند. شاید صدها رسانه داشته باشیم که کار آنها کپی کردن خبر و چاپ آن باشد. قاعدتا مخاطب ارزشی برای چنین رسانهای قائل نمیشود و هزینه نمیکند. اگر رسانه متوجه این مساله باشد و بداند که برای نیاز، تولید محتوا میکند، از لحاظ اقتصادی هم یقینا شرایط متفاوت خواهد شد.
رفیعی ادامه میدهد: البته که نمیتوان وضعیت کاغذ یا آگهیها را نادیده گرفت و اگر اینها قرار بود بر اساس قانون موجود رعایت شود، خیلی از مشکلات رسانههایی که درحال کار هستند برطرف میشد. همچنین نگاه صرف به رسانههای دولتی و بزرگتر و همچنین نگاه به رسانههای مرکز باعث شده جلوی رشد رسانههای کوچکتر گرفته شود.
ناعدالتی در زمینه توزیع آگهی
وی در پاسخ به پرسش چرایی عدم جذب آگهیهای دولتی میگوید: اگر قرار باشد بر اساس قانون آگهیها مابین رسانهها توزیع شود، قسمت بزرگی از مشکلات رسانههای خصوصی مرتفع خواهد شد. اما بازهم سر حرف اول خودم هستم که رسانه اگر در مسیر درست خود قرار گیرد و به درستی مخاطبشناسی و نیازشناسی کند، حتی به مرور زمان نیازی به همان اگهیها هم ندارد. اما این باعث نمیشود که از نا عدالتی در زمینه توزیع آگهی چشم بپوشیم.
رفیعی در پایانبندی صحبتهای خود مطرح میکند: از ابتدا تا کنون تکنولوژی و آپدیت شدن آن، مسیر خود را پیش گرفته و هر کسی که در مقابل آن مقاومت کرده است، شاید توانسته باشد چند صباحی دوام بیاورد، اما نتوانسته در مقابل این جریان قدرتمند مقاومت کند. به نظر من اینکه شما بتوانید خود را با جریان به روز و مدرن همسو کنید و نیازهای روز جامعه را درک کرده و بشناسید، یقینا میتوانید جایگاه خود را پیدا کرده و به حیات خود ادامه دهید.
اگر قرار به مرگ رسانهها بود، تا بحال مرده بودند
یکی دیگر از این افراد که به گفتگوی کوتاهی با او پرداختیم، آرش خوشخو است که این روزها سردبیری روزنامه «هفت صبح» تهران را بر عهده دارد. او فعالیتهای مطبوعاتی خود را همزمان با دوران دانشجویی با هفتهنامه «امید جوان» و «بشیر» با عنوان ورزشینویس آغاز کرد و از سال ۱۳۷۵ به مدت سه سال دبیر تحریریه مجله «گزارش فیلم» شد. وی همچنین سردبیری مجله «چلچراغ» را از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ برعهده داشت و در دورهای معاون نیز سردبیر روزنامه «اعتماد» بود.
خوشخو صحبتهای خود را اینگونه آغاز میکند که اگر قرار به مرگ رسانهها بود، تا بحال مرده بودند. او ادامه میدهد: بعد از آمدن کتاب الکترونیک همه گمان میکردند دوران کتاب به عنوان یک رسانه به پایان رسیده است. اما اینطور نشد. هر چند مخاطبان آن قطعا کمتر شد اما نسخه فیزیکی کتاب همچنان به قوت خود باقیست.
وی توضیح میدهد: مطمئنا رسانههای مکتوب مانند روزنامهها در سالهای اخیر با از دست دادن بعضی مزایا، یک سری از مخاطبان خود را از دست دادهاند، اما این اتفاق نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا افتاده است. بنابراین برای این اتفاق نمیتوان اصطلاح مرگ رسانه را بر زبان آورد، چرا که رسانه مکتوب هنوز زنده است.
وی با اشاره به اینکه « بنظرم بهتر است از کلمه نزول و افول برای شرایط فعلی نشریات مکتوب استفاده کنیم » تاکید میکند: تنها اتفاقی که افتاده این است که شرایط کلی رسانههای مکتوب تغییر کرده و میزانی از مزیتهای خود را از دست دادهاند که باید سراغ مزیتهای تازهتری بروند و البته این موضوع زمانبر است.
رسانهای موفق است که نویسندگان متبحری داشته باشد
سردبیر روزنامه «هفت صبح» تهران میگوید: با توجه به گستردگی فضای مجازی و امکان نشر تصاویر به صورت لحظهای، تصویر دیگر مزیت خود را برای رسانههای مکتوب از دست داده است و کسی برای دیدن یک عکس خوب روزنامه را نمیخرد و باز نمیکند. همچنین خبر نویسی یا کوتاه نویسی که زمانی در نشریات، مزیت محسوب میشد ، دیگر مزیت به حساب نمیآید، چرا که در انواع مختلف شبکههای مجازی و کانالها، همین کار انجام میشود.
