وضعیت سفید در آسمان
بیش از یک سال و نیم است که هر روز با خبری تلخ مواجهیم. کرونا حال خوبی برای هیچ کداممان نگذاشته و به هیچ کس رحم نکرده و نمیکند. جامعه هنرمندان هم از این قائله مستثنی نبودند و سرمایههای هنری زیادی را از دست دادیم. در آخرین خبر غمانگیز اینچنینی کرونا علی سلیمانی، بازیگر خوب تاتر و تلوزیون را از گرفت. سلیمانی متولد آبان ۱۳۴۹بود. وی کارش را با “سفر به خیر” داریوش مودبیان آغاز کرد و علاوه بر هنر بازیگری به فعالیتهایی همچون اجرا، طراحی دکور، تدریس کاراته و بازیگری نیز مشغول بود. او در بیش از 30 فیلم نقش داشته و علاوه بر آن فعالیت در تئاتر و تله فیلمها نیز در سابقه خود دارد. سلیمانی بعد از چند روز درگیری با کرونای دلتا در بیمارستان فیروزگر دعوتِ حق را لبیک گفت و پیکر وی روز گذشته تشییع شد. به احترام این هنرمند به مرور آثاری چند از او میپردازیم.
از فیلمهای شناخته شده او که در آنها به خوبی ایفای نقش کرده است میتوان به دروازه ساعت (اثر سید جواد هاشمی) ، وضعیت سفید (اثر حمید نعمت الله)، روشنتر از خاموشی (اثر حسن فتحی ) و دادستان یک شهر (اثر اصغر فرهادی) اشاره کرد.
به گزارش روزنامه «صبح امروز» و به نقل از تسنیم او در فیلمهای تلویزیونی زیادی بازی کرد که هر کدام نقشهای متفاوت و خاطرانگیزی از او به جای گذاشت؛ در “دادِستان” نقش صادق را بازی میکرد که سکانسِ شهادتش بارها در فضایمجازی وایرال شد. یا “کتونی زرنگی” که هنوز به قاب جعبه جادو نیامده و همچنین در “وارش” کار متفاوتی از خود به جای گذاشت.
سریال پایتخت
اما بیش از همه “وضعیت سفید” و “پایتخت” در ذهنها باقی ماند و البته گریمِ بسیار جالب و خاصِ “سقوط یک فرشته” که علی سلیمانی را بسیار به یادماندنی کرد. در سینما هم “به وقت خماری” محمدحسین لطیفی و البته مداحی و سکانسهای جالبِ دیگر “تنگه ابوقریب” مورد استقبال مخاطبین قرار گرفت.
تله تئاتر “عزیز مایی“
“اشنوگل” را کارگردانی کرد و از روی دغدغهاش در “خاله سوسکه” برای کودکان و نوجوانان ایفای نقش کرد. نقش “معیری” در “یک وجب از آسمان” هم فصلِ جدیدی از بازیگری علی سلیمانی را در معرضِ نگاه مخاطب قرار داد. در این سالها هیچوقت خودش را محصورِ ژانر و قالبِ خاصی قرار نداد؛ اگر در “قارچ سمی” نقش ایفا کرد در “بیپولی” هم نقش متفاوت دیگری داشت. و حتی “سگکشی” و “کلانتری غیرانتفاعی.
مداحی علی سلیمانی به زبان ترکی
در تئاتر هم حرفهای بسیاری برای گفتن داشت؛ بیش از 30 تئاتر از خودش به یادگار گذاشت؛ برخی از آنها عبارتند از: مردی در آینه، چشم به راه میر غضب، مکعب، تله تئاتر عزیز مایی، خنکای ختم خاطره، تله تئاتر دروازه ساعت و…
علی سلیمانی را بارها به عنوان مجری تلویزیون هم دیدیم خصوصاً برنامهای به نام “عصر خانواده”؛ و همچنین طراحی دکورِ سریال مریم مقدس.
