خراسان رضوی قطب نویسندگی است
فاطمه یزدانپناه
ایران همواره به عنوان منبعی برای ظهور ادبیات، شعر و مکاتب مرتبط با شعر و داستان نویسی شناخته میشده است، اما در سالهای اخیر، موانع موجود دست به دست هم دادند تا انگیزه نویسندگان برای نوشتن و خلق اثر کاهش پیدا کند. کاهش انگیزه نویسندگان برای نویسندگی تبعاتی از جمله کاهش میل افراد به کتابخوانی نیز شده است.
عالیه عطایی نویسندهای اصالتا افغانستانی اهل هرات است که در خراسان متولد شده و رشد و نمو پیدا کرده است. او ماستری تئاتر از دانشگاه هنر تهران دارد و علاوه بر داستان نویسی در حوزه نمایشنامه و فیلمنامه هم فعالیت میکند. عالیه عطایی برای نگارش رمان کافور پوش، موفق به دریافت جایزه مهرگان ادب شد و باز برای همان رمان برنده جایزه ادبی واو، برای رمان متفاوت سال شد و در زمینه نگارش نمایشنامه نیز جوایزی بدست آورده است. منتقدان فارسی زبان او را از تاثیرگذارترین نویسندگان زن همدوره خودش میدانند. عالیه عطایی با محوریت مهاجرت مینویسد و از نسل دو مهاجر داستان میسازد. آدمهایی که خودش را جزوشان میداند و میگوید « معلوم نیست اگر روزی حس کنم به خانه برگشته ام داستانی برای نوشتن داشته باشم.» او در حال حاضر رمانی با عنوان «سال مرزى» را آماده چاپ دارد که مثل دیگر آثارش در آن به نسل مهاجر افغانستانی پرداخته است.
این نویسنده معتقد است که در ادبیات داستانی معاصر فارسی و عربی همسانیها بیشتر از تفاوتها بوده و از نظر ادبی در مجموع، چیرگی مکتب رئالیسم بیش از مکتبهای دیگر در داستان نویسی این دو زبان به چشم میخورد.
چالشهای پیش روی نویسندگان
در گفتوگوی پیش رو عالیه عطایی از مشکلات نویسندگان و تاثیری که این مشکلات میتواند بر حرفه آنها وارد کند، توضیح داده است.
وی با بیان اینکه «جریانهای سیاسی، اقلیمی نویسی، زنانه نویسی و دو گرایش عمده رمانهای تاریخی و اجتماعی از جمله جریانها و گرایشهای نو ظهور در دوره معاصر است» توضیح داد: نکته اینجاست که در داستان نویسی فارسی خبری از جریان ادبیات مهاجرت که در داستان نویسی عربی رشدی چشمگیر دارد، نیست. همچنین ادبیات ملتزم یا متعهد در فارسی بسیار محدودتر از عربی است.
عطایی با اشاره به وضعیت داستان نویسی و رمان نویسی در دوره اخیر گفت: اغلب فکر میکنند که سبک و محتویات کتابها در گذشته بهتر از امروز بوده، اما به اعتقاد من در گذشته چیز بهتری نداشتیم. درواقع با گذر زمان است که مهارت نویسندگان در خلق اثر و نوشتن افزایش پیدا کرده است.
کتابخانههای عمومی خالی تر از قبل
این نویسنده با بیان دلیل کاهش اقبال نویسندگان به این حرفه، افزود: دلیل اینکه نویسندگان کمتر به داستان نویسی و رمان نویسی رو میآورند کاهش تقاضای مردم در عرصه کتابخوانی است. درواقع نویسندگان باید به امیدی دست به قلم شوند و بنویسند. متاسفانه از آنجا که سرانه مطالعه کتاب به ازای هر نفر 10 دقیقه شده، ما روزبه روز شاهد آن هستیم که کتابخانههای عمومی خالی تر از قبل میشوند.
عطایی با بیان اینکه «موانعی اعم از سانسور و محدودیت چاپ و …که اخیرا نویسندگان در مورد آن صحبت میکنند و آن را یکی از دلایل عدم گرایش به نوشتن میدانند، بهانه ای بیش نیست» توضیح داد: باید بدانیم موانع درونی باعث شکل گیری و ایجاد موانع خارجی میشود، هرچند که این موضوع درست است که محدودیت برای چاپ وجود دارد.
سانسور انگیزه را نابود میکند
این نویسنده با بیان اینکه «هیچ وقت دلیل سانسور مطالب نویسندگان برایشان شرح داده نمیشود» گفت: همین سانسورها و محدودیتها انگیزه نویسندگان تازه وارد را از بین میبرد و بهانه ای برا عدم نوشتن و خلق اثر به آنها میدهد.
وی با اشاره به مشکلات نویسندگان اظهار کرد: در حال حاضر با توجه به تورمهای اخیر در حوزه اقتصادی کشور بیشتر نویسندگان با مشکل امرار معاش روبه رو هستند؛ بنابراین نمیتوانند نویسندگی را به عنوان شغل اصلی خود انتخاب کرده و صرفا به نوشتن اتکا کنند.
این نویسنده با اشاره به قطبهای داستان نویسی و ادبیات در ایران گفت: اغلب مردم دوست دارند برای فعالیت و ادامه کارشان به تهران بروند به دلیل وفور منابع و دسترسی راحت تر به سازمانهای مختلف، اما در حیطه نویسندگی، باید بگوئیم که استانهایی داریم که قطب نویسندگی هستند چون آمل، تهران، اصفهان، خراسان رضوی و اهواز که اکثر نویسندگان ترجیح میدهند در آن استانها زندگی کنند.
نویسندگانی با آگاهی از همه ابعاد
عطایی افزود: با گذر زمان سبکهای جدیدی به نویسندگی اضافه شده که وجود هر نوع سبک باعث تنوع و جذب خوانندگان و علاقه مندان شده است، هر چند باید به این نکته نیز اشاره کرد که بیان مسائل روز، دغدغه هر نویسندهای نیست. هستند نویسندههایی که با درک کامل و آگاهی از همه ابعاد یک موضوع به نویسندگی روی میآورند اما طی سالهای اخیر و با توجه به محدودیتها و سانسورهای صورت گرفته بعضی نویسندگان از بیان واقعیتها عاجز ماندهاند.