ریز جزئیات را منتشر نکنید!
مهناز اصغری
امروزه برخی صاحبنظران علوم ارتباطات بر این باور هستند که وسائل ارتباط جمعی قادرند با انتشار ریز جزئیات وقایع، الگوهای نابهنجار رفتاری را در جامعه تثبیت نمایند. به طور نمونه آنها باور دارند که اخبار منفی میتواند خلق و خوی افراد را به طور قابل توجهی تغییر دهد، به خصوص اگر بصری و حاوی تصاویر منفی باشد باعث افزایش نگرانیهای افراد و زمینهساز بروز افسردگی در آنان میشود.
در این خصوص چندی پیش روزنامه هافینگتنپست در ارتباط با تأثیر اخبار منفی بر روی افراد در جوامع مختلف نوشت: اطلاعات حاصل از رسانهها که به گوش مردم میرسد میتواند موجب تقویت روحیه افراد جامعه یا انحطاط و فروپاشی آن باشد؛ لذا رسانههایی نظیر تلویزیون، روزنامهها، خبرگزاریها و هر رسانه صوتی، تصویری و نوشتاری مهمترین نقش را برای سازندگی یا فروپاشی ایفا میکنند.
از سوی دیگر نیز عدهای معتقدند رسانهها میتوانند با توجه به كارایی و توان، نرخ وقوع انحرافات اجتماعی و حتی فرهنگی را كاهش دهند. چراکه صفحه حوادث روزنامهها، هشداری به مردم است تا بدون توجه و آگاهی به هر كسی و هر چیزی اعتماد نداشته باشند. در واقع رسانههای جمعی از طریق تبیین قانون و مقررات میكوشند تا رفتارهای افراد را در مسیر هنجارهای تعریف شده جامعه رهبری نمایند و به افراد بیاموزند كه هر گاه فرد رفتارهای خود را براساس هنجارها و قواعد اجتماعی تنظیم نماید، از طرف جامعه پاداش داده میشود و در مقابل نیز بابت هر ناهنجاری مجازاتی در پیش است.
رسانهای كردن ریز جزئیات یک جرم توسط رسانهها بر نهاد خانواده اثرات مخربی دارد. به طور نمونه پدران و مادران را نسبت به رفتار فرزندان و بالعکس بدبین میكند چرا كه آنها احتمال میدهند كه انجام این انحرافات اجتماعی كه از طریق رسانه منعكس شده است ممکن است در شرایط خاص برای هر فردی صدق کند
بر این اساس متفکران اجتماعی و کارشناسان علوم رسانه با اذعان به توانایی شگرف رسانههای جمعی در شكل دهی افكار، نگرشها و رفتار افراد، مطالعات مختلفی را در مورد سنجش میزان و نوع تأثیرات رسانهها انجام میدهند و به بررسی علل و عوامل مؤثر در انحرافات و بروز کجرویهای فرهنگی و اجتماعی پرداخته و به تأثیر رسانهها و وسائل ارتباط جمعی در کنترل و یا گسترش انحرافات اجتماعی اشاره کردهاند.
صدمات انتشار اخبار سیاه به روان جامعه
در این بین اتفاقی که این بار روان جامعه را آزرده و بسیار خبرساز شده، کشته شدن جوانی به دست پدر و با همدستی مادر است که در خصوص تحلیل آن میتوان ساعتها سخن گفتن و صفحات بیشماری نوشت. در روزهای اخیر نیز ابعادی که به کرات از پرونده این جریان متشر میشود باعث شده بسیاری به آن واکنش نشان دهند.
کاربری در اینستاگرام نوشته بود: «بابک خرم دین کی بود؟ چند نفر میشناختندش؟ این یک بازی رسانهای از داستانی بی سر و ته است! در این داستان حقیقت قربانی بازی رسانهای شده که بدون شک افکار عمومی را گمراه میکند»
کاربر دیگری در توئیتر با اشاره به اینکه انتشار این اخبار سیاه به روان جامعه لطمه شدید وارد میکند، نوشت: « فرزندانم ترسیدهاند، به آنها گفتم بهترین کار دوری کردن از اخبار و رسانهها است.»
با این تفاسیر بر آن شدیم تا در گزارشی به بررسی نقش رسانهها در ارتكاب جرایم یا جلوگیری از آن بپردازیم.