دادِستان به روایت علی سلیمانی
شاید جدیدترین اثری که ایفای نقش کرد و بسیار هم بازتاب داشت، سریال “دادِستان” مسعود دهنمکی باشد. او در رابطه با این فیلم چنین گفت: “به نظرمن مسئولان تلوزیون با ساخت سریال دادستان این شجاعت را نشان دادن که به مسائلی همچون، اختلاس اقازادهها و.. میپردازد.”
علی سلیمانی تجربه حضور در جبهه را به عنوان عضوی از گروه تئاتر و سرود داشته است؛ چرا که خودش در خاطراتش میگوید: در سال 1366 هنگامی که دانش اموز بودم توسط معلم پرورشی شهید ابراهیم مرشدشاد به همراه دوستانم به عنوان گروه تئاتر و سرود به جبهه رفتیم اما وضعیت خوب نبود و به تهران بازگردانده شدیم. دو هفته گذشت و ما باخبر شدیم خود شهید ابراهیم مرشدشاد به درجه دفیع شهادت رسیده است.
شاید یکی از سکانسهای جالب فیلم “تنگه ابوقریب” مداحی او به زبان ترکی باشد که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. او درباره این فیلم هم گفته است: “در فیلم تنگه ابوقریب 4 بار گریم شدم تا بالأخره سعید ملکان راضی شد. ان فیلم بسیار عجیب غریب بود، ما در این فیلم هیچ اثری از دشمن بعثی نمیدیدیم. یعنی یک پلان هم از دشمن نداشتیم و فیلم روایتگر رزمندههای ایرانی بود.”
ارادت به سردار شهید قاسم سلیمانی
یکی از نکات جالب توجه، ارادت علی سلیمانی به حاج قاسم سلیمانی است. وقتی این سردار رشید اسلام به شهادت رسید بسیاری از بازیگران به او ارادت نشان دادند و پیام تسلیت صادر کردند. علی سلیمانی این اتفاق تلخ و ضایعه دردناک را اینگونه روایت کرد:”من همیشه پیشبینی میکردم که سردار سلیمانی روزی شهید شود. و حدس این شهادت دور از ذهن نبود. من در طول مسیری که پیکر شهید سلیمانی تشیع شد، او را مشایعت کردم؛ این لحظات خداحافظی واقعاً شگفتانگیز بود. میلیونها نفر او را مشایعت کردند. شخصیت حاج قاسم سلیمانی شگفتانگیز بود. حتماً شبیه به حاج قاسم در کشورمان دارم اما مجبورند که دیده نشوند.”
حضور لائیکها در پیادهروی اربعین به روایتِ علی سلیمانی
علی سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون درباره پیادهروی اربعین و اتفاقات جالبی که آنجا افتاد بسیار در فضایمجازی دست به دست شد به تسنیم گفته بود: از سال 1390 هر سال خودم را به کاروان راهپیمایان اربعین حسینی میرسانم؛ یک خاطرهای همیشه دارم که تأثیرگذار است؛ سال 1392 دومین باری بود که کولهام را برمیداشتم و اربعینی میشدم! شیطنتی کردم برای سایت جهانی «لانگواک- پیادهروی طولانی» پیغامی گذاشتم که هرکسی میخواهد پیادهروی کند به این آدرس بیاید: نجف، خیابان ابراهیمآبادی.
او با بیان اینکه نمیدانستیم میآیند و آدرس درست است، اضافه کرد: من روی هوا یک آدرسی دادم اما واقعاً نجف یک خیابان ابراهیمی داشت؛ آنها آمدند یکی از برزیل، فنلاند، فرانسه و… همه لائیک بودند؛ لائیک به معنای بیدینی و نه بیخدایی؛ خدا را قبول دارند ولی دینی را تبلیغ نمیکنند؛ واقعاً باور نمیکردم اما رفتم و دیدم دختر و پسری که به لحاظ ظاهری مقید نیستند اما حالا در میان راهپیمایان اربعین حسینی بودند. خودشان هم از این همه شکوه پیادهروی تعجب کرده بودند و در این موج قرار گرفتند.
