رکود تئاتر مشهد در دهه 80 و 90
رائین امانالهی
رضا صابری کارگردان، نویسنده و بازیگر تئاتر مشهدی است که در کنار فعالیت در حوزه تئاتر در آثاری همچون سریال تلویزیونی «چتری برای آفتاب»، سریال تلویزیونی «کمند خاطرات» و فیلم سینمایی «گل سرخ» نیز حضور داشته است. این هنرمند برجسته در سال ۱۳۸۲ گواهینامه درجه یک هنری خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد. کارنامه کاری او بسیار پربار است، بنابراین سعی میکنیم تا حد امکان به برخی از کارهای برجسته او در این مقدمه بپردازیم.
صابری فعالیت خود را از سال 1350 با نویسندگی «از دریچهها» آغاز کرد و در سالهای بعد با « عصمت و ایاس» به کارگردانی داریوش ارجمند ادامه داد. سپس در مقام نویسنده و کارگردان تئاترهایی چون گلارکته، خانات، شنا در آتش، تراژدی تردید، از این ماز عبورم دهید و… و در مقام کارگردان نمایشنامههایی چون «گلدونه خانم از اسماعیل خلج»، «قلم عمه خانم از گوردن داویود» را به روی صحنه برد. او همچنین در دهه شصت، هفتاد و اوایل دهه هشتاد به عنوان بازیگر در آثار سینمایی مانند «زمزمه ۱۳۶۹»، «یار در خانه 1364»، «سریال کمند خاطرات 1369 »، «تولدی دیگر 1374» و «فصل ممنوئه 1383» شرکت داشته است. او هماکنون در مشهد فعالیت خود را ادامه میدهد؛ چندی پیش با او در مورد وضعیت تئاتر شهر مشهد و پردیس تئاتر شهرداری به صحبت نشستهایم که در ادامه گزیدهای از آن را میخوانید.
به عنوان اولین سوال بگوئید وضیعت تئاتر در مشهد چگونه است؟
واقعیت این است که در بسیاری شهرها به جز تهران، سالنهای تئاتر شهر بسته هستند، البته بخشهای خصوصی در حال اجراهایی هستند که خب از لحاظ اقتصادی نتیجه نمیگیرند،چراکه تماشاگران از آمدن به سالنهای سرپوشیده واهمه دارند.
به نظر شما در سالهای اخیر تئاتر مشهد تغییری کرده است؟
صد در صد، مشهد پس از تهران چه از لحاظ تعدد و استقلال گروهای نمایشی، داشتن نیروهای خبره و کاربلد در رده سنی جوان و میان سال و چه از لحاظ سخت افزار و نرم افزار از وضعیت بسیار خوبی برخوردار است، همچنین در جشنوارههای معتبر مانند جشنواره تئاتر فجر کارهای بزرگی را سامان داده است.
در چه دورههایی تغییر و تحولهای تئاتر بیشتر از قبل قابل لمس شد؟
اگر بخواهم صادقانه بگویم، تئاتر مشهد در دهه 60 و 70 بسیار شکوفا بوده است. چراکه به شرایط به لحاظ انقلاب اسلامی بسیار تغییر کرده بود و همچنین علاقه و عشق و حوصله بیشتر بود. اما هرچه جلوتر رفتیم، تنبلتر عمل کردیم. یعنی اگر در حوزه تئاتر یک ارزیابی کلی در این سالها داشته باشیم، دهه 80 و 90 چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی، سطح پایینتری دارد. البته ناگفته نماند، عواملی مانند شرایط اقتصادی، درگیری افراد در جاهای دیگر و… هم در این کیفیت و کمیت تاثیر گذار هستند.
حمایتهای دولتی تا چه اندازه میتواند در حفظ و احیای این هنر زنده اثرگذار باشد؟
در واقع این حمایتها بسیار کم هستند! به صورت کلی شهرداریها خودشان را موظف به حمایت از ما نمیدانند، در صورتی که در تمام جهان شهرداریها به هر طریقی به تئاترها کمک میکنند. البته من فکر میکنم در مشهد، با اینکه شهرداری نقش رسمیای در زمینه تئاتر ندارد، اما برخلاف برخی از شهرها خیلی به تئاتر کمک میکند، مثلا ساختن پردیس تئاترمشهد یک اتفاق عجیب است! تا جایی من اطلاع دارم در هیچکدام از شهرهای کشور این اتفاق نیافتاده است. پس جا دارد از شهردار مشهد همینجا تشکر کنم که به این مقوله نگاه ویژه داشته است.
پردیس تئاتر مشهد چقدر میتواند ظرفیت را برای بهبود وضعیت تئاتر مشهد مهیا کند؟
این پردیس خیلی میتواند کمک کننده باشد. ببینید، مشهد یک سالن به نام تئاتر شهر دارد، یکی دو تا سالن کوچک دیگر که خیلی نمیشود روی آنها حساب کرد. حتی وزارت ارشاد هم که متولی پوشش های فرهنگی در کشور است در این زمینه دستش تنگ است. این سالنها با توجه به جمیعتی که در مشهد فعال هستند ظریفیت کمی دارند. در شرایطی که حوزه هنری دورش یک سیمخار است و فقط گروههای خودش را پشتیبانی میکند، اداره ارشاد هم نه جا دارد نه پول، فقط میماند شهرداری که با ساخت پردیس تئاتر کمک بسیار بزرگی به جامعه ما کرد و باید قدر آن را دانست.
از نظر شما روالی را که شهرداری و شورای شهر در زمینه هنر پیش گرفته است، میتواند راهگشا و باعث تغییرات اساسی شود؟
بدون شک بله! مطمئن باشید که با ایجاد پردیس تئاتر در مشهد، تئاتر شهر بسیار تغییر خواهد کرد. گروههای تهرانی به مشهد خواهند آمد و همچنین میزبان گروهایی از شهرستانهای دیگر نیز خواهیم بود. همچنین از لحاظ اقتصادی شرایط بسیار تغییر خواهد کرد.