هنجارهایی که قابل شکستن میشود
یک كارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی و مدرس دانشگاه در مقالهای با عنوان «بررسی نقش رسانهها در ارتكاب جرایم» مینویسد: تا زمانی كه ناهنجاری در نظر مخاطبان اجتماعی، امری زشت و غیر منطقی جلوه كند، ارتكاب انحراف اجتماعی و خروج از هنجارهای اجتماعی كاهش خواهد یافت. انعكاس كجرویهای اجتماعی در رسانهها در كاهش نفرت از انحرافات و عادی شدن نابهنجاری در جامعه تاثیر بسزایی دارد، زیرا فرد ضمن اطلاع از نقض هنجارها توسط رسانهها، در مییابد كه هنجارهای اجتماعی كه به نظر وی غیر قابل تخطی بودند، قابل شكستن و تخلف هستند. لذا انگیزه ارتكاب جرم در فرد تقویت میشود و این یكی از كاركردهای منفی بیان كجرویها و انحرافات اجتماعی دررسانهها است. به طور نمونه دختر شهرستانی كه از پدیده فرار دختران از خانه اطلاع چندانی ندارد، با شنیدن یا دیدن خبر مربوط به فرار دختران متوجه میشود كه این كار میتواند یكی از راههای رهایی او از برخی مشكلات و تضادهای خانوادگی باشد و هنگامی كه در كانون خانواده، احساس ناامیدی و سرخوردگی و خلأ عاطفی به او دست میدهد، ممكن است همان راهی را برگزیند كه برخی دختران برای رهایی از رنجهای خانوادگی رفته بودند.
لزوم ترسیم خط مشی انعكاس حوادث و مسائل خشن
علی رزمان با اشاره به اینکه «ذكر انواع انحرافات از رسانهها و اعلام رشد سرسام آور آن، منجر به ایجاد روحیه سوء ظن و شك نسبت به سایر افراد جامعه میشود و احتمال وقوع این انحرافات را از سوی تك تك اعضای جامعه تقویت مینماید و روحیه اعتماد عمومی را تضعیف میكند» میگوید: اعتماد اعضای جامعه به یكدیگر، سرمایه اصلی تعامل اجتماعی است؛ تعاملی است كه برای رفع نیازهای زیستی و اجتماعی اعضای جامعه صورت میگیرد، لذا تضعیف این اعتماد مشكلات عدیدهای را در مراودات اجتماعی و تامین خواستههای افراد ایجاد خواهد كرد. اما در هر صورت ممكن است اعتماد اجتماعی تضعیف شود كه یكی از عوامل آن، ترویج انحرافات اجتماعی از طریق رسانهها است.
وی ادامه میدهد: از آنجا كه كنترل كامل شرایط و زمینههای اجتماعی و انسانی و انگیزهها و ویژگیهای روانی وقوع جرم امكان پذیر نیست، برای اهداف پیشگیری از وقوع جرم در جامعه باید با تحریك كنندگی و جرم خیزی احتمالی رسانهها مقابله شود، ولو اینكه كنترل كامل رسانهها نیز نه ممكن و نه مطلوب است ترسیم خط مشی انعكاس حوادث و مسائل خشن در رسانههای گروهی و تعیین مكانیسمهای اجرایی و نظارتی برای پیاده شدن آن قدم اول برای مقابله با جرم زایی رسانهها به نظر میرسد. این خط مشی باید محصول هم اندیشی جرم شناسان، كارشناسان رسانه، روانشناسان، جامعه شناسان و صاحبنظران سیاست باشد .
تضاد و ناسازگاریهای خانوادگی
یک جامعه شناس فرهنگی نیز در گفتگو با «صبح امروز» با اشاره به ویژگیهای رسانهها در عصر کنونی بیان میکند: در عصر ارتباطات هیچ حادثهای منحصر به یك منطقه جغرافیایی نیست و از این رو فرا زمانی، فرا مكانی و سرعت فوق العاده انتشار اخبار از خصیصههای وسایل ارتباط جمعی کنونی است .در این بین یكی از كاركردهای اساسی رسانهها اطلاع رسانی از وقایعی است كه در محیط اجتماعی اتفاق میافتد.
حسن وضیعی ادامه میدهد: هر گاه كه ارزشها و باورهای جامعه مصون بماند، همبستگی اجتماعی بیشتر تضمین خواهد شد، زیرا هنجارها از مهمترین عوامل همبستگی اجتماعی كنش مخاطبان اجتماعی محسوب میشوند و چنانچه هر روز، به بهانهای خاص یكی ازارزشهای عام به طور بیرحمانه از سوی خرده فرهنگهای اشتباه مورد هجوم قرار گیرد، بنیانهای وفاق اجتماعی ناپایدار میشود. بنابراین جامعه تا هنگامه شكل گیری ارزشهای نوین، آسیبهای فراوانی خواهد دید.