وی افزود: 16 نفری بودند؛ 7 خانم و 9 آقا؛ میپرسیدند اینها به کجا میروند؛ من در جواب گفتم به سمت قبر پسر پیامبر میروند. پرسیدند کدام پیامبر و گفتم محمد! باز هم برایشان سوال پیش آمد مگر چند سال است که از دنیا رفته و آنقدر با شکوه به دیدارش میروند؛ گفتم 1400 سال پیش این اتفاق افتاده و پیادهروی میکنیم چون عاشقش هستیم. موجی که با چشم خودشان میدیدند یک نفر گریه میکند یکی نوحهخوانی و یکی هم از مهمانان و پیادهروندگان پذیرایی میکند.
سلیمانی این خاطره تکاندهنده را اینطور ادامه داد که: یکی از آن خارجیها پرسید: یعنی حسین کیست؟ توضیح دادم این حسین از مکه به کوفه رفت و آن ماجرای عاشورا و غربت و شهادت و ظلم یزید و مابقی ماجرا… ترجمه من یک ساعت و نیم طول کشید و همه این 17 نفر گریه میکردند؛ در حالیکه لائیک بودند و مذهبی نداشتند؛ آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتند و به من گفتند تو برو ما اینجا کار داریم و به سمت کربلا رفتند. ما هم با این انگیزه عاشقی و دلدادگی وارد این موج میشویم وامیدواریم امام حسین(ع) قدمهای ما را قبول کند و باید به داد ما برسند؛ زمانیکه دستمان از همهجا کوتاه است.
نقشِ متفاوت در سریال “سقوط یک فرشته“
در آخرین گفتوگویی که با علی سلیمانی داشتیم، وقتی از او پرسیدیم چرا آنقدر دستِ تلویزیون و سینما از آثار مذهبی ماندگار و تأثیرگذار خالی است، لب به انتقاد گشود و به نکات قابل تأملی اشاره کرد:”من نسبت به کارهای مذهبی و دینی دغدغه داشته و دارم اما گلایه دارم نه پول میدهند و نه اهمیتی قائلاند. چرا که طرح بردهام و مورد قبول واقع نشده، چون لابیهای خاص خودش را دارد. قصهای امروزی داشتهام که در محوریت آن به امام صادق(ع) و یا ائمه دیگر هم پرداخته شده، تلویزیونیها طرح را رد میکنند، سینماییها فروش را مبنای اصلیشان قرار میدهند.”
وی همچنین تأکید کرده بود: “اصلاً طرح را کنار میگذارند و بارها این سؤال از ما میشود که چرا کارهای مذهبی ساخته نمیشود؟ واقعاً مسئله مدیرانمان نیست و بیشتر کارِ دینی و مذهبی را در برنامههای گفتوگو محور میبینند. به صندلی مدیریتشان تکیه زدهاند و از خلاقیت و نوآوری فاصله گرفتهاند و شجاعانه پشتِ طرحهای دینی و مذهبی نمیایستند. ”
علی سلیمانی در آخرین جملاتی که هم بر زبان آورد، همان دغدغه بسیاری از سریالسازان است. او گفته بود: “چرا امروز اهمیت دارد ما با فرهنگ و مفاهیم ارزشمند دینیمان وارد میدان فرهنگ و هنر شویم، چون غربیها با ساخت سریالها و فیلمهای نامربوط تیشه به ریشه اعتقادات و شرعیات دینی جوامع اسلامی میزنند بایستی از آثار دینی و مذهبی حمایت کرد، البته کارهایی میسازند که در داخل توجهات بسیاری را جلب میکند اما بهلحاظ بینالمللی نتوانستهاند تأثیرگذاری داشته باشند.”