1

عید قربان و ضرورت خالص شدن برای خدا

غلامرضا بنی اسدی

عید قربان امسال هم ، تورق تقویم است با حسرتی که برای دوین سال پیاپی تکرار می شود. این درست که قربان به عنوان یک عید بزرگ تقویم نوشت مسلمانی است اما، اوج این عید و جغرافیای فلسفی آن، چیز دیگر و جای دیگر است. حکایت حضرت ابراهیم است و حلق اسماعیل. روایت تکلیف است و یقین. تغزل اطاعت است و عبودیت. بشکوه ماجرایی است که در آن صحرای پر رمز و راز اتفاق افتاد تا “عبودیت” به اوج برسد و پیامبر به مقام امامت نزدیک تر شود. بله قصه عید قربان را چنان که ابراهیم و اسمعیل در پی حکم خدا رقم زدند باید خواند و آن گونه که حضرت خداوندگار، با ارسال فدیه، مسیر را تغییر داد. این خوانش هم در آن سرزمین، جان بخش تر است اما دریغا که کرونا، راه را بر حاجیان بسته است و سرزمین منا، امسال هم غربت را دگر باره تجربه می کند. حسرت به جان اند حاجیان. جان به تاب آرزو، بی تاب دارند آنانی که قرار بود امسال میهمان خدا در خانه اش باشند اما… اما تقدیر چنین رقم خورده است که تدبیر آدمیان امسال هم به نتیجه نرسد. چنین روزی شده است که امسال هم عید قربان را هر کس در سرای و دیار خود برگزار کند اما مهم این است که در این جا هم به سبک بندگی قربان را عید بگیریم. اصلا درس قربان، برای همه زندگی است. آنچه در منا اتفاق می افتد نماد است که باید در نهاد جان به تکرار، ملکه شود تا بتوانیم با “ذبح نفس” از خود بگذریم و در ساحت حضرت رب الارباب، به بندگی برسیم. به جایگاهی که از خود هیچ نبینیم و هیچ نخواهیم و حتی هیچ نخوانیم بلکه هرچه هست را به نام مقدس مولا گره زنیم که ما را برای خویش برگزیند. رسیدن به جایگاهی چنین، اخلاصی تام و تمام می خواهد و از خود گذشتنی که بالاتر از آن تصور ناشدنی باشد. به این که رسیدیم می توانیم پرتوی از وَاصْطَنَعْتُك لنَفْسي بر ما افتد. چنان که خداوند برخی از بندگانش را برای خود خالص می گرداند. درک عظمت قربان و به عید فه یافتن می تواند ما را هم به ترنم این انتخاب امیدوار نگاه دارد. امید به انتخاب شدن و خالص شدن برای دوست…