1

او بهترین بازی را از بازیگران می‌گرفت

مریم اصغری

یک فیلم می‌تواند شما را بخنداند، غمگین کند، عاشق کند، انگیزه دهد و یا حتی ممکن است تا ساعت‌ها شما را از واقعیت دنیا و شرایط حاکم بر آن دور کند. به عبارتی همواره تماشای فیلم، تجربه‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد و همین موضوع کشش هوادارن این صنعت را روز به روز بیشتر می‌کند.

در واقع سینما، جهانی بدون انتها و وصف ناشدنی است که به وسیله کارگردانان و در قاب تصویر به مخاطبان نشان داده می‌شود. هرچند نورپردازی، فضاسازی، فیلمنامه و بازیگران یک فیلم را می‌سازند، اما بدون تردید هنر یک کارگردان برای به نمایش درآوردن یک اثر موفق، ادغام همه آنها به گونه‌ای است که مخاطب با فیلم ارتباط برقرار کند.

در این بین هرچند کارگردانان سرشناس بسیاری هستند که با آثار موفق خود بر برگ‌های تاریخ سینما نقش بسته‌اند، اما بدون اغراق سیدنی لومت را می‌توان یکی از موفق‌ترین آنها دانست. چراکه فیلم‌های او در مجموع 17 بار برنده جایزه اسکار بهترین بازیگری شده‌اند. خود او نیز با وجود 4 بار نامزدی برای دریافت اسکار بهترین کارگردانی، تنها یک بار اسکار یک عمر دستاورد هنری خود را در سال 2005 دریافت کرد.

روز گذشته سالروز تولد این کارگردان برجسته بود. لومت به واسطه توانایی در جذب بازیگران بزرگ به پروژه‌هایش شناخته می‌شود و منتقدین معتقدند بهترین بازی را از بازیگران سینما می‌گرفته است.

کارنامه پر فراز و نشیب لومت

لومت یکی از پرکارترین کارگردانان سینمای دوران مدرن است که در ۶ دهه مختلف، بیش از 50فیلم ساخت، به ژانر‌های مختلف سرک کشید و کارنامه پرفراز و نشیبی از خود به جای گذاشت که و از برجسته‌ترین آنها می‌توان به ۱۲ مرد خشمگین (1957)، بعد از ظهر سگی (1975)، شبکه (1976)، و همچنین حکم (1982) اشاره کرد که برای او ۴ نامزدی اسکار بهترین کارگردانی را به همراه داشته‌اند. در ادامه این نوشتار نگاهی به این چهارفیلم می‌کنیم؛

12مرد خشمگین

«12 مرد خشمگین» فیلمی درام حقوقی است که  در سال ۲۰۰۸ از طرف بنیاد فیلم آمریکا به عنوان دومین فیلم دادگاهی تاریخ سینما برگزیده شد. این فیلم بر اساس داستانی تلویزیونی به همین نام نوشته رجینالد رز و به کارگردانی سیدنی لومت ساخته شده‌است. هنری فوندا نیز از سوی اتحادیه هنرمندان آمریکا موظف به تهیه فیلم شد؛ بنابراین او علاوه بر بازیگری، تهیه‌کنندگی فیلم را نیز بر عهده گرفت. بد نیست اشاره‌ای داشته باشیم که فیلم هندی «در انتظار تصمیم‌گیری» و فیلم روسی «12» از بازسازی‌های دیگر این فیلم هستند.

داستان فیلم درباره هیئت منصفه دادگاهی متشکل از دوازده نفر است که بایستی درباره گناهکار بودن یا بی‌گناهی جوانی به اتهام قتل تصمیم‌گیری کنند. البته هیچ‌یک از بازیگران عضو هیئت منصفه دادگاه در حال حاضر در قید حیات نیستند. فیلم به دلیل اینکه تنها از یک لوکیشن در بیشتر طول فیلم و دوازده بازیگر اصلی استفاده کرده‌است، مورد توجه می‌باشد. همچنین شخصیت مثبت این فیلم (تصمیم‌گیرنده شماره ۸) در لیست پنجاه قهرمان برتر تاریخ سینما در بنیاد فیلم آمریکا (AFI)، در رتبه ۲۸ قرار دارد. به عقیده کارشناسان و منتقدین این فیلم بازسازی خوبی محسوب می‌شود. چراکه هم در کسب جوایز و هم در نظر عموم موفق عمل کرد.

نکته قابل توجه در خصوص «12مرد خشمگین» این است که تا سال ۲۰۰۳ گمان می‌کردند که تنها یک نسخه از فیلم در موزه رادیو و تلویزیون آمریکا موجود است، اما در سال ۲۰۰۳ نسخه ۱۶ میلی‌متری دیگر از فیلم در کلکسیون ساموئل لیبووتیز (Samuel Leibowitz) یافت شد که آن هم به موزه منتقل شد.