وی با اشاره به اینکه «انعكاس انحرافات اجتماعی علاوه بر سست كردن اعتماد اجتماعی، موجب عدم احساس تعلق جمعی میشود و روابط اجتماعی افراد را دچار مشكل میکند» میگوید: رسانهای كردن ریز جزئیات یک جرم توسط رسانهها بر نهاد خانواده اثرات مخربی دارد. به طور نمونه پدران و مادران را نسبت به رفتار فرزندان و بالعکس بدبین میكند چرا كه آنها احتمال میدهند كه انجام این انحرافات اجتماعی كه از طریق رسانه منعكس شده است ممکن است در شرایط خاص برای هر فردی صدق کند. این نگرش به خودی خود منجر به تضاد و ناسازگاریهای خانوادگی خواهد شد .
علل افزایش پرخاشگری ناشی از خشونت رسانهای
این مدرس با اشاره به اینکه « نقش رسانههای گروهی در افزایش جرم در جامعه یكی از موضوعاتی است که مورد توجه جرم شناسان و جامعه شناسان قرار گرفته است» میگوید: اگر خشونت را هر گونه هجمه به هنجارهای اجتماعی تعریف كنیم، گزارشات مکتوب و دیداری و شنوایی رسانهها و… كه اعمال جنایی، قتل، دزدی و به طور كلی نقض قوانین را به نمایش گذاشته یا یه رشته تحریر در میآورد، همگی در حوزه خشونت رسانهای قرار میگیرند.
وی در پاسخ به این پرسش که « آیا خشونت رسانهای واقعاً موجب افزایش جرم در جامعه میشود؟» مطرح میکند: بدون تردید پیگیری مستمر رفتارهای خشن تاثیرات مخربی بر شخصیت و نگرش انسان دارد. اکنون نیز اگر انتشار این اخبار با یا تنبیه نشدن فرد خشن یا مهاجم و همچنین توجیه خشونت نمایش داده شده، همراه باشد، برافزایش پرخاشگری ناشی ازخشونت رسانهای صحه میگذارد. بنابراین نمایش عواقب خشونت به شیوهای كه نفرت آور نباشد یا ترك این رفتارها را ترویج نكند، درست نیست و تنها جامعه را افسرده یا پرخاشگر میکند!
لازم نیست که به جزئیات ناراحتکننده نیز پرداخته شود
محمد بلوری، روزنامهنگار پیشکسوتی که او را به عنوان پدر حادثهنویسی مطبوعات ایران میشناسند، میگوید که داستان جنایی خرمدینها یکی از عجیبترین پروندههایی است که در دوره ۶۰ سال روزنامهنگاری دیده است و اگر میخواست برای این پرونده تیتر بزند، «جنایت وحشتناک بر اساس اوهام» را انتخاب میکرد.
این روزنامه نگار همچنین در بخشی از گفتگوی خود با ایسنا در پاسخ به این پرسش که «آیا در پوشش خبری اخبار حوادث اینچنین لازم است که تمام جزئیات توسط رسانهها منتشر شود» میگوید: البته که همیشه باید تمام حقایق را نوشت، اما واقعا لازم نیست که به جزئیات ناراحتکننده نیز پرداخته شود و رسانهها باید در بیان برخی جزئیات پرونده با دقت نظر بیشتری عمل کنند. در واقع اخبار قتلهای اینچنینی باید حتما بر اساس نظرات روانشناسان منتشر شود تا منجر به افزایش بیهوده اضطراب عمومی نشود؛ مخصوصا در زمانهای که مردم، خودشان به سبب مشکلات اقتصادی و شیوع ویروس کرونا، گرفتار مشکلات زیادی هستند.
جهان در حال سقوط نیست
به گفته برخی از روانشناسان، قرار گرفتن در معرض اخبار منفی و خشونتآمیز ممکن است اثرات روانی جدی را در پی داشته باشد که از جمله آنها احساسات بدبینانه یا عدم پذیرش اخبار است. همچنین نتایج یک مطالعه نشان داده، تصاویر و گزارشات منفی از قبیل ماجرای قتل آقای کارگردان، به طور مستقیم بر روی روزنامهنگارانی که برای آمادهسازی این نوع اخبار در اتاق خبر مشغول کارند، تأثیر منفی میگذارد و زمینهساز بروز افسردگی در آنها میشود. بد نیست یادآور شویم که جهان در حال سقوط نیست، اما اگرمیتوانید سقوط آن را احساس کنید به این دلیل است که با انبوهی از اخبار منفی اعم از اخبار قتل، خشونت و جنگ در هنگام رصد اخبار مواجه میشوید.