1

نمایش خانگی یا ولنگاری فرهنگی

کارشناسان معتقدند یکی از عوامل موثر در پیشگیری و مقابله با استعمال دخانیات و مصرف مواد مخدر فرهنگسازی صحیح است که می‌تواند به کاهش این آسیب در جامعه کمک کند. اما آنچه که امروز شاهد آن هستیم این است که همزمان با تعدد پخش سریال‌ها در شبکه نمایش خانگی موجی از ولنگاری فرهنگی شامل معرفی و نمایش انواع مخدرها در بین خانواده‌ها رخنه کرده است.

به گزارش روزنامه «صبح امروز» و به نقل از مهر، اواخر دهه ۸۰ بود که استعمال دخانیات در تلویزیون و نشان دادن آن ممنوع شد به طوری که حتی فیلم و سریالی با موضوع مواد مخدر نمی‌توانست به صورت مستقیم به استفاده آن اشاره کند و این مسئله توانست سبب فرهنگ سازی مناسبی در این زمینه شود، اما با پیدایش شبکه‌های نمایش خانگی و تعدد سریال‌هایی که با موضوعات متفاوت از آنها پخش شده و یا در حال پخش‌اند، شاهد نمایش صریح و بی پرده استفاده و استعمال مخدرها هستیم.

تا قبل از اینکه استعمال و نشان دادن مواد مخدر در سریال‌ها معمول شود مخاطب نوجوان و جوان ما با دیدن این سکانس‌ها از شخصیت‌های منفی درک می‌کرد که این مسائل مختص آدم‌های منفی است و نباید به سراغ آن برود چراکه تباهی و ناکامی‌هایی را برای او به ارمغان خواهد آورد. اما در حال حاضر که سن مصرف دخانیات پایین آمده است کارگردانان باید چاره‌ای دیگر در نشان دادن سیگار و یا استعمال مخدرها در دست شخصیت‌های آثارشان در نظر بگیرند، چراکه رسانه فرهنگ سازاست؛ اگر بخواهیم نمونه‌ای از این فرهنگ سازی‌ها را نام ببریم باید به سریال ستایش اشاره کنیم که پس از به اتمام رسیدن فصل اول آن و اقبال مخاطب نسبت به این سریال شاهد افزایش انتخاب نام ستایش از طرف خانواده‌ها برای فرزندان دختر بودیم بنابراین رسانه می‌تواند جریان ساز باشد.

معرفی مخدر جدید در سریال قورباغه

قورباغه؛ نامی که حالا با آمدنش همه را به یاد سریالی که تا همین چند وقت پیش از یکی از شبکه‌های نمایش خانگی به کارگردانی هومن سیدی پخش می‌شد می‌اندازد؛ نام گرد قورباغه و مواد مخدری به نام نفس شیطان اولین بار در این سریال آورده شد و پس از آن مخاطب بعد از چند قسمت دریافت که محور اصلی داستان حول تصاحب این مواد مخدر می‌چرخد تا اینجای کار مشکلی نیست، سریالی چند قسمتی با یک داستان متفاوت شروع به پخش شده بود اما قصه از جایی غم‌انگیز می‌شود که مخاطبی که در طول سریال فکر می‌کرد این داستان یک داستان تخیلی و زاده ذهن نویسنده باشد با یک جست و جوی کوچک دریافت که چنین ماده مخدری وجود حقیقی و واقعی دارد.

اگرچه خوشبختانه چنین مخدری تا به امروز در کشور ما وجود ندارد و چنین اسامی بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند و در ماهیت مخدرها تفاوت چندانی با نمونه‌های دیگر ندارند اما ماده‌ای که در سریال قورباغه از آن با عنوان نفس شیطان یاد می‌کنند متأسفانه وجود دارد و دقیقاً همان اثر مشابه را که در سریال روایت شد بر روی مصرف کننده باقی می‌گذارد.

زخم کاری مخدر بر پیکر خانواده ایرانی

«زخم کاری» نام سریال جدیدی است که از یکی از پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی در حال پخش است سریالی که از اقبال عمومی بسیار بالایی برخوردار است؛ در چند قسمتی که از پخش این سریال می‌گذرد مخاطب دائم شاهد سیگار کشیدن تک تک شخصیت‌های داستان است و فارغ از اینکه سکانس تلخ باشد یا شیرین شخصیت داستان در حال سیگار کشیدن است اما در یکی از قسمت‌ها مخاطب شاهد شکل‌گیری بحث بر سر خرید تریاک ناب و مشروبات الکلی مرغوب است آن هم در سریالی که هر یک از شخصیت‌های اصلی داستان خاکستری‌اند و برای خود طرفداران زیادی دارند.

