در آرزوی چشیدن طعم شیرین صلح
اعظم عباسپور
به مدرسه میرفتند تا جنگ را فراموش کنند و رویای چشیدن طعم شیرین صلح پشت نیمکتهای رنگورو رفته مکتب سیدالشهدا هر ساعت و هر لحظه برایشان محقق شود.
دخترکانی که شبها در نور کم قالی میبافتند تا صبح با هیاهو و شور و شوق کیف و کتابشان را آماده کنند و بر روی نیمکتها و در کلاسهای مکتب بنشینند.
دخترکان دشت «برچی» افغانستان گرچه میدانستند زندگی برای آنها سراسرش غم و مشکل است، اما باز هم لبخند میزدند تا لبهایشان خنده را فراموش نکند.
زمان حمله تروریستی 2 هزار دانشآموز در مدرسه حضور داشتند
ساعت 4 بعد از ظهر روز شنبه زمانی که دخترکان افغان، با شور و امید از مدرسه بزرگ سیدالشهدا در قسمت شیعهنشین کابل خارج میشدند، با سه انفجار مهیب پیدرپی روبرو شدند. انفجارهایی که منجر به شهادت و زخمی شدن صدها دانشآموز دختر که همه بین 10 تا 13 سال سن داشتند، شد. مدرسه سیدالشهدا حدود 7 هزار دانشآموز داشته که در نوبت عصر 2 هزار دانشآموز در این مدرسه حضور داشتند.
مادر شهید نفیسه صفدری: هدف کسانی که این حملههای تروریستی را در مکتب سیدالشهدا انجام دادند این بود که ترس را در وجود دانشآموزان بیندازند و باعث شوند دختران این سرزمین همیشه بیسواد بمانند و هیچ رویا و آرزویی نداشته باشند
به راستی گناه این دخترکان چه بود؟ هزاره بودن، شیعه بودن یا درس خواندن و امید داشتن به فردایی روشنتر؟…
مادرانی که با شنیدن صداهای مکرر انفجار به سمت مدرسه سیدالشهدا دویدند و نظارهگر سوخته شدن و تکهتکه شدن جسدهای دخترکانشان شدند. پدرانی که اشک میریختند و کیفهای بچههایشان را باز میکردند تا بفهمند سرنوشت فرزندشان چه شده است؟ پدران و مادران داغدار شهید فرشته علیزاده، زهرا علیزاده، طیبه محمدی، رحیمه حیدری، نفیسه صفدری، نازیه علیزاده در گفتوگو با خبرنگار «صبح امروز» در حالی که به زور جلوی اشکهایشان را میگیرند، از مظلومیت و معصومیت دخترانشان با زبان روزه صحبت میکنند.
آنها از روز انفجار میگویند و اینکه صدای فریاد دانشآموزان، کل خیابان را فرا گرفته بود. همه جیغ میزدند و فرار میکردند و اینکه انفجارها در فاصلههای کوتاه و چند دقیقهای رخ میداد. آنها از لبخندها و شور و شوقی میگویند که تنها در چند دقیقه تبدیل به ترس و وحشت شد و اینکه امیدی به آینده ندارند و نمیدانند آیا دوباره فرزندانشان را به مدرسه بفرستند یا نه؟
چرا دختران ما باید بیسواد و ناامید زندگی کنند؟
مادر شهید نفیسه صفدری با چهرهای پر از درد میگوید: «هدف کسانی که این حملههای تروریستی را در مکتب سیدالشهدا انجام دادند این بود که ترس را در وجود دانشآموزان بیندازند و باعث شوند دختران این سرزمین همیشه بیسواد بمانند و هیچ رویا و آرزویی نداشته باشند».
اتفاق خوب برای این پدر و مادرهای داغدیده افغان این بود که در اوج مشکلات و غصهها، گروه جهادی «کهفالحسن» با 40 خانواده از شهدا و جانبازان مکتب سیدالشهدا دیدار و مبلغ 1 میلیارد ریال به این خانوادههای معزز اهدا کردند.
حاج علی شریفی با اشاره به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از دانشآموزان مکتب سیدالشهدا میگوید: «این گونه اقدامات علیه جامعه شیعیان را به شدت محکوم میکنیم؛ چرا که خشونت در مدارس و علیه دختران نوجوان قابل پذیرش نیست. مدرسه همیشه باید جایگاهی برای صلح و دوستی باشد تا بچهها بتوانند در امنیت تحصیل کنند و آرامش را تجربه کنند».
مدیر قرارگاه محرومیتزدایی رحماء ادامه میدهد: «خوشبختانه در بین خانوادهها و دانشآموزان بازمانده از این حادثه تروریستی هنوز هم امید به زندگی موج میزند؛ چون اغلب آنها میگویند تسلیم نخواهیم شد و این حملهها نمیتواند جلو پیشرفت ما را بگیرد.
شریفی میگوید: «خوشحال هستم که با کمکهای گروههای جهادی میتوانیم حداقل یک بار کوچک را از دوش این پدر و مادران داغدیده برداریم و بسیار باعث خرسندی است برای من وقتی میشنوم که دانشآموزان مجروح و حادثه دیده با شجاعت تمام میگویند آنها با بمب با ما مبارزه میکنند و ما با سلاح قلم به جنگ آنها میرویم؛ چون آنها از مدرسه رفتن و درس خواندن ما میترسند».