خوشخو با اشاره به اینکه « خبرنگاری و گزارشگری در زیر مجموعه نویسندگی قرار میگیرد» مطرح میکند: در حال حاضر رسانهای موفق است که نویسندگان متبحری داشته باشد و نشریات و علیالخصوص روزنامههای بخش خصوصی برای نگه داشتن مخاطب خود باید به سمت تامین نویسندههای درست و حسابی بروند.
وی ادامه میدهد: البته که منظور از نویسنده کسی نیست که رمان بنویسد. نویسنده کسی است که بتواند داستانها و اتفاقات مهم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی را به شکل روایت و داستان پیوسته تعریف کند. نویسندگانی که تنها به دنبال نوشتن یک لید معمولی نباشند. کسانی که بتوانند یک ماجرا را خوب پرورش داده و به اصطلاح دست به کپی نداشته باشند. کما اینکه در دنیا چه بسیار روزنامههایی هستند که توانستهاند مخاطبان خود را به صرف داشتن نویسندههای خوب حفظ کنند .
مخاطب روزنامه باید سرگرم باشد
این فعال مطبوعاتی با مطرح کردن این موضوع که «در شرایط کنونی رسانههایی هستند که نتوانستند خودشان را با شرایط وفق داده و به مرور و با از دست دادن مخاطب و بالتبع عدم تامین مالی، مجبور به تعطیلی شدند. چرا که پکیج سرگرم کنندهای را به مخاطب ارائه ندادهاند» بیان میکند: مخاطب روزنامه همزمان با کسب اطلاعات ارزشمند باید سرگرم هم باشد. به طور نمونه بحث بخش سرگرمی مثل جدول و کارهای مشابهی که در فضای مجازی امکان آن نیست، فرصت خوبی برای رسانههای مکتوب است .
خوشخو معتقد است که رسانههایی که نمیتوانند این مهم را به درستی به انجام رسانند، در دایره تامین هزینههای چاپ و توزیع و تعدیل نیرو و… افتاده و بناچار به تعطیلی میرسند.
وی میکند: در این میان، روزنامههایی هم هستند که توانستهاند مخاطب خود را حفظ کنند. به نظر من کم شدن رویکرد خوانندهها به روزنامهها، به این دلیل است که آنچه را که میخواهند در روزنامه نمیبینند. در واقع روزنامه باید به سمت کتابچههای کوچک برود. به سمت متونی که بتوانند مانند کتاب متنوع بوده و خواننده را سرگرم کند و خواننده با مطالبی مواجه شود که در فضای مجازی آنها را پیدا نمیکند.
هزینه کم؛ بازدهی بالا
سردبیر روزنامه «هفت صبح» با اشاره به اینکه «یک رسانه مکتوب بخش خصوصی باید هزینههای خود را کم کرده و در مقابل بازدهی خود را بالا برد» ادامه میدهد: به طور نمونه برای تعدیل هزینه باید نیروهای خوب را بکار گیرند. خبرنگارانی که بتوانند روزانه قریب به 2هزار کلمه خواندنی ارائه دهند. در واقع روزنامههای امروز بیش از آنکه به خبرنگار نیاز داشته باشد، به تحلیلگر نیاز دارد و این موضوع میتواند نقطه قوتی برای روزنامهها در مقابل فضای مجازی باشد. چراکه با توجه به گستردگی فضای مجازی، پیدا کردن مطالب مفید کار سختی است.
خوشخو عنوان میکند: رسانههای مکتوب برای ایستادن روی پای خود باید تضمین تک فروشی به مشتری ثابت داشته باشند. همچنین سرمایهگذاری روی توزیع مطلوب مسئله بسیار حائز اهمیتی است.
سردبیر روزنامه «هفت صبح» تهران در خصوص اعتماد مردم به روزنامهها و همچنین در پاسخ به این سوال که آیا هنوز روزنامه ها اثر گذار هستند یا خیر، مطرح میکند: قاعدتا برای خیلی از روزنامهها اینگونه است که اعتماد مردم به آنها کمتر شده است. اما موضوع این است که خیلی از خبرهایی که در فضای مجازی تولید میشود نیز بازنوشت مطالبی است که در روزنامهها نوشته شدهاند که معمولا نکتههایی از آن را برداشته و آن را در فضای مجازی منتشر میکنند .
روزنامه، بهترین راه تاثیرگذاری بر مسئولین
وی ادامه میدهد: نکته بعد این است که مسئولان کشوری و مدیران ما هنوز روزنامهخوان هستند و روزنامه هنوز بهترین راه تاثیرگذاری بر مدیران فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… است. چراکه آنها خیلی به فضای مجازی معتمد نیستند و هنوز هم تحلیلهای روزنامهها بر مدیران تاثیر بیشتری دارد و گمان میکنم هنوز تاثیرگذاری رسانه مکتوب بر فضای مدیریتی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی کشور پا برجاست.