بعد از ظهر سگی

«بعد از ظهر سگی» نامزد چندین جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، و همچنین برنده جایزه بهترین فیلم‌نامه غیر اقتباسی است. این فیلم همچنین برنده بفتای بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین تدوین نیز بود.

داستان فیلم روایتی واقعی از بحران سرقت و گروگانگیری در یک بانک در نیویورک در 22 اوت 1972 از سوی جان وُیتُویچ و سالواتوره ناتوراله است. «بعد از ظهر سگی» داستان مردی به نام سانی، با بازی آل پاچینو، را روایت می‌کند که برای خرج عمل معشوقه‌اش، با بازی کریس ساراندون، به کمک دوستش ساول، با بازی جان کازال، دست به سرقت بانکی می‌زند که به گروگان‌گیری و توجه پلیس، رسانه‌ها و مردم می‌انجامد.

شایان ذکر است نام این فیلم به هوای شرجی تابستان و «روزهای سگی» اشاره دارد و فیلم «آژانس شیشه‌ای» ساخته ابراهیم حاتمی کیا و «بعدازظهر سگی سگی» ساخته مصطفی کیایی اقتباسی از این فیلم هستند.

شبکه

بسیاری از فیلم‌های مهم لومت لحنی افشاگرانه و موضعی ضد سیستم دارند. او در بسیاری از فیلم‌هایش سیستم قضایی آمریکا و پلیس‌های این کشور را به انتقاد گرفته است. از شاخص‌ترین فیلم‌های افشاگرانه لومت می‌توان به فیلمی کمدی-درام به نویسندگی پدی چایفسکی  به نام «شبکه» اشاره کرد. این فیلم نامزد ۱۰ جایزه اسکار بود که ۴ جایزه را در بخش‌های بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، و بهترین نویسندگی را ازآن خود کرد.

نکته قابل توجه در خصوص این فیلم این است که بیاتریس استرایت برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن در این فیلم، تنها ۵ دقیقه و دو ثانیه در فیلم حضور داشت. همچنین حضور خیره‌کننده ند بیتی Ned Beatty در نقش آرتور جنسن Arthur Jensen در «شبکه» به شش دقیقه هم نرسید، اما به‌اندازه‌ای بود که اولین نامزدی اسکار برای نقش مکمل را برای او رقم بزند. بیتی در دفاع از موقعیت خود که هیچ بازیگری نباید پیشنهاد هیچ نقشی را رد کند به شوخی گفت: «من تنها یک روز سر صحنه «شبکه» بودم و به خاطرش نامزدی اسکار گرفتم.» بنابراین بد نیست یادآور شویم که نیازی نیست برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطب و داوران ساعت‌ها بر پرده نمایش ظاهر شد.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: «یک مجری معروف در برنامه‌ای زنده در شبکه تلویزیونی اعلام می‌کند که تا هفته آینده به سر خود در مقابل دوربین‌های تلویزیونی زنده شلیک خواهد کرد و…»

حکم

گاهی یک اتفاق یا حادثه ظاهراً کوچک، مسیر زندگی شخصی را تغییر می‌دهد و برای یک وکیل، حتی‌می‌تواند یک پرونده چنین نقشی را داشته باشد و اثری مخرب یا سازنده بر جای بگذارد. این نگاهی است که سیدنی لومت کارگردان فقید آمریکایی در «حکم» به تصویر کشیده و مخاطب را در اثری روان و برجسته، با داستانی گیرا در این بستر همراه می‌سازد؛ داستانی که باید به تماشایش نشست.

«حکم» The Verdict  / نهمین فیلم سیدنی لومت در میان آثار اوست. لومت در ۱۹۸۳ با فیلم «حکم» با بازی پل نیومن بار دیگر به فضا و مکان دادگاه روی آورد و این فیلم نامزد پنج جایزه اسکار شد. فیلمنامه را دیوید ممت نوشت. پل نیومن وکیل دائم الخمری است که با مبارزه در یک پرونده سهل انگاری و تقلب پزشکی به نفع خانواده مادر جوانی که به یک زندگی نباتی دچار شده است، زندگی خود را از نو می‌سازد.

در این فیلم بازی‌ها، دیالوگ ها و طرح اصلی، همه و همه مانند یک ماشین نایاب با هم کار می‌کنند. اما این بازی “نیومن” است که در یاد می‌ماند. بعضی از منتقدین معتقدند که فیلم کند پیش می‌رود. شاید به این دلیل که خیلی به دنبال هیجان نمی‌گردد. اما اگر با فیلم یک دل شوید و به خودتان اجازه دهید که درباره چیزی که فرانک گالوین به دنبالش است فکر کنید، یک لحظه از فیلم نیست که جذاب نباشد.