اگرچه متأسفانه این مسائل و معضلات در جامعه ما وجود دارد اما نشان دادن و پرداختن به آنها آن هم به این شکل صریح و بی پرده سبب بروز مشکلات زیادی می‌شود هرچند هریک از سریال‌های نام برده شده و یا سایر سریال‌هایی که آسیب‌های اجتماعی دیگری را ناخواسته رواج می‌دهند با درجه بندی سنی اقدام به پخش می‌کنند اما توجه به این نکته ضروری است که در شرایط کرونا، تعطیلی سینماها و خانه نشینی، تعداد زیادی از نوجوانان و جوانان ما برای پر کردن اوقات فراغت خود به سراغ تماشای این سریال‌ها می‌روند؛ دقیقاً در چنین نقطه‌ای است که توجه به ولنگاری فرهنگی اهمیت فراوانی پیدا می‌کند چراکه نابسامانی در تولید محصولات فرهنگی می‌تواند زمینه ساز آسیب‌های اجتماعی بی شماری باشد.

اثرات مخرب معرفی مخدرهای جدید در رسانه

علیرضا شریفی یزدی، روانشناس اجتماعی در خصوص آسیب‌های ناشی از معرفی یک مواد مخدر آن هم در بستری مانند سریال گفت: به طور کلی در خصوص معرفی مواد مخدرهای جدید دو دیدگاه وجود دارد ابتدا این دیدگاه که ما باید مواد مخدر جدید را معرفی کنیم و اثرات مخرب آن را برای مخاطب شناسایی کنیم تا افراد به سراغ استفاده از آنها نروند.
وی افزود: اما دیدگاه دوم این است که در خصوص بعضی از مخدرها نباید صحبت کرد چرا که مخاطب تشنه اطلاعات است و به محض اشاره‌های کوچک و یا معرفی‌هایی از این قبیل کنجکاوی‌هایی پیدا می‌کند و به سراغ پاسخ سوالات ذهنی خود می‌رود.

این روانشناس بیان کرد: وقتی معرفی یک مخدر از درون یک سریال آن هم بدون اینکه جامعه مخاطب شناسایی شده‌ای داشته باشد انجام می‌گیرد ناخودآگاه افراد مستعد مصرف مخدر به سمت استفاده از این ماده جدید سوق پیدا می‌کنند و این جای تأمل دارد که چرا نظارت مناسبی بر روی نحوه ساخت سریال‌ها صورت نمی‌پذیرد.

شریفی یزدی عنوان کرد: برای مثال ما باید به گونه‌ای عمل کنیم که اگر قصد معرفی اثرات مخرب یک مخدر جدید را داریم یک جامعه هدف مشخص نیز داشته باشیم به طور مثال مدرسه‌ای را با درجه سنی مشخص و مشاوره‌های از پیش انجام شده در نظر بگیریم و پس از آن به سراغ معرفی برای طیف نوجوان برویم.

اما یزدی در خصوص اینکه این سریال‌ها برای یک طیف سنی مشخص در نظر گرفته شده بود چنین اظهار کرد: متأسفانه در کشور ما درجه سنی چندان معنا و مفهوم درستی ندارد و شما شاهد هستید که از همه سنین ممکن است به سراغ محتوای نامناسب بروند و این موارد را مشاهده کنند بنابراین باید به این نکته بسیار مهم توجه کرد که در یک رسانه جمعی به خصوص در بحث مواد مخدر دست به عصا رفتار کرد چراکه اثرگذاری بسیار مخربی برای نوجوانان و جوانان به دنبال دارد.

این روانشناس در آخر خاطر نشان کرد: متأسفانه سریال سازی ها به گونه‌ای انجام می‌شود که شخصیت منفی داستان که قرار است به نحوی درس عبرتی برای جامعه مخاطب باشد اصلاً این بار را به مقصد نمی‌رساند و مخاطب برعکس با شخصیت داستان ابراز همدردی هم می‌کند بنابراین ساخت این سریال‌ها باید با روانشناسان ترک اعتیاد و حوزه مواد مخدر انجام گیرد تا آسیب‌های کمتری را در جامعه مشاهده کنیم.