خوشخو در پایان تاکید میکند: به طور کل من فکر میکنم در نهایت باید پذیرفت که رسانههای مکتوب دچار نزول و کاهش محبوبیت شدهاند. اما باز هم کلمه مرگ برای آنها زیاده روی است و فقط نوع رویکرد آنها به خواننده باید تغییر کند.
مخاطب، تحمل و صبر دریافت با تأخیر اخبار را ندارد
یک کارشناس علوم ارتباطات و محقق در فضای مجازی نیز در گفتگو با «صبح امروز» بیان میکند: هرچند مطبوعات چاپی نخستین وسیلههای ارتباطی نوین بودند و به دنبال آن، تكنیكهای دیگر ارتباطی در مراحل مختلف راه تكامل را در پیش گرفتند، اما در شرایط کنونی سرعت و شتاب اخبار امروز به نحوی گسترش یافته است كه دیگر مخاطب، تحمل و صبر دریافت با تأخیر اخبار را ندارد و به دنبال اخبار لحظهای و پوشش همه جانبه است. اینجاست كه به سوی رسانههای مجازی تمایل پیدا میکند.
دکتر زارعی ادامه میدهد: ما امروزه نیاز به هم زیستی مسالمت آمیز نشریات چاپی مكتوب كه قدمتی بسیار دارند با رسانههای مجازی یا نشریات الكترونیكی كه در فضای مجازی فعالیت میکنند، داریم تا با بهرهمندی از وسایل مدرن ارتباطی جهان رسانهای را کامل کنند.
وی با اشاره به اینکه « باید فناوریهای عصر جدید را در خدمت رسانه بگیریم و از آن چیزی که عدهای تهدید تصورش میکنند، فرصت بسازیم» مطرح میکند: درست است که رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی امروزه به عنوان عامل تحولات و تغییرات در عصر حاضر محسوب میشوند و اما در این میان عدهای معتقدند که شبکههای مجازی قرار است جا پای رسانههای مکتوب قرار دهند؛ چراکه جنس مخاطب این رسانهها منفعل نیست، و مخاطبان خود در چرخه تولید محتوا نقش دارند. اما موضوع این است که رسانههای مجازی نیازها و خواستهای مصرف كنندگان را بدون در نظر گرفتن محل زندگی آنها برآورده میسازند، اما نشریات مکتوب بازارهای جغرافیایی یا مخاطبان منطقهای دارند.
روزنامهها باید ابتکار و خلاقیت به خرج بدهند
این کارشناس علوم ارتباطات تاکید میکند: البته این توضیحات بدان معنا نیست که رسانههای مکتوب دیگر مخاطب ندارند. چراکه اگر روزنامهای از زاویه دید مناسب، به طور جامع و کامل به مسائل بپردازد، مخاطب را جذب خودش میکند. البته ادامه حیات رسانههای مکتوب به مانند چند دهه قبل نیست و روزنامهها باید ابتکار و خلاقیت به خرج بدهند تا بتوانند پایدار بمانند.
وی ادامه میدهد: ما دوران مختلفی را در تاریخ مطبوعات پشت سر گذاشتهایم. زمانی با آمدن رادیو بحث مرگ رسانه و روزنامهها مطرح شد، بعد با آمدن تلویزیون این ماجرا تکرار شد و امروز هم شبکههای اجتماعی وارد عرصه شدهاند و دوباره همان حرفها بر سر زبانها است. اما بدون تردید این اتفاق نخواهد افتاد.
زارعی در پایان عنوان میکند: دوران رسانهای کنونی، «دوران گذار» است. این دوران باید سپری شود تا از یک ایستگاه به ایستگاه دیگری برویم. قاعدتا این جابهجایی به تلاش، خلاقیت و ابتکار نیاز دارد اما بدون شک رسانه مکتوب همچنان زنده خواهد ماند.
هنوز هم مسئولیت انعکاس اخبار موثق، به عهده روزنامهنگاران است
در پایان بد نیست اشاره کنیم که گرچه گوشیهای هوشمند، شبکههای مجازی و به طور کل تکنولوژیهای جدید تمام عرصههای خبر و ژورنال را متحول کرده و محدودیتهایی همچون زمان، مکان، زبان و جغرافیا را از میان برداشته است، و همچنین گرچه به طور روزافزون با انبوه خبرنگاران آماتور و پدیده شهروندنگاران مواجهیم، اما هنوز هم مسئولیت انعکاس اخبار موثق بدون دخل و تصرف و اعمال نگرشها، به عهده روزنامهنگاران است. بدوت تردید روزنامههای بخش خصوصی این روزها با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند اما هنوز هم رفرنس موجهی هستند و صحت اخبارشان قابل مقایسه با فضای ناامن مجازی نیست!